eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32.5هزار عکس
10.3هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 🌷 🏡 هر هفته توی خونه روضه داشتیم. وقتی آقا شروع می کرد به خوندن، تا اسم امام حسین می اومد حاجی رو می دیدی که اشکش جاری شده. حال عجیبی می شد با روضه امام حسین  عليه السلام. انگار توی عالم دیگه ای سیر می کرد. 🏴 یه بار وسط روضه، مصطفی رفته بود بشینه رو پاش؛ متوجه بچه نشده بود، انگار ندیده بودش. گریه کنون اومد پیش من. گفت: «بابا منو دوست نداره. هر چی گفتم جوابم رو نداد.» 🔻روضه که تموم شد، گفتم: «حاجی، مصطفی این طوری می گه.» با تعجب گفت:«خدا شاهده نه من کسی رودیدم نه صدایی شنیدم.» از بس محو روضه بود. 🗯راوی: همسر شهید  ‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‹🕊⛓› • • ظـٰاهِرِشَھیدانِہ‌داشتَن‌هُنَرِبُزُرگۍنیست اَگِہ‌مَردۍبـٰاطِنِت‌رۅمِثلِ‌شُھَداڪُن••!" ‹ ッ . › • • 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 هیچ گاه ندیدم که ما را به کاری امر و نهی کند، بلکه همیشه غیر مستقیم حرفش را می زد؛ مثلا، آخرشب می گفت: من می روم وضو بگیرم . در روایات تاکید شده کسی که با وضو بخوابد شیطان به سراغ او نمی آید. نا خودآگاه ما هم ترغیب می شدیم و به همراه او برای وضو گرفتن حرکت می کردیم . 🌹 گمنام🌱 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
حـاج‌حسین‌یکتا: "شماهـا‌ڪسۍرو‌دردنــیآسراغ‌دارید ڪہ‌قبل‌از‌این‌ڪہ‌شما‌بدنیآ بیاید،خودشوبـراتون‌ڪشتہ‌باشہ؟ :) +ایــن‌شهـداخیلےشماهارودوسٺ‌دارن:) بیاییددستـتوݩ‌رو‌ازدســـت‌شـهیدآن جدانکنید.....♥️🌱 ⊰•💚•⊱¦⇢ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 🌷شهید عبدالمهدی مغفوری 🔹همکارانش می گفتند: در محل کار زودتر از همه می آمد و دیرتر از همه می رفت و در هفته چند ساعت برای خود کسر کار می زد. می گفت: در حین کار احتمال می رود یک لحظه ذهنم به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، وقت کار، من متعلق به بیت المال هستم و حق استفاده شخصی ندارم. ☘همیشه در مقابل پدر و مادر دو زانو می نشست و هر وقت به دیدن آنها می رفت دستشان را می بوسید و وقتی هم خداحافظی می کرد باز دست آنها را می بوسید. 🔸مادر خانم حاج‌ عبدالمهدی می‌گفت: وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم، با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان ذکرگوی آن شهید سعید به تلاوت سوره مبارکه کوثر مترنم است. 🔹پسرعموی شهید مغفوری هم از مراسم دفن این شهید خاطره‌ای شگفت دارد: وقتی می‌خواستیم او را به خاک بسپاریم با صحنه عجیبی مواجه شدیم، که به‌ یک باره منقلب مان کرد. وقتی پیکر شهید را در قبر می‌گذاشتیم صدای اذان گفتن او را شنیدیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هدیه بروح بلندومطهرش صلوات🥀 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⚘⚘⚘⚘⚘ 💌 📚خیلی درس می خواند، هلاک می کرد خودش را. هر بار که بهش می گفتم: بسه دیگه! چرا این قدر خودت رو اذیت می کنی؟ می گفت: اذیتی نیست. اولاً خیلی هم کیف می ده. ثانیاً وظیفمونه. باید این قدر درس بخونیم که هیچ کس نتونه بگه بچه مسلمون ها بی سوادند. 🇮🇷 ⃟ ⃟ 🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💌 از اول نامزدیمون… با خودم کنار اومده بودم که من… اینو تا ابد کنارم نخواهم داشت… یه روزی از دستش میدم… اونم با شهادت… وقتی که گفت میخواد بره… انگار ته دلم…آخرین بند پاره شد… انگار میدونستم که دیگه برنمیگرده… اونقد ناراحت بودم… نمیتونستم گریه کنم… چون میترسیدم اگه گریه کنم… بعداً پیش ائمه(ع) شرمنده شم… یه سمت ایمانم بود و یه سمت احساسم… احساسم میگفت جلوش وایسا نذار بره… ولی ایمانم اجازه نمیداد… یعنی همش به این فکر میکردم که قیامت… چطور میتونم تو چشای امیرالمؤمنین(ع)نگاه کنم و… انتظار شفاعت داشته باشم… در حالی که هیچ کاری تو این دنیا نکردم… اشکامو که دید…   دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت… “دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونیا"💔 🌹
.•🌿•.➺ آخروصیت‌نامه‌اش‌نوشته‌بود: وعده‌ی‌مابهشت‌،بعدروی‌بهشت‌را خط‌زده‌بوداصلاح‌کرده‌بود: وعده‌ی‌ماجنت‌الحسین...(:♥️ شهید حجت اسدی🦋✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌿 هیچ وقت ندیدم که ابراهیم، به دنبال لذت شخصی خودش باشد. لذت برای او تعریف دیگری داشت... اگر دل کسی را شاد می‌کرد، خودش بیشتر لذت می‌برد. اگر پولی دستش می‌رسید سعی می‌کرد به دیگران کمک کند. خودش به کمترین‌ها قانع بود، اما تا می‌توانست به دیگران کمک می‌کرد. 🌹 📗سلام بر ابراهیم ؛ جلد دوم ، ص ۳۲ ‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌿 همیشه و در هر شرایطی خنده بر لب داشت به طوری ک بعد از شهادتش نام گرفت...🌹 بسیار با اخلاق ، مهربان و صبور بود. بسیار به معنویات از جمله اهمیت میداد بسیار به آراستگی ظاهر داشت و همیشه مرتب بود...🌹 گذشت زیادی داشت. بی نهایت از و کردن تنفر زیادی داشت و ترجیح میداد به جای نفرین، در حق فرد مقابل دعای خیر کنیم...🌹 هرگز دل کسی را نشکست و بسیار شوخ طبع بود... 🕊 از شهدای حادثه تروریستی زهدان ‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌿 مثلــٰا‌یھ‌رفیق‌داشتہ‌باشے‌ڪہ.. دلت‌گرفت‌بـٰاهـٰاش‌برۍ.. گلزار‌شُهدا.. ! یہ‌رفیق‌داشتہ‌باشے‌شهادتے‌باشہ!♥️ از‌رفاقت‌تا‌شهــٰادت'! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 …. 🌷حاج حسین می‌خواست بره فاو، ماشین رو برداشت و رفت. ساعتی بعد دیدم پیاده داره برمی‌گرده! گفتم: چی شده؟ چرا نرفتی؟ ماشینت کو؟ حاجی گفت: داشتم رانندگی می‌کردم که اطلاعیه ای از رادیو پخش شد؛ مثل این‌که.... 🌷....مثل این‌که مراجع تقلید فرمودند؛ رعایت نکردن قوانین راهنمایی و رانندگی حرامه، منم یک دستم قطع شده و رانندگی کردنم خلاف قانونه!! تا این حکم شرعی رو شنیدم ماشین رو زدم کنار جاده و برگشتم یه راننده پیدا کنم که منو ببره فاو.... خاطره ای به یاد جانباز 🌷 ❌ این‌طور مسئول، شهید می‌شه!! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh