eitaa logo
افسران پیشرفت کشورم
3.2هزار دنبال‌کننده
681 عکس
479 ویدیو
34 فایل
ارتباط با ما : @afsaranpishraft
مشاهده در ایتا
دانلود
9.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای دریافت پی‌دی اف کتاب سفر به دنیای ناشناخته‌ها به اپلیکیشن فراکتاب مراجعه کنید. ‏«فراکتاب - دانلود کتاب - خرید کتاب» را در بازار اندروید ببین: http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.faraketab.player&ref=share
✅ *رهایی از مشغولیت فکری 🔹 استاد العرفا آیت الله قاضی (ره)* 🔸 ذهن آدمی خیلی زود مسائل را به خود جـذب می‌کند و زود هم به آن مشغول می‌شود؛ لذا بهترین کار برای رهایی از مشغولیت فکری، زیاد ذکر گفتن و زیاد صلوات فرستادن است. ┅═✧❁••🌺••❁✧═┅ https://eitaa.com/afsaran_pishraft
مستند در برابر طوفان فصل دوم/ قسمت اول ارتش؛ از پادشاهی تا انقلاب👇 https://www.aparat.com/v/y86hm5f
امام صادق عليه السلام : هيچ بنده اى نيست كه از خرج كردن يك درهم در راهى كه حقّ آن است دريغ ورزد مگر اينكه دو درهم به ناحق خرج كند. چنانچه هنوز موفق به شریک شدن در هدیه کتب اهل‌بیت(ع) به جوانان نشده‌اید، هر مبلغی که نیت کردید به این شماره‌ حساب واریز کنید. 6104337338149907 خیریه زمزم کوثر ولایت https://eitaa.com/afsaran_pishraft
🔴 اینو خوندم مخم سوت کشید چه متن عالی، عجیب، ناراحت‌کننده ای. با دقت بخونید. این متن میتونه تجربه فوق العاده ارزشمندی باشه برای مجردها چند روزی‌ست که پا به ۵۰ سالگی گذاشته‌ام... و هنوز مجردم؛ چیزی که هرگز فکرش را هم نمی‌کردم. نه اینکه زشت باشم یا موقعیت اجتماعی نداشته باشم، نه... فقط در جوانی، در انتخاب همسر دچار وسواس شدم. در فامیل مرا دختری می‌دانستند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند خواستگار داشتم، حتی از بین فامیل، ولی ردشان کردم؛ و هنوز هم که هنوزه، بزرگ‌ترهای فامیل سرزنشم می‌کنند. اولین خواستگارم در ۱۹ سالگی، پسرعمویم بود؛ کارمند یک داروخانه، با درآمدی معمولی. خودش و خانواده‌اش به من علاقه داشتند، اما به‌نظرم بچه بود؛ فقط ۵ ماه از من بزرگ‌تر، ولی احساس می‌کردم نمی‌تواند تکیه‌گاهم باشد. همین شد که او را رد کردم... و بعدش، رابطه‌ام با خانواده عمویم هم سرد شد. در همان سال، ۶-۷ خواستگار دیگر هم داشتم. ولی من با ذهنی پر از ایده‌آل‌گرایی، همه را رد می‌کردم. می‌گفتم: نباید اشتباه خواهرم را تکرار کنم؛ او در ۱۷ سالگی ازدواج کرد، و در کمتر از ۶ سال، صاحب ۴ فرزند شد. از زندگی‌اش لذتی نبرد. من تصمیم گرفته بودم درس بخوانم، پیشرفت کنم و فقط در صورت پیدا شدنِ یک مورد واقعاً خوب، ازدواج کنم. کم‌کم معلم شدم و کارم برایم از هر چیزی مهم‌تر شد. در ۲۵ سالگی فکر می‌کردم در اوج جوانی هستم. خواستگار داشتم، اما سطح سواد و موقعیت اجتماعی آن‌ها به نظرم پایین‌تر از خودم بود؛ ردشان می‌کردم. تا قبل از ۳۰ سالگی، تقریباً هر دو ماه یک‌بار خواستگاری به خانه‌مان می‌آمد. اما از یک‌جایی به بعد، خجالت کشیدم. به مادرم گفتم: «تا وقتی کسی به دلم ننشسته و شناخت کافی از او ندارم، نگذار بیاید. مگر خانه‌مان نمایشگاه است که هر کسی بیاید و برود؟» از آن به بعد، حضور خواستگار در خانه‌مان کمرنگ شد. سنم بالا رفت و من حاضر نبودم ریسک کنم. باور داشتم بعد از ۳۰ سالگی، دیگر نباید سختی بکشم؛ زندگی باید راحت و در شأنم باشد. بزرگ‌ترها هم می‌گفتند: «هر چه بیشتر صبر کنی، خواستگاران بهتری می‌آیند.» اما حقیقت این بود که خواستگارانی که خانه و ماشین نداشتند، دیگر برایم گزینه نبودند. تحمل زندگی در خانه اجاره‌ای یا سوار اتوبوس شدن را نداشتم. اما واقعیت تلخ این بود که خواستگارها دیگر اکثراً مجرد نبودند. یا همسرشان را از دست داده بودند یا طلاق گرفته بودند. من هم حاضر نبودم با مردی که قبلاً زندگی مشترک داشته، ازدواج کنم. در ذهنم هنوز دنبال شاهزاده‌ای با اسب سفید می‌گشتم... اما زمان گذشته بود. تا اینکه ۴۰ ساله شدم. خواستگارها خیلی کم شدند؛ هر شش ماه، یکی می‌آمد. ولی تقریباً همه بچه‌دار بودند. فشار خانواده بیشتر می‌شد و من ناامیدتر. آخرین خواستگارم، پیرمرد ۶۵ ساله‌ای بود که داماد، عروس و نوه داشت! تا دو شبانه‌روز گریه کردم... تازه فهمیدم چقدر فرصت‌های خوبی را از دست داده‌ام. چرا همکار خوبم را فقط به‌خاطر چند سال تفاوت سنی رد کردم؟ در ۴۵ سالگی تصمیم گرفتم منطقی‌تر باشم. حاضر بودم با مردی ازدواج کنم که همسرش را از دست داده، اما بدون فرزند باشد. ولی انگار چنین موردی اصلاً وجود نداشت. اگر هم بود، چهره‌اش برایم دلنشین نبود. و حالا، در ۵۰ سالگی... نه حس همسر شدن برایم مانده، نه امیدی برای مادر شدن. خواهرم با نوه‌هایش بازی می‌کند و من هنوز اندر خم یک کوچه‌ام... منتظر خواستگاری که شاید هیچ‌وقت نیاید. و حسرت روزهایی را می‌خورم که هیچ‌وقت تکرار نمی‌شوند... | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
👨‍🏫معلم باحال ما، فقط دغدغه تدریس کتاب درسی رو نداره بلکه سوز و گداز تربیتی زیادی هم داره؛ 📖 توی مسائل تربیتی هم فقط به مسائل تربیتی شخصی و فردی نمی پردازه؛ بلکه مسائل تربیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی هم براش اهمیت داره... 💡مثلا توی این روزای گرم که کمبود برق و آب جدیه، سعی می‌کنه با توصیه‌های دوستانه، دلسوزانه، با راهکارهای ساده و خلاقانه، اهمیت صرفه جویی و روش درست اون رو بهمون یادمون بده. 🚿شاید خیلی از حرفاشو بارها شنیدیم و بلدیم ولی تذکر دوباره اون؛ به ویژه با این لحن دوستانه و روش خلاقانه، پذیرشش رو بیشتر می کنه؛☺️ 📉 مثلا وقتی در قالب آمار، مصرف وحشتناک و بی رویه آب و برق رو گفت واقعاً بهمون برخورد.🥺 👈بهمون توضیح داد که: صرفه جویی، مصرف نکردن نیست؛ بلکه درست مصرف کردنه و فقط کافیه حواسمون به نوع مصرفمون باشه و همین می‌تونه اتفاقات بزرگی رو در کاهش مصرف رقم بزنه👌 https://eitaa.com/afsaran_pishraft
استاد شجاعی ❗️ ممکنه برای هر کدام از ما هم دیر شده باشه. لینک توئیت: x.com/m_shojae1/status/1914483879374713040?s=19 @SAHELEROMAN
مستند در برابر طوفان فصل دوم قسمت دوم فرهنگ و هنر؛ از پادشاهی تا انقلاب👇 https://www.aparat.com/v/n618qo1
3.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستور دادم: «حق ندارید دیگر این را تکرار کنید»! / جهت اطلاع مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی ✍ محمد صالح مشفقی پور 🔹 متأسفانه کلیپی دیدم که صلوات خاصه امام رضا(ع) با «موسیقی سازی» همراه بود! ظاهرا توسط خود مرکز رسانه آستان تولید شده است! 🔹 اصلا کار شایسته ای نیست! آینده خوبی هم ندارد! 🔹 این فرمایش رهبری در درس خارجشان را بخوانیم و عمل کنیم: 🔸 «من چند سال قبل از این، تصادفا دیدم که سحر یک دعائی را در رادیو یا تلوزیون همراه با ساز پخش می کنند. خیلی بر آشفته شدم، دستور دادم: «حق ندارید دیگر این را تکرار کنید» 🔸 اگر چنانچه راه این چیزها باز بشود، همین کار را خواهند کرد؛ دعای کمیل می خوانند، با ساز! این خیلی چیز بدی است که در جامعه این چیزها به حریم مسائل مقدس بیاید...» (۸۸/۱۱/۴)
🔹 این سه فیلم مختلف، برای همین امسال و همه در شهر مقدس قم است. 🔸 در جوار حرم، مقابل مسجد امام حسن عسکری(ع)، در جوار قبرستان شیخان! یا در گلزار شهدا و حرم امام زاده علی بن جعفر. 🔹 نهادهای فرهنگی با پشتوانه های حاکمیتی و بودجه های گزاف! با سرعت در حال کنسرت سازی مراسم های مذهبی هستند! 🔸 رهبری «ترویج موسیقی» و «تشکیل کنسرت» را با اهداف عالیه نظام سازگار نمی داند! 🔸 البته نیت هایشان خیر است و بعضی اتفاقات خوب هم در این مجالس، رخ می دهد اما نباید با ندانم کاری، تیشه به ریشه مجالس مذهبی با انحراف به سبک زندگی غربی زد! 🔹 کنسرت سازی یعنی مراسم ها و مجالس مذهبی ما در یک یا چند ویژگی در حال شبیه شدن به کنسرت ها هستند که طبیعتا مهمترین ویژگی، بحث موسیقی است. 🔸 عنوان مهم نیست. مهم ویژگی ها است. آنچه که اتفاق افتاده این است که مجالس مذهبی و مداحی ما در حال حرکت به سمت آن ویژگی ها است. 🔹 ویژگی هایی مثل ساز و آواز(موسیقی)؛ اختلاط زن و مرد؛ رفتار و نوع اجرای مجری مراسم مثل مداح، قاری، روضه خوان، حتی سخنران و ...؛ سیستم های صوتی؛ نورپردازی؛ کارهای خالی از محتوای دینی؛ رقص و پایکوبی و ... . پ.ن: کنسرت سازی مجالس مذهبی و‌ مداحی