✍میرزا اسماعیل دولابی (ره) :
بعضی سالها میشد که مزرعهی اصلی ما آفت میخورد و تمام محـصولمان از بین میرفت. یک قطعه زمین کوچک هم جای دیگـری کاشـته بـودیم، بـه اصـطلاح کنارهکاری، و اصلاًَ آن را به حساب نمیآوردیـم؛ اما همـهی خـرج سـالمان را همـان کنارهکاری تأمین میکرد و جبران همهی خسارت مزرعهی اصلی را هم مینمود.
خوب است مؤمن در کنار عبادات و اعمال واجبش یک عمـل مـستحب، هـر چنـد هـم کـه کوچک باشد، به طور خصوصی برای خودش كنار بگـذارد، مثـل دسـتگیـری از یـک خانوادهی فقیر یا سرپرستی یتیم و چه بسا فردای قیامت همین کنارهکاری باعث نجات انسان شود.
📚مصباحالهدی، ص ۲۳۲
فرض کنید دختر یک خانواده ی ثروتمند هستید در تبریز.
با یک طلبه ساده ازدواج میکنید و بخاطر ادامه تحصیل همین طلبه ی ساده راهی. نجف میشوید.
گرما و غربت شهر نجف را در نظر بگیرید، خدا به شما فرزندی میدهد. بعد این فرزند می میرد!
بعد دوباره فرزند میدهد، دوباره در همان بچگی می میرد!
دوباره فرزند میدهد دوباره…!!
این درحالی ست که فقر گریبان تان را گرفته.
در حدی که یکی یکی، اسباب خانه را میفروشید.
حتی رختخواب!….
......
همسر علامه طباطبایی همیشه مرا به فکر میبرد.
علامه درباره ایشان گفته بودند: ” من نوشتن المیزان را مدیون ایشانم” !!
یا :“اگر صبر حیرت انگیز همسرم نبود من نمیتوانستم ادامه ی تحصیل بدم”
صبر حیرت انگیز.. .
نوشتن المیزان…
علامه نه تعارف داشته و نه اغراق میکند.
علامه در جایی فرموده بودند: “ایشان وقتی در قم رو به حضرت معصومه سلام میدادند من جواب خانوم را میشنیدم! و همچین هنگامی که زیارت عاشورا میخواندند من جواب سلام امام حسین(ع) را میشنیدم!”
......
همیشه به جایگاه او حسرت میخورم!
با خودم فکر میکنم وقتی که داشته خانه را جارو میزده، یا وقتی برای علامه چایی میریخته، میدانسته در آسمان ها انقدر معروف است؟
میدانسته در پرورش یک مرد بزرگ انقدر موثر است؟
کاش کتابی از زندگی نامه اش چاپ شده بود.
کاش برای ما کلاس آموزشی میگذاشت.
کلاس اخلاق. اخلاص.
کلاس مدیریت زندگی در شرایط بحرانی.
کلاس چگونه از همسر خود علامه طباطبایی بسازیم؟
کلاس چگونه بدون قلم بدست گرفتن تفسیر المیزان بنویسیم؟
کلاس چگونه مهم باشیم اما مشهور نه؟
کلاس چگونه توانستم در اهداف والای همسرم او را در بدترین شرایط یاری دهم؟
کلاس…
همه ی این ها چند واحد میشود؟
چقدر واحد پاس نکرده دارم....
✅ بانویی که علامه را بالا کشاند!
امروز که سالگرد رحلت مرحوم استاد علامه طباطبايي است، بهانه خجسته ای است تا یاد کنیم از بانو « قمر السادات مهدوی»؛
کسی که علامه درباره اش می گفت: «این زن بود که مرا به این جا رسانید».
#یادداشت
👿 مازوخیسم جمعی ما ایرانیان
✅ تجربهی عجیبی در سخنرانیها در جاهای مختلف پیدا کردهام و آن میل شدید جامعه به طرح نکات منفی و ناامیدکننده در مورد اقتصاد ایران است. هرچقدر از مشکلات و وخیم بودن شرایط صحبت کنی، مورد استقبال بیشتری قرار میگیری. هرچقدر بذر ناامیدی بیشتری نسبت به آینده پراکنده کنی، عالمتر قلمداد میشوی. اگر نقاط مثبت را هم بگویی یا چشماندازهای پیشرفت را هم بیان کنی، چنان با دیده تردید در تو مینگرند که گویی از حکومت پول گرفتهای تا به مردم اطلاعات نادرست بدهی. شگفت است که ما از آزار خود لذت میبریم.
✅بله باید مشکلات را گفت ولی پیشرفتها را هم باید دید. آدمی احساس میکند که ملت تلافی رفتار حکومت در دهههای گذشته را می خواهد درآورد. در گذشته حکومت تنها پیشرفتها را گزارش میکرد و مشکلات را انکار مینمود. اکنون جامعه از آن سوی بام افتاده و فقط بر تاریکیها چشم دوخته است.
✅واقعیت این است که در کنار تاریکی، روشنیها هم هست و باید این روشناییها را هم دید. خدا نگذرد از کسانی که ما را به جایی رساندند که خوبیهای ایران را کمانگاری و خوبیهای غرب را بیشانگاری (overestimate) میکنیم و به عکس بدیهای خودمان را بیشانگاری و بدیهای غرب را کمانگاری میکنیم.
آنچه در بالا خواندیم، نوشتهی دکتر علی سرزعیم مشاور مرکز بررسیهای استراتژیک بود.
✅نمیخواهم من هم دوباره از ایران و ایرانی انتقاد کنم. بس است! فقط این نکته را بگویم که آنقدر جو ناامیدی سنگین است که در جمعهای مختلف حتا نمیشود از نشانههای قطعی پیشرفت نیز سخن گفت. به محض شنیدن یک بهبود رتبه یا افزایش یک شاخص شروع میکنند به زیر سوال بردن آمار و حتا شاخصهای بینالمللی. انگار یک ولع خاصی دارند که شما از ناامیدی، فلاکت و بدبختی بگویید. وقتی صحبت از مشکلات می کنید همه به دیده تحسین در شما می نگرند و شما احساس روشنفکری میکنید، ولی وقتی در مورد پیشرفتها میگویید همه به شما به دیده جیرهخوار حکومت نگاه میکنند!
✅امیل سیوران فیلسوف اهل رومانی جمله ای گفته است که سخت باید به آن اندیشید: ناامیدی جمعی مهمترین عامل انهدام ملتها است. ملتی كه دچار آن شود، نخواهد توانست دوباره روی پای خود بایستد.
✅در کنار همهی کاستیها و مشکلات، وضعیت کشور با بیست سال پیش قابل مقایسه نیست. من تصمیم گرفتهام بجای آن که یک روشنفکر منفینگرِ محبوب باشم، یک تحلیلگر مثبتاندیش و واقعیتگرا باشم. شما را نیز به مثبت اندیشی و مبارزه با مازوخسیم جمعی دعوت می کنم.
✍ دکتر مجتبی لشکر بلوکی / استاد دانشکدهی اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتی شریف (ویرایش شده)
@ThinkTogether🌱
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با 6000 هزار نفری که دنیا را کنترل می کنن اشنا بشویم
18.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هشدار مهم :
خطرناک ترین پدیده ای که میتونه اتفاق بیفته در پساکرونا این است که.....
بزرگترین مزاحم طرح آندلس سازی...
👌👌👌