از سوریه چه خبر
🔹کسانی که خیال میکردند سوریه از دست رفت، خوب است توضیح دهند علت حمله اسراییل به سوریه چیست؟ چه دشمنی با اسراییل زیر پوست سوریه در حال پیش روی بود؟ چه جریان مقاومتی در خاک سوریه هست که در پیوستگی با آن هم حماس موضع رسمی گرفت هم جهاد اسلامی و هم حزب الله.
🔹 جریان مردمی مقاومت و تقابل با اسراییل در سوریه هست، شکل میگیرد و رشد میکند، تجربه تاریخی جنگ با داعش و مقاومت سوریه باقی میماند و نابود نمیشود، مردم و جوانان غیور سوری را نمیتوان ندید اینها قابل نابود کردن نیست. این آن نکته ای است که پشت سر حمله اسراییل و هرج و مرج داخلی سوریه و وضعیت حاکمان فعلی سوریه و حتی بازیهای ترکیه و امارات و دیگران باید یافت و مشاهده کرد. آتش دشمن همیشه یک "نشانه" خوب است. اگر سوریه در مشت اسراییل و غرب بود نیاز به رها کردن غزه و حمله به سوریه نبود.
🔹مساله دروزی ها نیستند، این را خیلی ها میدانند، مساله حتی سویدا و منطقه و جغرافیای راهبردی هم نیست. مساله اصلی تری وجود دارد و آن اینکه چرا باید اسراییل برای رسیدن به اهدافش در سوریه بجنگد؟
🔹 یادتان باشد جنگ داخلی و هرج و مرج در هر کشوری در منطقه، برای اسراییل و غرب صرفه اش بیشتر است از حمله مستقیم اسراییل به او، چون حمله مستقیم هم کشورهای منطقه را در تقابل با اسراییل قرار میدهد، هم نفرت به اسراییل و زمینه قیام را بیشتر میکند و عملا کمک بیشتری به ایجاد جریان مقاومت در هر کشوری میکند.
🔹درگیری اسراییل با سوریه لزوما به معنای حاکمیت مناسب سوریه نیست بلکه میتواند معنایش درگیری با ملت یا جریان مقاومت در سوریه باشد، یک قدرت و اراده ای مقابل اراده اسراییل شکل گرفته که راه درگیری با او فقط جنگ و حضور مستقیم است. بله جریان غربگرا و سازشکار در منطقه باید درس بگیرد که میگیرد، تنها و بی پشتیبان باید شود که میشود ولی مساله اصلی این نکته نیست. مساله اصلی آن است که طرح ایران و مقاومت در منطقه در حال پیشرفت است.
@ali_mahdiyan
25.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ را تماشا کنید.
من در جریان تولیدش بودم.
نویسنده اش دهه هشتادی
گوینده اش دهه هشتادی
تدوینگرش دهه هشتادی
زیبا است.
اما زیباتر این دلی است که از دهه هشتادیهای ما رفته است.
زیبا است.
اما زیباتر این حقیقتی است که در جان فرزاندان ما طلوع کرده است.
خوش روزگاری است.
هیات زوار الزهرا
@ali_mahdiyan
عالم دارد قرآن میخواند
🔹الله نور السماوات و الارض، همه جا به اراده او خلق شده، به اراده او ظاهر شده. پس اراده او است که نور است.
همه اتفاقات در طول تاریخ بالاخره این حقیقت را بر همگان مکشوف خواهد کرد که این اراده او است که همه جا را فراگرفته. اراده ای گسترده، حاکمیتی بی رقیب. اما چگونه؟
🔹مقاومت از عمق جان ایران آغاز شد، با تحول انسان و پدیدار شدن هویتی دیگر. این هویت نورانی، حاکمیت الهی و قدرت خدا (یدالله) را به چشم آورد. لایه لایه این نور کل منطقه را فراگرفت. هر کس به این میدان مغناطیس متصل شد، انسان دیگری شد و خود پخش کننده نور شدن در منطقه و در عالم
🔹آری از یک نقطه این نور آغاز میشود و به مرور در کل عالم منتشر و فراگیر میشود.
مثل نوره كمشكوة فيها مصباح، اگر گام به گام آن نور در حال فراگیر شدن را دنبال کنید به آن نقطه آغاز خواهید رسید.
المصباح فى زجاجة الزجاجة كانها كوكب درى
این نوری است که پرده ظلمت را در عالم پاره میکند و خود هدایتگری میکند.
يوقد من شجرة مبركه زيتونة لا شرقية و لا غربية
راهی مستقیم بدون چرخیدن به شرق و غرب ، بدون تمایل به گمراهی و یا دشمنی. برخاسته از یک استعداد مهیا برای شعله ور شدن و نور افشانی، فطرتی زلال.
يكاد زيتها يضى ء و لو لم تمسسه نار
آری اینگونه سطوح نور بر هم سوار میشوند و هستی را پر میکنند.
نور على نور يهدى الله لنوره من يشاء و يضرب الله الامثال للناس و اللّه بكل شىء عليم.
🔹اگر میخواهید بدانید چگونه این نور فراگیر میشود و تاریخ را عوض میکند بگذارید برایتان بگویم:
فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال
در خانه ها. خانه هایی که دنیا نمیتواند اسیرشان کند، همه دردها و محرومیتها را میچشند، گرسنه میشوند، تشنه میشوند، جان میدهند، اما آرمانهای الهی و انسانیشان را رها نمیکنند. این جا است که انسان دیگری بر میخیزد. آری آن بیوت و خانه ها، کشورها و مناطق از یک هویت انسانی دیگر شکل گرفته. انسان دیگری آمده که کشور دیگری شکل گرفته. چه انسانی؟
🔹رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر اللّه و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة يخافون يوما تتقلب فيه القلوب و الابصار . کسانی که دفاعشان مقدس است، زندگی عادیشان مقدس است، اقتصاد مقاومتیشان مقدس است، همه ابعاد حیات و تمدنشان مقدس است.
🔹ليجزيهم الله احسن ما عملوا و يزيدهم من فضله و اللّه يرزق من يشاء بغير حساب. اینها اعمال خوبی دارند، اما آنچه به چنگ میآورند قابل محاسبه با عقلهای چاره اندیش عادی بشر نیست. همه تحولات عالم با اراده آنها پیش میرود با سرعتی و ابعادی غیر قابل تصور
🔹 و الّذين كفروا اعمالهم كسراب بقيعة يحسبة الظمان ماء حتى اذا جاءه لم يجده شيا و وجد اللّه عنده فوفّيه حسابه و اللّه سريع الحساب
جبهه مقابلشان تمدنی است بر پایه اسارت در دنیا، تمدنی بر پایه تحقیر بشر، همه ابزارهای مادی عالم را دارند خیال میکنید این ابزارها اراده آنها را محقق میکند و عالم را بر پایه اراده شان سامان میدهد ولی اینگونه نیست و نخواهد شد.
🔹 او كظلمات فى بحر لجى يغشئه موج من فوقة موج من فوقة سحاب ظلمت بعضها فوق بعض اذا اخرج يده لم يكديراها و من لم يجعل اللّه له نورا فما له من نور
این هویت عقلانیت مدرن است. قدرتی است که اراده آنها را محقق نمیکند. جولان میدهد ولی پیش نمیرود و پیش نمیبرد.
🔹آیات خدا را داریم میبینیم. همه وقایع دارند برایمان تفسیر قرآن میکنند. همه وقایع منطقه و جهان دارند قرآن تلاوت میکنند برایمان.
تو خیال میکنی زور این ماشین پر طمطراق جنگی اسراییل که تمدن کثیف غرب در اختیارش گذاشته، به کودکان گرسنه و تشنه غزه میرسد؟ تماشا کن ببین تاریخ و تحولات منطقه گام به گام به نفع کدام طرف این جنگ رقم خواهد خورد.
@ali_mahdiyan
وضعیت سفید
☘مساله رابطه جنگ و وحدت، موضوعی است که در سریال وضعیت سفید، مساله کانونی است. جنگ وقتی نزدیک میشود و احساس میشود، باعث یک اتفاق مهم اجتماعی میشود و آن اینکه جامعهای که در مجموع خوبند و خوبیشان بر بدیشان میچربد، با هم منسجم خواهند شد.
☘نه جنگ ، بلکه هر تهدید بیرونی با جامعه چنین میکند. فیلم سینمایی"آوار" در نیمه اول دهه شصت توسط سیروس الوند ساخته شد که موضوعش نتیجه ای بود که بلای طبیعی زلزله بر سر خانواده ای پر از اختلاف آورد، خانواده ای که برای دنیای خودشان با هم درگیر بودند، ید واحده شدند و تصمیم گرفتند میراث پدر را بسازند. شاید تجربه همدلی و مواسات در بستر کرونا همین کار را با ایران کرد. ناترازیهای امروز چه از سر ضعف مدیریتها باشند چه فشار و بلای طبیعی، میتوانند چنین بستری را نیز ایجاد کنند و باعث رفع هم نقصها و هم اختلافات شود.
☘به اندازه ای که وحدت یک جبهه کمتر باشد دشمن نیز به جنگ حریصتر میشود و حمله ور میشود. ضربه های او را نیز دردناکتر خواهد کرد. و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم، آیا واقعا راهی نیست که بدون جنگ به وحدت اجتماعی برسیم؟
☘سریال وضعیت سفید همه انواع اختلافات را مطرح میکند، برخی اختلافات ریشه اش مسخره و بچگانه است مثل دعوای دو خواهر سر چای کمرنگ و پررنگ، اما ریشه برخی اختلافات غربزده هایی هستند که در حالیکه از درون خودشان در حال فروپاشیاند، اما همیشه گارد من همه چیز را بلدم میگیرند، گارد من دارا هستم میگیرند و بعد شروع میکنند به ایجاد اختلاف، بین غربزدگیشان و اختلاف افکنیشان رابطه ای است که کلمه دنیاگرایی از عهده توصیفش بر میاید. ذات غربگرایی اختلاف افزا است.
☘نوع دیگری از اختلاف اما به دلیل وجود ناپختگی ها و خامی ها و به دلیل وجود نقصها و ضعفها است، این نقصها و خامیها مثل خوره به جان عشقها میافتد، چه عشق امیر و شیرین چه عشق بهروز و منیژه، جنگ اما میآید و هر ناپخته ای را رشد میدهد. صحنه زیبای ترک اعتیاد بهروز و قرار او با چشمان رزمنده، صحنه رشد امیر بعد از شهادت رفیقش و...
☘برخی اختلافها ناشی از اختلافات طبقاتی انباشته اجتماعی است، مثل آنچه در گفتگوی بهروز و خواهر بزرگش در کوچه های پایین شهر میبینیم. برخی ناشی از تفاوتهای در سبک زندگی است برخی ناشی از نفاقها و دروغها و مشکلات اخلاقی است و البته زیر فشار این اختلافات برخی له میشوند و در این شرایط تسلیم جو میشوند، برخی با آن میجنگند تا تغییرش دهند.
☘اما تلاش برای ایجاد وحدت، ساده نیست، خیلی دشوار است، باید سعی کنی با اختلاف بجنگی اما خودت یک طرف دو قطبی ها و نزاعها تعریف نشوی، این کار آسانی نیست. نه توان و اخلاص درونی آدمها و نه شرایط بیرونی، به این راحتی اجازه شکل دادن به یک وحدت حقیقی و نه تصنعی را نمیدهد. اما جنگ، مثل یک نعمت تلخ، مثل یک فرصت آتشین، مثل یک موشک عمل نکرده وسط استخر خنک قدیمیتان، همه چیز را عوض میکند.
☘حالا قلمتان را با فشنگ میسازید، لباستان و پوششتان را با یاد شهید، زینت میکنید، به هم وصل میشوید، عشقهایی که به سبب اختلافات در جامعه معطل مانده به وصال منجر میشود و این اثر جنگ است. جنگ بیدارتان میکند.
☘اما خوب جنگ که خوب نیست. یعنی راه دیگری وجود ندارد؟ نمیشود بدون جنگ به وحدت برسیم؟ ظاهرا راه دیگری هست، راهی که پدر امیر و مادربزرگش و مادرش و خواهرش و دامادشان و رفیقش که شهید شد و آن دوست معلولش و خانواده شیرین و خود شیرین رفته اند، راه معرفت و فهم و پختگی. راه اخلاص و پاک ماندن.
☘چه کار کنیم تا ماجرای وحدت جامعه با پختگی و معرفت و اخلاص شکل بگیرد نه با جنگ؟ راهش ساده است. هر کداممان یک قدم جلوبرویم، اول از خودمان شروع کنیم. فهمیدن را و رشد را. فهمیدن دشمن حقیقی را، فهمیدن مسیر حقیقی را. جنگ و درگیری با سیاهی های درونی را، آنگاه شروع کنیم به "و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر" این یک جمله صحنه را تغییر میدهد.
@ali_mahdiyan
اگر چه بعید است این توضیحات گارد دوستان ما را عوض کند اما :
اولا محو اسراییل با اقدام نظامی ایران انجام نمیشود بلکه واقعه ای است که به دست کل امت و سپس رفراندوم رخ میدهد.
ثانیا سردار قاآنی سال ۱۴۰۰:
"زمینه انتقام را با افرادی از کناردست خودشان فراهم میکنیم، بدون اینکه ما حضور داشته باشیم"
@ali_mahdiyan
چرا ایران نمیخواهد بجنگد؟
🔺سبک اقدامات "جمهوری اسلامی" به وضوح نشان میدهد که بنای بر جنگیدن ندارد. از روز اول طوفان الاقصی خیلی ها اصرار میکردند مقابل این جنایات سکوت نباید کرد و باید موشکباران را آغاز کرد. خیلی ها فرماندهان (که حالا شهید شده اند) را متهم میکردند به مصلحت اندیشی نابجا و یا ترس. اما ایران وارد جنگ نشد. ایران فقط زمانی وعده های صادق را شروع کرد که به خاک خودش تجاوز شد یا فرماندهانش شهید شدند. چرا؟
🔺در هنگام جنگ، ایران با پیشنهاد گفتگو به اروپا و بلافاصله با پایان جنگ با پیشنهاد گفتگو به آمریکا، رفتاری کرد که بسیاری از جوانان انقلابی را عصبانی کرد ولو بعد فهمیدند این تصمیم کل نظام بوده، شبیه این اتفاق با شروع مذاکرات قبل از جنگ دوازده روزه نیز واقع شد، و باز بخش زیادی از انقلابیون متعجب و توجیه نشده ساکت شدند.
🔺پایان جنگ دوازده روزه هم برای بسیاری از همان انقلابیون راضی کننده نبود. به محض اعلام ترامپ و زدن آخرین ضربه محکم به اسراییل، ایران جنگ را متوقف کرد. خیلی ها دوست داشتند کار ادامه پیدا کند.
🔺سخنان و پالسهای دستگاه دیپلماسی در این مدت بعد از جنگ باز به وضوح نشان میدهد ایران بنای ورود در جنگ را ندارد، در حالیکه اگر به اظهارات مسوولین آمریکا و اسراییل و گاهی اروپا نگاه کنید، به شدت علاقمند به آغاز دوباره جنگند. چرا؟
🔹ساده ترین پاسخ این است که ما ترسیده ایم و آنها قدرتمندند و دائم در حال زدن ما هستند و ما پالس ضعف میدهیم. اما این با شواهد میدانی سازگار نیست.
☘اولا چرا ضربه آخر و محکم را ایران زد و جنگ تمام شد؟ چرا جنگ را طرف مقابل متوقف کرد، آنهم در موضع ضعف و با اذعان ترامپ به قدرت ایران.
☘ثانیا چرا اسراییل هنوز نتوانسته اسرایش را آزاد کند و حماس را نابود کند
☘ثالثا چرا با سوریه میجنگد در حالیکه همه معتقد بودند نظام سوریه تابع او است
☘رابعا اصلا چرا باید اسراییل کار را با ایران و لبنان و یمن تمام نکند بعد از دو سال؟
☘خامسا چرا اسراییل حجم کشته ها و تخریبها در جنگ دوازده روزه را سانسور کرد
☘سادسا چرا اسراییل از میانه جنگ دوازده روزه علنا دست به دامن آمریکا شد
☘سابعا چرا آمریکا ضربه به العدید را پذیرفت و ادامه نداد؟
🔹واقعیت آنطور که دشمن ترویج میکند نیست. چرا ایران نمیخواهد بجنگد.
🌿اولا صحنه تحولات منطقه کاملا به سود ایران و به ضرر اسراییل است.
کانون جنگ داخل اسراییل است، حتی اروپا دیگر اسراییل را تهدید به حمله نظامی میکند، اروپا خوب نشده، افکار عمومی جهان و منطقه تاب تحمل ندارد. این محکومیت برای یک رژیم جعلی از روز اول تاسیسش هم بدتر است.
🌿ثانیا ایران نبردش را هوشمندانه و با درگیری و حضور همه مهره ها و ظرفیتهای منطقه انجام میدهد. جنگ او کاملا سیصد و شصت درجه است. لزومی ندارد خسارت جنگ را تحمل کند.
🌿ثالثا ایران خودش و اقتدارش برای امروز مقاومت و الگوی پیشرفت بر پایه مقاومت و ما بعد از محو اسراییل به عنوان الگوی پیشرفت متمایز با توسعه اسراییلی مهم است
🌿رابعا ایران با قانونها و قراردادهای بین المللی جنگ را پیش میبرد، او نمیخواهد شورشی نظام موجود باشد و این نظام موجود را البته به مرور و با اراده مجموع ملتها نابود خواهد کرد نه به تنهایی.
🌿اسراییل و آمریکا حقیقتا چیزی را برای از دست دادن ندارند. وضع برای آنها در این منطقه بدتر از این نمیشود. اتفاقی که افتاده این است که دیگر نبرد مقاومت با سیاستها و اراده دشمن در منطقه نیست، بلکه سطح نبرد به تهدید وجودی رسیده است. اسراییل به پیش از نقطه تاسیس خود بازگشته، تمام عناصر مشروعیتش متزلزل شده، معلوم است که او باید دنبال جنگ باشد نه ایران.
@ali_mahdiyan
پالس ضعف
🔺یک نکته و یک خط در تحلیلهای برخی دوستان ما نسبت به رفتار دولت در حوزه دیپلماسی وجود دارد و آن اینکه:
نباید پالس ضعف به دشمن داده شود.
این نکته درستی است. اما
🔺اما اولا آیا خطوط و نکات دیگر تحلیلی نباید کنار این یک نکته بیاید؟ آنها چیست؟ مثلا
🔺اینکه تا جای ممکن ذهنیت مردم دنیا را نسبت به جنگهای گذشته یا آینده تغییر دهیم.
چرا باید چنین کرد؟ چون دشمن تلاش میکند از ایران یک جنگ طلب بسازند و خود را صلح طلبی که با قدرت میخواهد صلح را اجرا کند جا بزند.
خوب این کار را انجام دهند، مگر چه اهمیتی دارد؟ اهمیتش مراقبت از مهمترین دستآورد جبهه مقاومت است. ذهن همراه مردم دنیا.
اهمیتش فشار افکار عمومی است بر حاکمان دنیا.
مگر فشار افکار عمومی چه اثری دارد؟
بله مثلا مسوول سیاست خارجه اروپا گفته همه گزینه ها درباره اسراییل روی میز است، دقت کنید. کی چی رو به کی گفته؟! یا ۲۵ کشور اروپایی و متحد قدیمی آمریکا هم بیانیه شدید اللحنی علیه اسراییل دادن، حالا این دو مثال رو چرا زدم؟ این یعنی افکار عمومی کار میکنه. این آورده مهم صبر مردم غزه را نباید با بی تدبیری خراب کرد.
بعلاوه اینکه ما برای هر جنگ احتمالی در آینده به این اهرم فشار نیاز داریم.
🔺یا مثلا با عنوان نکته دیگر، اگر معتقد باشید جریانهای مختلفی در فضای رسانه ای و سیاسی در غرب با هم درگیرند و فضای غرب دچار چند قطبی و جنگ قدرت است.
ممکن است بگویید مگر غرب یک پارچه نیست؟ بله هست اما اختلافات و درگیری و نزاع نیز در ذاتش وجود دارد. و این از چالشهای مهم ذاتی جبهه کفر است.
آیا از این فرصت یا نقطه ضعف در دشمن بهره ببریم یا نه؟
🔺از این موارد بسیار است. به نظرتان چند نکته در سیاست خارجه ایران باید وجود داشته باشد، در کنار ندادن پالس ضعف؟ به این فکر کردید؟ آنها را لیست کردیم؟ به نظرم بدون توجه به مجموعه این نکات، سخنانمان ضعیف و غیر عقلانی به نظر میرسد.
اما نکته ای مهمتر
🔺 آیا دشمن تا کنون از ایران و کل جبهه مقاومت سیلی پر قدرت و رعب آوری خورده یا نه. اگر از آن دسته افرادید که معتقدید دشمن سیلی رعب آوری در میدان در این دو سال و همینطور دوازده روز نخورده که هیچ. این حرف نه با میدان سازگار است نه با تحلیل رهبری . اما اگر بپذیریم ما سیلی رعب آوری به دشمن زده ایم و او را له کرده ایم، سوال آن است که
🔺 چرا دشمنی که به دلیل ضربات مهلک شما، در ترس و رعب قرار دارد ، الان بنایش بر تهدید شما و حمله مجدد به شما است؟ چرا؟ آیا امکان ندارد او در حال دست و پا زدن باشد برای حفظ موجودیتی که در حال نابود شدن است؟ و نگران تصویری است که از او در ذهن مردم دنیا در حال ساخته شدن است؛ یک کشور شکست خورده
🔺در این دو صورت باید چه کرد؟ شما در موضع قدرتید و بنا دارید جنگ را کنترل کنید. او در موضع ضعف است و بنا دارد دست و پا بزند، چاره ای هم ندارد. طبیعتا شما باید تصویری معقول و منطقی از خود درست کنی، نه یک تصویر خشن بی منطق، که او نتواند گارد مظلومیت بگیرد و حمله مجدد را مشروع کند.
🔺 مثل اینکه در یک دعوا و زد و خورد ، طرف مقابل را له کنید. بیچاره کنید. بعد به او بگویید پاشو گفتگو کنیم، آیا این جمله در این شرایط پالس ضعف است؟ یا پالس اقتدار؟ کسی که در دعوا طرف مقابل را میزند و در عین حال سعی میکند دعوا را کنترل کند قدرتمند است یا کسی که میخورد و باز برای حفظ موجودیت یا تصویر اقتدارش، دست و پا میزند؟
🔺به نظرم برخی دوستان پشت سر انتقاداتشان چند خطای زمینه ای وجود دارد
اولا باور نکرده اند ایران طرف مقابلش را له کرده. احساسشان این است که ما بد خوردیم.
ثانیا بنا ندارند در تحلیل سبک حکمرانی خطوط و نکات مختلفی را کنار هم ببینند و به اشتباه تک نکته ای تحلیل میکنند.
ثالثا باور ندارند در این شرایط ایران دیپلماسی و میدانش مکمل هم است. جالب است درباره دشمن این را قبول دارند درباره ایران نه.
رابعا باور ندارند دیپلماسی ایران همیشه و خصوصا در این شرایط، دیپلماسی نظام است نه جبهه رقیب داخلیشان
@ali_mahdiyan
غزه معمای هیروشیما را حل کرد
🔺از کودکی همیشه این سوال را داشتم که وقتی دشمن میتواند در کمتر از چند ثانیه دو شهر را با خاک یکی کند، بالای دویست هزار نفر را بکشد و یک جنگ جهانی با ملیونها نفر کشته را تمام کند، ما چطور دم از مقاومت میزنیم؟ چگونه میگوییم خون بر شمشیر پیروز است؟ همین اسراییل و آمریکا اگر بمبهای اتمی روی سر مردم بریزند و آنها را در چند ثانیه دود کنند، شما چگونه میخواهید پیروز شوید؟ بالاخره جایی که گیر بیفتند و هیچ راهی نداشته باشند و تیغ تهدید مقاومت زیر گلویشان قرار بگیرد لابد دست به این دیوانگی هم میزنند.
🔺جوانتر که شدم در حوزه علمیه درسهایی را خواندم که پاسخ این پرسشها را میداد. مثلا اینکه وقتی در لشکر حق باشی و بجنگی اساسا دشمنت نمیتواند باعث مردن تو شود. تو حتی اگر کشته شوی، زنده میمانی. وسط میدان هستی و هنوز میجنگی. بل احیاء عند ربهم یرزقون. یاد گرفتم وقتی در جبهه حق باشی و همه توانت را پای کار بیاوری قدرت بالاتر از قدرت بمب اتم خواهی داشت، قدرت بینهایت. قدرت خدا. و لینصرن الله من ینصره.
اینها را خوانده بودم اما در اندازه بمب اتم تجربه اش را ندیده بودم. دقیقا یعنی چی؟ یعنی هیروشیما و ناکازاکی بعد از بمب اتم چگونه میشدند؟ این آیات چطور درست است؟ مردم ژاپن باید چه میکردند؟
🔺امروز هاآرتص نوشت:"غزه از هیروشیما ویرانتر شده"
همه سلاحهایشان را برای زجر کش کردن زن و بچه های بی گناه به کار بردند، نه در کسری از ثانیه بلکه با خیال راحت(راحت از همه شکم گنده های بی خاصیت جهان اسلام، راحت از تمدن ذاتا کثافت غرب) ساعتها با آرامش زجر کششان میکنند. با گرسنگی، با عطش، با سرما، با گرما، با داروی مخدر، با انواع بمبهای چندتنی، بالای هشتاد درصد غزه را خراب کرده اند، دههای هزار بلکه صدها هزار نفر را کشتند(اگر آمار همه شهدای زیر آوارها اضافه شود حتما صدها هزار نفرند) خوب چه شد؟
🔺حالا تفاوت غزه و هیروشیما را تماشا کنید. فقط در یک کلمه است؛ تسلیم
هیروشیما تسلیم شد و غزه تسلیم نشد.
خوب این یعنی چه؟
برای کسانی که جنگ را جنگ قدرت ابزار میفهمند حرف خاصی ندارم چون اینها نمیدانند ابزار جنگ خسارت میسازد اما ملاک شکست و پیروزی چیز دیگری است. آنکه خسارت بیشتری میبیند لزوما شکست نمیخورد. ملاک شکست و پیروزی اراده است.
🔺 کدام اراده ماند، کدام اراده شکست خورد. حالا از خود بپرسید علت فشار به مردم غزه چیست؟ میخواهند چه چیزی به دست آورند؟ دقیقا دنبال چه هستند که رها نمیکنند؟ یک کلمه؛ تسلیم. یعنی شکستن اراده.
همه شهدا در حال محکم کردن دلها و ایمان مردم غزه اند، چرا این مردم تسلیم نمیشوند. این چه اراده ای است. چرا اسراییل و آمریکا دست از اهدافشان برداشتند و تن به مذاکره دادند، چرا اراده شان شکست؟ چرا حماس را غیر قابل نابود کردن میبینند و اسرایشان را نتوانستند آزاد کنند.
🔺غزه پیروز شده شک نکنید، ضربه اش هم دیگر عمیق تر از نتانیاهو و دولتش و حتی سیاستهای اسراییل و بلکه وجود اسراییل است، غزه همه هیکل تمدن غرب را دارد میشکافد و کل کثافت پنهان شده اش را بر ملا میکند و این یعنی آینده تمدن غرب به خطر افتاده. دیگر دنیا به قبل از تجربه غزه برنخواهد گشت، غزه تسلیم نشد. او ترس کودکانه همه دنیا از بمب اتم را نابود کرد، میشود مقابل تمام تهدیدهای تمدن غرب ایستاد و تسلیم نشد و اراده خود را با دست خالی بر کل دنیا تحمیل کرد.
سبحان الله چه معجزه ایست اینکه میبینیم
@ali_mahdiyan
هدایت شده از طلبه نگاشت
"شکلات بلژیکی"
هر کاری کردم اسم کشوری که شکلاتهایی به شکل دستهای قطع شده میسازد را یادم نیامد. رفتم و سرچ کردم: ادن هازارد اهل کدام کشور است!.
خودش است. بلژیک! کشوری که حاکمَش قانون وضع کرده بود که سربازان بلژیکی تشنه به خون بومیان به ازای شلیک هر گلوله، میبایست دست راست قربانی خود را قطع میکردند، البته اگر هم توی حسابوکتاب گلولهها و دستها اشکالی پیش میآمد همیشه چندین کنگویی سیاه پوست وجود داشت تا دخل دستها و خرج گلولهها یکی دربیاید. حالا هم در بلژیک شکلاتهایی با بسته بندیهای زیبا و فوق العاده و البته به شکل دستهای نیمه بریده تولید میشود.
داستان به زمانی برمیگردد که قاره آفریقا میان قدرتهای اروپایی تقسیم شده بود و کنگو که هشتاد بار بزرگتر از بلژیک است هم شده بود سهم بلژیک و حاکمش لئوپولد. جناب حاکم هم نامردی نکرد و اسم کنگو را گذاشت: کنگوی آزاد. کنگویی که نه میلیون نفرش را همین آقای حاکم کشت و تحقیر کرد.
نه اینکه فکر کنید داستانهای شبیه این تنها مختص بلژیک است. مگر فرانسویها غیر این بودند؟! فرانسویها هم از استخوان مجاهدین الجزایری در صنعت صابونسازی و تصفیه شکر استفاده کردند؛ آنهم بعد از آنکه عدهای از همین الجزایریها از روی روشنفکربازی رفتند و در ارتش فرانسه با آلمان نازی جنگیدند. فرانسویهایی که دست روی ناموسشان و پا روی خاکشان گذاشته بودند.
القصه نَقل آلمان و فرانسه و بلژیک و انگلیس و جنایتهایشان نیست. ماجرای یک تمدن است. یک تمدن کثیف؛ تمدن غیر توحیدی و بیخدایی. تمدن بدون اتصال به وحی، تمدنی که دنیا برایش همه چیز است. این تمدن برای منفعت و دنیا طلبیاش دست به هر کاری میزند. حالا که دیگر موجودیتش هم به خطر افتاده و نباید انتظار داشت آن روی وحشیاش از پشت شکلاتهای بلژیکی و ادکلنهای خوشبو فرانسوی بیرن نزند. این جنایتها و از گرسنگی تلف شدن کودکان غزه هم تنها آن جنبهی تمدن غربی است وقتی عصبانی شود و از کوره در برود.
ابایی هم ندارد از اینکه میلیونی کودک بکشد، دست قطع کند یا حتی از استخوانهای قربانیانَش صابون بسازد. ابایی ندارد چون استاد عوض کردن جای جلادها و شهیدهاست. فقط یک مقدار زمان میخواهند. همین حالا هم مجسمه با شکوهی از لئوپولد درست کردهاند و کنگوئیها از او قدردانی میکنند که آنها را از یوغ عربها و مسلمانها آزاد کرده. اهمیتی هم ندارد که کنگو اصلا دست عربها و مسلمانها نبوده ! آنها بلدند و خوب میدانند چه کار کنند که وقتی میخواهی از فرانسه و بلژیک یاد کنی به جای جنایتهایشان یاد برج ایفل بیوفتی یا اسم ادن هازارد را توی گوگل سرچ کنی...
@talabenegasht
ثبات مردمی
☘مثل ناخدایی که از دل یک طوفان بزرگ کشور را عبور میدهد، میخواهد همه در جای خود برای "پیشرفت" ایران تلاش کنند. بدانید جنگ ما بسیار گسترده تر و عمیق تر از جنگ امنیتی و نظامی است صرفا. ما مشغول یک نبرد تمدنی هستیم. یک بعد آن امنیتی نظامی است. برای همین است که همه مردم را لازم داریم. همه را.
☘در میان همه دستور العملهایش اما کلید واژه "ثبات مردمی" قابل تامل بود. ثباتی که ریشه در جان و روح مردم دارد. کلمات رهبری در این جهت مهم است ایشان در جایی میگوید مقابل ثبات ایجاد اختلاف است بین خود مردم و بین حاکمان با مردم. بی اعتمادی، نزاع.
ایشان ثبات را باعث بروز استعدادها و آمادگیها میداند یعنی موتور پیشرفت کشور، ثبات را باعث جلوگیری از سلطه و نفوذ دشمن میداند، ثبات در ایران را باعث ایجاد امید در منطقه و بین الملل و توسعه مقاومت و قیام در منطقه میداند. یعنی ثبات بستر اصلی همه اهداف کشور است.
☘اصلا خدای متعال دو نکته را در کنار هم نشان فتح جبهه حق میداند یکی آرامش و ثبات در جبهه حق و دوم رعب در جبهه باطل
اذ یوحی ربک الی الملائکه انی معکم فثبتوا الذین آمنوا سالقی فی قلوب الذین کفروا الرعب
☘حالا چه کنیم تا ثبات مردمی در جامعه بیشتر و عمیقتر شود؟
1⃣ ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم
اگر فرهنگ نصرت گسترش پیدا کند، نصرت جبهه حق و حاکم آن، نصرت مردم به یکدیگر، این باعث رشد ثبات قدم میشود.
2⃣ یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت
استفاده از عقاید الهی و توحیدی و جریان دادن آنها تا عمل باعث ثبات قدم جامعه میشود.
3⃣ یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک
اصل دعا و درخواست از خدایی که دلها را زیر و رو میکند، خدای انقلاب، آنهم با دو چشم، هم نگاهی که همه مردم با هر سلیقه ای را ببیند و هم نگاهی که جهت را گم نکند.
4⃣ قل نزله روح القدس من ربک بالحق لیثبت الذین آمنوا و هدی و بشری للمسلمین
قرآن مایه ثبات جامعه است. توجه به قواعد و سنتها و زاویه نگاهی که قرآن به ما یاد میدهد.
5⃣ و کلا نقص علیک من انباء الرسل ما نثبت به فوادک
جبهه حق در طول تاریخ با جبهه باطل درگیر بوده، قرآن توضیح میدهد که چگونه مرحله با مرحله این حرکت پیش رفته و پیروز بوده. با این تاریخ باید متصل شد
6⃣ و لما برزوا لجالوت و جنوده قالوا ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین
گارد مبارزه با دشمن اساسا باعث ثبات قدم میشود. درگیری با دشمن بستری شکل میدهد که دلها را متوجه خواستهای درست از خدا میکند از جمله همین ثبات
7⃣ و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین
ارتباط با خوبان عالم خصوصا حضرت اباعبدالله الحسین ع باعث ثبات قدم میشود. از این جهت محرم و صفر و زیارت اربعین و هیاتها و ... کمک کننده مهمی هستند.
البته موارد و امکاناتی که دین در این جهت به ما آموخته بیش از اینها است....
@ali_mahdiyan
هدایت شده از کشکول|محسن مهدیان
🔹 جعفر، ول کن!
🔹یکم. معاون رئیسجمهور مشغول تعریف و تمجید است و رئیسجمهور با لحنی تلخ میگوید: «جعفر، ول کن؛ حرفت را بزن»
🔹دوم. دولت لایحه ضروری مربوط به فضای مجازی را بعد از موج انتقادها از مجلس پس گرفت.
لایحهای که دوستان، همراهان و حتی مدیران ارشد دولت، حاضر نشدند در رسانه ها از آن حمایت کنند.
🔹من از این دو تصویر مظلومیت مسعود پزشکیان را می فهمم.
او دولتی را اداره میکند که اطرافیان مجیزش را می گویند، اما برایش هزینه نمی دهند.
🔹و البته شاید خودِ رئیس جمهور هم این را میداند: که توفیقش نه در حامیان خاموش، بلکه در منتقدان صادق است؛ منتقدانی که به نام انقلاب، برای دولت نیز هزینه می دهند.
@mahdian_mohsen
اجل معلق
☘طبیعتا برای من طلبه باید مساله ای مهم، جالب و قابل اندیشه باشد که امور معنوی با روایتی طنز ارائه شود. بحث درباره خدا و مرگ، فرشتگان، آثار اعمال، شریعت، عدالت، بهشت، جهنم، حور العین، شیطان و ....
☘به نظر من این ایده خوبی است، و باعث خواهد شد امور معنوی مخاطب گسترده تری پیدا کنند و مسائلی که خیلی ها حاضر نمیشوند درباره اش متمرکز شوند و به آن فکر کنند، مورد توجه قرار بگیرد.
☘نکته مهم دیگر این است که به زبان ساده جریانهای فریب و دروغ و سوداگر نسبت به مسائل معنوی، با زبانی ساده به مخاطب معرفی میشوند. اینکه خیلی از کلاشهای مرتبط با عالم غیب هم داریم، برخی تواناییها را هم چه بسا داشته باشند، اما سوداگرند. خصوصا در این دنیای تشنه معنویت دانستن این نکته مهم است. دنیایی که در آن بسیاری جوانان دل به هر نحله کج و کوله معنوی میدهند، صرفا به دلیل وجود برخی تواناییهای فرامادی.
☘ایده "اجل معلق" میتوانست خیلی جذاب و خواستنی باشد، اما نشد. کار در نیامد، قصه جذاب نیست، فیلم کار نمیکند، بعید میدانم مخاطبی علاقه داشته باشد بعد از دو سه قسمت، سریال را ادامه دهد. اصلا این طنز خنده دار نیست، شیرین هم نیست.
☘سبک بازی عطاران هم کار خراب کن است. او المانهای شخصیتی خاصی دارد، از جمله تیپ بی خیالیاش، به هیچ حساب کردن هر ارزش و هنجاری، او سالها است، با همین تیپ شخصیتی خود تک تک خطوط قرمز را هو میکند، دانسته یا ندانسته. اگر کسی با همین سریال همراه باشد، به مرور دهن کجی به امر معنوی برایش عادی خواهد شد. کاری که عطاران در "هزارپا" نسبت به برخی ارزشهای جامعه دینی انجام میدهد اینجا نسبت به خود دین انجام میدهد. محتوای سریال را کار ندارم، اثری که سریال به لحاظ احساس نهایی در مخاطب میگذارد به هیچ حساب کردن امور ماورایی است که پیش چشم او روشن شده و ظاهر شده.
☘به جز آنکه خطاهای بسیار زیادی نیز در سریال نسبت به اصل امور معنوی وجود دارد، خطاهای فرشتگان، اسکل بودن فرشتگان، چیزی شبیه اسکل بودن یک موجود فضایی یا یک ربات، خطاهای متنوع درباره شریعت، وسط کشیدن دائمی بحث از کائنات و ... در مجموع سریال حجم خطاهایش در حوزه مسائل معنوی هم بسیار زیاد است.
@ali_mahdiyan