eitaa logo
آستان قدس رضوی و حرم مطهر
56.4هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
18.4هزار ویدیو
197 فایل
مرجع رسمی ارتباط مستمر با حرم مطهر امام رضا(ع) و آستان قدس رضوی‌ ارتباط با ما: @admin_aqr
مشاهده در ایتا
دانلود
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم 🔺صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام @aqr_ir
عید است غبار سر راه تو توان شد قربانی قربان نگاه تو توان شد السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ @aqr_ir
📿 ذکر روز جمعه، صد مرتبه ⚜ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ⚜ @aqr_ir
5.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| اگر امت اسلامی نصب پیغمبر (ص) را با معنای حقیقی درک می‌کردند و دنبال علی ابن ابیطالب (ع) راه می افتادند... @aqr_ir
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| نقش بهشت ای عاشقان تا آسمان راهی نمانده با آب و تابی این مژده را باران رسانده @aqr_ir
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | دهه امامت 🔹از روز عید قربان تا روز عید غدیر، در واقع یک مقطعی است متصل و مرتبط با مسئله‌ی امامت. بعضی هم این را «دهه‌ی امامت» نامیده‌اند و نام مناسبی است. @aqr_ir
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز شمار غدیر پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: 🔺بعد از من، اعلم اُمت من علی بن ابی‌طالب(ع) است 🌺هشت روز مانده تا عيد الله اکبر @aqr_ie
چشم‌نوازی تابلوی «رمی جمره» در آستان قدس رضوی 🔺این تابلوی که با عنوان «امتحان سخت» نیز یاد می‌شود توسط استاد محمود فرشچیان با تکنیک اکریلیک و به سبک نگارگری خلق شده و در موزه قرآن و نفایس مورد توجه علاقه‌مندان قرار گرفته است. @aqr_ir
کعبه‌ی اهل زمین است خراسانِ رضا هر چه داریم و نداریم به قربانِ رضا السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أنِیسَ النُّفُوس @aqr_ir
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| هر فیلم و عکسی، داستانی دارد و هر نگاهی می‌تواند داستانی متفاوت را حکایت کند؛ با داستان ما همراه شوید 👇🏻 📝 شما نیز می‌توانید داستان‌های امام رضایی خود را با مخاطبین ما به اشتراک بگذارید. @aqr_ir
آستان قدس رضوی و حرم مطهر
#داستان_یک_تصویر | هر فیلم و عکسی، داستانی دارد و هر نگاهی می‌تواند داستانی متفاوت را حکایت کند؛ با
▫️گوشه صحن انقلاب ایستاده بود و زیارت‌نامه می‌خواند؛ آن‌قدر صدایش قشنگ بود که من و چند زائر دیگری که در اطرافش بودیم، ناخودآگاه زیرِ لب، با او همراهی می‌کردیم ... ▫️زیارت‌نامه که تمام شد، مدتی به گنبدِ آقا خیره ماند، گوشی را درآورد و شروع به فیلم‌برداری کرد؛ هنوز هم وقتی به آن صحنه که چطور بیصدا اشک‌هایش می‌ریخت فکر می‌کنم، بدم می‌لرزد ... ▫️چند دقیقه‌ای همانطور گوشی به دست ایستاده بود و اشک می‌ریخت؛ چهره‌اش نشان می‌داد که هم سن و سال خودم است؛ راستش را بگویم دیدن حال و هوایش، حالِ من را هم دگرگون کرده بود و اشکم درآمده بود ... ▫️ دلم طاقت نیاورد، به او نزدیک شدم و بسته دستمال کاغذی مسافرتی که همراهم بود را به او دادم؛ خیلی دلم می‌خواست دلیل اشک‌هایش را بپرسم اما آنقدر حالش آشفته بود که جرئتش را نکردم و بدون هیچ حرفی به عقب برگشتم. ▫️تقریبا ده دقیقه گذشته بود؛ نمازم تازه تمام شده بود که دیدم دستی به شانه‌ام خورد. برگشتم، خودش بود؛ باقی‌مانده بسته دستمال را به من داد، چند جمله کوتاه گفت و رفت؛ جمله‌هایی که پاسخ همان معمایی بود که از دلیل اشک‌هایش در ذهنم ساخته بودم. ▫️ او گفت: «امروز سالگرد ازدواج منه؛ ما بالا سر حضرت عقد کردیم و قرار گذاشتیم که هر سال همین موقع، سالگرد ازدواجمون رو اینجا جشن بگیریم؛ امسال همسرم مریضه و بیمارستان بستریه. تنها کاری که تونستم بکنم همین چند دقیقه فیلمی بود که براش فرستادم؛ توروخدا براش دعا کنید ...» ▫️ اسمش را نمی‌دانم، اما کاش ضامنِ آهو جواب دعاهایش را داده باشد؛ با خودم عهد بستم سال‌ِ بعد همان روز حرم باشم و کاش او و همسرش، کنار هم به زیارت آمده باشند ... 📝 مصطفی قویدل @aqr_ir
منی که دست به سینه گذاشتم هر صبح سلام داده‌ام از روی پشت بام‌، از دور به رغم فاصله، گلدسته‌های تو انداخت کبوتر دل تنگ مرا به دام از دور @aqr_ir