eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31.2هزار عکس
9.1هزار ویدیو
220 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
پست های مربوط به هیئت محبان جواد الائمه وابسته به کانال لطفا تأمل فرمایید🙏 👇👇👇
هدایت شده از هیئت محبان جوادالائمه ع
#شب_ششم_محرم #شهید_گمنام #حب_الحسین_یجمعنا @HeyatMoheban
هدایت شده از هیئت محبان جوادالائمه ع
#شب_ششم_محرم #شهید_گمنام #حب_الحسین_یجمعنا @HeyatMoheban
هدایت شده از هیئت محبان جوادالائمه ع
#شب_ششم_محرم #شهید_گمنام #حب_الحسین_یجمعنا @HeyatMoheban
#شب_ششم_محرم #شهید_گمنام #حب_الحسین_یجمعنا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#شب_ششم_محرم #شهید_گمنام #حب_الحسین_یجمعنا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🏴 اقامه عزای دهه اول محرم🏴 🗓دوشنبه ۱۹ الی پنجشنبه ۲۹ شهریورماه 🕣 شروع مراسم ساعت ۲۰:۳۰ 🚪مشهد،حجاب۲۱، بیت شهید نظرزاده برادران خواهران #هیئت_محبان_جوادالائمه 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
﷽ بسم الله الرحمن الرحیم ﷽ با عرض سلام و ادب به شما خیرین محترم✋ ♨️به استحضار می رساند: 👈بمناسبت فرارسیدن ایام مراسم عزاداری🏴 (ع) توسط (هیئت محبان جواد الائمه مشهد) برگزار میگردد. ♨️لذا در صورت تمایل به مشارکت در برگزاری هیئت و (هرشب) 🌯عزاداران لطفا وجه هدیه خود را به شماره کارت💳👇 💳6037/7011/5677/9453 👈علیرضا دهقان بانک کشاورزی واریز نمایید. ♨️ضمنا لازم به ذکر است چنانچه وجوهات به برسد وجه باقی مانده صرف مجالس و امورات دیگر خواهد شد. ☎️شماره ی راهنما: 09159677572 (علیرضادهقان) 📱آیدی ایتا↙️ @alireza71 : 📆 از دوشنبه(۱۹شهریور) تا پنجشنبه(۲۹شهریور) ساعت ۲۰:۳۰ : 🚪مشهد، حجاب ۲۱، بیت شهید نظرزاده(علامت پرچم) 👈با حضور خواهران و برادران هیئت محبان جوادالائمه(عليه السلام) 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
در این شلـــــــوغی دنیـــــــا فراموشتــــــــان نکردیم در شلوغـــــــــــے قیامتـــــ فراموشمــــــــان نکنید آی #شہــــــداء ... دست ما رو بگیرید .... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
خاطره شهید صدرزاده از #شهید_حسن_قاسمی_دانا🌷 #بخوانید👇👇 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
2⃣9⃣4⃣ 🌷 شهیدمدافع حرم حسن قاسمی دانا🌹 💠هنوز وقتش نشده 🍃🌹تعریف میکرد تو حلب شبها با موتور، حسن و وسائل مورد نیاز به گروهش میرسوند. 🍃🌹ما هر وقت میخواستیم به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش میرفتیم. یک شب که با حسن میرفتیم غذا به بچه هاش برسونیم. چراغ موتورش میرفت. چند بار گفتم چراغ موتور رو کن امکان داره قناص ها بزنند. 🍃🌹خندید.من شدم با مشت تو پشتش زدم و گفتم مارو میزنند .  دوباره خندید. و گفت:«مگر خاطرات  رو نخوندی.  که گفته شب روی خاک ریز راه میرفت و های رسام از بین پاهاش رد میشد  نیروهاش میگفتن. فرمانده بیا پایین. تیر میخوری . 🍃🌹در جواب میگفت. اون تیری که من باشه هنوز وقتش نشده «حسن میخندید و میگفت نباش اون تیری که قسمت من باشه.  هنوز وقتش نشده.  و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاقهای براش افتاد. و بعد چه خوب به  رسید . راوی:(شهیدمصطفی صدرزاده) 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh