📌چرایی انتخاب شمخانی برای مذاکره؟ صرف نظر از ایراداتی که متوجه دریابان شمخانی است اما باید به این نکته اشاره کرد. آقای شمخانی از معدود سیاست مداران ایرانی است که از جایگاه و مقبولیت قابل توجهی در کشورهای عربی برخوردار است، شمخانی مهندس و طراح پروژه بهبود روابط با اعراب حاشیه خلیج فارس بوده و این پروژه از اواخر دولت آقای حسن روحانی آغاز وهمچنان ادامه دارد. هرچند این چنین توافقات و تصمیم گیری های بزرگ با مشاورین و استراتژيست های بیشمار در شورای امنیت ملی طراحی می شود اما با توجه به شناخت کامل آقای شمخانی از کشورهای عربی و مسئولین این کشور ها برای ایران بهترین پل ارتباطی بشمار می آمد. شاید توافق تاریخی اعراب پایانی بر حضور آقای شمخانی در شورای امنیت ملی باشد، تمدید مسئولیت شمخانی در دولت آقای رییسی تصمیم دولتی نیست بلکه برای اتمام پروژه های نیمه تمام صورت گرفته است. سطح مذاکرات براساس خواست طرفین بوده و هریک از دو کشور منافع خود را دنبال می کنند. هیچ یک از دو کشور سیاست های خود را تغییر نخواهند داد بلکه تمام ماجرا درشروع مرحله جدیدی از سیاست های این دو کشور است، سعودی ها بدنبال متوازن سازی روابط خود با شرق و غرب هستند و ایران نیز بعد از تثبیت موقعیت خود در منطقه به تبدیل حوزه نفوذ سیاسی امنیتی خود به حوزه منافع و اقتصاد می اندیشد. سعودی ها اینگونه تفهیم شدند که وقتی صحبت از ایران است شامل عراق، لبنان، سوریه و یمن نیز می شود.مذاکرات صلح سوریه، یمن، لبنان، عراق با کشورهای عربی بدون تایید تهران افق روشنی نخواهد داشت و این مساله به وضوح در کشورهای ذکر شده قابل مشاهده بود ابوقاسم

همین مساله باعث ناراحتی آقای امیرعبداللهیان شده است بگونه ای که سیگنال اختلاف را به صورت تعمدی مخابره کرد تا خاطره جریان مشابه این اتفاق در زمان آقای ظریف را تداعی کند.

دلم گرفته مرتضی اینهمه چراغ توی این شهر، هیچکدوم دلمو روشن نمیکنه مرتضی هیچی دلم گرم نمیکنه من دلم آسمون میخواد مرتضی😭 #شهید

کلیت تلاش دولت محترم آقای رییسی بر حل و فصل مشکلات اقتصادی است در این مساله جای تردیدی نیست. اما خب دولت محترم باید افق روشنی را برای بهبودی اوضاع اقتصادی کشور به منصه ظهور در بیاورد تا مردم به آینده امیدوار شوند. به‌ گفته بسیاری از سیاستمداران کشور بیش از هشتاد درصد مشکلات کشور بخاطر سوء مدیریت و 20 درصد هم تحریم است،اما خب بهبودی وضعیت معیشتی مردم همچنان در گرو ناکار آمدی، فساد، کار نابلدی و نبود دانش کافی برای اقتصاد قرار دارد و انگار نه انگار مردم ولی نعمت حاکمیت اند. قبلا هم گفتم سرنگونی نظام اسلامی در ذهن و قلب مردم بسیار محسوس قابل مشاهده است،این ها ریشه در همان سیاست های غلط، بیسوادی و جریان سازی های اشتباه برای کشور بوده که رانت عجیبی را در بدنه حاکمیت ایجاد کرده و بیسواد ها در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز رخنه کرده اند اگر مسئولین با فاصله گیری بخشی از مردم با حاکمیت کنار آمدند که خب هیچ(صلاح کار خویش را خسروان دانند) اما بنظرم تصور جدی از خطر بوجود آمده میان مسئولین مشاهده نمیشه، چون ادبیات ادبیات پذیرش نیست. بهتر است حاکمیت فکری به حال رسالت خود کند، توسعه یا پیشرفت پیشکش حداقل کشور را اداره کنند و بقول خودشان نگذارند چهارتا کانال تلگرامی توی بازار ارز التهاب ایجاد کنند. موثر ترین مصداق جهاد تبیین در جامعه بهبود وضعیت اقتصادی از سوی حاکمیت است و ما بقي آن در کنار حرکت مثبت حاکمیت موثر خواهد شد ابوقاسم

ببینید این شهید عزیز چه می فرمایند همه چیز رو توی سه کلمه گفته من و تو باید بیدار شویم بی تفاوتی ما روز قیامت برای ما مساله خواهد شد بیدار شوید مردم فقط باید بیدار بشن؟ بصیرت و بیداری مسئولین چه؟ کسانی که مساله آن ها دیگه آرمان ها و ارزش ها نیست، چطور مردم باید به آنچه ملوک ایمان ندارند ایمان بیاورند؟

بگذریم بحث پیرامون رسانه را ادامه بدیم

کسانی که از سیر بحث ماهیت رسانه بی خبرند از اینجا بخونید

.

.

.

سوالی که نسبت به ویژگی های رسانه های هوشمند ایجاد میشه اینه که چرا رسانه واقعیت را آنگونه که هست مخابره نمی کنه؟ به عبارت دیگه رسانه باید واقعیت رو آنگونه که هست به تصویر بکشه یا باید گزینشی عمل کنه؟ توی نوشته های قبلی گفتم رسانه همان انسان هوشمند است که انسان آن را ابداع کرده اما از یک جایی به بعد رسانه بر تمایلات خاصی از شخصیت انسان سوار شده و انسان رو اسیر خودش کرده است ، ماهیت آن بر اساس ویژگی ها و خصوصیت های تنظیم شده کد زنی شده، ویژگی هایی نظیر غفلت زدگی، شوخی، تنبلی، سطحی نگری، تجمل گرایی،چشم و هم چشمی و... دقیقا همان بسترهایی است که انسان با رسانه و بالعکس پاس کاری می کند رسانه فقط ابزاری برای تمایلات ظاهری انسان است، متن و حاشیه برای رسانه تعریف دیگری دارد.

📌در بحبوحه تحولات سیاسی میان ایران و اعراب حاشیه خلیج فارس سفر کمال خرازی و آقای عراقچی به دمشق شائبه های جدیدی را ایجاد کرده است که چرا امیرعبداللهیان نه اما شمخانی آری؟ آیا عراقچی هم با وزارت خارجه هماهنگ است؟نقش آقای باقری چیست؟ ابوقاسم