eitaa logo
بر پا
8.8هزار دنبال‌کننده
654 عکس
387 ویدیو
75 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
تصمیم 🔻دولت قوی را به تصمیم گیری هایش باید شناخت. دولتی که قدرت تصمیم گیری ندارد و لو همه ارکانش دانشمند هم باشند، ولو خوب هم سخنرانی کنند، ولو خوب هم ادعا کنند، دولت قوی نیست. 🔻ساده نگیرید تصمیم گیری را. اهل علم چند صباحی درس میخوانند، مکتب علمی خاصی را انتخاب میکنند،تحلیل میکنند و نظر میدهند. آخرش هم قبل یا بعد از تصمیمها مینشینند و حرف میزنند یا تایید میکنند یا رد میکنند. خوب است لازم است اما تصمیم گیری این نیست. 🔻تصمیم گیری در زندگی فردی هم در نقاط حساس و شرایط خاص، شجاعت و جسارت و حکمت و علم و فهم صحنه را میطلبد. اما مدیریت یک ساختار، آنهم ساختاری که ارزش محوری اش «مردمسالاری» است در عین «حق سالاری» که بنا است مبارزه کند که بنا است راهبردهای کلان پیشرفت و تعالی را هم پیش ببرد، دشوارتر است. 🔻هشت سال پیش وقتی جناب دولت میخواست تصمیم بگیرد خود را پشت دیگر ارکان نظام مخفی میکرد، پشت رهبری پشت رووسای قوای دیگر، پشت شوراهای کلان، چرا ، چون جسارت تصمیم گیری نداشت. چرا نداشت، چون اعتماد مردم را نابود کرده بود. اعتماد مردم و بلکه همراهی مردم وقتی نیست، دولت پنهانکارتر میشود، و هزینه تصمیماتش را هم بر عهده نمیگیرد. آنکه میگفت من خودم جمعه فهمیدم، به نظرم هدفش استهزا مردم نبود، او میترسید تصمیم را گردن بگیرد. 🔻فارغ از بحثهای اقتصادی که بین مکاتب مختلف در جریان است و یک طرف بحث آثار و تبعات بی عدالتی ناشی از یارانه پنهان و زمینه سازی قاچاق و رانت و امثالهم را مطرح میکند و یک طرف هم بحث مضرات شوک درمانی و تورم روانی و امثالهم را، اما این دولت چند اتفاق مهم را در تصمیم گیری رقم زده است. 🔻اولا نخبگان مختلف از جریانهای فکری متنوع را جمع کرده. ثانیا بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان جوان نظرات خود را با او در میان گذاشته اند. ایده دادند. نقد کردند. اثبات کردند. رد کردند. ثالثا گفتگوهای مفصل با دیگر قوا مثل نمایندگان مجلس روبروی ملت انجام دادند. بحث از حذف یارانه پنهان و ارز ۴۲۰۰ مطرح شد. دولت پیش چشم مردم زیر بار تبعات این تصمیم هم رفت و آن را گردن گرفت. رابعا مدیران مختلف نیز آمدند و توضیح دادند. خامسا در نهایت هم خود دولت به تنهایی بدون پنهان شدن زیر عبای رهبر و دیگر قوا این تصمیم دشوار را گرفت. این ها همه ارزشمند است. من فارغ از بحثهای اقتصادی اش میگویم. دولتی که هم شفاف است. هم جماعت نخبگان و اهل علم را به کار میگیرد. هم خودش پای تصمیمش میایستد. هم مردم را توجیه میکند. قوی است و ارزشمند است. 🔻من با مخالفین دولت انقلابی و تکمیل کنندگان پازل دشمن و کی و کی کار ندارم. با آنها هم که قیافه خیرخواهانه و بی طرف میگیرند اما در واقع نقد میکنند تا بگویند خیلی به فکر مردمند تا فالور جمع کنند هم کار ندارم. اما تو دوست عزیز که نقدهایت را گفته ای. مستقیم به مسوولین گفته ای. مناظره کرده ای. حالا جمع بندی دولت وفق نظرت نبوده. لااقل اینقدر انصاف داشته باش دولت را به لجن نکش. منتقد هم هستی مستبد و بی انصاف نباش. نقد کن. مطالبه کن. اما تو داری اعتماد مردم را نابود میکنی. و دولتی که اعتمادی به او نباشد تصمیم گیری برایش دشوار میشود. و در دولت قبل دیدیم که خطر تصمیم نگرفتن گاهی از تصمیم غلط گرفتن بیشتر است. مجیزگو نباشید اما لجن پراکنی و طعنه زنی هم نکنید خواهشا. باز هم خودتان بهتر میدانید از ما گفتن. @ali_mahdiyan
داستان جو و گندم ⚡️به محض آنکه خبر قیمت آرد اعلام شد، یکی از رفقا نوشت: «خدایا شاهد باش که ما به هر طریقی توانستیم اعتراض کردیم. از مناظره، مباحثه، پژوهش، سخنرانی، بیانیه تا جلسه با وزرا و شخص رئیس جمهور.ما در زمینه ارز ترجیحی حجت را بر دولت تمام کردیم.» ⚡️عجب! چه دولت خوبی. صدای یک رفیق اقتصاد دان جوان مخالف سیاستهایش تا بالاترین ارکان شنیده شده. بعد از این طعن و تیکه پرانی به دولت توسط برخی دوستان دلیلش چه بود؟! ⚡️قصه علم اقتصاد غربی و علوم انسانی غربی و مدیران تربیت شده در بستر این علوم و اینکه ریشه بسیاری از مشکلات امروز کشور همین دانشهای ذاتا مسموم هستند، حرف درستی است. خوب؟ ثم ماذا؟ الان این را دست گرفته اید و دولت را میزنید؟ آدم یاد جاهلانی میافتد که وسط بحران کرونا یادشان افتاده بود علم پزشکی مدرن را بی اعتبار کنند و پزشکی سنتی را جایگزین کنند در سطح کلان. ⚡️خود دوستان اهل اقتصاد هم میدانند اگر همه با هم جمع شوند در هیچ موضوعی اتفاق نظر ندارند. این هم که یک جریان خود را اقتصاد اسلامی میداند بقیه را اقتصاد کفر از آن حرفهای خنده دار است. علم اقتصاد اسلامی که هویت اجتماعی دارد تولید شده مگر؟ این چه خامی است در نقد مخالفین. ⚡️آقایان! رفقا! عزیزان! من نه کار به «مخرج مشترک» دارم نه مضرب مشترک نه مقصد مشترک نه مبدا مشترک نه منصب مشترک نه هیچ نکته دیگری. ولی خواهشا «یک جو انصاف» داشته باشید. کدام جریان از روز اول دولت را متهم کرد به امتداد روحانی بودن؟ ⚡️کدام جریان تیم مذاکره کننده امروز را همان امتداد عراقچی و ظریف میدانست و اتهاماتش را زد و در کشور پخش کرد. کدام جریان دستگاه مدیریت بهداشت و درمان را امتداد تیم روحانی دانست؟ گفتید یا نه؟ کدام جریان از هر التهابی استفاده میکند تا دولت را متهم کند و امروز هم معتقد است مدیریت اقتصادی کشور همان مدیریت دولت روحانی است؟ کدام جریان این جمله رهبری را هم مثل همه جملات دیگرش که این دولت نسبت به دولت قبل ، «ریل عوض کرده» نشنید و یا خودش را به نشنیدن زد. ⚡️انصاف داشته باشید. نقد کنید مطالبه کنید. بگویید فلانی بیا مثل احمدی نژاد در کانال یک سیما با مردم حرف بزن ولی نگویید دولت تا کنون هیچ توضیحی نداده. بگویید من مکتب اقتصادی را که مبنای این تصمیم است قبول ندارم اما اتهام توطئه و نفوذ چرا؟ . خیال میکنید آن که با تحریمهایش روی تصمیمات بر اساس فلان مکتب اقتصادی حساب کرده، روی تصمیمات بر اساس مکتب اقتصادی که حضرتعالی قبول دارید حساب نکرده؟ فردا اگر قحطی آرد و گندم و بحران هایی که همین الان صدایش را از سنا میشنوید شکل میگرفت، بخش عمده ای از مقابلین شما همین اتهامات را به شما نمیزدند؟ الان وقت گفتگو و مباحثه و کمک به دولت است. چرا بحثهای تخصصیتان را مبنای تهمت زدنهای کف خیابانی میکنید. یک جو انصاف فقط. همین @ali_mahdiyan
‏بزرگترین مظهر عدالت در عالم، در دوران حکومت عادلانه اش متهم به ظلم بود هر سه جنگ مقابلش با شعار مقابله با ظلم به پا شد. اتهام ظلم در داستان قتل عثمان (جمل،صفین) اتهام ظلم در داستان حکمیت (نهروان) عدالتخواهی خوارج «مخرج مشترک» با دشمن داشت. ‎ @ali_mahdiyan
احمد پناهیان ❤️نگاهم که به میدان آزادی افتاد با خودم گفتم این هم نماد دست ساز ما است برای آرمان آزادی. اما من نمادها و نشانه های گویاتری را دیده ام و میشناسم. که جان را به هویت آزاد آرمانی ما وصل میکند. متحول میکند و هویت میدهد. چرا؟. رسیدم فرودگاه. ❤️دو تا روحانی کنار هم در هواپیما اتفاق نادری است. برای خودم هم جالب بود که صندلیم کنار یک طلبه بود. تا دیدمش شناختمش. با آن عینک ته استکانی و چفیه دائمیش. از پشت ماسکش. سلامی کردم و نشستم. نمیخواستم مزاحمش باشم. شروع کردم قرآن خواندن. اما او شروع کرد ❤️کجا میروی؟ گفتم بشاگرد. گفت من هم میروم میناب سخنرانی کنم. برای یادواره یک شهید. پسر شهید مرا دعوت کرده. آنجا برای نوجوانان محروم و مظلوم مشغول کار فرهنگی است. احمد پناهیان بود. ❤️این همه سال جهادی ها بشاگرد میروند، چرا بشاگرد رشد نمیکند؟ گفتم حاج آقا دو رویکرد محرومیت زدایی وجود دارد یکی نگاه خیریه ای که صرفا کمک مادی میکند و توسعه ظاهری را نشانه میگیرد. یکی سبک انقلابی که نمادش حاج عبدالله والی است. پرورش نسل و هویت دادن به آنها برایش اصل است. خروجی سبک حاج عبدالله که با روش مدیریت اداری مرسوم هم فرق میکند رشد یک نسل جوان دارای هویت انقلابی است و به دست او بشاگرد آباد میشود. مدیران کلیدی استان هرمزگان تربیت شدگان بشاگردند. طلاب فاضل درگیر سر صحنه و دانشمند هسته ای و حفاظ قرآن و بازیکن دختر عضو تیم ملی و خلاصه یک نسل برخاسته محصول اصلی جریان جهادی والی بشاگرد است. ❤️این را که گفتم شروع کرد به خاطرات عجیبی که نشنیده بودم. گفت سال ۷۰ مسوول امور فرهنگی طلاب خارجی قم بودم. به ذهنم زد که اگر بخواهم تحولی در جان آنها رقم بزنم به کربلای سیدالشهدا وصل کنم آنها را. کربلا که نمیشد رفت، به ذهنم زد آنها را به مقتل شهدایمان ببرم. آن موقع این حرکت عجیب و غیر قابل درک بود. پانصد طلبه خارجی. خیلی ها گفتند بی خیال شو. اما برایم روشن بود که این مسیر جواب میدهد. ❤️احمدپناهیان اولین کسی بود که ایده اتصال دل انسانها به خاک مقتل شهدا و روایتگری آنها به ذهنش خطور کرده بود. کمک کار او نیز مرحوم ضابط بود که بعدها بنیان گذار روایتگری شهدا شد. داستان اولین سفر راهیان نور را از خودش باید شنید. تمام مسیر سخن گفت و دلم را برد با جملاتش. میگفت طلاب خارجی هر سال اصرار میکردند که باز هم برویم. شد هفت سال هر سال شلمچه و طلاییه و... ❤️جمله آخرش این بود که این جمله زیارت اربعین که لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله یک واقعه ذهنی نیست. بلکه یک اتفاق در قلوب انسانها است. میگفت صرف نقل کردن خاطرات هم کافی نیست. باید جانها با آیات الهی وصل شود تا زیر و رو شود. با خودم احساس کردم یک فهم جدید از نشانه های هویت و ارتباط با آن ها بدست آوردم. میدان مغناطیسی که سردار شهید قدس میگفت. میدان آزادی. بشاگرد. مقتل شهدا. کربلا..... @ali_mahdiyan
پسرهای دایی مصیب 🌱اولین بار در یک جمع خانوادگی دیدمش. یکی از آشناهای ما گفت شیخ علی! اون پیرمرد رو میبینی، گفتم آره. گفت داییمه. دایی مصیب. پیرمردی هفتاد هشتاد ساله با یک کلاه لبه دار که سرش گذاشته بود با یک صورت آفتابسوخته و لاغر. دستهای زمخت و کاری. اما خوش مشرب و بذله گو. 🌱جالبه، اولین نکته ای که درباره اش به ذهنم رسید این بود که چقدر وجناتش عادی بود، خیلی عادی. این آشنای ما شروع کرد کمی درباره دایی اش برای من توضیح دادن. گفت دایی مصیب تو روستا زندگی میکنه، اهل کاره، بی سواده اما حلال خوره. تا اینجاش برایم عادی بود. حلال خور بودن هم که ویژگی خاصی نیست. خیلی ها حلال خورند. 🌱بعد ادامه داد. دایی مصیب چند تا پسر هم داره. اونها هم اهل کارند. کارگرند. سواد زیادی هم ندارند اونها هم حلال خورند. حلال خور که میگم حلال خور، ها! پرسیدم یعنی چی؟ 🌱 گفت دایی مصیب کمی قرض بالا آورده بود، دست و بالش بسته بود. طلبکار هم کاریش نداشت البته. اذیتش نمیکرد. اما همین بچه هاش تصمیم میگیرند قرضهای بابا رو بدن. پس باید جدی تر کار میکردن. دنبال کار میرن و از میناب سر در میارن، یک شهر اطراف بند عباس.(حالا روستای اینها اطراف بروجرد بود یکی از شهرهای غرب کشور). کار میکردند شبانه روز، که پول در بیارن، که قرض بابا رو بدن. 🌱میناب که گفت برای من جالب شد. من زیاد از میناب عبور کرده ام. منطقه ای با آب و هوای گرم و شرجی. در فصلهای گرم خیلی آفتاب تیزی دارد. شرایط میناب برای کارگری که اهل دشتهای سرسبز و خنک دامنه زاگرس باشد، شرایط آسانی نیست. 🌱میگفت ماه رمضان این چندتا پسر هم روزه میگرفتند هم کار میکردند. اما خودشون برام تعریف کرده بودند که ماه رمضانها شبها کار ساختمان رو انجام میدادن نه روزها. که به قول خودشان به خاطر روزه ای که میگیرند و ضعیف تر میشوند از کار کم نگذارند و نانشان حلال باشد. 🌱 یک بار یکی از فامیلها متوجه میشود که منزل یکی از پسرهای دایی مصیب به یک وسیله ای نیاز دارند. مثلا یخچال شاید یا بخاری. تصمیم میگیرد بهشان هدیه بدهد. پولی را هدیه میدهد و میگوید به نیت خرید فلان وسیله این پول را دادم. هدیه را قبول میکنند. 🌱اما میگفت به مناسبتی رفتم به منزلشان و دیدم آن وسیله را هنوز ندارند. پرسیدم پس چی شد؟ گفتند در میناب خیلی ها به این وسیله نیاز داشتند، خریدیم و دادیم به یکی از اهالی میناب که نیاز داشت، آنها نیازمندتر بودند. 🌱آره خلاصه دایی مصیب حلال خور بود. پسرهای او هم حلال خور بودند. تازه داشت حلال خور بودن برایم معنا و قداستی پیدا میکرد. مفهومی پر از تلاش. پر از عزم و اراده. پر از گمنامی اما وارستگی. پر از کرامت نفس. دایی مصیب و جوانهایی که با نان حلال بزرگ کرده بود عادی بودند خیلی عادی. @ali_mahdiyan
9.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بررسی وضعیت امروز انقلاب بر اساس شاخصهایی که خود سیدعلی خامنه ای قبل انقلاب در مقاله روح توحید نفی عبودیت غیر خدا ارائه کرد. شیخ علی مهدیان مدت زمان سه دقیقه @ali_mahdiyan
میگویند با رفتن و پر کشیدن خوبان بلا میآید. کمترین بلا، ثلمه ای است که در جبهه حق شکل میگیرد. دل میشکند با بلا. تلخ است بلا اما بلا را عشق است. وقتی بلا بستر رشد جامعه است. بلا را عشق است. وقتی بلا، زنده میکند امت را. بلا را عشق است وقتی بلا زنده میکند هویت ما را. هویت ما هویت انا لله و انا الیه راجعون است. @ali_mahdiyan
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 رهبر معظم انقلاب: آن‌کسی که امروز با امام خمینی بیعت میکند، با پیغمبر کرده. وقتی شما خطّ انقلابی امام را زنده نگه میدارید و نمیگذارید مندرس بشود، در واقع با پیغمبر بیعت کردید. 🗓 ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ ❇️ برگزاری اردوی تاریخی-هویتی بازخوانی تاریخی حرکت امام خمینی و سیره انصارامام و جریان های معارض 🏡 مکان: گلزار شهدای بهشت زهرای تهران,مزار مبارزین و مجاهدین نهضت خمینی 🔸 موضوع اردوی دوم: هسته‌های مقاومت مقلد امام(ره) ⏰ زمان اردو: جمعه ۶ خرداد ماه ۱۴۰۱ ⏰ مهلت ثبت نام: ۲ خرداد ✏️ ثبت نام از طریق سایت خانه طلاب جوان: 🌐 khanetolab.ir 📌 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @m_o_hosseini 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
آبله میمون 🔻یک بیماری در حال سرایت که ریشه در میمونهای آزمایشگاهی دارد. خوبیش آن است که علائم آن ظاهر است. پنهان نیست. گسترش آبله میمون البته خبر تلخی است. اما به نظرم استعاره خوبی است از توسعه یک بیماری خطرناک دیگر از میمونها در میان برخی کشورها مثل ایران. 🔻میمون، گونه ای حیوان است که رفتارش به انسان شبیه است. چون حیوان است، رفتارش جاهلانه است و نه از سر عقل. چون حیوان است رفتارش همراه نوعی حقارت ذاتی نسبت به دیگران است. میمون نماد تقلید حیوانی است. تقلید از سر حقارت. تقلید از سر نادانی. 🔻تقلید میمونوار تقلید از سر حقارت و جهل و تعطیلی عقل است. تاولهای دردناکش را در سخنان فلان کارگردان و فلان بازیگر و فلان سلبریتی و امثالهم ببینید. اگر سر وقت تقلید نکنند صدای آنانکه اینها را دوست دارند تا بازیشان دهند در میآید. پس چرا تقلید نمیکنید؟ وقتی که تقلید میکنند هم صدای سوت و کفشان بلند میشود. این آبله میمون بیماری است که سرایت میکند و همه را به اندازه ای آلوده میکند. نتیجه اش نیز بسته شدن باب رحمت الهی است. 🔻امیرالمومنین ع در نهج البلاغه در دعای برای نزول باران رحمت الهی میفرماید : لَا تُؤَاخِذْنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا(خطبه۱۴۳) یعنی این آبله های سفهاء همه را گرفتار میکند. در این دعا مومنین تلاش میکنند حساب خود را از سفهای امت جدا کنند. این نه در بیان بلکه در سبک اندیشه و اقدام آنها نیز خود را نشان میدهد. 🔻به هر حال من فکر میکنم مدتها است گرفتار نوع بدخیم آبله میمون هستیم. کنار رفتن فلان دولت و یا تغییر برخی مدیران خوب است، اما این بیماری از جنس علم و فرهنگ است، و باید ریشه کن شود. کلیدواژه سفاهت در ادبیات دینی معادل آن است. این سفاهت در قرآن یک جهل گناهکارانه است لذا با تعبیر مرض از آن یاد شده. «فی قلوبهم مرض....الا انهم هم السفها» 🔻«شیطان بزرگ» در دنیای جدید، لشکری از این سفها دارد. تاولهایش را هم در سختی ها به یک شکل و در خوشی ها به شکل دیگر ببینید. اللهم لَا تُؤَاخِذْنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا @ali_mahdiyan