🔹به عبدالله بگو نماز صبحش قضا نشه ...
بعد از شهادت محمود بود یک روز به علت کار در زمین روستا، خسته و مانده برگشتم خانه که استراحت کنم، از قضا مهمان آمده بود و نتوانستم زودبخوابم، دیگر تا بخوابم دیر وقت شد و باعث شد، نماز صبحم قضا شود، بیدار که شدم، نمازم را خواندم و دوباره رفتم روستا مشغول کار در زمین بودم که عباس از رفقای مشترک من و محمود که در عملیات جعفرطیار در خانطومان با ما بود، با من تماس گرفت، بعد از احوال پرسی گفت: حاجی! راستش موضوعی هست که روی گفتنش را به شما ندارم! از او خواستم راحت باشد و مطلبش را بگوید، گفت: دیشب خواب محمود را دیدم، به من گفت: «به عبدالله بگو هیچ وقت نگذارد نماز صبحش قضا شود!»
با شنیدن حرف های عباس پاهایم سست شد و روی پاهایم نشستم، دو ساعت همانجا نشسته بودم، دیگر نتوانستم به کارهایم ادامه دهم، برایم یقین شده بود که محمود زنده است و کنار ما بر کارها و اعمالم ناظر است.
🌷شهید محمود رادمهر🌷
📚 منبع: کتاب شهید عزیز "مجموعه خاطرات شهید محمود رادمهر " به روایت صالحی جانشین وقت لشکر۲۵کربلا در خانطومان.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید سیدی که دو مزار دارد...
آخرین مرتبهای که می خواست به جبهه برود از تمام اقوام و دوستان خداحافظی کرد ..
نامه عجیبی نوشته بود که «هرگاه من به منزل برگردم مرا نمیشناسید»
و همان طوری که نوشته بود، مانند جدش امام حسین(ع) و برادرش حضرت ابوالفضل(ع) بی سر و بیدست به خانه برگشت.
پیکر سیـدصاحب را از روی شلوار پلنگی اش شناسایی کردیم؛
سیدصاحب، دو مزار دارد یکی در بهشت زهرا(س) و یکی هم در سه راهی کوشک...
پاهایش در بهشت زهرا(س) و سر و بدنش که در سه راهی کوشک پودر شده بود به همراه پیکرهای ۴ شهید سادات دیگر در همان نقطه دفن شد.
یادمان شهدای خمسه سادات در سه راهی کوشک امروزه محل زیارت کاروانهای راهیان نور است..
شهید سیدصاحب محمدی🌷
📚 به روایت: مادر شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣#سلام_امام_زمانم❣
☀️صبحی نو سر زد و زندگی
به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد
و این نهایت امیدواری است
که در هوای یادتان، نفس می کشیم
و در عطر نرگس بارانِ نامتان،
دم می زنیم ...
شکر خدا که در پناه شماییم 🤲
🍃✋ السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الامان
#امام_زمان(عج)♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نهج البلاغه
حکمت 439 - حقیقت زهد
وَ قَالَ عليهالسلام اَلزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ اَلْقُرْآنِ قَالَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ لِكَيْلاٰ تَأْسَوْا عَلىٰ مٰا فٰاتَكُمْ وَ لاٰ تَفْرَحُوا بِمٰا آتٰاكُمْ وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى اَلْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي فَقَدْ أَخَذَ اَلزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ🌸🍃🌸
و درود خدا بر او، فرمود: زهد بين دو كلمه از قرآن است، كه خداى سبحان فرمود: «تا بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخوريد، و به آنچه به شما رسيده شادمان مباشيد» كسى كه بر گذشته افسوس نخورد، و به آينده شادمان نباشد، همۀ جوانب زهد را رعايت كرده است
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷دعای ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻢ رمضان
ﺍَﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺍﺟْﻌَﻠْﻨِﻲ ﻓِﻴﻪِ ﻣُﺤِﺒّﺎً ﻟِﺄَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ ﻭَ ﻣُﻌَﺎﺩِﻳﺎً ﻟِﺄَﻋْﺪَﺍﺋِﻚَ ﻣُﺴْﺘَﻨّﺎً ﺑِﺴُﻨَّﺔِ ﺧَﺎﺗَﻢِ ﺃَﻧْﺒِﻴَﺎﺋِﻚَ ﻳَﺎ ﻋَﺎﺻِﻢَ ﻗُﻠُﻮﺏِ ﺍﻟﻨَّﺒِﻴِّﻴﻦَ
ﺍﻯ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﻣﺤﺐّ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺖ ﻭ ﻋﺪﻭّ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺭﻭﺵ ﺑﻪ ﻃﺮﻳﻘﻪ ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺧﺎﺗﻢ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮﺍﻧﺖ ﺑﺪﺍﺭ ﺍﻯ ﻋﺼﻤﺖ ﺑﺨﺶ ﺩﻟﻬﺎﻯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮﺍﻥ.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
استاد معتز آقائی4_5830206693144789655.mp3
زمان:
حجم:
4.01M
🍃🌺 تند خوانی جزء
بیست و پنجم قرآن کریم
🕰زمان : ۳۲دقیقه
🌙#ماه_رمضان_شهدایی
🌕شهید مدافعحرم #جبار_عراقی
🌺با توجه به اینکه امکان ورزشکردن در منطقه فراهم نبود، خودمان گاهی میدَویدیم تا به نوعی ورزش کرده باشیم. وقتی که ماه مبارک رمضان میشد، شهید جبار عراقی برای سحر هیچچیزی نمیخوردند؛ البته برایشان سحری درست میکردم ولی میگفتند: «من نمیخورم!». فلذا همیشه زمان افطار سفرهی ایشان پهن و آماده بود.
🌻یکبار از ایشان سؤال کردم حاجی چرا شما سحری نمیخورید؟ گفتند:«من چون روزانه ۸ کیلومتر میدوَم و الآن امکانش نیست، اگر سحری بخورم، شاید اضافهوزن بگیرم و نتوانم به مأموریتم برسم.» ایشان حاضر بودند که گرسنگی بکشند اما در مأموریتشان خللی وارد نشود؛ حتی اگر به قیمت اذیّتشدن خودشان باشد.
🌺با توجه به چابکی شهید عراقی، وقتی که هرگونه حرکتی از سوی داعش اعلام میشد، از همه زودتر خودشان را به نقاط پر خطر میرساندند و همهی رزمندگان از شجاعت ایشان متعجّب بودند.
🎙راوے: همرزم شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh