eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🍃دل تنگ، گلو انبار ، چشم محتاج اشک و منتظر شکستن دل های نادم از گناه است😔 🍃سرزانوها، زخمی از زمین خوردن های بسیار و نفس لوامه، عصبانی از گوشه ای آه حسرت می کشد. 🍃این جنگ هنوز هم ادامه دارد..اما در این مسیر هستند انسان هایی که راه مبارزه با نفس را نشان دادند و سرانجام شهد شیرین نصیبشان شد .مثل سید احمد پلارک. به گفته مادرش، شب هایش ترک نمی شد و سجده های طولانی اش مونس نماز شب هایش بود. 🍃همانی که خواب شهیدی را دید و به واسطه آن جایگاهش در را مشاهده کرد و پس از آن او بود و بهشت رضا و مزارشهیدی که خوابش را دید. 🍃همانی که در گفت: اگر یه نفر مریض شود بهتر از آن است که همه مریض شود. خودش داوطلب شد و همه را از رودخانه گذراند و در آخر او بود و پاهایی که از سرما یخ زده بودند😓 🍃برای با نفسش، سرویس های بهداشتی را می شست و همیشه بوی بد همراهش بود اما، در زمان شهادتش از بوی خوش، را پیدا کردند🌺 🍃حالا او به معروف است و زائران زیادی دارد که با استشمام بوی گلاب، مزارش را پیدا می کنند♡ 🍃شهدا مبارزه کردند با نفس، حال این ماییم و که هربارمعصیت را مهمان ناخوانده قلب های خسته می کند‌. 🍃ای شهید ... پرونده اعمال پر از گناه و گردن های کج شده از تنها دارایی این روزهای سرگردانی است. 🍃تو را قسم به که اشک هایت در اش زبانزد دوستانت بود نگاهمان کن. تورا قسم به همان هرصبحت و شال مشکی عزایت سفارشمان را به بکن ...😞 ✍نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱۳۴۴. تبریز 📅تاریخ شهادت : ۲۲ فروردین ۱۳۶۶. شلمچه 📅تاریخ انتشار : ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا تهران.
‍ 🍃امسال هم طبق سال‌های قبل سفره پهن است و سفره دار امام حسن (ع). سفره‌داری می‌کند و سخاوت و کرامتش را می‌ریزد در وجود شیعیان. 🍃امام حسن جانم، امسال تفاوتی وجود دارد و نیاز به سخاوت مضاعف تان دارم، بسته است و نیز چراغ‌شان خاموش. 🍃چند ماهی است مانده‌ام شادی‌ها و عزاداری‌هایم را کجا فریاد کنم. روز شادمانی‌ام‌ است از یُمن زمینی شدن شما اما گلویم را سفت فشار می‌دهد، سالهای گذشته در انتخاب مجلس‌ها و مسجد برای شما دستم باز بود اما امسال فقط یک انتخاب دارم، در خانه ماندن. بیا از لطف و کرم خود من را از بلاها عبور ده و به صبح صادق برسان. 🍃 به غریبی‌ات قسم که هرسال تنها غم من این بود در ولادت و شهادت شما در حرم بی گنبد و گلدسته‌ات نیستم تا سنگ تمام بگذارم اما امسال مسجد هم به رویم بسته هست. 🍃یا کریم اهل بیت به کرامت بی حد خود قسمت میدم به . ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز میلاد با سعادت کریم اهل بیت؛ (ع) 📅تاریخ انتشار : ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
🍃 چشم بر هم می گذاریم و گذر عمر را نظاره می کنیم.لحظه به لحظه پیر می شویم و در دنیای در میان مرداب گناهان دست و پا می زنیم.بر دل آه حسرت داریم و بر چشم اشک ندامت. 🍃 شهادت آرزوی دست نیافته دلمان شده و به غبطه میخوریم.خوش به حال ، آنان که در روزهای پرالتهاب گناه، خود را به حرم خواهر ارباب رساندند.دلشان را در سادات پناه دادند و خودشان را فدا کردند تا مبادا نگاه حرامی سوی حرم باشد و بازهم عاشورایی دیگر برپا شود. 🍃 قدرت الله عبودی یکی از همان مردان با است که در شهر بیضا چشم بر جهان گشود و وقتی ندای هل من ناصر ینصرنی را شنید علم بر دست گرفت و لبیک گویان راهی شد. 🍃 در فرازی از اش این چنین گفته است: "خدا را شاکرم که به من توفیق پوشیدن لباس مقدس را داده و لیاقت به حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) را داشته باشم و خدا را قسم به حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) که در راه بی بی زینب (س) و حضرت رقیه (س) را نصیب بنده کند" 🍃 و چه خوش است رسیدن به شهادت و قافله ارباب. کاش دعایی کنند در حق ما زمینگیران گناهکار .هوا دلگیر است و گلوها پر از و دل ها سنگین از بار معصیت..... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٨ خرداد ۱٣۵٢ 📅تاریخ شهادت : ٩ فروردین ۱٣٩۶ 📅تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای شیخ عبود
🍃همه چیز را آماده کرده بود هم ساکش را هم دلش را.گوشی اش را در دست گرفته بود و زمان هشدار را برای بار چندم با چک می کرد.با قندی که در دلش آب می شد برای دعوت فردا چشم هایش را بست تا زودتر سحر برسد و وقت او سوی حرم برسد. 🍃اما کمی آنطرف تر ، کسی با دیدن ساک آماده ی گوشه اتاق کرده بود و با دیدن لباس هایی که بوی می دادند ، صدای ترک های دلش را می شنید . دل کندن برای او که در دنیا،دار و ندار ِ دلش اسدالله بود سخت بود.نه مادری داشت که بتواند غم رفتن آرام جانش را با او شریک شود و نه پدری که پشت و پناه روزهای بدون حضور مرد خانه اش باشد.آنقدر فکر کرد به روزهایی بدون همسرش که با چشم های تر تصمیم گرفت چاره ای بیندیشید برای جاماندن و نگه داشتن پدر بچه هایش در کنار خودش و فرزندانش. 🍃با فکری کوچک خودش را برای دقایقی زودتر از بیدار شدن اسدالله آماده کرد.با صدای هشدار بیدار شد را خواند و تمام هشدارهایی که قرار بود را برای رفتن به فرودگاه بیدار می کرد خاموش کرد.به قول خودش نهایتا یک از او قضا می شد و ساعاتی بعد او فقط غم جاماندن داشت.شاید تلاش می کرد که چند روز بیشتر اسدالله برای او همسری کند و برای فرزندانش پدری.اما کار خدا را ببین که دقایقی بعد از خاموش شدن هشدار، کتابی از کتابخانه مامور شد برای افتادن بر روی عسلی، هم عسلی هم رویاهای بافته شده خانم خانه. 🍃اسدالله در میان بهت و ناباوری بیدار شد و چرای خاموش شدن هشدار ها را موکول کرد به بعد .به قدر پوشیدن لباس و خواندن نماز وقت داشت و پس از آن راهی شد. خو گرفته با حرم پرواز کرد و مزد بال زدن هایش را در سرزمین گرفت و را سرزمین حلب به آغوش کشید . نه نقشه های نقش بر آب شده همسرش و نه هشدارهای ساکت شده ی زودتر از موعد نتوانست مانعی برای رفتنش شود. 🍃گاهی خدا می کند ناز می کشد می خرد و می کند. .... ✍نویسنده : به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : فروردین ۱۳۵۲ 📅تاریخ شهادت : ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت: حلب_سوریه 🥀مزار یادبود: بهشت زهرا
🍃دلم تنگ است، دست گذاشته بر گلویم و دست بردار نیست. و لوامه به جان هم افتاده اند و من با غل و زنجیر در حسرت جا ماندنم ... 🍃وقتی به این فکر می کنم که جعفر جعفری جوان ۲۵ ساله، تازه عروس و مسافر کوچک هنوز به دنیا نیامده اش را به خدا سپرد و گوش به فرمان رهبر، راهی سوریه شد و در ، سرنوشتش با ختم بخیر شد ،شرمنده می شوم. 🍃داغِ دیدن پدر بر دل فرزند ماند و دیدن فرزند بر دل پدر .به قول گاهی برای رسیدن به چیزهای خوبتر باید از خوب ها گذشت اما وای بر من که اسیر شده ام در بدها و هرچه دست و پا می زنم بدتر فرو می روم... 🍃جعفرها می روند و دل بقیه را با خودشان می برند.شناگرهای ماهری هستند که در دریای ظلمت بر خلاف وابستگی های دنیا شنا می کنند و خودشان را به کشتی نجات حسین«ع» رساندند.اگر در حسرت روز عاشورا سوختند و با شنیدن بازار و اسارت دست هایشان مشت شد و نفس هایشان گرفت اما با از حرم حضرت زینب دلشان آرام گرفت، خودشان را فدا کردندو نگذاشتند عاشورایی دیگر رقم بخورد.. 🍃آه که هرچه میگویم، غم بیشتر مهمان دلم می شود.من ِ از همه جا رانده ی تنها مگر جز حسین«ع» کسی را دارم؟ ای شهید می گویند حسین«ع» خوب و بد را باهم می خرد .می شود سفارش منِ بد را بکنی خوبِ ارباب و خواهرش.... 🍃راستی ، حالا فرزندت بزرگ شده، نمیدانم دلتنگی هایش را با عکست شریک می شود یا اما دعا کن شرمنده فرزندت نشویم... نویسنده : به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد‌: ۲۰اریبهشت ۱۳۷۰ 📅تاریخ شهادت : ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ 📅تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید: شهرستان باخرز
‍ ▪️در روز مرگی ها گرفتار شده ام .دلم زخم خورده از دنیا و آدم هایش و هایم سر ناسازگاری گذاشته اند. را مدتی است به دست فراموشی سپرده ام و غرق شده ام در ظلمتی که برای دنیای خودم ساخته ام..😔 . ▪️اگر عکس و شعر معروفش نبود ، منِ جامانده از زمان، نمی دانستم چهل روز تا مُحرم باقی است.. بازهم مثل همیشه سر موقع به دادم رسید..💚 . ▪️مُحَرم ، مَحرم ِحرف های در دل مانده و مرهم درد های دل است... خیمه ای است که می توانی در گوشه ای از آن بنشینی اشک بریزی و دلت را آرام کنی.😞 . ▪️اما امسال نمی دانم خیمه ای باشد، هیئتی باشد و روضه ای خوانده شود. محروم شده ایم از همه چیز ...شاید هم قدر ندانستیم هیئت ها را...😓 . ▪️حاج عمار .. شما که راه را شناختی ، عاشق شدی، همت شدی، باکری شدی و هم نشین شهدا، کاری کن...🙏 . ▪️در جاذبه ی دلبستگی های زمین ، مغلوب شده ام..دستم را بگیر و به سوی آسمان ببر ....🕊 . ▪️برایم روضه بخوان.از کربلا بگو، از شش ماهه و تیر سه شعبه. از علی اکبر بگو و بدن اربا اربا . از فرق شکافته بگو و مشک پاره پاره . بگو و داغ دل سوخته را بیشتر کن..💔 . ▪️می خواهم چله نوکری بگیرم .زیارت عاشورا بخوانم. و (ع) آماده کنم.🏴 . ▪️دعا کن هیئت باشد و روضه خوانش آن غائب از نظر باشد و اشک چشم روزی ام شود.😭 . ▪️نگران هستم، خدا رحم کند دلتنگی ها را، ها را....😞 . ✍نویسنده: .
‍ ♡شهید عباس دوران... 🍃می توان گفت عباسِ دوران خودش بوده است. زیرا پیرو حرف برای دفاع از کشور و ایستادن در مقابل ، جانش را هم فدا کرده است. 🍃عاشق همسر و فرزندش بوده است اما در لا به لای هایش که برای همسرش مکتوب کرده است، جمله ای زیبا خودنمایی می کند."جنگ جنگ است و زن و بچه هم سرش نمی شود." 🍃او، قهرمانی است که در طول دو سال جنگ بیش از ۱۲۰ پرواز موفق داشته است. 🍃در آخرین پروازش که هدف بمباران پایگاه هوایی الدوره بوده است. پس از انجام عملیات برای نقض ادعای دشمن مبنی بر امن بودن منطقه و برگزاری ، به سوی هتل محل برگزاری کنفرانس حرکت کرده و با اصابت به هتل، مانع از برگزاری اجلاس می شود و شهد نصیبش می گردد. 🍃این روزها، به شهید دوران هایی نیاز دارد تا دفاع کنند از خاک میهن و در مقابل دشمن قد علم کنند. 🍃نیاز دارد به جنسی از این شهید که خود را بداند در مقابل هزینه ای که برای تحصیلش از خرج شده است. 🍃این روزها نیاز داریم به قهرمانانی چون او که تمام زندگیشان را فدای حرف های امام و کنند. 🍃حال از او نامی جاویدان مانده است و همسرش که دلتنگی هایش را می کند و پسرش که از پدر چیزی به یاد ندارد جز که بعد از ۲۰ سال انتظار برگشت و تشیبع شد. حال او برای جبران تمام سال هایی که از نعمت محروم بوده، نام فرزندش را نهاده است. ☆باشد که راهشان باشیم☆ ✍نویسنده : 🍂به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد :۲۰ مهر ۱۳۲۹.شیراز 📅تاریخ شهادت : ۳۰ تیر ۱۳۶۱.بغداد 📅تاریخ انتشار : ۲۹ تیر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : شیراز 
♡از یار بی وفا به امام غائب و تنها...♡ 🍃آقاجان سلام... اگر بگویم دوری‌ات سخت است و زمان، بی قراریِ را شهادت می دهد، اغراق کرده ام... 🍃دلم گرفته نمی دانم شاید ترک خورده یا پیر شده از درد های آخرالزمان. مهمان همیشگی دلم است و ، تنها رفیق روزهای بی کسی...😔 🍃مولا جان... ببخش که در هیاهوی دنیا و خوشی ها فراموشت کرده ایم و همچون جد غریبت، مانده ای در میان شیعیان. 🍃هنوز برای عده ای، خورشیدِ پشت ابرهای گمراهی هستی. قدمی برنداشتیم و از طلوع چیزی نگفتیم... 🍃گناه کردیم و بیخیال ناله شدیم. پرونده سیاه اعمال را دیدی و اشک ریختی و واسطه شدی برا بخششمان...🥺 🍃راه را گم کرده و از کوچه های سردرآوردیم. با ایمان سست و دلِ لبریز از کینه و نفرت به هم ظلم کردیم و به کارهایمان افتخار... 🍃خیابان هایمان شبیه تالار عروسی شده و انسان ها، عروسک های پررنگ و لعاب پشت ویترین. عیب از ما است اما دین را پیش چشم خیلی ها بد کردیم...😞 🍃دست به دعا گرفتیم و ها را لیست کردیم و یادمان رفت برای دعا کنیم. عهد نامه نوشتیم اما مانند مردم به عهدها عمل نکردیم. دلمان به وعده های دنیا خوش شد و شمشیر را تیزتر کردیم... 🍃یا صاحب الزمان... ما رفیق نیمه راه بودیم اما مسلم‌ها و حبیب‌ها و حرّهای زمان به یادت هستند، برای ظهورت دعای فرج می خوانند، می کنند و می شوند. به حرمت یاران خوبت ما را ببخش😓 🍃آقای من... غرق شده ایم در باتلاق گناه اما امیدمان به ظهور است. بیا و نجاتمان بده. بیا و پایان بده به این هجران. بیا و انتقام سیلی را بگیر، انتقام رگ های بریده، گوش بی گوشواره و روزهای اسارت.... ☆ ✍نویسنده : 📅تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱۴۰۰
🍃چه کرده ای؟ نه تنها آدم ها بلکه را به هم ریخته ای....چند روز است نیت می کنم چند خطی از تو بنویسم، دفتر روسیاه می شود و قلم لام تا کام حرفی برای نوشتن ندارد. حتی پای عقربه های ساعت هم برای رسیدن به چنین لحظه ای می لنگد. تو با رفتنت همه را خودشان کردی😔 🍃در نامت را جست و جو کردم، آن تصویر معروف دلم را به بازی گرفت. در کودکی مقاتل خواندی و در روزهای جوانی ارباب شدی. 🍃چشم های شجاعت در لحظه اسارت، فروغ چشم هایم را گرفت. آن بیابان و آن خیمه ها برایم عصر را تداعی می کند. نمی دانم خارمغیلان در آن بیابان بوده است یا نه اما خداراشکر که خانواده ات طعم اسارت را نچشیدند. 🍃از هر چه بگذرم لب های خشکیده ات ای است پر از درد، اشک، داغ😭 🍃نمی دانم چه گذشت بر تو از تا شهادت اما پیکر جراحت دیده و سر جداشده ات برایم و زینب مضطر را زنده کرد. 🍃چه شد این چنین شبیه ارباب شدی. چه شد که دل ها را زیر و رو کردی. چه کرده ای که هرگاه به تو می اندیشم مهمانم می شود و زانوهایم می لرزند🥺 🍃به قول خودت جامعه روز به روز سخت تر شود و روز به روز پیشرفت می کند و پاک بودن سخت است. تو برای رسیدن به چیزهای خوب تر از خوب هایت گذشتی. برای ما که بین بد و بدتر دست و پا می زنیم دعا کن. 🍃حافظ آیه های نور، تو را قسم به آن ، برای شفای دل های مرده ما اندکی یا من اسمه دوا بخوان. درد داریم و درمان گم کرده ایم😔 🍃راستی خادم المهدی. دعای فرج بخوان تا برسد فرشته نجات این روزهای . ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۱ تیر ۱۳۷۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۸ مرداد ۱۳۹۶.منطقه التنف مرز بین سوریه وعراق 📅تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : نجف آباد اصفهان
🍃در سایه ساره خانه امن الهی امروز هم عارفانِ به حقی هستند که پیرو راه باشند و راه شهدا را ادامه دهند. وقتی که میگویند راه بهار دیگر بسته شده جوانان دهه هفتادیمان نشان میدهند باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی. اگر بخواهی لطف و کرمشان شامل حالت باشد، باید باشی باید بشناسیشان تا از باران لطف و رحتمشان سیراب شوی🙃 🍃شهید عارف کاید خورده در روزهایی که همه درگیر روزمرگی هایشان بوده‌اند دغدغه‌اش شده بود دفاع از حریم . اقتدا کرده بود به سقای و همین هم موجب شده بود تا دایره المعارف ادب خطابش کنند‌. 🍃امروز های ما روبه روی بزرگی شهدا سرازیر می شود. از شهدا چه باید گفت و چه باید نوشت که امروز ما مانده ایم و یاد . 🍃ای شهید در این روزها، هوای دلهایمان را راهی خود کنید تا شاید ماهم در این دنیا هوایی شدیم🥺 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۴ مرداد ۱۳۷۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶.بوکمال 📅تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار : خوزستان
▪️عاشورا... ▪️سال ها زندگی کرده‌ام و معنای سیاهی و را این طور فهمیدم که همه آنچنان در این ده روز می گیرند که عالمی را متوجه خود می کنند و عمر را خرج می‌کنند بدون حسرت خوردن برای ثانیه‌ای و خدا را شکر می گویند برای همین گذر در این اتمسفر. ▪️تمام سال را در این پیچ و خم روزها می گردم تا نوبت به محرم برسد که عقده پاره کنم و بشکنم اما امسال...😔 ▪️ده روز مثل باد گذشت بدون آنکه دستم پر شود، لااقل من به این فضا عادت ندارم. خودم را در زمره می بینم که سر تپه های مشرف به ایستاده بودند و نظاره می کردند که تو را پسر پیامبر را می کشند و می گفتند نکشید او را، پسر پیامبر است. فقط همین فقط می گفتند😞 ▪️آه حسین،‌ دید نمی برد دست را بالا برد و موهایش را گرفت و با پا زیر و رویش کرد پاره تن پیامبر را و سر را نبرید بلکه با ۱۲ ضربه جداکرد و گرفت مقابل . دردم سر بریدن حسین نیست خون جگر از آن لحظه شروع شد که حضرت فرمود: ...😭 ▪️حسین عزیز دل زهرا نگذار مثل دخترت حسرت بر دلم بماند...ای به قربان انگشتت که دنیا را زیر و رو کرد اما دل را نه...😓 ✍نویسنده : °•به مناسبت 🖤 📅تاریخ انتشار : ۲۸شهریور ۱۴۰۰
🍃دست به خاک که می گذاری گوشت و پوست و شهدا را میان انگشتانت حس می کنی ، دل به لرزه می افتد.اما به آسمان ِ دل خون که می نگری ، ها سراغت می آیند .شاید آسمان،سهم آنان است که در این سرزمین اند .مثل مصطفی رشیدپور که جاماند از دوستش.باهم پیمان بسته بودند که تنهایی وارد بهشت نشوند اما در ۵ ذکر یا زهرا گفتند و در پایان شهید شد و دل گله مند مصطفی را با خود برد.در خواب به او قول مردانه داده بود که منتظر اوست. 🍃حالا بعد از سال ها که در باغ بازشد و صدای در دنیا دمیده شد .مصطفی مشتاق، راهی دفاع از حریم آل الله شد. 🍃آرزو داشت پرستو شود اما زخمی حرم شد و برگشت.در مناجاتش با خدا گفته بود: "خدایا اگر از من راضی نشده ای مرا نرسان" .به قول خودش:" شهادت، شوخی نیست! قلب آدم را بو می کنند.اگر بوی دنیا و تعلقاتش را داد رهایت می کنند.میگویند برو درد بکش.پخته شو .منیّت را رها کن." 🍃مجروحیتش زیاد بود و پرستار روزهای سخت .رفیقش چشم به راه بود و خودش بیتاب .سالهای انتظار از کربلای ۵ تا دفاع از حرم با شیرینی پایان یافت و مصطفی عاقبت بخیر شد... 🍃آقا مصطفی! بوی دنیا و تعلقاتش میدهیم و دلمان سنگین از غم . دعایمان کن.... ✍نویسنده: ♡ 📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱۳۴۷ 📅تاریخ شهادت : ۷ شهریور ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۱۰ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀محل دفن : گلزار شهدای اهواز