eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
37.1هزار عکس
31.2هزار ویدیو
154 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
👈سوژه_سخن_طنز به عنوان کسی که بالاشهر تهران زندگی می‌کنه میگم خونه های اینجا همچینم بزرگ و خفن نیستن البته شاید من که تو اتاق نگهبانی زندگی می‌کنم اینجوری فکر می‌کنم😁😅😁 😌 پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد.از او پرسید : آیا سردت نیست؟ نگهبان گفت: چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم. پادشاه گفت: من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا را برایت بیاورند. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه وعده اش را فراموش کرد. صبح روز بعد جسد سرمازده نگهبان را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش نوشته بود : ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کنم اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد. امام هادی (علیه السلام): لَا تُخَيِّبْ رَاجيكَ فَيَمْقُتَكَ اللّهُ وَ يُعاديكَ. كسي كه به تو اميد بسته است نااميدش مگردان، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهي گرفت. —————————————————
👈سوژه_سخن_طنز _آقاهه بازنش میرن مسافرت!!!! شب میشه و چادر میزنن!!! آقاهه نصف شب زنش رو بیدار میکنه!!! زنه میگه: خیر باشه؟ آقاهه میگه: تو آسمون چی می بینی؟ زنه میگه: ماه وستاره!!!! آقاهه میگه: معنیش چیه؟ زنه میگه: معنیش عشق و عاطفه و محبتہ!!! آقاهه میگه: الکی رویا نباف!!!! چادر رو دزدیدن!!!!😂😂😂 ☺️ -پیرمردی را به خاطر دزدیدن نان به دادگاه احضار کردند. پیرمردبه اشتباهش اعتراف کرد ولی کار خودش را اینگونه توجیه کرد: خیلی گرسنه بودم و نزدیک بود بمیرم. قاضی گفت: تو خودت می‌دانی که دزد هستی و من تو را جریمه مالی می کنم و می دانم که توانایی پرداخت آنرا نداری، به همین خاطر من جای تو جریمه را پرداخت میکنم. درآن لحظه همه سکوت کرده بودند و دیدند که قاضی پولی از جیب خود درآورد و درخواست کرد تا به خزانه بابت حکم پیرمرد پرداخت شود. سپس ایستاد و به حاضرین درجلسه گفت: همه شمامحکوم هستید و باید هرکدام جریمه پرداخت کنید چون شما در شهری زندگی می کنید که فقیر مجبور می‌شود تکه ای نان دزدی کند! درآن جلسه دادگاه پولے جمع شدوقاضی آن را به پیرمردبخشید. امام زين العابدين عليه السلام: -لقمان گفت: «اى پسرم! ... همانا دزد ، هر گاه دزدى كند ، خداوند عز و جل روزى اش را نگه مى دارد .. حالْ آن كه اگر صبر مى كرد ، از راه خودش به آن روزى دست مى يافت»
👈سوژه سخن طنز -ﺩﯾﺪﯾﻦ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﺍﯾﻦ پسرايى ﮐﻪمسئول دستگاهن و ﭘﺎﯼ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻭﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻥ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﮊﺳﺖ ﻣﯿﮕﯿﺮﻥ؟ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻣﺨﺘﺮﻉ ﺩﺳﺘﮕﺎﻫﻦ. بابا ﺩﮐﻤﻪ ﺭﻭ ﺑﺰﻥ ﺑﭽﺮﺧﯿﻢ استاد!!!😂😂 😌 روزی روزگاری ، شاگرد کشتی گیری بود که پیش استادش فن های زیادی رو یاد گرفته بود ، استادش هر روز یه فن از فن های کشتی رو بهش یاد میداد اما فن آخر کشتی گیری رو هنوز به شاگردش یاد نداده بود... شاگرد اونقدر قوی شده بود که میتونست همه کشتی گیرا رو شکست بده و پشت همه رو به خاک بماله و توی همه مسابقه های خودش برنده باشه. کشتی گیر جوان کم کم به خودش مغرور شد و یه روز همه جا جار زد که دیگه هیچکس نمیتونه پشت منو به خاک بمالونه. استاد متوجه شد شاگردش مغرور شده خیلی ناراحت شد ولی برای این که به شاگرد یاد بده که غرور بی جا چقدر کاره نامناسبیه ، اعلام کرد حاضره که با شاگردش تو میدون شهر کشتی بگیره. مسابقه شروع شد و استاد و شاگرد پنجه تو پنجه هم انداختن ، زور شاگرد خیلی بیشتر از استادش بود برای همین فکر میکرد که استادش رو میبره ولی استاد یه دفعه با فنی که برای شاگردش تازگی داشت حمله ای رو آغاز کرد و با یه حرکت سریع شاگرد رو به بالا برد و به زمین انداخت و برنده بازی شد. استاد همه فن ها رو به شاگردش یاد داده بود به جز یه فن. استاد اون فن رو به شاگردش یاد نداده بود چون میدونست شاگردش یه روز به قدرت خودش مغرور میشه و اون روز میتونه از این فن استفاده کنه و امروز همون روز بود. استاد با همون یه فن تونست شاگردش رو شکست بده!و گفت: کوزه گری به گفتن نیس..به دونستن فوت کوزه گریه امام صادق ؏ می فرمایند: روز قیامت افراد متکبر به شکل مورچه در آورده می‏‌شوند و مردم پیوسته آنها را لگدمال می‏‌کنند، تا زمانی که خدا از رسیدگی به حساب بندگان فارغ شود 📚 الکافی: 2 / 311 / 11 هدیه به امام زمان عج الله اللهم عجل لولیک الفرج
👈سوژه سخن طنز ماها هیچ وقت یه اشتباه رو دو بار تکرار نمیکنیم حداقلش پنج شش بار تکرار می‌کنیم قشنگ گندش که در اومد مطمئن شدیم که اشتباهه بعدش دوباره تکرار می‌کنیم🤪😂 😊 جوان مجرد زیبایی بود که کسی احتمال گناه در باره‌اش نمی‌داد. ولی شب‌ها به خانه‌های مردم دستبرد می‌زد یک بار،از دیوار خانه ای بالا رفت. خانه‌ای بود پر از اثاث و زنی که به تنهایی در آن خانه می‌زیست. دزد با دیدن زیبایی زن، به فکر گناه افتاد. اما با خود گفت: به فرض، مال این زن را بردم اما پس از مدّتی می‌میرم..جواب صاحب روز جزا را چه بدهم؟! پشمیان شد، از دیوار به زیر آمد..روز بعد به جمع یاران رسول خداﷺ پیوست.در این هنگام زن به مسجد در آمد و به پیامبر گفت: «ای رسول خدا! زنی هستم تنها. شوهرم از دنیا رفته.. شب گذشته، سایه‌ای روی دیوار خانه‌ام دیدم. بسیار ترسیدم از شما می‌خواهم مرا شوهر دهید.. پیامبر جوان را نزد خویش فرا خواند. و پرسید: حاضری با این زن ازدواج کنی؟ - اختیار با شماست. پیامبر اکرمﷺ زن را به ازدواج وی در آورد. جوان با زن به خانه‌اش رفت ومشغول عبادت شد. زن، که از کار شوهرش سخت شگفت‌زده بود، از او پرسید: «این همه عبادت برای چیست؟! جوان گفت:من همان دزدی هستم که دیشب به خانه‌ات آمدم، و خدای بنده نواز، بخاطر توبه من از راه حلال، تو را به من عطا نمود. به شکرانه این عنایت، آیا نباید سخت در عبادت او بکوشم؟! «امام رضا(علیه‌السلام)»: -لَیسَ شَیءٌ اَحبُّ اِلَی اللهِ مِن مُؤْمِنٍ تائِبٍ أَو مؤْمِنَةٍ تائِبَةٍ. -چیزی در نزد خدا محبوب‌تر از یک مرد یا یک زن توبه‌کننده نیست. 📚 سفینه، ج ١، ص ١٢٦
👈سوژه سخن طنز -خسیسه میره حموم یه خودکار با خودش میبره -جاهایی که میشوره رو خط میکشه ...دوباره نشوره😂😂😂😂 😌 فقیری به در خانه خسیسی آمد و گفت: -شنیده ام که تو قدری از مال خود را نذر مستحقان کرده ای. من بسیار فقیرم، چیزی به من بده! -خسیس گفت: من نذر کوران کرده ام. -فقیر گفت: من هم کور واقعی هستم؛ -چون -اگر بینا بودم، از در خانه خدا روی برنمی تافتم که به در خانه کسی چون تو بیایم. امام علی علیھ السلام: البخيلُ يَبخَلُ على نفسِهِ باليَسيرِ مِن دُنياهُ ، و يَسمَحُ لِوُرّاثِهِ بكُلِّها بخيل اندكى از مالِ خود را از خويش دريغ مى دارد و همه آن را سخاوتمندانه براى وارثانش وا مى گذارد. 📚غرر الحكم: 1884
👈سوژه_سخن_طنز یارو میره میوه فروشی، پسرش هی از موزا می خورده !😋🍌 مغازه دار عصبانی می شه میگه : چی کار می کنی؟!!!!! باباهه می گه: ولش کن، عقل نداره !!!! مغازه دار میگه اگه عقل نداره چرا پیاز نمی خوره؟😄😜 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 😊 روزی خلیفه از بهلول پرسید : تا به امروز موجودی احمق تر از خود دیده ای؟ بهلول نگاهی به خلیفه کرد و گفت: نه والله این نخستین بار است که می بینم!! پیامبر اکرم ﷺمی فرمایند: أَعقَلُ النّاسِ أَشَدُّهُم مُداراةً لِلنّاسِ؛ عاقل ترين مردم كسى است كه بيشتر با مردم مدارا كند. 📚(من لايحضره الفقيه، ج4، ص395)
👈سوژه_سخن_طنز قدیما تا کسی مجبور نبود ، دروغ نمی گفت - الان تا کسی مجبور نباشه ، راست نمی گه😁😁 😊 -شخصی فکر می‌کرد آیت‌الله گلپایگانی آلزایمر دارد. هر چند هفته یک بار می‌آمد و به بهانه زایمان همسرش پولی از ایشان می‌گرفت. یک بار آیت‌الله فرمود: قدرشو بدون، تو یه سال شش هفت بار برات بچه آورده! پیامبر اڪرم ﷺ می فرمایند: ألکِذْبُ یَنْقُصُ الرِّزْقَ دروغگویى رزق و روزى انسان را کاهش مى دهد. 📚کنزالعمال ج ۳ ص ۶۲۳ ح ۸۲۲۰٫
👈سوژه سخن طنز خسیسه ﻣﯿﺮﻩ ﻫﺘﻞ، ﻣﯿـﭙﺮﺳﻪ : ﻗﯿﻤت ﺍﺗﺎﻕ ﭼﻨـــﺪه؟ ﻃﺮﻑ ﻣﯿﮕﻪ: ﺍﺗﺎﻕ ﺩﻭﺗﺨﺘﻪ 120ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ، ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﻣــﺠﺎﻧﯿﻪ... ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯿﺪ! خسیسه ﻣﯿﮕِه: ﭘﺲ ﻣﺎ ﺍِﻣﺸﺒﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯿﻢ، ﺻﺒﺤﻮﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﮕـــﯿﻦ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﺑﯿﺎﺭﻧﺪ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ😂😂😂 😊 مردی خسیس تمام دارایی‌اش را فروخت و طلا خرید. او طلاها را در گودالی در حیاط خانه‌اش پنهان کرد. مدت زیادی گذشت و او هر روز به طلاها سر می‌زد و آنها را زیر و رو می‌کرد. تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد. همسایه، یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت. روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت. او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش می‌زد. رهگذری او را دید و پرسید: «چه اتفاقی افتاده است؟» مرد حکایت طلاها را بازگو کرد. رهگذر گفت: «این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست. تو که از آن استفاده نمی‌کنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟» امام باقر؏ می فرمایند: مَثَلُ الْحَريصِ عَلَى الدُّنْيا مَثَلُ دودَةِ القَزِّ: كُلَّمَا ازْدادَتْ مِنَ القَزِّ عَلى نَفْسِها لَـفّـا كانَ أَبْعَدَ لَها مِنَ الْخُروجِ حَتّى تَموتَ غَمّا؛ حريص به دنيا، همانند كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر دور خود می تند، خارج شدن از پيله بر او سخت‏تر مى‏شود، تا آن‏كه از غصه مى‏ميرد. 📚كافى ج 2، ص 316، ح 7
👈سوژه سخن طنز -تلویزیون داره میگه جوونا باید مسیر وهدف زندگیشونو مشخص کنن تا موفق بشن 😎 یهو مامانم برگشته میگه مسیرشون مشخصه دیگه 🙄 اینترنت —>آشپزخونه 😐 اینترنت —>دستشویی 😪 اینترنت —> تخت خواب😁😂 😌 در یکی از خانه های سالمندان مسابقه ای ترتیب داده شد، افراد را به دو گروه تقسیم کردن. به گروه اول تعدادی گل و گلدان دادن تا مسئولیت نگهداری گلها را بپذیرن. با آب دادن و در معرض آفتاب قرار دادن و .. گروه دومو به اتاقای خود بردن و در کنار پنجره هر کدو م یه گل و گلدون گذاشتن و گفتن: اگر مایل بودید می تونید مسئولیت مراقبت از اونا رو بپذیرید و اگرم نه مهم نیس. نتایج جالب بود گروه اول در طول مدت مراقبت از گل ها ، وضعیت جسمی و روحی بهتری داشتن. در حالیکه در گروه دوم تغییر خاصی مشاهده نشد. به علت این که در زندگی گروه اول، هدفی به وجود اومد طول عمر و شادابی اونا هم بیشتر شد. و نبود هدف در گروه دوم هیچ تغییری در روند زندگیشون به وجود نیاورد. امام علی ؏ می فرمایند: هر که نهایت تلاش خود را برای رسیدن به هدف به کار بگیرد به خواسته هایش می رسد.
سوژه_سخن_طنز خنـــــد😁 اولين بارى كه استخاره گرفتم نيـت كردم و بعد قرآن باز كردم ديدم نوشته " يِس"😍 گفتم اییییوول بابادمت گرم خيلى واضح گفتى 😍😃 بعدها تو مدرسه فهميدم ياسين بوده 😑😑😁🤣 😊 کسى خدمت امام صادق ؏ آمد و مى خواست استخاره کند که به مسافرت برود یا نه؟ و امام براى او استخاره گرفت و استخاره بد آمد. آن مرد روى استخاره امام صادق ؏ پاگذاشت و به تجارت رفت. اتفاقاً تجارت خیلى خوب از کار درآمد و سود خوبى به دست آورد و در این سفر به او خیلى خوش گذشت. وقتى برگشت خدمت امام صادق ؏ عرض کرد: «یابن رسول الله، استخاره بد آمده، اما به من خیلى خوش گذشت و سود هم بردم. امام صادق ؏ تبسم کرد و فرمود: یادت مى آید در فلان منزل خسته بودى و خوابت برد. (یک وقت بیدار شدى و دیدى نماز صبحت قضا شده است.) سود تجارت که جاى خود دارد، اگر خدا دنیا و آنچه را که در آن است به تو بدهد، جبران آن خسارت نمى شود. 📚جهاد بانفس. مظاهرى، ج 3، ص 27 💢@abbass_kardani💢
سخن‌طنز😂 -داداش کوچیکم از بابام پرسید دعای خیر ینی چی؟👶🏻 -بابام گفت:👨🏻 دعای خیر یعنی ما هرچی دعا مے کنیم خدا میگه خیر😂😂😁👌 🤲🏻 مردی برای گرفتن وام به بانڪ مراجعه ڪرد. او خواهش میڪرد که سریعتر به او وامی پرداخت شود. باجه او را به سمت مدیر شعبه هدایت ڪرد. -مدیر پرسید: آقاشما اینجا چقدر پس انداز دارید؟ -مردگفت: متاسفاته پس اندازی ندارم -مدیر پرسید: برادر، اصلا شما اینجا حساب بانڪی دارید؟! -مردپاسخ داد: خیر حسابی ندارم -مدیرگفت: شما ڪه نه حساب در گردشی دارید و نھ حتی پس اندازی کوچڪ! چگونه از ما وام مطالبه می ڪنید!!!ابتدا حسابی تشکیل دهید و هزینھ جزئے واریز ڪنید و بعد درخواست ڪنید. -گاه ما از خداوند درخواستی داریم بدون آنڪه نزد خدا حساب بانڪی اعمال خیر، و آبرویی داشته باشیم..برای درخواست، و انتظار برآورده شدن دعا، نیاز است ابتدا ما، آنچه را خداوند خواسته، انجام داده باشیم. چون ما طلبڪار نیستیم! امام علی ؏ می فرمایند: -لَا تَسْتَبْطِئْ إِجَابَةَ دُعَائِكَ وَ قَدْ سَدَدْتَ طَرِيقَهُ بِالذُّنُوب‏ -اجابت دعایت را دیر مپندار، در حالی ڪه خودت با گناه راه اجابت آن ࢪا بسته ای. 📚تصنیف غرر. ص 193. ح 3768 -ضمن اینڪه گاهی بر آورده شدن یڪ دعا به صلاح ما نیست و ما بی خبریم و خداوند، به جای آن، اجر و پاداش به ما داده و یا در جای دیگری در زندگیمان جبران می شود.
خودتـان بگوئیـد ... این از ڪـدام طـرف در بیایـد؟ ڪه یادِ شما هـوای دل‌اش را ابـری نڪنـد ... شهدا شرمنده ایم😔🥀