eitaa logo
کانال رسمی آیت الله العظمی جوادی آملی
14.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
28 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 خطبه وصل 🔸 جریان ازدواج در همه ملت‌ها و نِحله‌ها هست، هیچ قومی نیست كه بدون ازدواج بتواند زندگی كند؛ اما حرفی كه انبیا (علیهم السلام) آوردند مخصوصاً وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، فرمود ما یك حرف جدیدی آوردیم و آن این است كه «النِّکَاحُ سُنَّتِی»؛[1] نكاح سنّت من است و از همین منظر فرمود: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ»؛[2] اگر كسی ازدواج كرد نیمی از دین خود را حفظ كرد, پس ازدواجی كه در ملت ‌ها و نِحله‌ های دیگر هست آن صِرف اجتماع مذكّر و مؤنث است، اما ازدواجی كه در اسلام هست صِرف ازدواج و اجتماع مذكّر و مؤنث نیست، یك صبغه ملكوتی دارد كه با آن نصف دین حفظ می ‌شود. 🔸 زن و شوهر كه با هم نزدیك شدند به منزله لباس بدن یكدیگرند، همان ‌طوری كه لباس به بدن انسان چسبیده است و انسان را از سرما و گرما حفظ می ‌كند و هیچ كسی از بدن انسان خبر ندارد چون لباس پوشاك است, تن ‌پوش است و حافظ بدن است، زن و شوهر حافظ یكدیگرند, حافظ آبروی یكدیگرند، اسرار یكدیگر را خودشان می ‌دانند. شوهر, اسرار همسر را برای خانواده خودش هم نقل نمی ‌كند؛ خانم او, اسرار شوهر را برای خانواده خودش هم نقل نمی ‌كند ﴿هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ﴾؛[3] فرمود زن و شوهر, لباس یكدیگرند كه آبروی یكدیگر را حفظ می ‌كنند, یك; یكدیگر را در سردی و گرمی روزگار حفظ می ‌كنند, دو. 🔸 وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مراسم خطبه ‌خوانی و مقدمه عقد وجود مبارك حضرت امیر و حضرت زهرا (سلام الله علیهما) مطلبی را فرمود كه وجود مبارك امام جواد هم همان مطلب را در مراسم ازدواج خودشان ذكر كردند؛ فرمودند مسئله ازدواج این ‌طور نیست كه دو نفر بخواهند به عنوان مذكر و مؤنث كنار هم جمع بشوند، این ‌طور نیست. در تعبیرات عرفی ما معمولاً فامیل ‌ها را به دو قسم تقسیم می‌ كنیم، می ‌گوییم فامیل نَسبی داریم و فامیل سببی, دایی و عمو و خاله و اینها را می‌گوییم فامیل ‌های نسبی ‌اند, بستگان عروس و داماد را می ‌گوییم فامیل‌ های سببی ‌اند، ما اینها را جزء انساب می‌ دانیم و آنها را جزء اسباب می‌ دانیم؛ ولی در آن خطبه نورانی فرمود: « «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی جَعَلَ الْمُصَاهَرَةَ نَسَباً لَاحِقا»»،[4] مسئله دامادی ملحق به نسب است تقریباً این دو خانواده ارحام هم می‌شوند برای اینكه دو خانواده محفوظ بماند. اگر «جَعَلَ الْمُصَاهَرَةَ نَسَباً لَاحِقا» شد؛ آن وقت عروس را پدرشوهر و مادرشوهر به منزله دختر خودشان می‌ دانند, داماد را پدر عروس و مادر عروس به منزله پسر خودشان می‌ دانند، آن وقت خیرخواه او هستند، فرمود این مثل نَسب است مثل رحامت است ـ خدای ناكرده ـ مشكلی پیش آمد فوراً خودشان حل می ‌كنند، دیگر مسئله سبب نیست فامیل سببی نیستند فامیل نسبی ‌اند. [1] . جامع الاخبار( للشعیری)، ص101. [2] . امالی(طوسی) متن، ص518. [3] . سوره بقره، آیه187. [4] . روضه الواعظین(ط ـ قدیم)، ج1، ص147. 📚 مراسم خطبه عقد تاریخ: 1392/10/15 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 برقراری پیوند 🔹 دهه پربرکت ذی ‌حجّه تتمه اربعین کلیمی است. ذات اقدس الهی دستور داد به وجود مبارک ابراهیم خلیل که فرزندان انبیای ابراهیمی را او بپروراند تا اینکه نوبت به موسای کلیم رسید. فرمود باید چهل شب مهمان من باشید تا ره آوردی داشته باشید. گرچه چهل شبانه ‌روز موسای کلیم در طور بود؛ اما تعبیر قرآن این است که او چهل شب مهمان ما بود: ﴿وَ وَاعَدْنَا مُوسَی ثَلاَثِینَ لَیلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً﴾.[1] 🔹 آن فیضی که در نماز شب هست، در اشتغالات روز نیست. برهان قرآن کریم هم این است که ﴿إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً ٭ إِنَّ لَكَ فِی النَّهَارِ سَبْحاً طَوِیلاً﴾؛[2] اشتغال روزانه آن حضور قلب را منع می ‌کند؛ ولی نشئه شب یک ناشئه مستقلی است. این اربعین، «اربعین لیله» است؛ برای اینکه قسمت مهم فیض در همان نماز شب هست، خلوص شب است و مانند آن. آنهایی که از اوّل ذی قعده راه کلیم الهی را طی کرده ‌اند، توفیقی دارند که این نماز دهه ذی حجه را به عنوان تتمه آن سی روز بخوانند: ﴿وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ﴾ و اگر کسی سی روز ذی قعده را در حدّ ریاضت کلیمی به سر نبرد، باز هم این فیض برای او هست. 🔹 مرحوم ابن طاوس در اقبال نقل می ‌کند که ائمه قبلی (علیهم السلام) قبل از اینکه به مقام شامخ امامت برسند، مطیع امام قبلی بودند. ابن طاوس این را در زمان غیر امامت امام صادق نقل می‌ کند؛ لذا می ‌گفت پدرم این چنین دستور داد. پدرم به من فرمود که صادق! اگر بخواهی ثواب حج حاجیان در نامه عمل تو نوشته بشود، این نماز دو رکعت بین مغرب و عشا را ترک نکن که بعد از «حمد» و سوره «توحید»، این ﴿وَ وَاعَدْنَا﴾ مطرح است.[3] 🔹 اینها برای چیست؟ برای آن است که انبیای الهی، ذوات قدسی آنها سمت ‌هایی ویژه دارند، نبوت دارند، عصمت دارند، معجزه دارند، اینها برای آنهاست؛ اما بنده خدا هم هستند! این بندگی آنها مراتبی دارد. کمالاتی که در سایه بندگی نصیب آنها می ‌شود، آن را به ما گفتند شما می ‌توانید تأسّی کنید. اینکه گفتند: ﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾[4] اختصاصی به ذات مقدس حضرت ندارد، به همه انبیا ما می ‌توانیم تأسّی کنیم؛ منتها قلمرو تأسّی مشخص است؛ یعنی نبوت، رسالت، ولایت، عصمت، اینها محدوده منطقه ممنوعه است که برای اینهاست. کسی با درس خواندن و بحث کردن و زحمت کشیدن پیغمبر نخواهد شد؛ این چون راه فکری ندارد، راه علمی ندارد. یعنی در حوزه‌ ها و دانشگاه‌ ها مسئله نبوت و رسالت و ولایت و معجزه و اینها مطرح نیست؛ یعنی راه علمی ندارد، نمی ‌شود به یک پیغمبر گفت چه کار کردی پیغمبر شدی؟ این به قداست روح وابسته است. اینکه می ‌گویند علما ورثه انبیا هستند[5] و انبیا از ذات اقدس الهی می ‌برند: ﴿أَنَّ الأرْضَ یرِثُهَا﴾[6] کذا، ارث پیوند می‌ خواهد، پیوند راه فکری ندارد، راه درسی ندارد؛ یعنی اگر کسی رحلت کرد، سرمایه ‌ای گذاشت، بچه او ارث برد، نمی ‌شود گفت تو چه کار کردی که این مال به تو رسید، این تجارت نیست، راه فکری و اقتصادی ندارد، یک پیوند لازم دارد. «علم الدراسه» راه فکری دارد. «علم الوراثة» یک نماز شب می‌ خواهد، یک جان کَندن می‌ خواهد، یک پیوند می‌ خواهد، آن راه فکری ندارد. اینکه می ‌گویند: «الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیاء»،[7] مستحضرید این جمله خبریه به داعی انشا القا شده؛ یعنی «أیها العلماء!»، آن راه درس و بحث یک کار قضیه است، بکوشید پیوند برقرار کنید. اینکه جمله خبریه به داعی انشا القا شد معلوم می ‌شود مقدور ما هست. 🔹 بنابراین می‌شود کسی مکه نرود و ثواب مکی را ببرد! گفتند اینها را بخوان، این راه باز است. وقتی این راه باز شد، ما چرا این راه را نرویم؟ این راهی است رفتنی و خدا فرمود ما به همه می ‌دهیم. وقتی فرمود ما به همه می ‌دهیم، کسی که نماز شب بخواند، در نماز شب چهل نفر را دعا می ‌کند، بلند نمی‌ شود که روز مشکلی برای چهل نفر ایجاد کند. [1] . سوره اعراف، آیه142. [2] . سوره مزمل، آیات6 و7. [3]. إقبال الأعمال (ط ـ القدیمة)، ج‏1، ص317. [4]. سوره احزاب, آیه21. [5]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص32. [6] . سوره أنبیاء، آیه105. [7]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص32. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1397/02/25 🆔 @a_javadiamoli_esra
✳️دروس مرکز تخصصی تفسیر اسراء در نجف اشرف به صورت مجازی برگزار می گردد پایگاه اطلاع رسانی اسراء: با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مرکز آموزشی موسسه آموزش عالی حوزوی اسراء در نجف اشرف، با توجه به اهداف آموزشی این مرکز در نجف، به جهت بهره مندی طلاب و پژوهشگران علوم دینی، دروس این مرکز به صورت مجازی برگزای می شود و طلاب با شرکت در کلاس های مجازی و شرکت در امتحانات، می توانند این دوره ها را بگذرانند. NEWS.ESRA.IR 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ویژه برنامه 🔸 اصالت تشیع 🔹 پخش از شبکه های مختلف سیما از ابتدای ماه ذی الحجه تا عید سعید غدیر خم 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 اصالت تشیع 🔸 تشیع بعد از علی ‌بن ‌ابی ‌طالب نیست، بلكه قبل از علی ‌بن ‌ابی ‌طالب است. بیان ذلك این است که ما یك مكتبی داریم به نام تشیع و یك گروهی داریم به نام شیعه، این مكتب همزمان با قرآن آمده و اول كسی كه حامی این مكتب و مروّج این مكتب و مؤمن به این مكتب بود خود رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) بود، بعد صدیقه طاهره و علی ‌بن ‌ابی ‌طالب (علیهم السلام) و سایر اهل بیت، بعد مردم. شیعه یعنی گروهی كه پیرو علی ‌بن‌ ابی ‌طالب هستند، اما تشیع یعنی مكتبی كه می گوید ولی خدا و جانشین پیامبر باید معصوم باشد و آن انسان كامل معصوم جز علی و اولاد (علیهم الصلاة و علیهم السلام) نیستند این مكتب تشیع است و اول كسی كه به این مكتب ایمان آورد خود پیامبر بود، چون ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ﴾.[1] 🔸 مكتب تشیع غیر از شیعه و گروه خاص است. اول پایه‌ گذار و مؤمن به مكتب تشیع خود ذات مقدس رسول اكرم بود، حضرت امیر بود. اگر وجود مبارك رسول اكرم به رسالت خود ایمان آورد، وجود حضرت امیر هم به ولایت خود ایمان دارد، این می ‌شود مكتب تشیع، پس اگر كسی ولایت را نپذیرد و اگر كسی وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) را خلیفه بلافصل نداند «فَمَا آمَنَ بِشَیءٍ». [1]. سوره بقره، آیه285. 📚 سخنرانی در کنگره بین المللی غدیر تاریخ: 1383/11/08 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ویژه برنامه 🔸 محبوب حق 🔹 پخش از شبکه های مختلف سیما از ابتدای ماه ذی الحجه تا عید سعید غدیر خم 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 محبوب حق 🔸 وجود مبارك حضرت امیر مولای كل «ناس» است؛ منتها مردم دو قسمند: یك عده می‌ پذیرد و یك عده نه، چه اینكه خودش هم فرمود: «هَلَكَ فِی رَجُلَانِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ».[1] این را فریقین نقل كردند كه علی ‌بن ‌ابی ‌طالب (علیه آلاف التحیة و الثناء) «محب الله» است و «محبوب الله» است به حدیث «لَأُعْطِینَ‏ الرَّایةَ غَداً رَجُلًا یحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یحِبُّهُ اللَّه»،[2] این را پیغمبر فرمود یعنی كسی كه ﴿وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی﴾،[3] طریقین هم نقل كردند، پس علی (علیه آلاف التحیة و الثناء) محب و محبوب خداست و هر كس محب و محبوب خدا بود مجاری ادراكی و تحریكی او را ذات اقدس الهی تأمین می ‌كند، این می ‌شود معصوم كامل! 🔸 وجود مبارك رسول درباره حضرت امیر (علیهما آلاف التحیة و الثناء) فرمود كه «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی یدُورُ مَعَهُ حَیثُمَا دَار»[4] این ضمیرها به کی بر می گردد ؟ « یدُورُ عَلَی مَدَارُ اَلْحَقِّ حَیثُمَا دَار»؟ این [مطلب] درباره عمار هم آمده[5] یا « یدُورُ اَلْحَقُّ مُدَارَ عَلِی حَیثُمَا دَار» كه از این خطبه استفاده می ‌شود! مرحوم امینی (رضوان الله تعالی علیه) این را شاهد اقامه كردند به اینكه ضمیر به حق بر می ‌گردد؛ یعنی « یدُورُ اَلْحَقُّ مَدَارَ عَلِی (عَلَیهِ اَلصَّلاَةُ وَ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ) حَیثُمَا دَار» به دلیل اینكه ذات مقدس رسول عرض كرد «اللَّهُمَّ أَدِرِ الْحَقَ‏ مَعَ‏ عَلِی حَیثُمَا دَارَ»؛ خدا‌یا حق را علی مدار قرار بده، نه علی را حق مدار! تا اینجا گفتار ایشان، اما چرا؟! چطور می ‌شود كه حق علی مدار است نه علی حق مدار؟ چطور می ‌شود كه حق را باید با علی تشخیص داد نه علی را با حق؟ آن یك بیان دیگری دارد، اگر كسی آن «لَأُعْطِینَ‏ الرَّایةَ» را صغرای قیاس قرار بدهد و حدیث «قرب نوافل»[6] را كبرای قیاس قرار بدهد و‌ بگوید علی ‌بن ‌ابی‌ طالب (علیه السلام) «محب الله» است و «محبوب الله» است به گفته معصوم یعنی پیامبر و هر كس محبوب خدا بود مجاری ادراكی و تحریكی او را خدا در مقام فعل كاملاً به عهده می ‌گیرد، پس علی ‌بن ‌ابی ‌طالب مجاری ادراكی و تحریكی اوست، یعنی فهم او و كار او، یعنی اندیشه علوی و انگیزه علوی هر دو را خدا به عهده گرفته است و هر كس علم و عمل او را خدا در مقام فعل به عهده بگیرد معصوم مطلق است، پس علی ‌بن ‌ابی‌طالب معصوم مطلق است، وقتی این‌چنین شد این می ‌شود خلیفه ذات اقدس الهی، اگر خلیفه شد كار «مستخلف عنه» را انجام می ‌دهد. [1]. نهج البلاغة (صبحی صالح)، حکمت117. [2]. الامالی (صدوق)، ص513. [3]. سوره نجم، آیه3. [4]. الفصول المختاره، ص135. [5]. علل الشرائع، ص223. [6]. کافی (ط- اسلامی)، ج2، ص352. 📚 سخنرانی در کنگره بین المللی غدیر تاریخ: 1383/11/08 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا