eitaa logo
حوزه های علمیه خواهران کشور
19.8هزار دنبال‌کننده
26.7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
209 فایل
کانال رسمی مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌های علمیه خواهران: whc.ir" rel="nofollow" target="_blank">news.whc.ir پورتال مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران: whc.ir ارتباط با ادمین: @Maseiha110 @whc_pr
مشاهده در ایتا
دانلود
از برکت دعای تو باران گرفته است / یک شهر مرده با نفست جان گرفته است بوی بهشت گمشده در توس می وزد / یا نه! هوای توست که جریان گرفته است
آلودگی هوا مدارس کرمان را تعطیل کرد مدیرکل مدیریت بحران استانداری کرمان گفت: به واسطه افزایش میزان آلودگی هوا، کلیه مدارس شهر کرمان، فهرج و ریگان امروز تعطیل است.
طرح جدید نمایندگان برای همسان‌سازی درآمد و مهریه پورمختار، عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس در گفتگو با تسنیم: طرحی از سوی نمایندگان برای کاهش کف مهریه به 55 سکه تدوین شده است برخی از نمایندگان به دنبال به روز کردن قانون مهریه هستند. قوه قضائیه درگذشته روال قانونی را در نظر گرفت مبنی بر اینکه برای پرداخت مهریه بیش از 110 سکه برخورد قضایی نمی‌شود؛ یعنی به دلیل عدم تامین مهریه از مجازات حبس استفاده نمی‌کند اما ممکن است به دلیل افزایش قیمت طلا و سکه بتوان 110 سکه را به 55 سکه کاهش داد.
جلسه هم افزایی موکب های استان قم و کمیته بانوان ستاد اربعین با سخنرانی مدیر حوزه‌های علمیه خواهران
یک اربعین عاشقی/۲ نگاهم به سوسوی چراغ خانه ها می افتد که از دور خود نمایی می کند. ابوعلی، رو به من می کند و به زبان عربی می گوید: داریم نزدیک می شیم ... و دقایقی بعد کنار چند خانه روستایی توقف می کند. با توقف تریلی، موتور سه چرخه ها مثل مور و ملخ دور و بر ماشین جمع می شوند. همهمه ای به پا می شود. موتوری ها در سوار کردن زائرین و جا به جایی ساک زائران از هم سبقت می گیرند. در تاریکی شب هر کسی با خواهش و تمنا، جمعی را به خانه خود می برد. ابوعلی، که از اول شرط کرده است که ما مهمان او هستیم، شش دانگ حواسش را جمع می کند تا متفرق نشویم و ما را به منزل خود ببرد. چند قدمی را پیاده می رویم تا به منزل او برسیم. اهل و عیال او کنار در خانه منتظر ایستاده اند. خانم ها با دیدن خانمم، به استقبال او می آیند و کوله پشتی اش را از دستش می گیرند و عجیب او را مانند عزیزی که از اسارت آزاد می شود، تحویل می گیرند و به درون اتاقی همراهی می کنند. در تاریکی شب چشم اندازی از روستا وجود ندارد و جز چند خانه خشت و گلی، جایی دیده نمی شود. وارد خانه می شویم و در اتاق پذیرایی که شبیه یک حسینیه است بار و بندیل مان را زمین می گذاریم. اتاقی با دیوارهای گلی اما با کتیبه های جور وا جور مشکی و با یکی دو چراغ کم فروغ. اتاقی که با یک چراغ نفتی گرم نگه داشته می شود. از راه که رسیدیم صاحب خانه آفتابه ها را پر از آب و سجاده ها را پهن می کند تا اگر نماز نخوانده ایم، به نماز بایستیم. دقایقی بعد خانم، مرا صدا می زند و می گوید: شما که با زبان این ها آشنا هستی بگو برای شام، تدارکی نبییند. این ها هشتشون گرو نهشونه. وضعشون چنان خوب نیس... صاحب خانه بلافاصله به سراغمان می آید و می گوید: حاجی تو را خدا اگر کاری داری، چیزی می خوای بگو... تشکر می کنم و خواهش خانم را بازگو می کنم و او با تبسم می گوید: قدمتون روی چشمون. شما مهمون امام حسین(ع) هستین منت شما را داریم... بلافاصله پس از نماز بساط شام با پهن کردن سفره آماده می شود و دیس های دو، سه نفری چلومرغ در مقابل هر نفری قر ار می گیرد. مهمان نوازی و سرعت عمل میزبان که برادرانش را به کمک و یاری گرفته است در خور تحسین است. همه چشم در چشم هم می دوزند و از من می خواهند تا از ابوعلی بخواهم که به همین مقدار بسنده کند و اجازه بدهد لااقل مقابل هر دو نفر دیسی قرار دهند تا غذاها اسراف نشود. ... و او می گوید: شما زایر امام حسین هستید. نمی گذاریم اسراف شود هر چه اضافه آمد فردا ظهر به نیت شفا و تبرک مصرف می کنیم... جالب اینکه در آداب و رسوم عرب ها مثل خیلی جاهای دیگر، میزبان کنار میهمان نمی نشیند و به مجرد اینکه بساط سفره چیده شد از اتاق خارج می شوند تا مهمان به راحتی غذایش را صرف کند. پس از صرف شام صاحب خانه در کمال ادب و تواضع، ظرف آب و لگنی را آماده می کند و در مقابل هر یک از میهمانان می ایستد تا دستانشان را بشویند و برادرش هم حوله ای را برای خشک کردن دست ها می آورد. ابوعلی با برادرانش هنوز هم در تکاپو هستند و سینی چای و بعد میوه آماده می کند و از همه می خواهد تعارف را کنار بگذارند و پذیرایی شوند. برای استراحت تا دلت می خواهد تشک ، بالش و پتو آماده شده است. شب را راحت و آسوده سر بر بالین می گذاریم به خاطر خستگی مفرط خیلی زود خوابمان می برد... محمد خامه یار
پیام قدرت به دشمن بدهیم، نه پیام ضعف