eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
222 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ از فراقت چشم ها غرق باران می‌شود عاشق هجران کشیده زودگریان می‌شود کوری چشم حسودانی که طعنه می‌زنند عاقبت می آیی ودنیا گلستان می‌شود  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹قیمت پنج دقیقه از عمر حاج قاسم ‌چهار روز قبل از شهادتش به یک عالم بزرگ گفت: از خدا خواسته‌ام پنج سال از عمر مرا بگیرد به شما بدهد. آن عالم گفت: هفتاد و پنج سال است برای مکتب اهل‌بیت کتاب نوشته‌‌ام، صدها شاگرد تربیت کرده‌ام، همه این‌‌ها را حاضرم فدای پنج دقیقه مناجات شما با خدا و خدمات شما به مردم بکنم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ 🌷خلبان سرلشکر شهیداحمدکشوری🌷 نام: احمدکشوری(برادر شهیدمحمدکشوری) نام پدر: غلامحسین ولادت: تیرماه 1332 (فیروزکوه) شهادت: 1359/9/15 (منطقه میمک/دره بینا) وضعیت تاهل: متاهل و صاحب یک فرزند دختر به نام مریم و یک فرزند پسر بنام علی نام جهادی: ندارند اما معروف به عقاب تیز جبهه ها هستند اخرین مقام: سرباز امام خمینی(ره) نحوه شهادت: س‍ر‌ان‍ج‍‍ام‌ ش‍‍ه‍ي‍د س‍رل‍ش‍گ‍ر خ‍ل‍ب‍‍ان‌ ‌اح‍م‍د ک‍شور‌ي‌ 15 ‌آذر سال 1359، در ح‍‍ال‍‍ي‌ ک‍ه‌ ‌از ي‍ک‌ م‍‍ام‍وري‍ت‌ ب‍س‍ي‍‍ار م‍ش‍ک‍ل، ‌ام‍‍ا پ‍ي‍روز ب‍‍ازمي‌گ‍ش‍ت، در ‌اي‍لام‌ (م‍ن‍طق‍ه‌ م‍ي‍م‍ک‌ - دره‌ ‌ب‍ي‍ن‍‍ا) م‍ورد ح‍م‍ل‍ه‌ م‍زدور‌ان‌ ب‍‍ع‍ث‍‍ي‌ ق‍ر‌ار گ‍رف‍ت‌ و در ح‍‍ال‍‍ي‌ ک‍ه‌ ‌ه‍ل‍ي‍ک‍وپ‍ت‍رش‌ در ‌اث‍ر ‌اص‍‍اب‍ت‌ ر‌اک‍ت‌ ‌ه‍‍ا‌ي‌ دو ف‍رون‍د م‍ي‍گ‌ ‌ع‍ر‌اق‍‍ي‌ ب‍ه‌ ش‍دت‌ م‍‍ي‌ س‍وخ‍ت‌، ‌آن‌ ر‌ا ت‍‍ا م‍و‌اض‍‍ع‌ خ‍ود‌ي‌ ‌ه‍د‌اي‍ت‌ ک‍رد و ‌آن‌ گ‍‍اه‌ در خ‍‍اک‌ وطن‌ س‍ق‍وط ک‍رد و ب‍ه‌ ‌آرزو‌ي‌ دي‍ري‍ن‍ه‌ ‌اش‌ رس‍ي‍د و ش‍رب‍ت‌ ش‍‍ه‍‍ادت‌ ر‌ا م‍رد‌ان‍ه‌ س‍رک‍ش‍ي‍د. سن شهادت: 27ساله علاقه: شهادت قسمتی از وصیتنامه شهید: فراموش نكنید كه شهیدان نظاره گر كارهای شمایند.  ما زنده به آنیم كه آرام نگیریم.  موجیم كه آسودگی ما عدم ماست  والسلام  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
انسان يڪ تذڪردر هر"۴" ساعت بہ خودش بدهد بد... نیست. بهترین موقع بعداز پایان نماز،وقتےسر بہ سجده مے گذاریم،مرورے براعماݪ از صبح تاشب خود بیندازد، آیا ڪارمان براے رضاے خدا بود؟ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعد از سربازی قرار شد مشغول کار شود. پدرش در بازار آهن مغازه داشت اما نمی خواست پیش او کار کند. می گفت یا رانندگی یا کار پشت میز نشینی. دایی اش وانتی به او داد و در شهرداری یکی از مناطق تهران مشغول شد. بعد از مدتی تصمیم گرفت قهوه خانه بزند. خیلی اهل قهوه خانه بود😁. هر شب قهوه خانه می رفت. حتی مدتی در یکی از قهوه خانه های کن و سولقان کار می کرد. پدرش بسیار از قلیان کشیدن او بدش می آمد و یک بار او را دعوا کرد که باعث شد مجید دو شب خانه نیاید و در ماشین بخوابد😔. بالاخره به خانه برگشت و پدرش هم راضی شد که قهوه خانه بزند. قهوه خانه خوبی زد و همه مایحتاج آن را تأمین کردیم. 🕊 🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
گونی بزرگی رو گذاشته بود روی دوشش و تو سنگر ها جیره پخش میکرد! بچه ها باهاش شوخی میکردن. -اخوی دیر اومدی! -برادر میخوای بکشیمون از گشنگی؟ -عزیز جان! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برا خودشیرینی دیگه.. گونی بزرگ بود و سر اون بنده خداپایین. کارش که تموم شد. گونی روگذاشت زمین .. همه شناختنش! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷_شهیدی که سر بی تنش سخن گفت 🕊 در جاده بصره خرمشهر شهید "علی اکبر دهقان" همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد. در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید. سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد " یاحسین، یا_حسین" سر می داد. همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند... چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود: 🦋ألسلام علی الرأس المرفوع خدایا من شنیده ام که امام حسین علیه سلام با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم این‌گونه شهید بشوم… خدایا شنیده ام که سر امام حسین علیه سلام را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود. خدایا شنیده ام سر امام حسین علیه سلام بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین علیه سلام خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سر بریده ام به ذکر " یا_حسین" باشد... ...🌷🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
روایت داریم روز محشر هرکسی با چیزی که دوستش داشته محشور میشه. " حسین جان " یادت باشه ما چقدر دوستت داشتیم...
. از دانشگاه اومد خونه خیلی خستھ بود پرسیدم چی‌شده؟! خندید و گفت : تهران ماشین سوار شدم کھ بیام قم راننده وسط اتوبان صداۍِ موسیقیشو برد بالا ، تحمل کردم و چیزی نگفتم تا اینکھ دیگه صدای زن رو داشت پخش می‌کرد🔪😄 منم با اینڪھ وسط بیابون بودم گفتم یا کمش کن یا من پیاده میشم ! اونم نامردی نکرد و زد کنار و منم کم نیوردم و پیاده شدم .🚶🏻‍♂ - شهیدمحمدمهدی‌لطفی‌نیاسر🌱 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. خدانکنھ کہ حرف زدن و نگاه کردن، بھ نامحرم‌برایتان عادی شود! پناه میبرم بھ خدا از روزی‌کھ‌ گناه فرهنگ وعادت مردم شود. . ! شهید‌حمیدسیاهکالــے مرادی🌿. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شما اگر می خواهید به من خدمتی کنید گهگاهی به یادم بیاورید که من همان محمد علی رجایی فرزند عبدالصمد ، اهل قزوینم که قبلا دوره گردی می کردم و در آغاز نوجوانی قابلمه و بادیه فروش بودم. وهر گاه دیدید که در من تغییراتی بوجود آمده و ممکن است خود را فراموش کرده باشم همان مشخصات را در کنار گوشم زمزمه کنید. این تذکر و یادآوری برای من از خیلی چیزها ارزنده تر است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh