eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
221 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | نماهنگ 🌷 «من سرباز حضرت آقا هستم». 💚 سفارش مادر فرمانده شهید مرتضی حسین پور (حسین قمی) 🎙با صدای حامد همایون 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷سردار شھید محمود کاوه🌷 #دشمن بايد بداند كه هر توطئه‌ای را كه عليه #انقلاب طرح‌ ريزي كند، امت بيدار و آگاه با پيروي از #رهبر عزيز، آن را #خنثي خواهد كرد. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💠حاج حسین #یکتا : 🌷در #تشرّفی خدمت آقا رسیدند، پرسید؛ آقا راضی هستین از دست ما؟! فرمود : #راضی نباشم چکار کنم؟! مگه کَس دیگه ای هم دارم ؟؟؟ بچه ها! آقا از #غریبی گیر من و تو افتاده...😔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_473160900434461009.mp3
زمان: حجم: 2.83M
🔸آقا ببخش بس که دلم گرم زندگیست کمتر دلم برای شما تنگ میشود.. 🔸مناجات با امام زمان (عج) 🎤 میثم مطیعی تعجیل در ظهور 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾 برات سرود نمیگم🎧 الان! برات میخوام افسانه بگم که می گفت: 🌾 میخوابم روی سیم خاردار! بگو بچه ها از روی کمرم رد شن😭... که چشم بچه ها تو چشم من نیفته!😭😭 گوشت چرخ کرده شده بود لای حلقوی... نوکش به سر ناخنت بره،یک ماه چرک میکنه... 🎤 ♨️حالا ما کجاست! ♨️ ما کجاست! که دست یکی رو بگیریم و تو شب عملیاتِ دنیا! برسونیم اونطرف ؛ ⚜که ... ⚜که (عج) هست... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊 🕊 🕊 ڪبوترانه پريدند خدا به بيڪرانه‌ترين سمت خدا و عرش زير به خود لرزيد چه سربلند گذشتند از خدا 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5859265746084823727.mp3
زمان: حجم: 18.28M
♦️ به یاد شهیدمظلوم و شهدای مدافع حرم | قلبم کوه اندوه برس به دادم 🔺 مداحی 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌴 تمام #روزها را هم که ناله کنم ، حسرت بخورم و از #شهادت بگویم... باید قبول کنم که این تابوت ها لیاقت میخواهند و من ندارم...😔 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ ⭐️لذت #شعر به آن است ڪہ والا باشد هدف شعر ظهور گــ🌼ـل #زهــرا باشد ⭐️جان ناقابل ما نذر شما #مهدے جان علت هستی ماحضرت #مولا باشد 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
ڪوچ ڪردند رفیقـــــان و #رسیـدند بہ مقصـد بے نصیبـم من #بیچــاره ڪہ در #خانہ خـــزیدم... شهیدان #حسین_مشتاقی🕊 #سیدرضا_طاهر🕊 #سلام_صبحتون_شهدایی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه3⃣7⃣ 💠 دعوای جنگی 🔸نمی دانم چه شد که کشکی کشکی، آر پی جی زن و تیر بارچی دسته مان #حرفشا
🌷 ⃣7⃣ 💠 جناب سرهنگ 🔸اسمش بود. اما بخاطر انضباط و لفظ قلم حرف زدنش ما بهش می گفتیم . دو سالی می شد که شده بود و با ما تو یک بود. 🔹بنده ی خدا چند بار افتاده بود به که جان مادرتان این قدر به من نگویید جناب سرهنگ. کار دستم می دهید ها. اما تا می آمدیم کنیم که دیگر به او جناب سرهنگ نگوییم، باز از دهان یکی در می رفت و او دوباره می شد جناب سرهنگ.😂😂 🔸تا اینکه یک روز در باز شد و یک گله مسلح ریختند تو آسایشگاه و نعره زد: « سرهنگ یوسف، بیا بیرون!» یوسف انگار سه فاز ازش پریده باشد، پا شد و جلو رفت. فرمانده که درجه اش بود، گفت: «چشمم روشن. تو سرهنگ بودی و ما نمی دانستیم.» یوسف با خنده ای که نوعی گریه بود گفت: «اشتباه شده. من...»😧😧 🔹حرف زیادی نباشه! ببرید این (مسخره) را! 🔸تا آمدیم به خود بجنبیم یوسف را بردند و دست ما بجایی نرسید. چند مدتی گذشت و ما از یوسف خبری نداشتیم و او بودیم و به خودمان بد می گفتیم که شوخی شوخی کار دست آن بنده خدا دادیم.😔😔 🔹چند ماه بعد یکی از بچه ها که به سختی شده بود و پس از هزار و زاری کردن به عراقیها به بیمارستان برده بودند، پس از برگشت اردوگاه. تا دیدیمش و خواستیم حالش را بپرسیم زد زیر . چهار شاخ ماندیم که خدایا مریض رفت و برگشت!😂😂 که خنده خنده گفت: «بچه ها یوسف را دیدم!» همه از جا پریدیم:یوسف!😳😳 ــ دست و پایش را شکسته بودند؟         ــ فَکَش را هم پایین آورده بودند؟         _ جای سالم در بدنش بود؟         ــ اصلاً زنده بود؟! 🔸خندید و گفت: «صبر کنید. به همه سلام رساند و گفت که از همه کنم.»  فکر کنم چشمان همه اندازه ی یک نعلبکی شد!😉 --آره. چون نانش تو روغنه. بردنش اردوگاه . جاش خوب و راحته.😄😄 🔹می خوره و می خوابه و انگلیسی و آلمانی و فرانسه کار می کنه. می گفت بالاخره به ضرب و کتک عراقیها قبول کرده که است. و بعد از آن، کلی گرفته اند و بهش می رسند.😁😁 یکی از بچه ها گفت: «بچه ها راستش من تیمسارم!»😂😂 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh