⚛ واقعیت شب اول قبر... چه کسانی فشار قبر ندارند؟ ➥@ansuiemarg_ir

❤️اشتیاق پروردگار به بنده گنهکارش... ✨اى داوود! اگر آنها که از من روي گردان شده‌اند بدانند كه چه انتظارى براى آنان مى‌كشم و چه مهرى به آنان مى‌ورزم و چه اشتياقى دارم که آنان از گناهان خود دست کشند، از شدّت اشتياق به من جان می‌دادند و از عشق به من بندهاى بدنشان از هم جدا میشد. 📗المحجّة البيضاء، ج۸، ص۶۲ ➥@ansuiemarg_ir

🔱صحبت های ابلیس ملعون با انسان در قیامت... ➥@ansuiemarg_ir

🌴این عمل را انجام بدهیم، قطعاً امام زمان (عج) برایمان دعا می‌کند... ➥@ansuiemarg_ir

💟 در زندگی مشکلات هست اما با زندگی مشکل داشتن اشتباه است! ☘اولیای خدا با اینکه سنگین ترین بلاها را تحمل می کردند، حتی یک نفر از آنها نیز دچار ضعف اعصاب و افسردگی و درهم ریختگی نبودند؛ چون در عین اینکه در زندگی مشکل داشتند، با زندگی مشکل نداشتند و مدیریت و تدبیر خدا را کاملاً پذیرفته بودند. مرحوم آیت الله شیخ غلامرضا یزدی، قهرمان تسلیم و رضا بود. مصیبت سنگینی بر او وارد شد. فرزند جوانش که فاضل و با تقوا بود، از سفر خانه خدا و عتبات به قم آمد. مریض شد و از دنیا رفت. در تشییع او همه گریه می‌کردند فقط پدر مثل کوه، دائم شکر می‌گفت و راضی بود. خودش وارد قبر شد و تلقین کرد. فقط وقتی بیرون می آمد، در چشمش اشکی حلقه زد. به خودش گفت: ای اشک مگر چطور شده؟ «اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ» ✍استاد عالی ➥@ansuiemarg_ir

💐انس با قرآن‌کریم/ صفحه۳۱۰ ♦️فرزندم از خواندن قرآن غافل مباش، زيرا كه قرآن دل مرده را زنده مى كند و از فحشاء و زشتى باز مى دارد. (رسول اکرم صل الله علیه و آله) ➥@ansuiemarg_ir

⚡️شیطان از کم شروع میکنه، ولی به کم قانع نیست! ➥@ansuiemarg_ir

💔خداوند دوست دارد این ۳ ویژگی را وقتی می‌خواهیم به درگاه او حالمان را عرضه کنیم داشته باشیم! ➥@ansuiemarg_ir

♻️گشایش گره زندگی با ادای حقوق و کسب رضایت دیگران... 🌻یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط نقل می‌کند: مهندسی بود بساز و بفروش، یکصد ساختمان ساخته بود ولی به دلیل بدهکاری زیاد شرایط اقتصادی بدی داشت. خانه ها فروخته نمیشد و حکم جلبش را گرفته بودند. به منزل پدرم آمد و گفت: نمیتوانم به خانه‌ام بروم خود را پنهان می‌کنم. شیخ با یک توجه فرمود: «برو خواهرت را راضی کن!» مهندس گفت: خواهرم راضی است، شیخ فرمود: «نه!» مهندس تأملی کرد و گفت: بله وقتی پدرم از دنیا رفت ارثیه‌ای به ما رسید، هزار و پانصد تومان سهم او میشد. الان یادم آمد که نداده‌ام. مهندس رفت و برگشت و گفت: بیش از آن مبلغ را دادم به خواهرم و رضایتش را گرفتم. پدرم سکوت کرد و پس از توجهی فرمود: «هنوز راضی نشده... خواهرت خانه دارد؟» مهندس گفت نه. فرمود: «برو یکی از بهترین خانه‌هایی که ساخته‌ای را به نامش کن و به او بده، بعد بیا ببینم چکار می‌شود کرد. بالاخره آن شخص رفت و یکی از آن خانه ها را به نام خواهرش کرد و اثاثیه او را در آن خانه گذاشت و برگشت. شیخ فرمود: «حالا درست شد.» فردای همان روز سه تا از آن خانه ها فروش رفت و آن مهندس از گرفتاری نجات پیدا کرد... 📕کتاب تقاص #تجربیات_نزدیک_به_مرگ ➥@ansuiemarg_ir

شهادت جانسوز شهدای خدمت را به همه شما مخاطبین عزیز کانال آن سوی مرگ تسلیت عرض می‌کنیم🖤 ➥@ansuiemarg_ir

یک دعای بسیار زیبا، کوتاه و عمیق برای قنوت نمازمان 🤲 💜 ➥@ansuiemarg_ir