🔰خانه ملی قانون اساسی با همکاری مدیریت حوزه علمیه خواهران استان تهران برگزار می‌کنند: کرسیِ علمی-ترویجی « #حق_تصدی_زنان بر مناصب سیاسی» 🔷 ارائه دهنده: دکتر هدی غفاری (دانشیار حقوق عمومی دانشگاه علامه طباطبایی «ره») 🔷ناقدان: 🔸دکتر نیره قوی (رئیس پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی) 🔸دکتر نیلوفر مقدمی (معاون زنان و خانواده اندیشکده حقوق بشر و شهروندی دانشگاه امام صادق«ع») 🔷 دبیر جلسه: 🔸دکتر زینب پورحمزه (معاون پژوهش حوزه علمیه خواهران استان تهران) 🕑 زمان: شنبه ۱۳ اسفند ماه ۱۴۰۱؛ ساعت ۱۰:۰۰ الی ۱۲:۰۰ 📍مکان: بلوار کشاورز، خیابان نادری، خیابان حجت دوست،پلاک ۵۶ «سالن جلسات مدیریت حوزه علمیه خواهران استان تهران» 💻 علاقه‌مندان می‌توانند علاوه‌ بر شرکت حضوری، به‌صورت مجازی نیز از طریق لینک زیر در جلسه شرکت نمایند: https://ac.whc.ir/rrdnyyrgwuzz/? به شرکت کنندگان حضوری و مجازی گواهی معتبر اعطاء می‌شود. #خانه_ملی_قانون_اساسی #معاونت_قانون_اساسی #حقوق_زنان #طلاب_خواهر #رسانه 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران  🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈

🔻بازدید معاون آموزش حوزه‌های علمیه خواهران از مرحله استانی دهمین دوره المپیاد علمی طلاب خواهر 🔸خانم افشار، معاون آموزش حوزه‌های علمیه خواهران با حضور در جامعه‌الزهرا(س) از نزدیک در جریان روند برگزاری مرحله استانی دهمین دوره المپیاد علمی طلاب خواهر سراسر کشور قرار گرفت. 🔹در این آزمون که به صورت همزمان در سراسر کشور برگزار شد، 6 هزار طلبه خواهر در حال تحصیل سطح 2 و 3 با یکدیگر به رقابت پرداختند. #حوزه_های_علمیه_خواهران #طلاب_خواهر #معاونت_آموزش 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir

🔻پذیرش دانشجو در رشته علوم قرآنی به زبان انگلیسی 🔸در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب 🔹نحوه پیش ثبت نام: ارسال عدد یک به شماره 09937690311 اطلاعات بیشتر👇 https://quran.urd.ac.ir/ar/cont/374/ #حوزه_های_علمیه_خواهران #طلاب_خواهر 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir

#خبر_استان 💢کنگره بانوان تاثیرگذار استان البرز 🔹نخستین کنگره #بانوان تاثیرگذار #استان_البرز با هدف با هدف تبیین جایگاه زن در اسلام و انقلاب 🔹در این مراسم از بانوان فعال و فرهیخته فرهنگی ، اجتماعی و جوان سازی جمعیت تقدیر شد. 🔹خانم اعظم فرهادکیایی ، طلبه سطح ۴ البرزی از نفرات برگزیده این کنگره بود. #حوزه_های_علمیه_خواهران #طلاب_خواهر #البرز 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir

📣معاونت فرهنگی مرکز آموزشهای غیرحضوری حوزه های علمیه خواهران برگزار می کند. 🔺سلسله نشست‌های تخصصی "مراقبت های پیش از بارداری" 🔸با حضور: خانم دکتر مقربان 🔹به صورت برخط و تعاملی ✅موضوع نشست: سلامت روانی پنجشنبه 11 اسفند 1401 ⏰ ساعت 19 تا 20:30 📌لینک ورود به نشست: https://ac.whc.ir/farhangimajazi #حوزه_های_علمیه_خواهران #طلاب_خواهر 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir

#خبر_مرکز #خبر_استان 🔻بازدید مدیرحوزه های علمیه خواهران از المپیاد علمی مدارس علمیه خواهران استان تهران 🔹المپیاد علمی مدارس علمیه خواهران استان تهران، امروز با حضور: ۵۵۴ طلبه سطح دو در رشته های تفسیر و علوم قرآن، ادبیات عرب، کلام و عقاید استدلالی، منطق و فلسفه، فقه و اصول و ۱۱۴ طلبه سطح سه در رشته های اخلاق اسلامی، تاریخ اسلام، تربیت دینی کودک و نوجوان، تفسیر وعلوم قرآن، فقه و اصول، فلسفه، کلام اسلامی، مدرسی ادبیات عرب، مشاوره خانواده با رویکرد اسلامی و مطالعات اسلامی زنان در مراکز آزمون مدارس علمیه حضرت عبدالعظیم(ع)، حضرت قائم(عج)، راه زینب(س) و حضرت زینب کبری(س) برگزار شد. 🔸مدیر حوزه های علمیه خواهران حجت الاسلام و المسلمین فاضل و مدیر استان تهران حجت الاسلام و المسلمین کبیریان در مرکز آزمون مدرسه علمیه حضرت عبدالعظیم(ع) حضور یافتند. #حوزه_های_علمیه_خواهران #طلاب_خواهر #رسانه 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران  🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈

#داستان_شب (فصل۴؛قسمت۷) #آزادی هستی که رنگ در رخسار نداشت گفت؛ «من بازیگر اجباری این داستانم، کارگردان یکی دیگه است، دستور میدن اجرا میکنم» - رباتی مگه؟! عقل، فکر، انسانیت، احساس همش هیچ، اینا نشد جواب، میخای یکی یکی بپرسم تو جواب بدی؟! والا برم تو هال، تمام جریان و به همه بگم، مرگ یه بار شیون یه بار!!! واقعا نمی دانستم اگر عکس ها پخش شود، چه خاکی باید به سر بریزم، چاره ای جز تهدید هستی نداشتم تا زبانش را باز کند و حقایق روشن شود، تا بدانم با چه گروهی طرفم و الا باید پا روی تمام اعتقاداتم میگذاشتم. «ببین هستی خانم واقعا اگر منو دوست داری باید بگی چه اتفاقی افتاده والا جفتمون از این بیشتر می ریم تو باتلاق. - خودت قربانی هستی؟! - ازت عکس دارند؟! - بگو سکوت بهترین راه حل نیست؟ - منو دوست داری؟! - با کی طرفیم؟! - تهدید شدی؟!» یکدفعه صدای هستی بلند شد و گفت؛ «بسه حسین، بسه تو رو خدا بسه» اشک ها با سرعت به گونه هایش بوسه زد، دلم برایش می سوخت، اما او یکی از افراد آن گروه شده بود و نمیشد به اشک هایش اعتماد کرد، و باید راه نجاتی هم برایش پیدا می کردم. «چی شد هستی خانم گریه فایده ای نداره، میگی یا برم، فرصتم داره تموم میشه...» اشک هایش را پاک کرد و گفت؛ «میخای بری برو، اما منم یه قربانیم مثل تو، نمی دونم چی شد که گیر افتادم». «منم به خاطر دل پاکتِ که اینجام، از اول تعریف کن ببینم چی شده.» هستی خانم نفس عمیقی کشید و گفت؛ «جریان برمی گرده به سه چهار ماه پیش، چون به نویسندگی علاقه داشتم، اسم نوشتم که برم کلاس، یه هفته گذشت با مینا آشنا شدم». با تعجب گفتم؛ «مینا؟! همون خانمی که شرایط و توضیح می داد و کافی شاپ بود...» «آره، همون، بعد با هم دوست شدیم و به من نزدیک شد، بعدش گفت یه کارگاه داستان نویسی داریم، تو هم بیا سه چهار نفر هستیم می شنیم داستانا رو نقد می کنیم، نوشته هامونو می خونیم، کار فرهنگی انجام میدیم و...» دیگر معده را نتوانستم قانع کنم، شیرینی خوردم و به هستی خانم هم تعارف زدم و گفتم؛ «عجب، خیلی جالب شد، خب بعدش، شما هم رفتی تو کارگاه و..» رنگ از چهره اش رفته بود و با صدای لرزان ادامه داد؛ «رو شناخت دورا دوری که از طریق مادرم به تو داشتم، پیشنهاد دادم دعوتت کنم تو گروه، اما مینا و بقیه گفتند اول یه سری اطلاعات ازت به دست بیارم». نگاهی به ساعت گوشی کردم و گفتم؛ «چه اطلاعاتی مثلا؟!!» هستی که تازه شیرینی را خورده بود گفت؛ تو چه زمینه ای می نویسی؟! برای کدوم روزنامه ها؟! راستی یا چپ، روشن فکر و یا..» بحث داشت به جای حساس می رسید که صدای خانم محمودی آمد: «خسته نباشید، اگه موافق باشید ادامه اش رو بذارید برای جلسه بعد...» زمان از دستمان در رفته بود و گفتیم؛ «باشه، و باهم به طرف بقیه به راه افتادیم» همه منتظر ما بودند، از سینی میوه مشخص بود تمام حرف هایشان ته کشیده و آماده رفتن هستند. مبل ها به صورتی خالی بود که من و هستی کنار هم نشستیم و آرام گفتم؛ «فرصت نشد، رسیدیم خونه ایشالله زنگ می زنم، تا جلسه بعدی نه صبر هست نه وقت.» همه ایستاده بودند و مادرها در مورد جلسه بعدی صحبت می کردند. خداحافظی کردیم، کاخِ آقای محمودی را به بالاشهر سپردیم و به طرف خانه به راه افتادیم. سوال های هجوم آورده در ذهنم جوابی نگرفته بودند، بلکه هزاران پرسش دیگر به وجود آمده بود. بالاخره به خانه رسیدیم، وارد حیاط شدیم، دلِ گرفته ام باز شد و نفس راحتی کشیدم، از نور آبی، حوض بزرگ و... خبری نبود، اما سادگی وجودم را لبریز آرامش کرد. مادرم همزمان که به طرف حوض می رفت گفت؛ «هیج جا خونه خود آدم نمیشه، و آبی به دست و صورتش زد...» در حیاط تنها ماندم و با هستی خانم تماس گرفتم، پاسخ نداد و چند بار دیگر اما بی فایده بود. (ادامه دارد) ◽پایان فصل چهارم◽ 📌روابط عمومی و امور بین الملل ✍️ عشق آبادی #حوزه_های_علمیه_خواهران 🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir قسمت اول https://eitaa.com/kowsarnews/26441 قسمت دوم https://eitaa.com/kowsarnews/26462 قسمت سوم https://eitaa.com/kowsarnews/26484 قسمت چهارم https://eitaa.com/kowsarnews/26501 قسمت پنجم https://eitaa.com/kowsarnews/26518 قسمت ششم https://eitaa.com/kowsarnews/26535