eitaa logo
کانال رسمی آیت الله العظمی جوادی آملی
14.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
28 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تمدّن ناب الهی 🔹 تبلیغ از بهترین و رساترین برنامه‌ های انبیای الهی است، منتها عناصر محوری تبلیغ را باید ارزیابی كرد كه انسان چه چیزی را برساند و تا كجا برساند و چگونه برساند كه اثر تبلیغ بشود تعلیم و اثر تعلیم بشود تزكیه! آن تبلیغی كارآمد است كه تعلیم را به همراه داشته باشد و آن تعلیمی سودمند است كه تزكیه را به همراه داشته باشد، پایان این امور علمی طهارت روح است و اگر روح طاهر شد جامعه به تمدّن ناب الهی بار می ‌یابد. 🔹 در جریان تبلیغ به ما گفتند حرف را به جان مردم برسانید: ﴿قُلْ لَهُمْ فی‏ أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغاً﴾،[1] به گوش رسانیدن با تألیف كتاب و به چشم رسانیدن كار خوبی است، اما كافی نیست! به ما نگفتند مطالب را تا گوش مردم برسانید یا كتابی تألیف كنید كه در مرئا و منظر چشم مطالعه ‌كننده ‌ها باشد، گفتند حرف را به جان آنها برسانید! تا كسی اهل جان نباشد و جانان نباشد و جانانه فكر نكند حرفِ او به عمق جان مردم نمی ‌رسد. 🔹 مستحضرید مرحوم كلینی (رضوان الله علیه) از اهل بیت نقل كرد از وجود مبارك رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) نقل كرد كه علم راستین آیه محكمه است و فریضه عادله و سنّت قائمه است[2] و امثال آن. فرمود حرف مُتقن در معارف عقلی, علوم عقلی, علوم نقلی, حدیث, تفسیر, فقه, روایت, درایت به صورت «آیه محكمه» گفته شود. 🔹 كسی كه مسجد می ‌رود و اهل مسجد است، روح امید باید در او زنده شود، امیدوار رحمت الهی باشد, امیدوار «تألیف قلوب» باشد، منتظر فرج باشد. درست است كه از بارزترین مصادیق انتظار فرج همان است كه همه ما منتظر آن هستیم، ولی انتظار فرج اختصاصی به زمان حضور و ظهور ندارد، ما هر كاری كه مشكل داریم منتظر باشیم گشایشی در راه هست! آن توجه به ذات اقدس الهی كه تمام فُرجه ‌ها به دست اوست، خودش عبادت است، انتظار فرج است! پس آن حدیث معروف كه «أَفْضَلُ‏ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏»[3] حصر نیست، البته مصداق كامل همان است كه ما منتظر آن هستیم. [1]. سوره نساء، آیه63. [2]. الكافی (ط ـ اسلامی)، ج1، ص32. [3]. كمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص278. 📚 پیام به همایش روحانیون طرح هجرت تاریخ: 1394/05/05 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 خلقت درون 🔹 خلقت در فلسفه‌ های دینی یک حقیقت خارجیه است، یک خلقت است نه چیزی دیگر! منتها خلقت درون است و این خلقت درون را خود ما باید بسازیم؛ ما سیاه‌ چهره می‌ شویم یا ما سفید چهره می ‌شویم، ما زیبا می ‌شویم یا ما زشت می‌ شویم، پس این طور نیست که اعتبار محض باشد، «بَیضْ وَجْهِی یوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِی یوْمَ تَبْیضُّ فِیهِ الْوُجُوه‏‏»[1] یک امر حقیقی است و الآن ما داریم این کار را می ‌کنیم، همان طوری که کودک که در رحِم به دنیا می ‌آید نطفه است و علقه است و مضغه است و اطواری را پشت‌ سر می ‌گذارد صورت‌ های خاص می ‌گیرد که تکوین است نه اعتبار، ما هم تکوین است؛ منتها در لسان ‌های نقلی به عنوان حرکت ‌های جوهری و اینها بیان نشده و حکمت متعالیه زبان و فرهنگ خوبی است برای تبیین آن است که با حکمت متعالیه می‌ شود این حرف را خوب تبیین کرد که حرکت جوهری داریم و همان طوری که حکمت متعالیه فلسفه را متحول کرده است منطق را هم «بشرح ایضاً». 🔹 در منطق یک سلسله ستونی است به نام «اجناس»، یک سلسله ستونی است به نام «انواع»، یک سلسله ستونی است به نام «فصول»، از جنس عالی شروع کرد تا جنس متوسط و یا از نوع عالی تا «نوع الانواع»، اما این کاری که منطقی ها کردند و به دست ما دادند حکمت متعالیه خیلی از اینها را عوض کرده است، آنکه منطق رایج بود انسان را نوع اخیر می ‌داند و حیوان را جنس سافل، اما حکمت متعالیه آمد این نظم را به هَم زد، انسان را نوع متوسط و جنس سافل می ‌داند نه نوع اخیر، چون تحت انسان انواع چهارگانه است که با اخلاق ساخته می ‌شود، این کجا و آن حرف‌ ها کجا! یعنی شما از فارابی تا زمان مرحوم ملاصدرا وقتی که بخواهید سؤال بکنید که انسان چیست؟ می‌ گویند نوع اخیر است، جنس سافل چیست؟ حیوان است. او آمد نظم را به هَم زده است فرمود انسان جنس سافل است نوع نیست، برای اینکه تحت انسان چهار نوع است و انسان سر چهارراه ایستاده است، با اخلاق خودش را یا درّنده می ‌کند یا چرنده می ‌کند یا فرشته می ‌کند یا شیطان، به هر حال یا راه نقشه و خیانت و حیله را بکار می ‌برد می ‌شود ﴿شَیاطینَ الْإِنْس﴾[2] این جزء ﴿شَیاطینَ الْإِنْس﴾ شدن فحش نیست، بدگویی نیست، این واقعاً شیطان است! اینکه می ‌بینید مولوی حرف سنایی را نقل می ‌کند برای اینکه یک قرن قبل از او بود و سنایی خیلی ملّا بود، یک حکیم توانمندی بود گفت: تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک ٭٭٭ برگ توتست به تدریج کنندش اطلس[3] 🔹 الآن گران ‌ترین فرش عالم فرش ابریشم است، حرف سنایی این است که اگر کسی درس بخواند، استاد ببیند و برود مکتب می‌ شود فرشته و این حرف‌ ها را از زبان عرفا و اینها کم‌کم یاد گرفتند. پس انسان نوع متوسط است نه نوع اخیر، جنس سافل است و تحت انسان انواع چهارگانه است و حقایق چهارگانه و این راه هم حقایق چهارگانه است، تطرّق این راه هم حقایق چهارگانه است منتها به زبان اخلاق، در ظرف اعتبار گرفته می‌ شود. این نظیر آن نیست اینجا را زوج و فرد بکنند فلان جا ورود ممنوع است فلان جا ورود ممنوع نیست، یا نوار سبز علامت بگذارند یا نوار مشکی علامت بگذارند اینجا سوگ است آنجا جشن است، اینها اعتبارات است که منشأ آن خیال و وهم است، بالاتر از خیال و وهم نیست؛ اما وقتی به مرحله عقل و وحی رسید می ‌شود ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾،[4] یک؛ «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خُلُقُهُ‏ الْقُرْآن»،[5] دو؛ قرآن هم یک حقیقت خارجیه است، سه؛ در زبان عربی و اینها آمده است، چهار؛ این طور نیست که ـ معاذالله ـ یک امر اعتباری باشد. 🔹 ما اخلاق داریم یعنی خلقت داریم، نه کار! ما را که آنجا رنگ نمی ‌کنند ما باید اینجا خودمان را رنگ بکنیم، این می ‌شود ﴿صِبْغَةَ اللَّه﴾،[6] آنجا رنگ ‌آمیزی بکنند کسی سفید بشود یا سیاه بشود که نیست می‌ گویند وقتی وضو می‌ گیری آب به صورت می‌ ریزی این را بگو «اللَّهُمَّ بَیضْ وَجْهِی یوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِی یوْمَ تَبْیضُّ فِیهِ الْوُجُوه‏» با همین گفتن و گفتن، «یوم القیامة» أبیض محشور می ‌شوید. ما خلقت داریم، حقیقت داریم، منتها به زبان اعتبار گفته می‌ شود. [1]. الكافی(ط - الإسلامیة)، ج‏3، ص71. [2]. سوره انعام، آیه112. [3]. سنایی، قصاید، قصیده90. [4]. سوره قلم، آیه4. [5]. مجموعة ورام، ج‏1، ص89. [6]. سوره بقره، آیه138. 📚 دیدار اعضای هیأت تحریریه مجله اخلاق وحیانی با حضرت استاد تاریخ: 1398/08/04 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حجاب و عفاف 🔹 قرآن كریم كه برای تعلیم كتاب و حكمت از یك سو و تزكیه نفوس از سوی دیگر نازل شده است، موارد خاصی را به عنوان نقاط برجسته و روشن تعلیم و كتاب و حكمت از یك سو و تزكیه ارواح و نفوس از سوی دیگر مشخص كرد. یكی از آن موارد جریان حجاب و عفاف است. در سورهٴ مباركهٴ «نور» از جریان عفاف و حجاب به عنوان ﴿ذلِكَ أَزْكی لَهُمْ﴾ یاد كرده است، در عین حال كه فرمود: ﴿قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ﴾ سند این عفاف را هم ﴿ذلِكَ أَزْكی لَهُمْ﴾[1] ذكر كرده است. 🔹 منشأ این تزكیه نفوس همان رعایت عدل است، جامعه در سایه عدل به مقصد می ‌رسد و از امنیت و امانت برخوردار می‌ شود. عدل عبارت از آن است كه هر چیزی در جای خود قرار بگیرد، نه كج راهه برود، نه راه كسی یا چیز دیگر را ببندد. عادل كسی است كه هویت خود را بشناسد، اولاً؛ از مرز خود تعدی نكند، ثانیاً و اجازه تجاوز دیگران را به قلمرو هویت خویش ندهد، ثالثاً؛ مجموع این امور به نام عدل است. اگر این در مسایل سیاسی بود، حكم آن مشخص است. در مسایل نظامی بود، حكمش مشخص است. در مسایلی كه مربوط به حجاب و عفاف است، حكمش مشخص است. 🔹 قرآن كریم جریان حجاب و عفاف را در تحت عنوان غیرت ذكر كرده است. غیرت از برجسته ‌ترین فضایل اخلاقی است. آن كس كه خود را و هویت خویش را نشناخت، غیور نخواهد بود. آن كه تا حدودی از معرفت ناقص برخوردار است ولی به حریم دیگری تجاوز می ‌كند، غیرتمند نیست. آن كس كه جلوی تجاوز بیگانه را نمی ‌گیرد و بیگانه اگر وارد حریم او شود، برای او بی ‌تفاوت است، او غیرتمند نیست. 🔹 اگر اصل خانواده ـ پدر و مادر ـ غیور بودند، فرزندانشان را غیرتمند پروراندند، این خانواده كه یك جامعه كوچكی است، توان آن را دارد كه جامعه را غیور بپروراند و آیه ﴿قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكی لَهُمْ﴾ را محقق كند. اگر اصول خانوادگی با حجاب و عفاف همراه بود، جامعه هم بشرح ایضاً[همچنین] خواهد بود. [1]. سوره نور، آیه20. 📚 پیام به همایش حجاب و عفاف تاریخ: 1391/06/18 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مهمترین عذاب الهی 🔹 فرمود ما گاهی عذاب را از بالا نازل می‌کنیم، گاهی عذاب را در خود اینها [نازل می‌کنیم]: ﴿أَنْ یبْعَثَ عَلَیكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ یلْبِسَكُمْ شِیعاً وَ یذیقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ﴾؛[1] فرمود ما سه نحوه عذاب داریم، البته اینها به نحو «مانعة الخلو» است که جمع را شاید. این سومی از آنها مهم ‌تر است ﴿عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ﴾ حالا این صاعقه است، شهاب ‌سنگ است و مانند آن ﴿أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ﴾ زلزله است و مانند آن یا زلزله و شهاب‌سنگ نیست، بلکه اختلاف داخلی است که ﴿كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها﴾[2] این از هر زلزله ‌ای بدتر است! این از هر صاعقه ‌ای بدتر است! این از هر شهاب‌ سنگی بدتر است! فرمود ما شما را به جان هم می ‌اندازیم. اگر نظم طبیعی اقتضا می ‌کند که از ضعیف به قوی ثمّ به اقوی برسیم این آیه آن خطر را به ما آگاهی می ‌دهد که ﴿وَ یذیقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ﴾؛ یعنی به جان هم افتادند، این جنگ جهانی اوّل چیست؟ جنگ جهانی دوم چیست؟ این جریان مشروطه چیست؟ این اختلاف اگر عذاب الهی باشد این از هر صاعقه ‌ای بدتر است، به دست خود آدم است. اگر آن صاعقه بیاید به هر حال انسان به خدا متوسل می ‌شود، اما وقتی با دست خودش گرفتار عذاب شده است این از هر زلزله ‌ای بدتر است. 🔹 در همان سوره مبارکه «مائده» که گذشت فرمود ما این دو گروه را همیشه به دو عذاب گرفتار می ‌کنیم! درباره مسیحی‌ها قدری نرم ‌تر فرمود، فرمود: ﴿فَأَغْرَینا بَینَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى‏ یوْمِ الْقِیامَة﴾[3] درباره یهودی‌ ها غلیظ ‌تر فرمود، فرمود: ﴿وَ أَلْقَینا﴾ که قوی ‌تر از ﴿فَأَغْرَینا﴾ است، ﴿أَلْقَینا بَینَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاء﴾[4] اگر کسی تفکر مسیحی داشته باشد، تفکر اسرائیلی داشته باشد، همین طور است. 🔹 یک بیان نورانی مرحوم صدوق (رضوان الله علیه) در کتاب شریف توحید از وجود مبارک امام رضا (سلام الله علیه) نقل می‌کند، در آن گفتگو و مناظره حضرت فرمود: «أَحْسَبُكَ ضَاهَیتَ الْیهُودَ»؛[5] مگر تفکر یهودی داری؟ در خراسان که با حضرت بحث می ‌کرد، فرمود این تفکر تفویضی یا تفکر نفی بدائی یا تفکر جبری یا تفکرات دیگر، این همان تفکرات یهودیت است که دامنگیر شما شد «أَحْسَبُكَ ضَاهَیتَ الْیهُودَ»، فرمود اسلامی حرف می‌ زنی ولی یهودی فکر می ‌کنی! مثل خود قرآن ﴿یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً﴾[6] حدیث مهجور است، علم مهجور است، عقل مهجور است! کلام مهجور است، تفسیر مهجور است! فرمود تو اسلامی حرف می ‌زنی، یهودی فکر می ‌کنی. خیلی‌ ها هم هستند اسلامی حرف می‌ زدند، کانْتی فکر می ‌کنند، دکارتی فکر می ‌کنند. فرمود شما دلتان می ‌خواهد همیشه زلزله بیاید، همیشه صاعقه بیاید، همیشه شهاب‌سنگ بیاید؟! همین که به جان هم افتادید هر کدام از شما دارید دیگری را لعن می‌ کنید، ما شما را به جان هم انداختیم ﴿یلْبِسَكُمْ شِیعاً وَ یذیقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ﴾ که این سومین عذاب فرمود از آن صاعقه بدتر است، از آن زلزله بدتر است، ما حالا توقع داشته باشیم شهاب ‌سنگ بیاید، این چیست؟ این کشوری که همه چیز دارد، حجّت خدا بر ما بعد از اهل بیت این شهدا هستند. 🔹 من یک وقت رفتم کنار قبر بعضی از این شهدا حالا یا گمنام یا غیر گمنام، شعری که برای فؤاد کرمانی است دیدم بالای قبر او با یک تعبیر دیگری نوشته شده است آن شاعر گفته بود: گر بشکافند هنوز قبر شهیدان عشق ٭٭٭ آید از آن رفتگان زمزمه دوست دوست من دیدم بالای قبر این شهید حالا یا گمنام یا خوشنام نوشته است: گر بشکافند هنوز قبر شهیدان عشق ٭٭٭ آید از آن کشتگان زمزمه یا حسین ما اینها را داریم، چند هزار از اینها را داریم! آنها که رفتند با زمزمه یا حسین رفتند، اینها با این زمزمه رفتند؛ اما مع ذلک به جان هم می‎افتیم! توقع نداشته باشید که همه جا سیل بیاید زلزله بیاید، فرمود من سه نحوه عذاب دارم که خدای سبحان به برکت قرآن و عترت این نظام و مردم این نظام و همه ما را از عذاب‌ های الهی حفظ بکند! [1]. سوره انعام، آیه65. [2]. سوره اعراف، آیه38. [3]. سوره مائده، آیه14. [4]. سوره مائده، آیه64. [5]. التوحید (للصدوق)، ص444. [6]. سوره فرقان، آیه30. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه ذاریات ـ جلسه 13 تاریخ: 1395/10/27 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا