⚡️از کجا معلوم دوباره فرصت فلان کار خیر را پیدا کنم...
🌹امیرالمومنین علیهالسلام: فرصت، چون ابر مى گذرد. پس، فرصتهاى خوب را غنيمت شمريد...
📗نهجالبلاغه، حکمت۲۱
➥@ansuiemarg_ir
💐انس با قرآنکریم/ صفحه۳۲۴
♦️بدانید که این قرآن، پندآموزی است که خیانت نمی کند؛ و هدایت گری است که گمراه نمی سازد ؛ و سخن گویی است که دروغ نمی گوید.
(أمیرالمومنین علیهالسلام)
➥@ansuiemarg_ir
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا کورهپز نیست! أرحم الراحمین است...❤️
➥@ansuiemarg_ir
16.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚛ اگر خدا کریم و بینهایت مهربان است، چرا هر روز نعمت های بیشتر و بیشتر به ما نمیدهد؟!
➥@ansuiemarg_ir
♻️ آیا بجای اموات میتوان نماز خواند و عبادت کرد؟!
🌻عمر بن یزید میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: «آیا به جای مرده میتوان نماز خواند؟» آن حضرت فرمود: «آری! چه بسا آن مرده در تنگی و سختی باشد و خداوند آن فشار و تنگی را [به جهت آن نماز] بر او گشاده سازد»
📘وسائلالشیعة، ج۲، ص۴۴۳
🔻روایات دیگری نیز وجود دارد که میگوید ثواب اعمال نیابتی برای خود انسان کم که نمیشود، بیشتر هم میشود.
➥@ansuiemarg_ir
1.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌖 امروز مهم است، امروز را دریاب...
➥@ansuiemarg_ir
2.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ آیا ایمان و گناه هم بو دارند؟!
➥@ansuiemarg_ir
♒️ حکایت غیبت کننده و غیبت شونده در صحرای قیامت!
🌹پيامبر صلى الله عليه و آله: روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خداوند نگه مى دارند و كارنامهاش را به او مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بيند. عرض مىكند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مىكند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت.
🔸سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياوردهام! گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد، حسنات او به تو داده شد.
📗جامعالاخبار، ص۱۴۷
➥@ansuiemarg_ir
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️ خدایی که ما را آفریده بی عیب و نقص است...
پس چرا اینقدر نقص و عیب و مشکلات در زندگی داریم؟
➥@ansuiemarg_ir
📜 بلای محبت یک سند بی ارزش هنگام مرگ!
🍃شخصی از اهل علم هنگام احتضارش دعای عدیله برایش میخواندند. چون رسیدند به جمله «واشهد أن الائمه الابرار» محتضر گفت: قبول ندارم. تا سه مرتبه او را تلقین کردند و او همین را گفت! پس از لحظه ای عرق تمام بدنش را گرفت و چشم هایش را باز کرد و با دست اشاره به صندوقی در گوشه حجره نمود و دستور داد در آن را باز کردند. از میان آن صندوق یک برگه بیرون آوردند و به او دادند. او برگه را پاره کرد. وقتی علت آن را پرسیدند گفت: این برگه و این سند مالی خیلی قیمتی نبود، اما برایم با ارزش بود. هر وقت به من میگفتید بگو: «واشهدان الائمه الابرار ...» میدیدم ریش سفیدی سر صندوق ایستاده و همین سند را به دست گرفته میگوید: اگر این کلمه شهادت را گفتی این سند را پاره میکنم. من از شدت محبتی که به آن سند داشتم راضی نمیشدم که این شهادت را بگویم. اما خدا بر من منت نهاد و مرا شفا داد آن سند را خودم پاره کردم تا دیگر مانعی از گفتن شهادتین نباشد.
📕منتخبالتواريخ، باب۱۴، حکایت۶
(در کتاب نسیمی از ملکوت)
➥@ansuiemarg_ir
12.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️ورود عجیب فرشته مرگ بر کسی که ناشکر شده بود...
🎥 زندگی پس از زندگی
➥@ansuiemarg_ir