eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃اون ک چشیده طعم این عشقو، غیر تو هیچکس و نمیشناسه هک میشه روی سنگ قبرم ، این سینه زن العباسه 🍃ریش‌های خیلی بلند، قیافه تکیده، پیشانی بلند، همه و همه قطعا تو را یاد یک نمی‌اندازد؟🤔 🍃نامش بود. از وقتی کنجکاو ماجرایش شدم که تصویر مزارش را دیدم و یک بیت معروف نوحه‌های حاج محمود که مو بر تن آدم راست میکنه، فضولی ام گل کرد که ربط این به رایه العباس چیه؟ 🍃مثل همیشه راهکار علامه گوگل. سرچ که کردم علامت سوال‌هایم بیشتر شد. دیدم اُوهَع ، همه ما ها و که توی ذهنمون داریم خود همین آقاست، یاد حرف افتادم وقتی مستند ملازمان حرم را دیدم که با مادرش صحبت کرده بود، حججی گفت قبلنا یه جاده بود که میشد ازش گذشت اما حالا شده یه تنگ که حتی مختصات روی نقشه‌اش هم نیست. 🍃امیر سیاوشی ته آرزوی مبارزاتی ما هیاتی‌ هاست ؛ بی خیال دنیا و پر خیال و دغدغه امام حسین. 🍃همه‌ی ما دست و پا می‌زنیم برا پابوس آقامون.اما ؛ امیر سال آخر به رفیقاش گفت که شماها برید من دیرتر میام . نیومد.رفت شام، پیش کسی که همه ما 80 کیلومتر به یاد اون قدم ور می‌داریم و آخر قبولی بدست اونه. 🍃رفت پیش عمه که بقول حاج محمود هیاتشون بی قرار بود و غصه و غم‌هاش بی‌شمار. 🍃ما اول مسیر و اون آخر مسیر بی‌صدا و بی‌ریا رسید به اون معبر لعنتی ؛که من یکی خیلی وقته مختصات مکان الآنم را هم گم کردم ،چه برسه به معبر شهادت. 🍃سیاوش وسط آتش اینبار زنده بیرون نیومد؛ بلکه رها بیرون اومد بدون دسیسه تعصب 🍃امیر جان ما مانده‌ایم راه که سرخ است از لخته خون شهیدان، ما مانده‌ایم و پاشی ناامیدی لیبرال‌های سگ سفت غرب زده، ما مانده‌ایم و نادانی اهل منزل که ناامیدند، ما مانده‌ایم باسنگینی های پر از سرب و ، پاهای کِرِخت و بدون احساس، ما و آنهایی که ها در بدن های لاغر‌شان قایم باشک بازی می‌کنند و... اما ته همه ما مانده‌ایم و و آه و پوزخند مدیران ✍🏻نویسنده: 🌹به مناسبت سالروز تولد 📆تاریخ تولد : ۱۵ خرداد ۱۳۶۷ 📆تاریخ شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴ 🕊️محل شهادت : خانطومان سوریه 🌹مزار شهید: تهران.امامزاده علی اکبر چیذر
🍃در هیاهوی دهه سی، اردیبهشتی که بیستم آن را به نام مهدی(عج) آذین بسته بودند تو پا به این دنیا نهادی و شدی پرویز خیامیان. سربازی که بلندای آسمان جایگاهش بود. شوق را در دل داشتی و فکر خدمت را در سر. پس پرواز کردی بر فراز آسمان های تا سپهری امن برای هم‌میهنانت بسازی. 🍃آرمانهایت را گره زدی به نهال و با هم رشد کردید تو شدی یکی از همافرانی که با پیر خمین بیعت کرد و با خون خویش پای را امضا زدی. جنگ محکی شد برای آنان که ادعا داشتند تو نیز در صف مدعیان بودی با این تفاوت که جامه عمل پوشاندی به ادعاهایت. 🍃خود را با پرواز محک زدی! خبر سربلندی ات در آزمون رستگاری در آخرین روزهای بهار شصت تیتر روزنامه ها شد: یك فروند هواپيماي توربو ـ كوماند ارتش جمهوري اسلامي ايران كه از اروميه عازم بود در نزديكي زنجان در اثر برخورد با كوه در ساعت پنج بعد از ظهر سقوط مي‌كند. 🍃 در اين حادثه 7 تن سرنشينان و آن به شهادت مي‌رسند. اسامي آنها به‌شرح زير است. همافر دوم پرويز خياميان، همافر دوم اكبر معبوديان، ستوانيار خلبان سيدمهدي علوي و... 🍃آن روز آسمان برای تو و‌ هم‌ رزمانت آغوشش را باز کرد تا برا همیشه در او جاودانه شوید. ✨✨ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٣٣۱ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ خرداد ۱٣۶۰ 📅تاریخ انتشار : ٢۱ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : زنجان 🥀مزار شهید : اصفهان
🍃آنها "عند ربهم یرزقون" می‌شوند چون فقط برای خداست که سر تسلیم فرود می‌آورند و جز به درگاه او خاضع نمی‌شوند. 🍃مانند احمد و احمدها... که تمام زندگیشان به و می‌گذرد. حتی به مبارزات هم به چشم تکلیف نگاه می‌کنند. در دریایِ خروشانِ گم می‌شوند و با تمام توان به سمتِ ساحل پیروزی شنا می‌کنند. 🍃احمد، پسری از خانواده ای مذهبی و تربیت شده در دامانِ مادری سیده. شجاع اما بسیار و صبور حتی الگویی بود برای دیگر فرماندهان🙂 🍃نماز هایش دیدنی بود! سراسر عشق و و خضوع در برابرِ پروردگار. گویی احمد در نماز به عشق بازی با معبود می‌رفت. "عزیزان نكردن بسیار آسان تر از كردن است. تسلیم نفس خویش نشوید كه نفس بسیار ستمگر است. "* 🍃همه آنهایی که مهمانِ سفره حق شدند، و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند، خود را از بند نفسِشان رها ساختند. این عاملِ دست و پا گیر که انسان را در سیاه چالِ دنیا زندانی می‌کند و از زرق و برق دنیا، زنجیری می‌سازد برای ماندن. 🍃ای ؛ ای آنكه بر كرانه ازلی و ابدی وجود بر نشسته ای، دستی بر آر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون كش. شهيد سيد مرتضی آوينی♥️ *فرازی از وصیت نامه شهید ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۵تیر ۱٣۴٢ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ خرداد ۱٣۶۴ 📅تاریخ انتشار : ٢۱ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : جاده خندق 🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان
🍃مینویسم از آن روزها که نهال در دلت به تلاطم افتاد، تا روزی که توانمند و پربار شد و بر سرمان سایه انداخت، سایه ای از جنس . 🍃عشق را در پیچش حروف مبارزه ای معنا کردی که سکون و امن را برایمان به ارمغان می‌آورد‌. به کوچه پس کوچه های رنگ بخشیدی و در انتها، گلگونی خونت زینت بخش پله های صعود شد🌹 🍃ریسمان های تنیده در هم را شکافتی و رهبر اقامه ها شدی، که قدمی برای تجلی برداری. 🍃کلمات، قاصرند از پیوستن و جمله شدن در وصفت. سزای بیقراری هایت در انقلاب قلوب مردم، مزد بود که از جرعه آسمان نوشیدی و با افلاک همراه شدی. ، فاتح قله های قیام❣ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۸ خرداد ۱۳۰۷ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ آذر ۱۳۵۸.تهران 📅تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : حرم حضرت معصومه
🍃در روزهایی که سایه حکومت ظالم بر تن رنجور مردم سنگینی می کرد آنان که جوهر غیرت در رگ هایشان جاری بود و زیر بار ظلم نمی رفتند مردانه ایستادند. فرقی نمی کرد جوان باشند یا پیر همه برای رسیدن به حکومت اسلامی که در آن حق کسی ضایع نشود تلاش می کردند. 🍃 اسدالله پروا، سن و سالش به مبارزه نمی خورد. باید پای درس و مشق و کتاب و دفترش می نشست اما با ایمان محکم و اراده ای قوی در تظاهراتی که علیه رژیم شاه برگزار می شد شرکت کرد. میخواست انتقام مردمی که به جرم بی گناهی در خون خود غلطیدند را بگیرد اما فرصت نشد و با غلطیدن در خون خود شهید شد. 🍃اسدالله های بسیاری با سن کم اما روح بزرگ فدای شدند. حال نمیدانم دغدغه های نوجوانان همسن اسدالله چیست اما کاش کسی برایشان از تلاش ها و خون های ریخته شده بگویند تا یاد بگیرند حقی را ضایع نکنند. 🍃اینجا غریب اند و غریب تر، خون ریخته شده ای است که در این حوالی به فراموشی سپرده شده است. کاش یک تظاهرات برگزار می شد و کسی با ندای وجدان می گفت پا روی خون شهدا نگذارید. این موسفید شد از دست ظلم های از آشنا دیده. این انقلاب حرمت دارد... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ آذر ۱٣٢٨ 📅تاریخ شهادت : ٢ تیر ۱٣۴٢ 📅تاریخ انتشار : ۱ تیر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : شیراز 🥀مزار شهید : شیراز
🍃دومین روز شهریور پلک زدو اکبر متولد شد. از آنجا که ستون خانواده ابراهیم زاده ایمان بود، او نیز با نبض ایمان در رگهای روحش بزرگ شد و قد کشید. از مبارزه با مخالفان تا جنگ با رژیم بعثی عراق در کارنامه وجودش می درخشد. 🍃شاید بهترین نشانه برای مخلصانه اکبر، وجود دو فرزندش بود. در آخرین خداحافظی او فرزند اولش دو ساله بوده و دیگری هنوز پا به دنیا نگذاشته بودکه پای پدرش از دنیا بریده شد. اکبر ۲۳ سال بعد از تولدش، با فاصله دو روز دعوت حق را لبیک گفت و شهید شد. در وصف او نوشتن سخت است اما مناجاتش با زیباست و خط به خطش درس عاشقی است... 🍃مناجات شهید اکبر ابراهیم زاده: خداوندا چنانچه تو محرومم کنی پس این کیست که روزیم دهد؟ و تو از یاریم دست کشی پس کیست که یاریم دهد؟ پس خداوندا به تو پناه می برم از غضبت، معبودا، الها، اگر من لایق رحمتت نیستم پس تو لایقی جود و کرم کنی بر من، خداوندا اگر علم مرا به تو نزدیک نکرد پس من با اعتراف به گناه و تقصیر بسوی تو تقرب می جویم، خداوندا اگر ما را به آتشت بسوزانی بر ما ستم نکرده ای ولی چه کنیم ما بندگان عاصیت نیاز به لطف و کرم تو داریم پس ای خدای کریم امید ما را به نا امیدی مبدل مکن و ما گدایان بی چیز را از درکرمت مران و با تفضلت بر ما منت گذار و در دنیا و آخرت ما را سعادتمند گردان، آمین یا رب العالمین🤲 🍃خداوندا بارالها بحق خون پاک حسین(ع) بحق مناجات حسین(ع) در روز عرفه، بحق عزیزان که مظلومانه در راه دفاع از انقلاب در غربت جان دادند، از لحظه لحظه عمرما بکاه و بر عمر عزیزمان بیفزا که اسلام در این قرن در او ظاهر شده و او را در ذوئب شده پس ای ح.ز.ب ا.ل.ل.ه در امامت ذوب شده که او مجمه اسلام است. 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢ تیر ۱٣۴٣ 📅تاریخ شهادت : ۴ تیر ۱٣۶۶ 📅تاریخ انتشار : ۴ تیر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : ماووت عراق 🥀مزار شهید : گلزار شهدای کلاچای
‍ ♡به نام عشق ... . 🍃هیاهوی بر روی کاغذ. قلم آنقدر بیتابی میکند که جوهرش ، زندگانیم را سیاه میکند اما ، چه هایی که سبکبالانه مشق کردند ...⁩⁦❤️⁩ . 🍃 ، همان پرستوی سبکبال بود . انتهای عطش رود ، لابلای ، همانجایی که جاودانان در آن جای داشتند .⁦🌹 . 🍃کسی که به میچید ، سنگ را روی سنگ ، را روی مهره ، آخر همیشه میگفت :« مبادا که مهره های را به دست سپاریم...»🥺 . 🍃همانکه پرده را از پس کنار زد و سرود سر داد . . 🍃اواخر عاشقی ات در ، همه میگفتند : نور بالا میزنی. زمزمه آسمان را بر لب داشتی و در بینهایت چشمانت بیقراری میکرد .🕊 . 🍃تویی که نبض بودی ، تویی که کلامت ، شوق و ذوق و وفای به بود. تویی که آوای آشنای بودی و تویی که عشق را به گره زدی ... تویی که تبسمت به پیوست و مایی که هنوز گریان و خاکیم ... .😓 . ✍نویسنده : . به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۲ آبان ۱۳۰۷ . 📅تاریخ شهادت : ۷ تیر ۱۳۶۰ . 📅تاریخ انتشار : ۷ تیر ۱۴۰۰ . 🥀مزار شهید : بهشت زهرای تهران .
✨به نام خدا 🍃دفاع سر مشق دفتر شد و نظر کرده عشق. عشقی تا مرز بی نهایت همراه با پیمانی به رنگ گل سرخ و مردانی با عقاید مقدس. 🍃مسلمانانی که رهرو اهل بیتشان هستند، هدایت یافته کتاب آسمانی خداوند که با توسل به این دو هیچگاه گمراه نمیشوند و تا پای جان از اعتقاد خویش دفاع میکنند. 🍃همچو مدافعان حرم که غیور مردانه جنگیدند و نگذاشتند خشتی از حریم آل الله کم شود. تا به همه جهانیان ثابت شود ما از اعتقاداتمان با جانمان و عملمان دفاع میکنیم. 🍃پیرو خط امامیم، شیعیانی از نسل علی(ع) و ملتی طلب شهید محمد رضا شیبانی مجد رمز شهادت را اینچنین بیان کرد: «اول: کاری کنید خدا از شما راضی باشد دوم: ترک نشود سوم: به نامحرم نگاه نکنید چهارم: به با مهربانی رفتارکنید» 🍃شهادت را به هرکس نمی دهند باید مبارز باشی، اول از سد نفس خویش عبور کنی تا بتوانی سنگر دشمن را نابود کنی. 🍃عزت و افتخار و شرافتتان را با هیچ چیز معامله نکنید. به هیچ عنوان طلبکار و نباشید. پشتیبان باشید و گوش به فرمان. احترام به ترک محرمات و انجام واجبات، مطالعه و عمل به سیره اهل بیت علیهم السلام در برخورد با مردم. 🍃همیشه خود را بدهکار انقلاب بدانید و فرزندان خود را برای سربازی آقا تربیت و آماده کنید، عزت و افتخار و شرافت خود را با هیچ چیز معامله نکنید و سعی کنید با یکتا معامله کنید زیرا او هم خریدار و فروشنده سخاوتمندی است.* *فرازی از وصیت شهید ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٧ تیر ۱٣۶۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ فروردین ۱٣٩۶ 📅تاریخ انتشار : ۱۶ تیر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای امام زاده هارون
‍ ♡شهید عباس دوران... 🍃می توان گفت عباسِ دوران خودش بوده است. زیرا پیرو حرف برای دفاع از کشور و ایستادن در مقابل ، جانش را هم فدا کرده است. 🍃عاشق همسر و فرزندش بوده است اما در لا به لای هایش که برای همسرش مکتوب کرده است، جمله ای زیبا خودنمایی می کند."جنگ جنگ است و زن و بچه هم سرش نمی شود." 🍃او، قهرمانی است که در طول دو سال جنگ بیش از ۱۲۰ پرواز موفق داشته است. 🍃در آخرین پروازش که هدف بمباران پایگاه هوایی الدوره بوده است. پس از انجام عملیات برای نقض ادعای دشمن مبنی بر امن بودن منطقه و برگزاری ، به سوی هتل محل برگزاری کنفرانس حرکت کرده و با اصابت به هتل، مانع از برگزاری اجلاس می شود و شهد نصیبش می گردد. 🍃این روزها، به شهید دوران هایی نیاز دارد تا دفاع کنند از خاک میهن و در مقابل دشمن قد علم کنند. 🍃نیاز دارد به جنسی از این شهید که خود را بداند در مقابل هزینه ای که برای تحصیلش از خرج شده است. 🍃این روزها نیاز داریم به قهرمانانی چون او که تمام زندگیشان را فدای حرف های امام و کنند. 🍃حال از او نامی جاویدان مانده است و همسرش که دلتنگی هایش را می کند و پسرش که از پدر چیزی به یاد ندارد جز که بعد از ۲۰ سال انتظار برگشت و تشیبع شد. حال او برای جبران تمام سال هایی که از نعمت محروم بوده، نام فرزندش را نهاده است. ☆باشد که راهشان باشیم☆ ✍نویسنده : 🍂به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد :۲۰ مهر ۱۳۲۹.شیراز 📅تاریخ شهادت : ۳۰ تیر ۱۳۶۱.بغداد 📅تاریخ انتشار : ۲۹ تیر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : شیراز 
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃رسیده بود به سن خدمت و باید میرفت سربازی. بحبوحه قیام بود او دلش نمی خواست که برود زیر پرچم شاهنشاهی و با شاه خائن خدمت کند، به هر ضرب و‌ زوری که بود فرستادنش سربازی اما چون از همان آغاز دل چرکین بود چندماهی بیشتر دوام نیاورد و از پادگان فرار کرد تا اینکه بالاخره پیروز شد و به هرنحوی بود گواهی پایان خدمتش را گرفت. 🍃همه فکر میکردند که حالا خلاص شده است و حالا میرود دنبال کار و کاسبی اش اما از همان روزهای آغاز جنگ رفت و عضو گردان کمیل شد. همین بس بود تا تعجب خیلی ها را برانگیزد اما آنها خبر نداشتند که او دلداده امام بود و راه امام😌 🍃حسینِ عامیِ ظاهرا کم سواد در جریان انقلاب و خصوصا جنگ تحمیلی و در اثر تلاش، کوشش و که در راه امام و انقلاب با جان و دل انجام داد به چنان مقامی رسید که روز قبل از شهادتش، خبر خود و دو تا از دوستانش را به همه داد و البته همه به او خندیدند اما وقتی روز بعد یعنی هفدهم مهر ۶۶ خبر شهادت حسین مهربان، و رسید همه فهمیدند که شهید حسین مهربان عجب گوهری بود که قدرش را ندانستند🌺 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ مرداد ۱۳۳۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۹ مهر ۱۳۶۶ 📅تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای نی ریز 🕊محل شهادت : شلمچه
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃اون روز وقتی توی فرودگاه جلوی رویم افتاد و غش کرد با خودم گفتم این فقط خدا بوده است که را حفظ کرده است والا انقلابی که فرمانده لشکرش اینطور و اینقدر ضعیف و ناکارآمد باشد هشت سال که هیچ، هشت روز هم نباید جلوی ارتش با آن همه تجهیزات و پشتیبانی تمامی ابرقدرتها دوام می آورد... 🍃با اکراه جلو رفتم و همانطور که چشمم به درجه های سرداری اش بود زیر بغل هایش را با کمک یکی از همراهانش گرفتم و بردیم بیرون فرودگاه و گذاشتیم داخل آمبولانس. 🍃توی راه که داشتیم با همان همراه بر می گشتیم داخل فرودگاه، نتوانستم خودم را کنترل کنم و گفتم: اینا با این توان و ضعف در کار چطور میشوند؟ 🍃 یک باره انگار که به پدر آن بنده خدا توهین کرده باشم، براق شد برایم که: چی می گی؟ تو اصلا ایشان را میشناسی؟ می دانی از همان لحظات اولیه تا امروز که روز دهم است شاید روی هم ده ساعت هم نخوابیده باشد؟ میدانی توی همین ده روز برای اینکه هزینه اضافی نداشته باشد برای سیستم به اندازه جیره غذایی یک روز آدم معمولی غذا نخورده؟ میدانی چند برابر من و تو کار کرده؟ 🍃چشم هایم گرد شد، ده روز و ده ساعت خواب؟! ده روز و جیره یک روز یک نفر؟! گفتم: خب چرا؟ پاسخ داد: این چرا برای من و تو است، برای او چرا ندارد، میخواهد پرفایده و کم هزینه باشد! موشک هم که میخواهد بزند به منافقین اول هزینه اش را میپرسد ببیند می ارزد یا نه. 🍃یک بار بعد از مدتها کار روی و مقرهاشان، رفته بود توی خاک ، از آنجا با تماس گرفته بود که مقر منافقین را با موشک بزنند. از سردار مقدم پرسیده بود قیمت موشکها چقدر میشود، قیمت را که گفته بودند دستور داده بود شلیک نشود، گفته بود این کار ارزش چنین هزینه ای را ندارد. فکر کردی بیخود و بی جهت است که میشود سردار احمد کاظمی؟!😌 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲ مرداد ۱۳۳۸ 📅تاریخ شهادت : ۱۹ دی ۱۳۸۴ 📅تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان
🍃در سپیده دمی که نوای دلنشین اذان، بشارت صبحی مستانه را می داد، محمد حسین در گلستانی که پیرو خط حسینی بود شکفته شد. نهالی که سالیانی بعد سروی طناز و سرافراز شد. 🍃نامش را محمد حسين گذاشتند به اين اميد كه بتواند ياور حسين، سرور و سالارشهيدان باشد. و چه نیک که به راستی با افعال حسن انگیزش یاوری برای زمانش شد. 🍃قلب سلیمِ محمد حسین با شنیدن ندای که : "اي شبانيان كه قرن هاست در زنجير ستم شاهان اسيريد به پا خيزيد و طومار حكومت جلادان را به هم بپيچيد "لرزید. لحظه ای درنگ نکرد و آگاهانه علیه طاغوت برخواست و به خیل عظیم انقلابیون قبل از انقلاب پیوست. 🍃قهرمان قصه ی ما هیچ گاه سنگر انقلاب را خالی نگذاشت. و همواره در پاسداری از انقلاب اسلامی کمک میکرد. 🍃پس از چند سال شروع و سالها تلاش و مجاهدت، سر انجام این گل شکفته شده ی انقلابی،در یکی از روزهای دفاع از این آب و خاک، در پاسگاه زید لبیک گویان به دیار محبوب پرواز کرد. 🍃 آری فرجام حسینی زیستن حسینی رفتن است، بوی بهشت را میتوان حتی از پروازشان شنید... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢ مرداد ۱٣۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱٣۶٣ 📅تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : پاسگاه زید عراق 🥀مزار شهید : زیارتگاه اسلام آباد سرفاریاب