🍔 غذای فاسد روح چیست؟! 🌻أمیرالمومنین عليه‌السلام: «در شگفتم از كسى كه از غذای (فاسد) به خاطر آزارش پرهيز مى‌كند، اما از گناه به خاطر عذاب دردناكش پرهيزى ندارد!» آيا مايه شگفتى نيست كه انسان از آزار طعام پرهيز داشته باشد، اما از عقوبت عصيان نترسد؟! زيان گناه، بسيار بيشتر از مفسده غذاى فاسد است، پس چرا بى‌پروايى و ناپرهيزى؟ 📗کتاب چهل حدیث راه زندگی ➥@ansuiemarg_ir

🟡 محاسبه و سوال از ریز ترین اعمال! 🎥زندگی پس از زندگی ➥@ansuiemarg_ir

🟡 فرصت‌ها ماندگار نیست! 🌹امام صادق عليه‌السلام: به هر كس فرصتى دست دهد و او به انتظار دست دادن فرصت كامل آن را تأخير اندازد، روزگار همان فرصت را نيز از او بربايد؛ زيرا كار ايّام، ربودن است و شيوه زمان، از دست رفتن‌. 📗بحارالأنوار، ج۷۸، ص۲۶۸ ➥@ansuiemarg_ir

🟣 غذا و حلوایی که برای میّت می‌دهیم چه فایده‌ای دارد؟! 🎙استاد محمدی ➥@ansuiemarg_ir

💐انس با قرآن‌کریم/ صفحه۲۸۳ 🔹قرآن را نیکو [و با دقت] تلاوت کنید؛ زیرا که آن سودمندترین داستان (تاریخ) است و از آن شفا جویید؛ زیرا که آن شفای سینه هاست. (أمیرالمومنین علیه‌السلام) ➥@ansuiemarg_ir

🟢 چگونه شیرینی ایمان را در قلبمان بچشیم؟! 🎙آیت‌الله مجتهدی (ره) ➥@ansuiemarg_ir

📜 اعمال ما هر چند وقت یکبار به امام زمان‌مان عرضه می‌شود؟ 🌻در روایات فراوانی آمده است که اعمال ما هر هفته خدمت امام زمان عرضه می‌گردد و حضرت از اعمال خوبمان خوشحال می‌شوند و از اعمال بد محزون و غمگین می‌گردند؛ به علاوه شب قدر هم یک بار دیگر این اتفاق می‌افتد؛ شبیه حسابرسی های ادارات که هم روزانه انجام می‌شوند هم هفتگی و هم سالانه...🍃 📕سرنوشت انسان، ج۴، ص۱۰۲ ➥@ansuiemarg_ir

🟡 آیا شیطان می تواند به شکل انسان ظاهر شود؟! 🎙استاد محمدی ➥@ansuiemarg_ir

💗چگونه ایمان را در قلبمان ثابت و محکم کنیم؟ 🌼ایمان هرگز بدون عمل نیست و عمل نیز برخاسته از ایمان می‌باشد و ایمان فقط با انجام عمل ثابت می‌گردد. 📗الاصول، ص۳۲۷ ➥@ansuiemarg_ir

🟣 اگر اطرافیان از برخورد ما با گناه کردنشان ناراحت می‌شوند چکار کنیم؟! 🎙حجت‌الاسلام رفیعی ➥@ansuiemarg_ir

♨️آیا مرگ اختیاری هم وجود دارد؟! ☘مرحوم شیخ محمد حکیم هیدجی از علمای تهران بود که تا آخر عمر در مدرسه منیریه در حجره‌ای به سر می‌برد. او فردی حکیم، عارف و منزه از رویه اهل غرور و مراقب بوده ضمیری صاف و دلی روشن و فکری عالی داشت. می‌گویند مرحوم هیدجی منکر مرگ اختیاری بود و این درجه کمال را برای مردم محال می‌دانست و در بحث با شاگردان خود جداً آن را انکار و رد می‌کرد. 🔹یک شب بعد از به جا آوردن فریضه عشا در حجره‌اش رو به قبله مشغول تعقیبات بود که ناگهان پیرمردی دهاتی وارد شد. سلام کرد و عصایش را در گوشه‌ای نهاد و گفت: جناب آخوند تو چه کار داری به این کارها؟ هیدجی گفت: «چه کارها؟» پیرمرد گفت: مرگ اختیاری و انکار آن، این حرف ها به شما چه مربوط است؟ هیدجی گفت: این وظیفه ماست. بحث و نقد و تحلیل کار ماست. درس می‌دهیم، مطالعات داریم، روی این کارها زحمت کشیده‌ایم، سر خود نمی گوییم. پیرمرد گفت: مرگ اختیاری را قبول نداری؟ هیدجی گفت: نه. پیرمرد در مقابل دیدگان او پای خود را به قبله کشیده، به پشت خوابید و گفت: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» و از دنیا رحلت کرد و گویی هزار سال است که مرده است. حکیم هیدجی مضطرب شد طلاب را خبر کرد. وقتی همه جمع شدند و تصمیم گرفتند او را به فضای شبستان مدرسه ببرند تا فردا صبح به تجهیز او بپردازند، ناگاه پیرمرد برخاست و نشست و گفت: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» و سپس رو به هیدجی کرده لبخندی زد و گفت: حالا باور کردی؟ آقاجان! تنها به درس خواندن نیست، عبادت نیمه شب هم لازم دارد. تعبد هم می‌خواهد. 📔از احتضار تا عالم‌قبر، ص۴۵ ➥@ansuiemarg_ir