🌷شهید نظرزاده 🌷
سادگےو خاڪےبودنت بےریابودنت، خودمانےبودنت باصفا بودنت بزرگ بودنت ڪوچڪ انگاشتن نفس ات مرتضےجان؟! این
#بازنشر
💠 روایتی از یک #رویای_صادقه و عوض کردن پرچم گنبد #امام_رضا(ع)
🌀راوی: پدر
#شهید_مرتضی_کریمی
🌷☘🌷☘
🔻پدر شهید میگوید:
🔹یکی از خدام #امام_رضا(ع) منزل ما آمد و #خوابی را که دیده بود برایم روایت کرد و گفت:
🔸«خواب دیدم بالای گنبد امام رضا (ع) آقایی پرچم مشکی را پایین میآورد و پرچم #سبز را بالا میبرد، خطاب به آن آقا گفتم شما کی هستی؟ و با اجازه چه کسی این کار را میکنی؟
🔹گفت؛ من #مرتضی_کریمی شهید مدافع حرم هستم؛ با اجازه امام رضا (ع) این کار را میکنم.
🌷☘🌷☘
🔸صبح همان شب، خوابی که دیده بودم را برای همکاران تعریف کردم و تصمیم بر این شد #منزل شما بیاییم و پیام شهید را به شما منتقل کنیم و اینطور شد که با شما تماس گرفتیم و بعد عازم این #سفر شدیم؛
🔹به محض دیدن #عکس_شهید، چهره آقا مرتضی برایم تداعی شد، همان چهرهای بود که در خواب دیده بودم.»
#شهید_مرتضی_کریمی🌹🕊
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
👈 #شهیدی که زندیگیش با #امام_رضا(ع) پیوند داشت/ #خوابی که بعد از نوزده سال تعبیر شد #سردار_شهید_محم
0⃣6⃣2⃣ #خاطرات_شهدا🌷
👈 #شهیدی که زندیگیش با #امام_رضا(ع) پیوند داشت/ #خوابی که بعد از نوزده سال تعبیر شد
#سردار_شهید_محمد_تیموریان🕊❤️
#بخش_اول(2/1)
🌷هر چه بیشتر از #سردار_شهید_محمد_تیموریان
میشنیدم اشتیاقم برای خواندن پرونده ی این شهید بیشتر میشد. وقتی ورق به ورق 📑پرونده را میخواندم بوی خوش #صحن و سرای حرم و #بارگاه_رضوی را حس میکردم.😌
🌷با خودم #خوابهای_مادر_محمد را مرور میکنم
«خواب دیدم #امام_رضا(ع) نوزادی را که در پارچه ی سرخ رنگی پیچیده شده به سوی من میفرستد. و چندی بعد خوابی دیگر، دوباره خواب میبینم کنار #رودخانه ی آبی ایستاده ام و سنگ #گرانبهایی از دستم به داخل آب💦 میافتد، با خودم میگویم این سنگ چقدر برایم #با_ارزش بود...»
🌷 شاید آن روز #سید_هاجر حتی به ذهنش هم خطور نمیکرد 🗯که تعبیر این دو رؤیا « #محمد و #شهادت_محمد» باشد.
🌷همان کودکی که در یک سالگی وقتی که چشمان ناامید پدر و مادرش به #گلدسته های طلایی✨ رنگ حرم آقا امام رضا(ع)دوخته شده بود، با یک نگاه آقا #شفا_میگیرد.
🌷گویا قرار است #عنایت آقا لحظه به لحظه شامل حالش شود👌. روزها می گذرد، محمد در #دامن_پاک مادری سیده بزرگ می شود و قد می کشد👱. او در کنار خود پدری دارد مهربان و صمیمی، که پابه پای او به مکتب می رود🚶، قرآن یاد می گیرد، در مجالس #مذهبی شرکت می کند.
🌷با تشکیل #بسیج به فرمان حضرت امام خمینی (ره) محمد دراین نهاد مقدس ثبت نام 📝و فعالیت هایش را آغاز می کند و با شروع جنگ عازم #جبهه میشود.
🌷محمد بعد از هر #عملیاتی به پابوس آقا #امام_رضا(ع) می رفت و بعد از آن که روح و جان در فضای معنوی حرم صیقل می داد 😇برای دیدار با خانواده به #آمل می رفت.
🌷💥راستی کسی نمی داند بین #او و #آقا امام رضا چه گذشته بود! شاید محمد می رفت برای #تجدید عهدی که از کودکی با آقا بسته بود.🎗
#ادامه_دارد...
✍ تهیه و تنظیم: خبرگزاری دفاع مقدس
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
0⃣6⃣2⃣ #خاطرات_شهدا🌷 👈 #شهیدی که زندیگیش با #امام_رضا(ع) پیوند داشت/ #خوابی که بعد از نوزده سال تعب
0⃣6⃣2⃣ #خاطرات_شهدا🌷
👈 #شهیدی که زندیگیش با #امام_رضا(ع) پیوند داشت/ #خوابی که بعد از نوزده سال تعبیر شد
#سردار_شهید_محمد_تیموریان🕊❤️
#بخش_دوم(2/2)
🌷او در یکی از عملیات ها که #مجروح می شود برای درمان به #مشهد مقدس منتقل و بعد از سه روز به #جبهه بر می گردد. شاید این آخرین باری بود که به #پابوس آقا می رفت.
♨️ اما نه! او یک بار دیگر نیز به #مشهد می رود☺️ آن هم #بعد از شهادتش🌷! شهادتی که در تاریخ 23/12/1363 قسمت اش می شود و روح عرشی و ملکوتی اش در آسمان ها به #پرواز🕊 در می آید.
🌷پیکر پاک محمد را⚰ که #اشتباها با شهدای لشکر 5نصر به مشهد می برند. آری! قسمت محمد بود که برای آخرین بار با #شهدای مشهد دور حرم آقا #طواف داده شود😍 و این گونه به «آخرین زیارت » مشرف می شود👌 و بعد از سه هفته به #آمل برمی گردد تا روی دست های مردم انقلابی و مؤمن آمل #تشییع و در جوار امام زاده ابراهیم (ع) این شهر آرام بگیرد.
🌷نحوه ی #شهادت سردار شهید محمد تیموریان آن چنان بود که خود #بارها گفته بود و حتی در نوشته هایش📝 نیز آمده است که:
«صدام لعنتی هنوز تیر و ترکشی نساخته که با آن مرا بکشد...»✊
🌷با کمی دقت در نحوه ی شهادتش می بینم #پیکر شهید سالم به خانواه اش می رسد. شهید تیموریان در #عملیات_بدر در هور الهویزه در حالی که شهدا و مجروحان عملیات #بدر را از آب بیرون می آورد بر اثر انفجار💥 یک گلوله در داخل آب به #شهادت🕊 رسید و این چنین بود که #خواب_مادرش بعد از 19 سال تعبیر می شود.🙂
✍ تهیه و تنظیم: خبرگزاری دفاع مقدس
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠شهید سید رضا #طاهر: حال که قرار است هر کسی یک روز به #دنیا آمده، یک روز از دنیا رود؛ چه خوب است ب
💠از شهدا حاجت بخواهید...👇👇
#شهید_سیدرضا_طاهر🌷
🔰من زمان بارداریم #خوابی از شهید سید رضا طاهر دیدم👇
🔹تا حالا ایشون رو ندیده👀 بودم و #نمیشناختم تا اینکه در عالم خواب ایشون رو دیدم که با لباس #بسیجی، چفیه در گردنشون لبخند زنان😊 از درون مه غلیظی خارج شد.
🔹من بارداری #فوق_العاده سختی داشتم؛ خیلی خیلی سخت.اون شب🌙 تو #خواب ایشون بهم گفتن: «این سختی ها گذرا هست🙂 و این #جهاد شما خانم هاست.
🔹شما خانم ها که نمیتونید📛 به میدون جنگ بیاید؛ این جهاد شماست در راه #خدا.» #شهید_طاهر گفتن: «من در دوره بارداری خانمم #فهمیدم که چقدر سختی میکشید.»
🔹چند روز بعد #تصویرشون رو تو تلویزیون📺 دیدم و فهمیدم که ایشون شهید🌷 شدند واز شهدای #خانطومان هستند. از قضا یک فرزند هم دارند. نکته جالب، #لبخند رو لب شهید بود😊 که فراموشم نمیشه🚫.
🔹 #خانمشون در مصاحبه از لبخندی میگفت که از لبهای این #شهید کنار نمی رفت و همه ایشون رو با این لبخند میشناختند.👌
🔹از اون به بعد خیلی به جد بزرگوارشون #توسل میکنم وهر بار حاجت روا میشم.
🔴دقیقا تابستون سال گذشته بود...👇
🔸بعد اون خواب #شفای مریض دکتر جواب کرده رو هم با #توسل به جد بزرگوارشون گرفتیم👌.
🔸برادر شوهرم تو سن 33سالگی #سرطان بدخیم گرفت که تهران هم جوابش کردن ولی.... 😭
#به_شهیدتوسل_کردم
درمانشون به یک سال نکشیده تمام شد.
🔸معجزه دیدم....فقط #معجزه شد.
🔸هروقت مشکلی پیش میاد واسه شادی روح پاکشون #نذرصلوات میکنم و الحمدالله #همیشه جواب میگیرم.
🔸احساس نزدیکی💞 بیشتری با #خدا دارم چرا که منو با مشکلات ریز و درشتم دید و این بزرگوار رو تو مسیرم گذاشت تا تو #بدترین شرایط عمرم باعث امید باشه.
#شهید_سیدرضا_طاهر🕊❤️
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh