eitaa logo
علی یزدیان
104 دنبال‌کننده
735 عکس
669 ویدیو
168 فایل
روح وریحان
مشاهده در ایتا
دانلود
📘 *کتابی که مرگ غرب را پیش بینی کرد* ▪️حسین رویوران 🔻“ *مرگ غرب* ” یک آرزو نیست و یک شعار نیز نمی تواند باشد و اگرچه شرق تحت سلطه با نظام غربی سلطه گر اختلاف سیاسی دارد اما هیچگاه آرزوی مرگ جامعه آن را ندارد. *“مرگ غرب نام کتابی است که یک نویسنده سرشناس آمریکایی نوشته و به این جامعه هشدار داده که اگر به زودی، انقلاب فرهنگی در این جامعه صورت نگیرد چیزی جز مرگ در انتظار آن نخواهد بود.*         نویسنده این کتاب پاتریک جی کانن است که یک نویسنده سیاسی سرشناس امریکایی است که حداقل مشاور سه رئیس جمهور بوده و چندین کتاب تاکنون به چاپ رسانده است مانند” روز محاسبه”، “وضعیت اضطراری”، “زمانیکه کار درست گناه جلوه می کند”. او اخیرا کتابی تحت عنوان “مرگ غرب” نوشته که به پر تیراژ ترین کتاب سال امریکا تبدیل شده است. اهمیت این کتاب در این است که نویسنده آن یک فرد معمولی ناشناخته  و دور از درک شرایط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی نیست بلکه کسی که هم اکنون در چندین روزنامه پر فروش آمریکا ستون ثابت دارد و سه برنامه معروف سیاسی در دو شبکه مشهور آمریکایی مانند “سی بی اس” و شبکه ” سی ان ان” دارد  و به عنوان یکی از مهمترین  نخبگان این کشور شمره می شود.         اهمیت نوشتن این مقاله مختصر از کتاب مرگ غرب به خاطر آن است که نویسنده با شناخت دقیق از جوامع غربی تحلیلی عمیق در باره تحولات آتی این کشورها ارائه داده است. او می گوید هم اکنون دو مرگ مرتبط با یکدیگر در افق غرب پدیدار شده است. *مرگ اخلاقی* که همه مرزهای ارزشهای تربیتی ، اخلاقی  وسنتی را زیر پا گذاشته است. و *مرگ دمگرافی یا جمعیتی* است که گزارش های دولتی آن را کاملا و بدون روتوش منعکس می کنند و واقعیت های تلخی را نمایان می سازند. این بدان معنی است که نیروی کار در این کشورها در حال اضمحلال و دچار نوعی پیری گردیده است و هیچ راه حلی جز استفاده بیشتر از مهاجران جوان دیگر کشورها در پیش ندارد  مگر اینکه  این جوامع به یک انقلاب فرهنگی دست بزنند که در آن ارزشهای اخلاقی را زنده کنند و این جوامع به جایگاه واقعی خود برگردند. *او می گوید مرگ در پیش روی غرب یک مرگ وحشتناک و ترسناک است زیرا نتیجه یک بیماری است که خود این جوامع آن را ساخته و به عنوان  سبک زندگی انتخاب کرده اند و نه به علت حمله خارجی و یا شکست نظامی است .* این مرگ از بیماری طاعون که در قرن چهاردهم میلادی که غرب را در بر گرفت و بیش از نیمی از جمعیت آن را از بین برد بسیار بدتر است. در حال حاضر وبای جدید جوانان غرب را می کشد و غرب به ویژه اروپا را به به قاره سالمندان تبدیل می کند. این یک داستان یا حدس زیرکانه  یا نظریه های اثبات نشده علمی نیست بلکه واقعیتی است که هر انسان متفکر را دچار شوک می کند به ویژه زمانیکه  زبان آمار به حرف در می آید.           بر اساس آمار های جدید در صد باروری در اروپا معادل یک فرزند برای هر یک خانواده متشکل از زن و شوهر است در حالیکه برای استمرار یک جامعه حداقل به کمی بیش از دو فرزند نیاز است. امروز و بر اساس برآوردهای سال ۲۰۰۰ اروپا ۷۲۸ میلیون نفر جمعیت داشت و اینها تا پایان این قرن به ۲۰۷ میلیون خواهند رسید یعنی کمتر از یک سوم و زمانیکه اروپا با کاهش شدید جمعیت روبروست، کشورهایی مانند  هند، چین، جهان سوم و امریکای لاتین با یک انفجار جمعیتی روبرو هستند که سالانه ۸۰ میلیون نفر به جمعیت آنها اضافه می گردد و تا سال ۲۰۵۰ احتمال داده می شود که جمعیت جهان چهار میلیارد اضافه گردد و *این کابوسی است که غرب را به وحشت درآورده است* زیرا با موج مهاجرت به اروپا، این قاره دچاردگرگونی جمعیتی خواهد شد و اروپا در نهایت با مرور زمان و نه چندان دور  به مالکیت مهاجران  در خواهد آمد. عددها،  زمانی ترسناک تر می شود که شما جهان پس از ۵۰ سال را تصور کنید. در آلمان  جمعیت از ۸۲ میلیون به ۵۹ میلیون کاهش می یابد که بیش از یک سوم آنها بالای ۶۵ سال خواهند بود. و ایتالیا که فعلا جمعیت آن ۵۷ میلیون است به ۴۱ میلیون خواهد رسید که چهل در صد آنها از افراد بالای ۶۵ سال خواهد بود. در اسپانیا کاهش جمعیت به میزان %۲۵ خواهد بود و در روسیه که در حال حاضر ۱۴۲ میلیون جمعیت دارد به ۱۱۴ میلیون کاهش خواهند یافت. البته *ژاپن نیز به علت تبعیت از فرهنگ و سبک زندگی غربی نیز دچار همان عوارض خواهد شد.* درصد تولد یافتگان در حال حاضر در این کشور پنجاه در صد وضعیت سال  ۱۹۵۰ است و جمعیت ژاپن از ۱۲۷ به ۱۰۴ میلیون نفر در سال ۲۰۵۰ کاهش خواهد یافت. این کاهش جمعیت ها ، زوال تدریجی و سناریوی بسیار ترسناکی است که اغاز شده است ولی پرسش این است که چرا این سناریودر حال اتفاق است.    جوامع اروپایی سالهاست که با پذیرش *کاهش باروری* ، مرگ تدریجی خود را با بی تفاوتی پذیرفته اند و *این مرگ در نتیجه انتخاب های فکری و فرهنگی جوامع غرب است .* مرگ بیولوژی
ک نتیجه مرگ ارزشها و پایبندی فرهنگی در غرب است. *از هم پاشیده شدن خانواده و از بین رفتن فرهنگ دینی علت اصلی این پدیده است که در گذشته مانند سدی در مقابل سقط جنین و دنیا طلبی و بی بند و باری جنسی عمل می کرد.* همچنین تبلیغ روابط نا سالم جنسی در پرتو شعار احترام به آزادیهای فردی  به ویرانسازی هسته اولیه جامعه غربی یعنی خانواده کمک کرد. زبان اعداد در این فرایند وحشتناک است.  سقط جنین در امریکا به عنوان نمونه از ۶۰۰۰ در سال ۱۹۷۵ که این عمل از لحاظ قانونی مجاز شمرده شد هم اکنون  به ۵/۱ میلیون در سال رسیده است و در صد فرزندان بدون پدر از ۲۵% از کل جمعیت فراتر رفته و یک سوم فرزندان امریکا در خانه های والدین غیر واقعی خود زندگی می کنند . شاخص دیگر که بسیار خطرناک است در صد *خودکشی* در امریکاست که اکنون به سه برابر سال ۱۹۶۰ رسیده است و در صد معتادان و نه کسانی که از *مواد مخدر* در امریکا استفاده می کند، از شش میلیون فراتر رفته است ( البته تعداد کسانی که در نتیجه وفور سلاح و تیر اندازی های با دلیل و بی دلیل باید به این ارقام اضافه گردد). همچنین *کاهش ازدواج* در ایالات متحده امریکا و گسترش ارتباط جنسی خارج از کانون ازدواج همچنان ادامه دارد. البته در جامعه ای که ارتباط جنسی در آن کاملا آزاد است و مقررات ظالمانه در آن اعمال می شود که نیمی از ثروت مرد را در صورت طلاق به زن می بخشد به اوج خود رسانده است. در چنین جامعه ای انسانها بر اساس غریزه و شهوت و نه عقل و حکمت رفتار می کنند. یعنی زن بر اساس نیاز جنسی عمل می کند و نه بر اساس نیازهای روانی تکامل دو جنس و تکیه کردن به یکدیگر برای ساختن و تربیت کردن نسل آینده یک جامعه.      پدیده ی هم جنس بازی در غرب نیز متاسفانه به جایی رسیده است که هرگز قابل تصور نبود و آنچه تصورش در گذشته ناممکن بود  الان در حال اتفاق است. یک زن مانند هیلاری کلینتون که روزی بانوی نخست امریکا بود و یک دوره وزیر خارجه این کشور و نامزد انتخابات ریاست جمهوری از طرف حزب دمکرات امریکا بود و یکی از الگوهای اجتماعی در این کشور شمرده می شود چگونه در تظاهرات هم جنس گرایان شرکت می کند و در مصاحبه تلویزیونی همبستکی خود با آنها اعلام  و اظهار درک این رفتار ناهنجار این قشر از جامعه امریکا می کند. آیا این یک فاجعه نیست.   🔻  در پایان آقای بو کانن در جمع بندی کتاب خود می نویسد *این آمارها شاخص های یک جامعه پست است و یک تمدن در حال احتضار است و کشوری که چنین شرایطی دارد به هیچ وجه نمی تواند آزاد باشد زیرا  بدون فضیلت آزادی معنی پیدا نمیکند و فضیلت به دور از ایمان هیچگاه شکل نمی گیرد .*
Voice 001_sd.m4a
زمان: حجم: 8.83M
السلام علیک ایتها الصدیقه الطاهره امام زمان:من الگوی خود را مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها قرار داده ام. آشنایی با 5 ویژگی حضرت زهرا برای زندگی بهتر
⚠️ تحلیل سوادرسانه ای جامعه از قطعی برق/ اکثرا اشتباه کردند 🖌 🔻 خبرگزاری فارس یک نظرسنجی درباره علت قطعی برق منتشر کرد و دلیل قطعی برق را از مخاطبان خود جویا شد. نتایج نظرسنجی قابل اعتناست. از حدود 22هزار و 640 نفری که در کانال تلگرامی فارس در این نظرسنجی شرکت کردند، 35 درصد علت قطعی برق را مصرف برق ناشی از بیت کوین های چینی دانستند که بالاترین گمانه بود. در مرتبه دوم 29 درصد علت قطعی برق را برنامه ریزی شده و برای فشار به مردم و ایجاد مقدمه برای مذاکره با آمریکا دانستند. 24 درصد نیز علت قطعی برق را اجرای معاهده پاریس توسط دولت قلمداد کردند. در نهایت 12 درصد نیز علت قطعی برق را کمبود گاز مصرفی نیروگاه ها ذکر کردند و البته همین گزینه درست بود. 🔻دلیل خاموشی ها مهم است؛ اما مهمتر اینکه چطور می شود در این ابعاد دچار خطای تشخیص شویم. مرورکنیم. 1⃣گزینه اول بیت کوین چینی؛ ماجرا چیست؟ کل حجم مصرف برق بیت کوین در ایران حدود 200 مگاوات است. برای اینکه ابعاد مصرف روشن شود تنها مصرف برق یک روز چهارشنبه 23 دی 42 هزار و282 مگاوات بوده است. به گزارش دانشگاه کمبریج در آذر ماه 99 میزان مصرف برق شبکه استخراج بیت کوین در ایران به خاطر سخت گیری قانونی حدود 5 درصد کاهش یافته است. ازین میزان مصرف برق برای استخراج بیت کوین، 70 درصد قانونی و مربوط به 24 شرکت است و 30 درصد نیز تخلف و خارج از چرخه نظارت هستند. حالا ابعاد ماجرا را مقایسه کنید. و اما اسم چین از کجا آمد؟ کلا ما هیچ شرکت چینی برای استخراج بیت کوین نداریم. یک شرکت ایرانی چینی در رفسنجان است که به صورت قانونی 0.4 درصد از حجم کل را مصرف کرده که آنهم این روزها تعطیل شده است. این از «ماجرا چیه» ی ماجرا. ✅اما چرا باور کردیم؟ چون بیشترین سهم تبلیغاتی من وتو و ایران اینترنشان و بی بی سی مربوط به این گزینه بود. خواستند وانمود کنند مقصر خاموشی خانه تان همان چینی است که فکر می کنید از آمریکا بهتر است. بامزه است. ولی باور کردیم. 2⃣گزینه دوم فشار به افکار عمومی برای مذاکره این گزینه برخلاف گزینه اول فیک خبری نبود بلکه فیک تحلیلی است. روایت ما از خاموشی اینست که مقصر دولت است. چرا؟ چون ابرروایتی در ذهن داریم که دولت برای مذاکره با آمریکا دست به هر اقدامی می زند، هرچند هیچ مستندی هم برای این خرده تصویر نداشته باشیم. اینطور تحلیل کردن و استدلال کردن درست است؟ تعمیم خطا خودش خطای تعمیم است. 3⃣گزینه سوم معاهده پاریس معاهده پاریس هنوز اجرا نشده است، پس چطور علت خاموشی است؟ این نیز مثل گزینه قبل ناشی از ابرروایت پنهان کاری دولت در اجرای خاموش یک تصمیم است. اینکه قدرت سیاسی در ساخت ابرروایت های انحرافی سهم دارند حرف درستی است. اما خطای دولت، حجتی برای خطای شناختی ماست؟ ✅ریشه این خطای ما دقیقا کجاست؟ ریشه خطا در انتخاب نکردن گزینه چهارم است. یعنی چی؟ نمی خواهیم گزینه چهارم رو انتخاب کنیم. چون متهم ایم. توضیح می دهم. 4⃣گزینه چهارم گزینه صحیح است. نیروگاه های سوخت لازم را برای تولید برق ندارند. چرا؟ یک دلیل ساده اش اینست که مصرف گاز ما 6 برابر متوسط در دنیاست. 🔻اما چرا امسال؟ به ۴ دلیل:کاهش ذخایر گازی پارس جنوبی/ توسعه شبکه گازی به روستاها/تثبیت قیمت و رشد مصرف/بدهی بالای دولت به بخش خصوصی تولید کننده برق 🔹نکته سواد رسانه ای ماجرا اینجاست که خیلی وقت ها برای اینکه متهم نشویم مشکل را به دیگران حواله می دهیم. حتی اگر این پاس کاری مشکلات در زمین بازی خناسان باشد و خروجی یک پروژه طراحی شده از فیک نیوزهای ایدئولوژیک. مراقبت کنیم -------------------------- ☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در 👇 https://chat.whatsapp.com/JPxn5qQZeNe9lXtADSmhKI کانال ایتا:👇🏻 🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0 📱پیام رسان روبیکا ما👇 🆔https://rubika.ir/porseshgar 📱پیام رسان تلگرام 👇 🆔https://t.me/poorseshgar
⚖️ سامانه ثبت شکایت از «توهین توام با تهمت» سخنگوی ستاد ملی کرونا به مردم قم راه اندازی شد 🔻 جهت ثبت شکایت اینجا کلیک کنید 🌐 https://1pooyesh.ir/Qom ❇️ نسبت به شهر خود منفعل نباشید و ضمن امضا، آن را برای دیگر همشهریان قمی خود ارسال نمایید. 🔹 این پویش توسط جمعی از رسانه های استان قم حمایت می شود
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 این فیلم را برای همه بفرستید.. 🔹 ۲۰ هزار جنین در سال به خاطر کشته میشوند!! 🔹۳۰ هزار مادر، دوران را با یک ترس موهومی میگذرانند!! 🔹۲ هزار جنین در سال از عوارض غربالگری میمیرند! ✍️بیداری ملت @bidariymelat
🔰 لوح | انتقام حتمی است 🔺️ قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند. اگر چه به گفته‌ی یک عزیزی، کفش پای سلیمانی هم بر سرِ قاتل او شرف دارد و سرِ قاتل او هم برود، فدیه‌ی کفش سلیمانی هم نمیشود؛ امّا بالاخره غلطی کردند، بایستی انتقام پس بدهند؛ هم آمر، هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن باید انتقامشان را پس بدهند. ۱۳۹۹/۰۹/۲۶ 💻 @Khamenei_ir
من برای خدا اومدم.... من استخاره کردم و اومدم... https://www.instagram.com/tv/CKS7dcipV7H/?igshid=1s2opg663mqbw
در حلال خدا تا اخر باز باشد در حرام خدا بسته میشه
آغاز ثبت نام آزمون ورودی جامعه الزهرا(س) قم: www.jz.ac.ir
*۷ گروهی که بیشتر در شغل خود شکست می‌خورند*. برای رسیدن به موفقیت شغلی باید مهارت‌های نرم و هوش احساسی را در خود تقویت کنید. مهارت نرم، شخصیت و نحوه‌ی تعاملات اجتماعی فرد است. افرادی که به دنبال تغییری در خود نیستند نمی‌توان انتظار آینده روشنی را برای آن‌ها داشت. در ادامه، ۷ تیپ شخصیتی را معرفی می‌کنیم که چنین ویژگی‌ای دارند و هرگز در شغل خود موفق نخواهند شد: ۱. کارمندانی که مدام در محل کار غیبت می‌کنند افرادی که همیشه در حال غیبت هستند بیشتر وقت ارزشمند خود را تلف می‌کنند و همیشه در حال تعریف کردن یافته‌های خود در مورد دیگران هستند. همین خصوصیت باعث می‌شود از وظایف کاری خود غافل شوند و هیچ تلاشی برای پیشرفت خود انجام ندهند، پس نمی‌توان از چنین افرادی انتظار رسیدن به موفقیت را داشت. به مرور زمان، اطرافیان آن‌ها نیز به این نتیجه می‌رسند که چنین فردی لایق اعتماد نیست و ممکن است از تمام موقعیت‌های ارزشمند که می‌تواند باعث پیشرفت شغلی آن‌ها شود کنار گذاشته شوند. ۲. افرادی که همیشه مطیع دیگران هستند این افراد همیشه هر چه مدیر و دیگران می‌گویند را می‌پذیرند و به سرعت تسلیم نظر دیگران می‌شوند. این شخصیت هرگز توانایی «نه» گفتن و مخالفت با ایده‌های اشتباه را ندارد و هر کاری که به او پیشنهاد می‌شود را قبول می‌کند. شاید فکر می‌کند با داشتن این خصیصه، مهربان و مطیع به نظر می‌رسد اما تنها خود را از پیشرفت بازمی‌دارد. در محل کار نمی‌توان روی چنین افرادی حساب باز کرد و آن‌ها را وارد پروژه‌های بزرگ کرد زیرا اغلب آدم‌های بی‌اراده و بدون ایده‌ای هستند که هیچ نظری ندارند و تنها از دست‌آوردهای دیگران استفاده می‌کنند. ۳. افرادی که خیلی محافظه‌کار هستند در مقابل افراد مطیع، محافظه‌کارها قرار دارند. علت محافظه‌کاری آن‌ها این است که در جایگاه خود احساس راحتی می‌کنند و ترجیح می‌دهند موقعیت فعلی خود را حفظ کنند، حتی اگر به هیچ پیشرفتی نرسند. افراد محافظه کار اگر مدیر شوند سعی می‌کنند وقت خود را صرف نوشتن دستور کار کنند و به تیم خود بگویند چه کاری انجام دهند و از چه کاری دست بکشند. مدیران محافظه‌کار نه تنها به پیشرفتی نمی‌رسند بلکه به تیم خود هم اجازه ایده پردازی نمی‌دهند. ۴. افرادی که خود را قربانی می‌دانند چنین افرادی فکر می‌کنند هر مشکلی در محل کار به‌وجود می‌آید، تقصیر آن‌ها نیست. افراد قربانی به‌سختی مسئولیت اشتباهات خود را به عهده می‌گیرند. شاید توجهی به زمان‌بندی پروژه‌ها نداشته باشند، با همکاران به خوبی رفتار نکنند یا حتی مسئولیتی که به آن‌ها واگذار شده را کامل انجام ندهند، اما هیچ وقت اشتباه خود را به گردن نمی‌گیرند. پافشاری این افراد برای بی‌گناه بودن و قربانی دیگران بودن باعث می‌شود تا همکاران اعتماد خود را به چنین فردی از دست بدهند و او را وارد پروژه‌های مهم نکنند. ۵. افرادی که فکر می‌کنند هیچ کس به اندازه‌ی آن‌ها نمی‌فهمد فردی که خود را «عقل کل» می‌داند به حرف کسی گوش نمی‌دهد و فکر می‌کند دیگران به اندازه‌ی او نمی‌فهمند. این افراد وقتی مرتکب اشتباهی می‌شوند، هرگز تقصیر خود را به گردن نمی‌گیرند و آن را از چشم بقیه می‌بینند و فکر می‌کنند بقیه کارشان را خوب انجام نداده‌اند که چنین اتفاقی افتاده است. اما اگر کارها خوب پیش برود، خود را مسبب این موفقیت می‌دانند. افرادی با این شخصیت، در جلسات کاری با غرور و خود بزرگ‌بینی حرف می‌زنند و به همین خاطر کسی به آن‌ها اعتماد ندارد. ۶. افرادی که زود از کوره در می‌روند و بسیار عصبانی هستند افراد عصبی و تندخو هیچ کنترلی روی خشم و عصبانیت خود ندارند. این افراد مدام در محل کار با دیگران مشاجره دارند. اگر چیزی باب میل‌شان نباشد دیگران را به دردسر می‌اندازند و رفتار نامناسبی از خود نشان می‌دهند. این افراد معمولا با داد زدن، عصبانیت، فحش دادن یا حتی گریه احساسات شدید خود را نمایش می‌دهند. یک مدیر تندخو و عصبانی با بی‌توجهی به شخصیت کارمندان خود مانع پیشرفت کارها می‌شود. ۷. افرادی که با سیاست می‌خواهند کارشان را پیش ببرند همه‌ی آدم‌ها به دنبال پیشرفت در کار هستند، اما افراد سیاست‌مدار و زرنگ سعی می‌کنند به طریق دیگری به هدف‌شان برسند. این افراد، دیگران را نادیده می‌گیرند تا پله‌های ترقی را طی کنند. این افراد هر کاری که فکر کنند آن‌ها را به پیشرفت نزدیک‌تر می‌کند، انجام می‌دهند. اما همه به شخصیت این افراد پی برده‌اند و کسی به آن‌ها اعتماد نمی‌کند و همین مساله باعث می‌شود به هیچ پیشرفتی نرسند.