صدا به شما هم رسید؟
7 ژوئیهٔ، 2021 توسط نوشتهای خطاب به استاد گرانقدرم آقای حسین شریعتمداری
کبری آسوپار
🔻این نوشتار را کسی مینویسد که خود را در روزنامهنگاری - به افتخار- شاگردی کوچک پای قلم و اندیشه شما میداند؛ شاگردی از راه دور. کسی که از نوجوانی دوست داشت «حسین شریعتمداری» شود و یک یادداشت او را در کیهان برای خواندن از دست نداد. شما مرا جز به نامم و یادداشتهایم و دیداری کوتاه و عمومی در موسسه کیهان که اول بار و تنها بار به چهره، کبری آسوپار را دیدید و نسبت به او ابراز لطف کردید، نمیشناسید؛ اما در صفحه توییتر من، این توییت بسیار پر بازدید، و مدتهایی مدید توییت پین شدهی صفحهام بوده و بابت آن همپای لایکها و تمجیدها، ناسزا هم کم نشنیدهام:
«علاقهام به روزنامهنگاری سیاسی از سرمقالههای او بود. میخواستم حسین شریعتمداری بشوم! پارسال در جلسهای تا متوجهم شد: "خانم آسوپار؟ استفاده میکنیم از مطالبشون، خیلی خوب مینویسن، امید ما به امثال ایشونه..." من پرواز میکردم. وقتی گفت به ما یادداشت بدهید، از آسمان هم رد شدم!»
🔻چرا این شرح احساس خودم را نسبت به شما مینویسم؟ تا بدانید این وجیزه، با همهی گلایهها و انتقادات از حسین شریعتمداری، از سوی یکی از علاقهمندان شما نوشته شده است و اصلاً اگر این ارادت نبود، بعید بود نوشتهای نگاشته شود. از سویی شرح ارادت دادم که اگر تندی قلمم و صراحت کلامم شما را آزرد، پای جسارت این شاگرد نگذارید. چه میشود کرد، در صراحت هم سعی کردم شاگرد خوبی برای شمای خوب باشم!
🔻در نوشتهتان برای آن روزنامهنگار هتاک به آیتالله مصباح یزدی که استاد اساتید ماست، او را «صمیمانه» با نام کوچک و با وصف «عزیز» خطاب کردهاید؛ از ارادتتان به او نوشتهاید و اینکه قلمش را پشتیبان شهدا میدانستید؛ باز شاکرم حداقل اینجا از فعل ماضی بهره بردهاید و نوشتهاید «میدانستم» و نه «میدانم»؛ جناب صفارهرندی گرامی که بعد از یک هفته و خوابیدن غائله، تازه به میدان آمدند و هنوز هم بجای محکومیت هتک حرمت علامه، خاطره نگاری میکنند تا «فحش درمانی» نورچشمیشان را تئوریزه کنند، آن هم با خرج کردن از خود علامه! اما بیشتر شکرم از نعمت قدسی علامه مصباح برای ماست که حتی پس از رفتنش از این دنیا هم بانی برکت است و حداقل از پی ناسزاگویی به حضرت ایشان، سرانجام پس از بیش از یک دهه بی اخلاقی و بی ادبیهای مکرر آن عزیز شما و آویختن هربارهاش به ولایت، صدای هتاکیهایش به گوش شما هم رسید و با حجم بالایی از قربان صدقه! یک تذکری از مربیان خود گرفت.
🔻شما نشنیدید و نبودید وقتی با هر انتقادی، کلاس نطفه شناسی و لقمه شناسی آن عزیزتان به راه میافتاد و انقلابی و غیرانقلابی را از تیغ هتاکیاش میگذراند. شما درد خرج کردن او از رهبری حتی برای اعتراض به تبلیغات گوشه وبلاگش را نکشیدید. شما روی دلتان داغ نخورده که آن عزیزتان، پدر و مادرتان را هتک حرمت کند؛ شما ندیدید که او بجای سپر ولایت و شهدا بودن، ولایت و شهدا را سپر خود کرد. شما تیغهایی را که از سر شذوذات رفتاری و قلمی او بر انقلاب و شهدا و ولایت خورد، ندیدید. شما ندیدید که چنان عجب و غرور او را گرفت که خودش را با آقا سید مرتضای آوینی قیاس کرد!
🔻بله، استاد گرانقدرم! شما شوخی و تکههای جنسی در یادداشتهای مطبوعاتی او را ندیدید؛ هجوهایش را ندیدید؛ تمسخر جملات آقا و امام را در ادبیاتش ندیدید؛ نوشتنش در روزنامه اصلاحطلب علیه جریان انقلابی را ندیدید؛ فحاشیاش به دولت اصلاحطلب را ندیدید و حتی وقتی با شکایت دولت دوازدهم در قوه قضائیه محکوم شد، ندیدید خواص جبهه رسانهای انقلاب شروع به حمایت از اویی کردند که بخاطر «فحاشی» محکوم شده بود. باید حتماً چند روز متوالی یکی از دانشمندان دینیمان را هتک میکرد تا سرانجام صدای دریدگی کلامش به شما هم برسد؟! تأسفم هم از این روست که حتی بیراه گوییاش به آیتالله مصباح هم اول بار نبود و سال ۹۲ به درخواست دوستانی از ستاد انتخاباتی دکتر قالیباف از بنده، خود من با او تماس گرفتم که اجازه دهید حرمتها حفظ شود و پای بزرگان را به دعوای پس از شکست در انتخابات نکشانیم و او هم پذیرفت. اما حضرتتان طوری نوشتهاید گویی اتفاق جدیدی رخ داده و آن عزیز مودبتان! ناگاه عنان از کف داده و لاجرم کمی! هم اختیار ادب از دستش خارج شده است دیگر! نه آقای شریعتمداری عزیز! کسی که زبانی را بلد نباشد، عصبانی هم که شود، آن زبان را نمیتواند همچون بلبل بر زبان بیاورد. چند نفر را بیاوریم که خود و خانوادههایشان مورد فحاشی و هتک حرمت او قرار گرفته و به احترام جبهه انقلاب سکوت کردند، ولی حق آن بوده که همچون دولت راهی دادسرای فرهنگ و رسانه شوند و از او شکایت قانونی کنند؛ و شما ندیدید و نشناختید؟
🔻مشکل ما او نیست؛ مگر مثل او نبودهاند؟ از محمد نوریزاد که در کیهان شما «امام خامنهای» خرج میکرد
و خرج زندگی درمیآورد تا اکبر گنجی اصلاحطلبان که تفسیر عاشورا مینوشت و بعد در ایستادن مقابل جمهوری اسلامی، همراه فلان زن خواننده لوسآنجلسی شد. نه ریزش کم داشتهایم و نه رویش؛ انتقاد ما اکنون به او نیست، مراحل متعدد امر به معروف و نهی از منکر را در مورد او، در سالهای بسیار و البته در غیاب شما بزرگترها و مربیان گذراندهایم و دیگر او برایمان محلی از اعراب ندارد؛ انتقادمان به شماست که تاکنون کجا بودید عزیز گرامی؟ اگر به نوشتهای خصوصی از شما، موج فحاشی متوقف میشود، وقتی عالم و آدم خطاب هتاکیهای او بودند، کجا بودید؟ مشکل فقط دیر رسیدن است؟ نه؛ البته دیر رسیدن هم بهتر از نرسیدن آقای صفارهرندی است که گویی بجای ذنب هتاک، نگران گناهان علامه مصباح است که با «فحش درمانی» جبران شود و حتی پس از مرگ هم باعث تهذیب علامه گردد! اما مشکل فقط دیر رسیدن نیست؛ مشکل آن است که در این بزرگ کردن آدمهای بی صلاحیت و الگو کردن او برای هزاران نوجوان انقلابی که چون کودکانی معصوم چشم به قلم و کلام شما و دیگر بزرگان رسانهای جبهه انقلاب دارند، نقش داشتهاید. شما بزرگان به جوانان این جبهه عملاً آموختید که با فحاشی و هتاکی میشود بزرگ شد و این مسیری روشن برای شهرت و برای انقلابی بودن است. حتی نیاز به مطالعه و نقد علمی نیست؛ چه آنکه مطبوعات اصولگرا و انقلابی هستند که ادبینویس را جای تحلیلگر سیاسی به مخاطب جوان و نوجوان قالب کنند. فقط یادتان باشد از «حضرت ماه» بگویید؛ حالا بیانات صریح رهبر را هم لگدکوب کردید، اشکالی ندارد! بدیهیست این اعتقاد بزرگان جبهه رسانهای انقلاب نیست، اما در عمل آنچه نشان میدهند، چنین است. یک ادبی نویس را تحلیلگر جا زدید، بعد هم از نبود عقل تحلیلی در او و اینکه متوجه اشتباهش نیست، حیرت میکنید! آنقدر او را بزرگ کردید، باور کردید جز فحاشی، مدل دیگری از مواجه با نظرات یک عالم دینی را هم بلد است؟
🔻حالا یکبار دیگر نوشتهتان را برای آن هتاک بخوانید، دعوت به توبهاش کردید؛ انشاءالله توفیق توبه برای همهمان باشد، من بیش از همهی 85 میلیون نفر ایرانی به آن محتاجم؛ ولی این جسارت را بر بنده ببخشایید که شما و جناب صفارهرندی و سایر بادکنندگان این بادکنک را بر سکوت، بر دفاع، بر نبودن، بر دیر رسیدن، بر ندیدن و بر الگوسازی نادرست دعوت به توبه کنم. نه فقط در آن همه حرمت شکنیها، بلکه در آبرویی که هر بار و با هر موج فحاشی، او از جبهه انقلاب برد و دلهایی که شکست، شریک هستید. ندیدید چطور با تکرار توهین آن کاریکاتوریست فراری به آیتالله مصباح و همه توهینهای دوران اصلاحات و بلکه بسیار بیشتر، (تئوریسین خشونت، اسلام لجنی، فحاشی به قبر ایشان، تیغ زدن مردم با ریش و ...) مضحکهی ضدانقلابمان کرد؟ ندیدید چطور قبح حرمت شکنی از عالم دینی و حتی توهین به مزار او را شکست؟ این قبح شکنی با عزیزم گفتنها حل میشود؟! کیست که نداند هر کسی دیگر از هر جناحی جای این عزیزکرده کیهان و وطنامروز و جوان بود، اکنون یا باید از ایران میگریخت یا در بازداشت بود. شما ندیدید که پس از این الگوسازیها، ما در توییتر یا در جلسات و کلاسها با جوانان علاقهمند به نویسندگی مطبوعاتی، چقدر باید تلاش کنیم تا جا بیندازیم که جوان ولایتمدار باید تابلوی ادب باشد.
🔻از سویی دیگر، پدرانه و مهربان، او را دعوت به توبه کردید، پس دلجویی از خیل عظیم جوانان عاشق مصباح عزیز و شاگردان موسسهای که تکفیری نامیده شد، چه میشود؟ شاید به آن هتاک باج داده میشود تا نوریزاد دیگری ساخته نشود، اما فکر نمیکنید همپای این محبت پدرانه به او، جماعتی عظیم را از جبهه انقلاب دلسرد میکنید؟ اعتبار حقیقی و حقوقی خود را در مقام تفقدی یک جانبه، برای چه حجمی از بی منطقی و بی اخلاقی دارید هزینه میکنید، اصرار دارید حسین شریعتمداری را برای جوانان حزباللهی نابود کنید؟ همه زخم بخوریم تا او زخم نخورد؟ او را حفظ کنید، جای کسی را تنگ نکرده، اما همپای این باج دادن، بغض اینسو را هم ببینید. درد و داغ اینسو را هم ببینید. ضربهای را هم که هر بار به حزباللهیها زده میشود، دریابید. شاید در خیل اینسو هم بچه شهید و بچه یتیمی باشد، شاید اینسو هم عاشقان ولایت باشند، گرچه بلد نباشند از بیت رهبری برای خود خانه بسازند یا بابت یک کاغذ دیواری مجازی برایشان از ولیفقیه تاییدیه بگیرند. مگر بچه شهید بودن و از ولایت نوشتن کافی نیست؟ ای داد، حواسم نبود؛ وصل بودن هم مهم است!
🔻شما از «بزرگترهای» جبههی رسانهای انقلاب هستید و این بزرگتر بودن میطلبد که نگاهتان از رفقا و دوستان و به معنایی کلانتر و سیاسیتر، از «قبیله» فراتر رود. او چون وصل به بزرگترهاست، اجازه هر حرکتی دارد، دیگران را اما حتی نمیشناسید! در غربت روزنامهنگاران غیر وصل به بزرگترها و جریانها همین بس که نه از نزدیک میشناسیدمان و نه برای انتشار همین نامه سرگشاده
به حضرتعالی، جایی جز کانال تلگرامی شخصی و صفحه توییترم دارم و امید دارم با دست بدست شدن این وجیزه، به دست شما هم برسد. کسی نگران نباشد؛ ما الحمدلله آنقدری برای خود شأنیت قائل هستیم که تن به «فحش درمانی» ندهیم... إنشاءالله به دست جناب صفارهرندی هم برسد، به دست دیگران هم برسد، شاید گاهی تمایل پیدا کنند جز جلسات مکرر با مدیران رسانهای و دستور از بالا، بدنهی تحریریهی رسانههای انقلابی را هم ببینند، با آنها هم «گفتگوی دوستانه» داشته و شنونده هم باشند. شاید قبل از آنکه صدای افتادن تشت رسوایی یکی از نیروهایشان گوش فلک را کر کند، به گوش آنها برسد و مسیر فاجعه را ببندند.
🔻راستی! از هتک حرمت علامه بگذریم؛ دیدید «مرگ بر جمهوری اسلامی» نوشت یا باز هم ندیدید؟
زیاده نوشتم، ببخشایید؛ اما حجم و قدمت بغض زیادهتر است...
شاگرد و ارادتمند همیشهی شما کبری آسوپار
۱۶ تیر ۴۰۰
هدایت شده از خبرگزاری رسا
🔸 یادداشت سید امیرحسین قاضی زاده در پی هتاکی به علامه مصباح یزدی(ره)
🔹 یقینا سخن گفتن درباره فضایل علامه مصباح که نائب بر حق امام زمان(عج) حضرت امام خامنه ای او را مستجمع «علم، بصیرت به معنای حقیقی کلمه و صفای باطن میداند»، مشکل است. همو که به گفته رهبر معظم انقلاب علامه طباطبایی و شهید مطهری زمان ما و عقبه تئوریک نظام است. کسی که رهبری خلاء او را خسارتی بزرگ برای مجلس وزین خبرگان میداند.
🔹کاش سیاسیون و اطرافیان قلم به دست آنها متوجه بودند که به شخصیتهای تمدنی مانند علامه مصباح، حزبی و جناحی نگاه نکنند و اینگونه ناجوانمردانه آن عالم بزرگ جهان معاصر و نه فقط جهان اسلام را آماج تیرهای زهرآلود خود قرار نمیدادند.
🔹 بنده و دوستان هم دوره بنده، آنان که دل در گرو اسلام و انقلاب و آرمانهای نجاتبخش امام راحل دارند، ثبات خود در این مسیر را مدیون اندیشه و قلم و بیان چشمه جوشان علامه مصباح هستيم و با نگریستن به این قلمهای مسلح به گلولههای تهمت و توهین و کینه بر عاقبت خود میترسیم و از خداوند طلب عاقبت به خیری میکنیم.
#قاضی_زاده
#مصباح_یزدی
#قدیانی
#توهین
🆔 @rasanewsagency
⭕️⭕️ اگر تقدیر چنین بود که آقای مطهری به شهادت نمیرسید در آن صورت به نظر شما با تجربهای که شما و شناختی که جنابعالی از جمهوری اسلامی و از انقلاب دارید مناسبترین مسؤولیت برای ایشان چه مسؤولیتی بود در جمهوری اسلامی؟⭕️⭕️
👆👆این سوالی است که آقای حداد عادل در اردیبهشت سال ۶۳ از مقام معظم رهبری پرسیدند.
🔰حضرت آیتالله خامنهای (حفظه الله تعالی): اولین چیزی که خب طبعاً از مرحوم مطهری رحمتاللهعلیه به ذهن میآید ابعاد فرهنگی شخصیت ایشان است. خب اگر ایشان می بودند یک کلید گنجینههای #فرهنگ_اسلامی بودند، میتوانستند #سیاستگذار و #خط_بده و مسؤول یک بخشهای عظیمی از فرهنگ اسلامی این جامعه باشند و لکن من اتفاقاً روی این مسأله فکر کردم. همیشه با خودم فکر میکردم که اگر آقای مطهری بود امروز برای کجا خوب بود.
🔺به نظرم رسیده بود که اگر ایشان بودند یک #رئیس_جمهور خوب و مناسب برای این اجتماع بود.
✅حقیقت هم همین است که انقلابی که مثل انقلاب ما با ابعاد #فکری و #فرهنگی_عمیق و قوی و با یک #پیام_معنوی و با یک #رسالت_فلسفی دارد میآید و اخلاقی توی جوامع و خودش را ظاهر میکند در رأس این نظام یک شخصیتی مثل آقای مطهری لازم است.
🌀 بههرحال مرحوم شهید مطهری اگر امروز میبودند من فکر میکنم مناسبترین جا برای ایشان ریاست جمهوری بود که با آن ابعاد عظیم شخصیت، یک حکیم، یک فیلسوف، یک فقیه، می شد رئیس جمهور یک نظام و این خیلی برای این نظام ارزش داشت، و ما میتوانستیم به وجود او در دنیا افتخار کنیم. واقعاً میتوانست یک نمودار خوبی برای این نظام باشد این بزرگوار اگر زنده می بود.
@andishkadehroshd
اندیشکده رشد
⭕️⭕️ اگر تقدیر چنین بود که آقای مطهری به شهادت نمیرسید در آن صورت به نظر شما با تجربهای که شما و شن
🔰 اخیراً برخی از قلمبهدستان انقلابی که برای احزاب خاص قلم میزنند؛ سعی دارند بهشتی را مرد سیاست و مطهری را عالم سیاست نابلد معرفی کنند.
توصیه ما به دوستان انقلابی این است که برای قضاوت بزرگان انقلاب و افرادی در سطح علمای طراز اول و مجاهد، به جای تمسک به یکی_دو خاطرهی ناقص، از علمای هم عصر که ایشان را از نزدیک درک کرده و مراتب علمیت و انقلابیگری ایشان را درک کردهاند بهره ببرند.
هدایت شده از مبشرصبح
http://fna.ir/2ht8g
✅یادداشت دوم و جالب شریعتمداری خطاب به قدیانی
🔴 رحمت خدا بر حاج حسین شریعتمداری
متن بسیار زیبا و متین و خواندنی در دفاع از علامه مصباح رضوان الله تعالی علیه
#مصباح_عزیز
@h_shafiei
هدایت شده از صدای حوزه
🔹تشکل طلبگی قیام با صدور بیانیه ای توهین آقای حسین قدیانی به آیت الله علامه مصباح یزدی را محکوم کرد.
✅ در بخشی از این بیانیه آمده است:
نوشتهای از آقای حسین قدیانی آن هم با ادبیاتی بسیار سخیف خطاب به مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در صفحات مجازی ایشان منتشر شده است که سرشار از توهین و تهمت به آیت الله مصباح یزدی(ره)، اندیشهها، شاگردان و مجموعههای نزدیک به ایشان میباشد. ما امضاء کنندگان این بیانیه ضمن محکوم کردن این اقدام هتاکانه از مسئولین مربوطه خواهشمندیم نسبت به این مسئله رسیدگیها و برخورد متناسب قانونی را داشته باشند تا زین پس شاهد توهین و هتک حرمت به ساحت علمای مجاهد اسلام نباشیم.
#مصباح_یزدی
#عمار_انقلاب
#قدیانی
•┈┈••✾••┈┈•
🔊به کانال #صدای_حوزه بپیوندید👇
🎧 @Sedayehoze
بزرگداشت علامه مصباح با سخنرانی حجتالاسلام پناهیان، فردا ساعت ۱۷ مسجد دانشگاه تهران
@andishkadehroshd
هدایت شده از کانال خبری رجانیوز
🚨نامهی ۲۵۰۰ نفر از دانش آموختگان طرح ولایت و فعالان دانشجویی به ریاست قوه قضائیه
🔻 با فرد هتاک به علامه مصباح یزدی برخورد قاطع و قانونی کنید/ در صورت عدم برخورد با چنین اقدام شومی راه برای تکرار رفتارهای مشابه با سایر علما باز میشود
در این نامه خطاب به حجتالاسلاموالمسلمین
اژهای آمده است:
🔹ما دانشجویان، فعالین فرهنگی و دانش آموختگان ادوار مختلف طرح ولایت با ابراز نگرانی و ناراحتی از این اتفاق از ریاست محترم دستگاه قضایی درخواست داریم تا در راستای صیانت از حقوق عامه، از طریق برخورد قاطع و قانونی با فرد خاطی به دور باطل شکسته شدن حریم اسلام و روحانیت ورود کرده و مانع از استمرار چنین اتفاق تلخی در جامعه شوید.
⬅️ در رجانیوز بخوانید:
🌐 Rajanews.com/node/349466
✅ @Rajanews
فوت کوزه گری سیاست ورزی انقلابی؛ قسمت اول:
حرفهها و کارهای مختلف برای خودشان اسرار و رموزی دارند. وقتی دقیق شدی، متوجه می شوی همین کاری که خیال می کردی آب خوردن است، برای خودش عالمی دارد و هزار نکته باریک تر ز مو. لات ها هم برای خودشان قواعدی دارند که بر اساس آن رتبه بندی می شوند.
یک روز پای حرفش نشستم، یکی از همین فوتهای کوزه گری را برایم شرح داد. گفت: آشیخ! اینکه چاقو دست بگیری و خون راه بیندازی هنر نیست. هنر این است که در اوج دعوا و هیاهو، از چاقو استفاده کنی ولی یک قطره خون نریزی و فقط خط خطی کنی.
الغرض سیاست انقلابی هم فوت خاص خودش را دارد. اگر توانستی بدون خون راه انداختن و خط خطی کردن قلم به دست بگیری و تحلیل ارائه بدهی، تازه الفبای سیاست را آموخته ای و تا فوت کوزه گری راه زیادی در پیش داری...
اخیرا وجیزه نویسی، قلم به دست شده تا از سیاست بگوید. اما به جای سیاست، عقدهگشایی کرده و انقلابیون را به زحمت انداخته تا بخیه کنند زخم هایی که #آقای_چیز بر بدنه ارکان و بزرگان انقلاب انداخته؛ تا بلکه خون هایی که از جای جای تاریخ انقلاب جاری شده، سد شود و بدون فوت وقت جلوی خطر را بگیرند. در قطعه ای از نوشته ها و گفته هایش می گوید: (فلانی «مصباح یزدی» مطهری بود، ولی میخواست بهشتی هم بشود _که نتوانست_.) گویا نویسنده میخواهد بگوید مطهری فقط معلم بود؛ نه اهل و نه شایسته ی سیاست و سیاستورزی. https://eitaa.com/andishkadehroshd
فوت کوزه گری سیاست ورزی انقلابی؛ قسمت دوم:
الان قصد ندارم کلاس اخلاق و ادب بگذارم که این چه طرز سخن گفتن از مطهری و مصباح رحمه الله علیهما است. و نمیخواهم از #مصباح_عزیز رحمه الله علیه سخن بگویم که هنوز برایم زنده است و فراقش باورم نشده. فقط می خواهم گله ای برادرانه کنم که ایکاش احزاب و جناحهای سیاسی انقلابی که الان به جای عزاداری عاشورای سیاست و اخلاق، روزهی رمضانی سکوت گرفته اند؛ زبان باز می کردند و حداقل از ساحت قدسی مطهری دفاع می کردند تا اوهام قلم به دستان قبیله، تصویر حقیقی بزرگان انقلاب را خط خطی نکند. ناسلامتی بزرگان انقلاب بخشی از شناسنامه ی این انقلابند.
مطهری متدین بود، منتها نه مثل من و ما که نماز را برای سجاده می دانیم و سیاست را جدای از سجاده. او انقلابی بود، نه مثل من و ما که نهایت خدمتمان به انقلاب خط خطی کردن چند برگ کاغذ در وصف فتنه و نهم دیماه 88 است.
بیایید خاطرات شورای یازده نفره انقلاب سال ۱۳۴۳ را بخوانیم و ببینیم مبتکر این شورا چه کسی بود؟! آیا جز این است که مطهری از همان ابتدای انقلاب، امام را یاور بود و امت را راهنما؟ آیا جز این است که رد پای او در جای جای سیاست این نهضت دیده می شود؟ اصلا بگذار خیالت را راحت کنم...مطهری اگر سیاسی نبود، الان شهید نبود.
وقتی سخنان معاصران و همرزمان مطهری را درباره اش میبینیم، متوجه می شویم که ابراز نظر درباره مطهری و بهشتی برای من و ما بسیار زود است. چه رسد به اینکه بخواهیم بر اساس یافته های بافتنی خودمان، تحلیل هم ارائه بدهیم و دیگران را مستفیذ کنیم.
بگذار ماشه حق گویی را بچکانم و تیر خلاص را بزنم. آیه الله خامنهای در مصاحبه ای «که اردیبهشت 1363 توسط آقای حداد عادل انجام شده است» می فرمایند: «اولین چیزی که خب طبعا از مرحوم مطهری رحمه الله علیه به ذهن می آید ابعاد فرهنگی شخصیت ایشان است. خب اگر ایشان می بودند یک کلید گنجینه های فرهنگ اسلامی بودند، می توانستند سیاستگذار و خط بده و مسئول یک بخشهای عظیمی از فرهنگ اسلامی این جامعه باشند و لکن من اتفاقا روی این مسئله فکر کردم. همیشه با خودم فکر می کردم که اگر آقای مطهری بود امروز برای کجا خوب بود؟ به نظرم رسیده بود که اگر ایشان بودند، یک #رئیس_جمهورِ خوب برای این اجتماع بود.»
و به یک اشاره کفایت نمی کنند و دوباره در ادامه می فرمایند: «به هر حال مرحوم شهید مطهری اگر امروز می بودند من فکر می کنم مناسب ترین جا برای ایشان ریاست جمهوری بود که با آن ابعاد عظیم شخصیت، یک #حکیم، یک #فیلسوف، یک #فقیه، میشد رئیس جمهور یک نظام و این خیلی برای این نظام ارزش داشت و ما می توانستیم به وجود او در دنیا افتخار کنیم.»
بیایید ببینیم و جدا از فضای آلوده به مجادله و مغالطه ی رسانه ای که خودمان برای خودمان درست کردیم؛ نظر در حقائق انقلابیگری بیندازیم. و ببینیم این مجاهد و سیاستمدار انقلابی؛ #حکمت و #فلسفه و #فقه را از مهمترین مولفه های سکانداری سیاست در انقلاب می داند. و بیایید تا قبل از خط خطی شدن ارکان و بزرگان انقلاب در حاشیه ی خاله بازی های سیاسی ما، کلام امام انقلاب را جایگزین تصورات خام ناپخته خودمان از مطهری ها و بهشتی ها و مصباح ها قرار دهیم که این است فوت کوزه گری سیاسون انقلابی.
شامگاه دوشنبه 22 تیر 1400
https://eitaa.com/andishkadehroshd