مقام معظم رهبری:«واردات کالاهایی که در داخل بهقدر کافی تولید میشود، بایستی بهصورت یک حرام شرعی و قانونی شناخته بشود». بیانات ابتدای سال ۱۳۹۶
معاونت حقوقی رئیسجمهور اعلام کرد: با پایان قانون پنج ساله توسعه ششم، ممنوعیت واردات کالاهای دارای مشابه ایرانی برداشته شده و قانون جدید چنین محدودیتی ندارد.😔😔
🌺
منشور حقوق خانواده های چندفرزندی:
📜ماده1⃣: لطفا وقتی تو خیابون مارودیدید، نخندید، پچ پچ نکنید و از همه مهمتر نشمریدمون😕
ماپشت سرمون هم چشم داریم😜
📜ماده2⃣: ازمون نپرسید: خودتون میخواستین؟!!!
چون شاید به روتون نیاریم ولی تو دلمون میگیم: پَ نَ پَ عمه مون میخواسته ما روشو زمین ننداختیم😂!
📜ماده3⃣: وقتی باهامون برخورد کردید، نپرسید: همسرتون روحانیه؟!!
چون اگر روحانی باشه، یانباشه، چیزی از بار مسؤولیت شما کم نمیکنه😏
📜ماده 4⃣: ناموسا بهمون نگید: چه کار خوبی کردی!
چون این سوال برامون پیش میاد که اگر کار خوبیه پس شما چرا نکردین🤪؟!!
عوضش اگر قصد تشویق کردن دارید بهتره بهمون بگید : اصلا بهتون نمیادn تا بچه داشته باشید☺️
اینجوری تضمینی تا دو سه هفته روحیه میگیریم😃
📜ماده 5⃣: خواهشاً ازمون نپرسید: خرجشون رو از کجا میارید؟
چون خودمونم خبر نداریم😏
ولی مطمئنیم که اون فسقلی که از پیش خدا میاد پیشمون، قبلش خدا کوله پشتیشو پر کرده از همهٔ رزق های مادی و معنوی قشنگ😊
📜ماده6⃣: التماس میکنم بهمون توصیه نکنید که دیگه بسه! و دیگه بچه نیارید!
ما این محبت شما رو دخالت در امور خصوصی محسوب می کنیم و از اونجا که می خوایم ثابت کنیم به احدی اجازه ورود به مسائل خصوصی مون رو نمی دیم بازم بچه میاریم😜
📜ماده7⃣: ازمون حتما بپرسید که سخت نیست؟
چون میدونیم میخواید سر صحبت باهامون باز کنید و از مزایای چند فرزندی آگاه بشید و نظرتون عوض بشه و با اجازه بزرگترها برید تو فکر فرزندان بیشتر و نجات کشور👌
📜ماده 8⃣: اگر صاحبخونه هستید لطفا به چند فرزندیها خونه اجاره بدید. مطمئن باشید خدا جور دیگه و جای دیگه، قشنگتر براتون جبران میکنه.
📜ماده9⃣: اگر جایی دیدید از دست بچه هامون عاصی شدیم، تو دلتون نگید مگه مجبور بودی؟
منتی نیست ولی داریم جُور کمکاری شمارو میکشیم. میشه از یه زاویه قشنگتر نگاه کنید و بگید : آفرین به حوصله و همتت!😊
📜ماده🔟: اگر همسایتون هستیم، یکم سرو صدای بچه هامون رو تحمل کنید🙏، باور کنید ما تمام سعیمون رو میکنیم که شما اذیت نشید، ولی بچه هستن دیگه! نمیشه زیاد کنترلشون کرد🤪
📜ماده 1⃣1⃣: همساده گرامی اگر لطف میکنید نذری میاریدخواهشاً حساب نفراتمونو بکنید😂 وگرنه دود جنگ و دعواش توچشمخودتون میره😁😏
❤️❤️
خلاصه نگرانمون نشین ما خوبیم شما خوب باشین😅
شما سطح تخریب یک همچنین کلیپ هایی را که یک ارزش را با طنز به مسخره می گیرند حساب کنید
همچنین که با دروغ و اغراق همراه
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما سطح تخریب یک همچنین کلیپ هایی را که یک ارزش را با طنز به مسخره می گیرند حساب کنید
همچنین که با دروغ و اغراق همراه
.
✍خواص مسبحات برای دیدار با امام زمان(عج) و همنشینی با پیامبر(ص)/توصیه آیتالله قاضی به علامه طباطبایی
🔹عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیهالسلام یَقُولُ "مَنْ قَرَأَ الْمُسَبِّحَاتِ کُلَّهَا قَبْلَ أَنْ یَنَامَ لَمْ یَمُتْ حَتَّی یُدْرِکَ الْقَائِمَ وَ إِنْ مَاتَ کَانَ فِی جِوَارِ مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ صلیاللهعلیهوآله".[۱]
💡جابر گوید: شنیدم حضرت باقر علیهالسّلام میفرمودند: هر کس تمام سورههای مسبحات² پیش از آنکه بخوابد آنها را بخواند، آن کس نمیرد تا حضرت قائم علیهالسّلام را درک کند، و اگر بمیرد در جوار نبی أکرم محمد صلّیاللهعلیهوآله خواهد بود.
🖇قال فی مجمع البحار: و فی الحدیث یقرأ المسبحات أی سورا فی أولها سبح الله، أو سبحان، أو سبح اسم ربک،
و قال فی التهذیب المسبحات من السور ما افتتح بسبح أو یسبح.[۳]
🖇مرحوم آیت الله سید علی قاضی طبق نقل علامه طباطبایی صاحب المیزان، به شاگردان توصیه میکرد مسبحات ستّ(حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن، اعلی) را هر شب تلاوت کنند.
___________________
[۱]. الکافی، ج۲، ص۶۲۰
[۲]. مسبحات سورههایی است که با سبح لله یا یسبح لله آغاز میشود و آن پنج سوره است: حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن.(تفسیر نمونه، ج۲۳، ص ۲۹۲).
[۳]. مرآة العقول، ج۱۲، ص۵۰۸
2.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فریب مذاکره با امریکا این مدلیه
با اینکه سقوط خیلیا رو دیدیم اما بازهم طمع...
⛔️ به #نبرد_نهایی بپیوندید ‼️
✅ @nabaard110
خیلی زیبا حتما بخوانید 👌
آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) نقل می کنند :
شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضی حائری برايش نماز ليلة الدّفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است.
بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم .
چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي چه خبر است؟!
پرسيدم: آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن...
وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل ميديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشهاي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي ميآيد. صداهايي رعبآور و وحشتافزا! صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست ميکرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بيانتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک ميشدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه ميکشيد و مانع از آن ميشد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف ميزدند و مرا به يکديگر نشان ميدادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نميآمد. تنها دهانم باز و بسته ميشد و داشت نفسم بند ميآمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم
گفتم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم....
همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم.
صدايی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من ميآمد.
هر چقدر آن نور به من نزديکتر ميشد آن دو نفر آتشين عقبتر و عقبتر ميرفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند.
نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور !
نوری چشم نواز و آرامش بخش.
ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نميتوانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی ؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ترک ميشدم و خدا ميداند چه بلايي بر سر من ميآوردند.
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبهاش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد.
منبع :کرامات امام رضا (ع) از زبان بزرگان نویسنده حسین صبوری
با توجه به نزدیک بودن ایام ولادت امام رضا علیه السلام
ختم ۸/۰۰۰/۰۰۰ صلوات تقدیم حضرت علی بن موسی الرضا (ع)
سهم شما ۸ صلوات و ارسال برای ۸ نفر
با ارسال مطالب برای دیگران در اجر معنوی سهیم باشیم