بیشتر آدمها در نوعی
بیخبری همیشگی زندگی میکنند .
آنها همیشه امیدوارند که
چیزی اتفاق بیفتد
و زندگیشان را دگرگون کند .
حادثه ای، برخوردهای اتفاقی،
بلیط برنده بخت آزمایی،
تغییر سیاست و حکومت .
آنها هرگز نمیدانند که همه چیز
از خودشان آغاز میشود ...
_ مارک فیشر ؛
⌟ آمال | AMAL ⌞
نه، سوگند به خدايى كه با قدرت او شب تاريك را به سر برديم كه روز سپيدى در پى داشت، چنين و چنان نبود.
خدايا به تو پناه مى برم كه
ظاهر من در برابر ديده ها نيكو،
و درونم در آنچه كه از تو پنهان مى دارم،
زشت باشد؛
و بخواهم با اعمال و رفتارى كه
تو از آن آگاهى، توجّه مردم را
به خود جلب نمايم،
و چهره ظاهرم را زيبا نشان داده
با اعمال نادرستى كه درونم را زشت كرده
به سوى تو آيم، تا به بندگانت نزديك،
و از خشنودى تو دور گردم.
_ حکمت ۲۷٦ ؛
هیچوقت نباید به دنبال خوشبختی کامل بود.
غیر ممکن است بتوان کسی را در این دنیا
پیدا کرد که صد در صد خوشبخت باشد.
باید به زیباییهای کوچک زندگی بسنده کرده
و آنها را در کنار هم چید، درست مثل یک جاده.
در آن صورت است که وقتی برگردی و
پشت سرت را نگاه کنی،
میبینی چه مسیر طولانیای را
به سمت خوشبختی طی کردهای.
_ انیس لودیگ ؛
⌟ آمال | AMAL ⌞
خدايا به تو پناه مى برم كه ظاهر من در برابر ديده ها نيكو، و درونم در آنچه كه از تو پنهان مى دارم، زش
طمع به هلاكت مى كشاند و نجات نمى دهد،
و به آنچه ضمانت كند، وفادار نيست،
و بسا نوشنده آبى كه پيش از سيراب شدن
گلو گيرش شد.
و ارزش آنچه كه بر سر آن رقابت مى كنند،
هر چه بيشتر باشد،
مصيبت از دست دادنش
اندوه بارتر خواهد بود،
و آرزوها چشم بصيرت را كور مى كند،
و آنچه روزى هر كسى است
بى جستجو خواهد رسيد .
_ حکمت ۲۷٥ ؛
خانواده بلقیس با ازدواجش با نزار قبانی
به شدت مخالف بودن ،
ولی با وساطت دیگران رسیدن به هم .
نزار میگه :
چندبار ازش پرسیدم
چرا با وجود مخالفت قبیلهت
با من ازدواج کردی و
دردسراشو به جون خریدی ؟
میگه بلقیس هربار ،
من رو مثل یه طفل در آغوش میکشید
و میگفت :
أنت قبیلتی
قبیلهی من تویی .