✨گزیدهای از وصیت نامه شهید رحیم عزیزخانی:
🍃مادر آنچنان باش که فردای قیامت افتخار همنشینی با حضرت زهرا(س) را داشته باشی.
🍃شهید رحیم عزیز خانی بیستم فروردین ۱۳۴۸ در روستای ارکین از توابع شهرستان ابهر و در یک خانواده کشاورز مذهبی و ساده زیست متولد شد و دوران ابتدایی را در روستا به پایان رساند و دوران راهنمایی را بخاطر نبود مدرسه در روستا به ابهر رفت و درس را شروع کرد.
🍃هنوز مدرسه را تمام نکرده بود که جنگ شروع شد و او به همراه دوستش مهدی محمدی که دامادشان نیز محسوب میشد ترک تحصیل کردند و دفترچه آماده به خدمت گرفتند و راهی #جبهه شدند.
🍃عشق و علاقه به جبهه و شهادت هر روز بیشتر از پیش او را تشنه خود میکرد. هر چه او را از رفتن منصرف میکردند نتیجه نمیداد و در نهایت با شوقی بسیار پس از دلاوری های زیاد در ششم تیر ماه سال ۶۷ در منطقه عملیاتی مهران به شهادت رسید. و دامادشان مهدی محمدی هم به #اسارت دشمن بعثی درآمد و بعد از ۲۷ ماه به آغوش خانواده بازگشت.
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_رحیم_عزیزخانی
📅تاریخ تولد : ٧ خرداد ۱٣۵۰
📅تاریخ شهادت : ۶ تیر ۱٣۶٧
📅تاریخ انتشار :۵ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : منطقه مهران
🥀مزار شهید : زنجان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
✨به نام خداوند آسمانها و عرش عظیم
🍃اواخر تابستان سال ۴۲ بود که لالهای دیگر در تهران و در دامان پر مهر پدر و مادری با ایمان رویید. تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داد و پس از آن راهی مکتبخانه عشق شد. دروس ابتدایی این مدرسه را از اوایل انقلاب و با تدریس #امام_خمینی(ره) گذراند.
🍃وقتی که تلاشهای این مدرسه بزرگ به ثمر نشست و به پیروزی رسیدند، نویسندگی را آغاز کرد. حال خوبی داشت، آنگاه که مداد را برای نوشتن داستانهایش به رقص در می آورد. و خوش آن شخصیتهایی که حسن خالقشان بود.
🍃بانگ جنگ که در کشور طنین انداز شد، قلم را بر زمین گذاشت و رفت تا تحصیلاتش در #مدرسه_عشق را به پایان برساند. اگر کشور از بین میرفت، دیگر کودکانی از جنس انقلاب و #شهدا نبودند که تصویر نوشتههایش در قاب چشمانشان جای گیرد؛ پس ماندن و نوشتن چه سود داشت؟!
🍃در جبهه بود که تصمیم گرفت در دانشگاه علم و عشق باهم تحصیل کند. ابتدا #فلسفه و بعد جغرافیا را انتخاب کرد. هشتم دیماه سال ۶۱، لباس سبز سپاه را به عنوان لباس خادمی برگزید.
🍃برای رسیدن به کبریا، باید نه کبر داشت، نه ریا...و او مصداق بارز این جمله بود. از کارهایش در #جبهه و جنگ چیزی نمیگفت و هیچکس هم نمیدانست که سمَت فرماندهی اطلاعات عملیات را به دوش دارد. یقیین داشت آنکس که باید ببیند، میبیند؛ پس چرا داد و فریاد؟؟
🍃و اما...مهر قبولی در هفتم تیرماه سال ۶۷ زینت ده کارنامهاش شد. در منطقه شاخ شمیران خمپارهای به تانکش اصابت کرد و پیکر پاک آن لاله شجاع را در آتش خود سوزاند. به پدر وعده داده بود دو انگشت پایش که مادرزادی به هم چسبیده بودند روزی به کار خواهند آمد و بعد از شهادتش به وعدهاش جامه عمل پوشاند و پدر از همین طریق جگر گوشه خودرا شناسایی کرد.
🍃فرخنده باد سالروز شهادتت که به راستی این، زیباترین پاداش برای عاشقان است✨
✍نویسنده: #محدثه_کربلایی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حسن_جعفربگلو
📅تاریخ تولد : ۱٣۴٢
📅تاریخ شهادت : ٧ تیر ۱٣۶٧
📅تاریخ انتشار : ۷ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : منطقه شمیران
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃ای شهید...
در خاکریز های #جبهه، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی، ناله سردادی و #عاشق شدی. هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. برایمان #کمیل بخوان. مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های مسجد😔
🍃با سوز دلت #ظلمت_نفسی بخوان، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. نادما منکسرا را برایمان #گریه کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم.
🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت. روضه #حضرت_زهرا بخوان. برایمان از #در_سوخته بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. بگو چه گذشت بین در و دیوار، شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو. شاید در #توبه به رویمان باز شد😭
🍃از وصیت مادر به دختر و #پیراهن_کهنه بگو، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی #گودال. اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های #علی تاب بیاریم..
🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر، یکی با دست های قلم شده، یکی #اربا_اربا و یکی با پهلوی شکسته و #بازوی_کبود همچون خودت😞
🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به #مادر اقتدا کردی.
🍃این #عشق پایان ندارد....
سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده، نشانه ای است برای هر #زائر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد. راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو #خوشبخت می شوند. شاید هم اولین قدم برای #عاقبت_بخیری، خوشبختی است. سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن❤️
♡تولدت مبارک فرمانده♡
🌺به مناسب سالروز #تولد #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
✍️نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه
📅تاریخ انتشار : ۲۲ تیر ۱۴۰۰
🥀مزار : اصفهان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃در تار و پودِ زندگی همه آنها، انقطاع دیده میشود. همه آنهایی که عاقبتشان وصال شد، قبل از همه چیز از حب دنیا منقطع شدند!
مثلا شهید ناصر بهداشت، در #وصیت_نامه اش مینویسد: "پروردگارا! با قلبى خالى از علايق #دنيا به سويت آمده ام. مى خواهم همچون عاشقانت به لقايت بپيوندم. "
🍃از حب دنیا دست کشید، به روی آسایش و راحتی چشم بست و در دریایِ عاشقان غرق شد تا بتواند خود را لقاءالله برساند. از اولین هایی بود که عضو سپاه شد و مسئولیتِ گروه گشت عملیاتی را بر عهده گرفت.
🍃پایش که به #جبهه باز شد، فرماندهی گردانِ "حمزه سیدالشهدا" شد مسئولیتش. دلاور مرد جبهه ها، #فرمانده بود اما احترام به دیگران حتی مامورانِ تحتامرش را واجب میدانست.
🍃علاقه داشت #حافظ بخواند و شاید در یکی از این زمزمه ها، تفالی هم محضِ شهادت زده باشد. سرانجام در ماهِ عاشقان، اردیبهشت، کبوترِ #مرگ بر بامِ عمر ناصر نشست اما چه مرگی! مرگی تاجرانه، شهادت🕊
🍃و روحِ بلندش را به قصد #وصال، از جسم به آسمان برد. برای رسیدن، باید از هرچه پیشسر از جدا شوی باید منقطع؛ مانند ناصر و همه آنهایی که مقصدشان آسمان بود.
#تولدت_مبارک✨
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_ناصر_بهداشت
📅تاریخ تولد : ٢۵ تیر ۱٣۴۰
📅تاریخ شهادت : ۱٩ اردیبهشت ۱٣۶۴
📅تاریخ انتشار : ۲۴ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : مهران
🥀مزار شهید : گلزار قائمشهر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃هرچه می گفت دوستانش حرف دلش را نمیفهمیدند. با انگشت کنار مزار پسرعموی شهیدش شکل سنگ قبری کشید و روی آن نوشت #شهید_عبدالمطلب_اکبری...
🍃همه خندیدند و برو بابا نثارش کردند. خنده آنها دلش را #شکست با دستش نامش راکه به اسم شهید زینت داده بود پاک کرد و سرش را پایین انداخت. درد و دل کرد با کسی که سالیان سال #امام و یاورش بود😞
🍃فردای آن روز عبدالمطلب عازم #جبهه شد اما کسی باور نمیکرد اویی که از زبان قاصر است و از شنیدن صدا محروم بتواند در میان صدای توپ و خمپاره از خدا #شهادت بخواهد.
🍃ده روز بعد پیکر غرق به خون عبدالمطلب برروی دست های مردم #تشییع شد. بعد از مراسم دوستانش فهمیدند منزل جدید رفیقشان همان جاییست که او با زبان بی زبانی نشانشان داد و کسی باور نکرد😓
🍃بعدها که #وصیت_نامه اش را خواندند نوشته بود: "یک عمر هر چه گفتم به من میخندیدن! یک عمر کسی را نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم. اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف میزدم. آقا خودش گفت: تو #شهید میشی.."
🍃دلم دنیای عبدالمطلب را می خواهد...
آقاجان، وزن #گناهانم بر زبان کوچک اما خطاکارم سنگینی می کند آنقدر سنگین که برای فرجت دعا نکرده ام. گوش هایم آلوده #معصیت است و مدتی است صدای دعای عهد را نشنیده است. آقاجان در انبوه آدمهای اطرافم تنهایم...می شود دست #دلم را بگیری؟؟😔
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
"شهید ناشوایی که با امام زمان ارتباط داشت"
شهید عبدالمطلب اکبری❤️
♡#جمعه_های_انتظار♡
📅تاریخ انتشار : ۲۵ تیر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃خواستم از تو بنویسم اما هربار قلم به دست گرفتم ذهنم یاری نکرد که نکرد. فکرم همه جا پرواز کرد و روی هر بامی که فکرش را بکنی نشست. تا اینکه در جزیره مجنون فرود آمد؛ آنجا که تو رفتی و دیگر برنگشتی...
🍃پس نشستم تا با قلمم خاک مجنون را غربال کنم. ولی گرد و خاک به پا شد ، مجنون تو را سخت در آغوش گرفته بود. گویی میترسید که تو را باز پس ستانم و قلبش برای همیشه خالی بماند. تویی که در دومین ماه تابستان در شهر #امام_رئوف چشم به جهان گشودی و شدی چهارمین فرزند خانواده. وحید رضائی!
🍃رسیدن به مقطع دبیرستان مقدمه ای بود بر تحولی عظیم که تو دچارش شدی. قلم را بر زمین نهادی و عَلَم را دست گرفتی! راهی #جبهه شدی و به گمانم در همان اولین اعزامت که سوار قطار شدی دل مادرت آب شد و ریخت پشت سرت، مادر است دیگر انگار میدانست این آخرین باریست که قامت رعنایت را میبیند.
🍃این اولین و آخرین اعزامت بود. از آنجا به بعد مجنون بود که تو را در آغوش خویش گرفت و برایت مادریکرد!
و مادرت که چشم به کوچه دوخته تا فقط یک بار دیگر قد و بالایت را نظاره کند...
✨سالگرد #شهادتت_مبارک♥️
✍️نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_وحید_رضایی_طالبی
📅تاریخ تولد : ۱۵ مرداد ۱٣۴٩
📅تاریخ شهادت : ٢٨ تیر ۱٣۶۶
📅تاریخ انتشار : ٢٨ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : جزیره مجنون
🥀مزار شهید : مفقودالاثر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡
🍃رسیده بود به سن خدمت و باید میرفت سربازی. بحبوحه قیام #امام بود او دلش نمی خواست که برود زیر پرچم شاهنشاهی و با شاه خائن خدمت کند، به هر ضرب و زوری که بود فرستادنش سربازی اما چون از همان آغاز دل چرکین بود چندماهی بیشتر دوام نیاورد و از پادگان فرار کرد تا اینکه بالاخره #انقلاب پیروز شد و به هرنحوی بود گواهی پایان خدمتش را گرفت.
🍃همه فکر میکردند که حالا #حسین خلاص شده است و حالا میرود دنبال کار و کاسبی اش اما از همان روزهای آغاز جنگ رفت #جبهه و عضو گردان کمیل شد. همین بس بود تا تعجب خیلی ها را برانگیزد اما آنها خبر نداشتند که او دلداده امام بود و راه امام😌
🍃حسینِ عامیِ ظاهرا کم سواد در جریان انقلاب و خصوصا جنگ تحمیلی و در اثر تلاش، کوشش و #مجاهدتی که در راه امام و انقلاب با جان و دل انجام داد به چنان مقامی رسید که روز قبل از شهادتش، خبر #شهادت خود و دو تا از دوستانش را به همه داد و البته همه به او خندیدند اما وقتی روز بعد یعنی هفدهم مهر ۶۶ خبر شهادت حسین مهربان، #علی_اصغر_تمنادار و #جواد_همتایی رسید همه فهمیدند که شهید حسین مهربان عجب گوهری بود که قدرش را ندانستند🌺
✍نویسنده : #گمنام
🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_حسین_مهربان
📅تاریخ تولد : ۱ مرداد ۱۳۳۶
📅تاریخ شهادت : ۱۹ مهر ۱۳۶۶
📅تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای نی ریز
🕊محل شهادت : شلمچه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃در سپیده دمی که نوای دلنشین اذان، بشارت صبحی مستانه را می داد، محمد حسین در گلستانی که پیرو خط #انقلاب حسینی بود شکفته شد. نهالی که سالیانی بعد سروی طناز و #سرداری سرافراز شد.
🍃نامش را محمد حسين گذاشتند به اين اميد كه بتواند ياور حسين، سرور و سالارشهيدان #اسلام باشد. و چه نیک که به راستی با افعال حسن انگیزش یاوری برای #حسین زمانش شد.
🍃قلب سلیمِ محمد حسین با شنیدن
ندای #امام_خمینی که : "اي شبانيان كه قرن هاست در زنجير ستم شاهان اسيريد به پا خيزيد و طومار حكومت جلادان را به هم بپيچيد "لرزید. لحظه ای درنگ نکرد و آگاهانه علیه طاغوت برخواست و به خیل عظیم انقلابیون قبل از انقلاب پیوست.
🍃قهرمان قصه ی ما هیچ گاه سنگر انقلاب را خالی نگذاشت. و همواره در پاسداری از #جبهه انقلاب اسلامی کمک میکرد.
🍃پس از چند سال شروع #جنگ_تحمیلی و سالها تلاش و مجاهدت، سر انجام این گل شکفته شده ی انقلابی،در یکی از روزهای دفاع از این آب و خاک، در پاسگاه زید #عراق لبیک گویان به دیار محبوب پرواز کرد.
🍃 آری فرجام حسینی زیستن حسینی رفتن است، بوی بهشت را میتوان حتی از پروازشان شنید...
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محمد_حسین_غیب_پرور
📅تاریخ تولد : ٢ مرداد ۱٣۴۰
📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱٣۶٣
📅تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : پاسگاه زید عراق
🥀مزار شهید : زیارتگاه اسلام آباد سرفاریاب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃او را به عاشقی میشناختند. عاشقی برای ارباب. یک محله بود و یک #عباسِ علمدار.
🍃انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی! عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است. و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب او را به سمت و سوی خود کشاند.
🍃وقتی امام(ره) خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود. بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
🍃گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است. عباس آقایی که در شجاعت زبانزد است #غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد. در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت. مادر میگوید: "از حج که باز گشت، گفتم: عباس! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی" گفت: خیلی دلم می خواهد ملاقات و زیارت خدا نصیبم شود.
🍃باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از دل بگذری تا تو را بخرد. مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت. تا که در نیمه شبی، در پنجوین، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت. #والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد🕊
#تولدت_مبارک؛ پرستویِ خوش رقصِ آسمان❤️
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺 به مناسبت سالروز #تولد #شهید_عباس_ورامینی
📆تاریخ تولد : ۵ بهمن ۱۳۳۳ به گفته مادر شهید در شناسنامه ۵ مرداد ۱۳۳۳
📆تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۶۲. پنجوین
📆تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃والفجر۳؛ محلِ عروجِ او به ابدیت بود. آن هنگام که با لبِ تشنه، تمامِ آب را میانِ مجروحان تقسیم کرد بدون اینکه قطره ای بنوشد، و ساعاتی بعد بال گوشود به آغوش مولایِ بی سَرَش.
🍃علی ماهانی پسری متولد و پرورش یافته در آب و خاکِ سلیمانی پرورِ کرمان. بزرگ شده در زمانِ ستمشاهی اما با قلبی مملو از شجاعت و #عشق به حق♡
🍃تا اینکه بانگِ ستمگران، او را به میدانِ مبارزه کشاند. ماه ها اسیرِ دژخیمانِ ساواک بود اما لب از لب باز نکرد و با تمام توان، از #انقلاب دفاع کرد تا زمانی که حتی حکمِ اعدام او را صادر کردند.
🍃بعد از پیروزی، بانگِ جنگ که نواخته شد، پا به #جبهه گذاشت تا قطره ای باشد از دریایِ حق در برابرِ نیلِ دشمنان.
🍃والفجر ۳، آخرین حضورِ او در میدانگاهِ حقانیت بود. تا اینکه پس از مجاهدت های بسیار، با لبی تشنه ، به آغوش ارباب پر گشود و پیکرش در آغوش خاک امانت ماند.
🍃پس از ۱۵ سال چشم انتظاری، به آغوشِ #خانواده بازگشت تا بارِ دیگر عطر حضور علی، زندگی را در شریانِ شهر به جریان بیندازد.
✨#شهادتت_مبارک علی آقا♥️
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_ماهانی
📅تاریخ تولد : ۱٣٣۶
📅تاریخ شهادت : ٨ مرداد ۱٣۶٢
📅تاریخ انتشار : ۸ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : مهران
🥀مزار شهید : گلزار شهدای کرمان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
✨بسم ربّ الحسین(ع)...
از که میخواهم بنویسم؟ از بزرگ مردی کوچک؟! نه بهتر است بگویم از ابَر قهرمانی کوچک. از اویی که در کودکی با نماز و روزه و #قرآن مأنوس بود و لبخند خریدارانه خدا را به سختیهایش ترجیح میداد.
🍃عاشق #امام بود و اصرار هایش آخر نتیجه داد و در ۱۱ سالگی توفیق درک حضور در محضر ایشان را یافت. این نوجوان ۱۱ ساله، چه دیده بود و چه میدانست که دنیا با رنگهای گوناگونش، چشمهایش را به مستی نکشانده بود و جبهه را برای زندگی و بندگی برگزیده بود!
🍃سال ۶۱ راهی #جبهه شد و به همراه برادرش، خدارحم، در عملیات رمضان شرکت کرد. بیست و سوم رمضان سال ۶۱، عملیات رمضان، بهانه عروج آن دو را فراهم کرد. پیکرهای مطهرشان، سال ها مفقود بود، تا سرانجام در مرداد سال ۷۸ درحالی که یکدیگر را در آغوش گرفته بودند، در #شلمچه پیدا شدند.
🍃کاش میتوانستم چشمهای ظفر را از او به امانت بگیرم و با آنها به دنیا و زیباییهایِ کاذبِ کوتاهش بنگرم، شاید که فصلی نو در دفتر زندگیام رقم میخورد...
✍نویسنده: #محدثه_کربلایی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهیدان_خدارحم_خالدی_و_ظفر_خالدی
📅تاریخ تولد خدا رحم : ۱٣٣٩
📅تاریخ تولد ظفر : ٢ مرداد ۱٣۴٩
📅تاریخ شهادت : ٢٣ مرداد ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : شلمچه
🥀مزار شهید : لردگان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃در سرسبزی #بهارِ سال ۳۵، پا به هستی نهاد تا زندگیِ سراسر خدمت داشته باشد.
🍃آغاز نوجوانی اش همزمان بود با آغاز #نهضت_روحالله_رحمتهاللهعلیه و نتیجه اش شد عشق به #امام و فرار از #سربازی...
🍃علاقه اش به ورزشهای هوایی پایش را به #کلوپِ_پرواز شاهنشاهی باز کرد و اگر #شاه میدانست این پسر،بعدها یکی از مخالفانِ سرسختِ رژیم خواهد شد، قطعا کلوپ را جمع میکرد! تا سربازی با توانایی و آمادگی #احمد برای قیام ورزیده نشود!😎
🍃پای #صدام که از گلیمش دراز تر شد، پای احمد را به #جبهه باز کرد. تحت عنوان #نیروی_جنگِ_نامنظم، ابتدا به #خرمشهر سپس عازم جبهه های غرب شد♡
🍃والفجر، #مرصاد و خیبر رزم آوریِ احمد را به چشم دیدند. او حتی برادرش داوود را در کربلای ۵ بخشیده بود.
زمانی هم که در جبهه نبود،رسالت #آموزش نیروها را به دوش میکشید.
🍃جنگ که تمام شد، خواب را از چشمِ اشرار و قاچاقچیان ربود!! راه اندازیِ گشتهای هوایی در مناطق مرزی سیستان و بلوچستان، امنیت این منطقه #استراتژیک را بالا برد و راه را بر جولانِ #کفتارها بست👊
🍃محصورشدگان در محاصره #فوعه و #کفریا، اندک آب و غذا و دارویی که دریافت میکردند را مدیونِ ابتکارِ حاج احمد بودند!
🍃اگر او دانش بارریزی هوایی را انجام نمیداد، معلوم نبود چندین نفر از ساکنان شهرک های شیعه نشین، جانشان را از دست میدادند.
🍃دانشی که پیشتر، تجربه نوعِ متفاوت و پیچیدهاش در نیروهای مسلح ما نبود! و این را مدیون حاج احمد و همرزمانش هستیم🙂
🍃این مردِ #نخبه و رکورد دار پرش #چتربازی(سقوط آزاد) سالها بود که روحِ بزرگش را در آسمان جا گذاشته بود و به دنبالِ راهی برای رسیدن به آرزویِ دیرینه اش، خدمت را به بهترین نحو انجام میداد.
🍃وعده تحقق آرزویش را از عالمی شنیده بود و همین ،قلب متلاطمش را آرام میکرد😓
🍃در شب #تاسوعای_حسینی، بیدستِ کربلا، دستانِ حاج احمد را در آسمانها گرفت.
🍃استاد خلبان شهید حاج احمد مایلی، طی بازگشت از عملیات شناسایی در نقطه صفر مرزی #ایرانشهر، در آغوشِ اربابش آرام گرفت🕊
🍃آری، سرانجامِ عاشقانِ خمینی جز #حسینی شدن نیست🥀
پ.ن:شهید،وعده شهادت را از آیتالله حسن زاده آملی شنیده بودند.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_احمد_مایلی
📅تاریخ تولد : ۴ فروردین ۱۳۳۵
📅تاریخ شهادت : ۱۹ مهر ۱۳۹۵.شب تاسوعای حسینی(۱۴۳۸ هجری قمری)
📅تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : آستادن مقدس امامزاده حسن (ع) تهران
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی