((حضرت حاج آقاى ناجى )) فرمودند:
از ((مرحوم شیخ اسدالله قمشه اى )) که خودش جزء والهین بوده که در سن سى و دو سالگى رحمت خدا رفته بود که خود آن حالاتشان یک بحثى دارد.
مرحوم همایى در ریاضیات شاگرد ایشان بوده و خیلى عجیب بود و اشعارى هم دارد. که تخلصش دیوانه است ، نقل میکنند:
((شیخ اسدالله قمشه اى )) در اطفار سلوکیه بوده یک شب نیمه شبى براى تهجد بلند مى شود احساس مى کند که همه عالم فانى مى شود باز همه عالم به وجود مى آید، اصلا یک حالت عجیب و غریبى این راحالت فنا و بقا مى گویند و چیز عجیب وغریبى در سلوک هست .
یک مقدار خودش را در این حالت باقى و مى بیند خیلى مطلب بالاست . بعد میگوید: خوب است ببینم کدام یک از اساتید، این حرف را مى فهمد.
همان نیمه شب بلندمى شود یک سَرى به مدارس میزند که ببیند کى این مطلب دستش است ومى فهمد.
بذهنش مى رسد یک سَرى به حجره آخوندبرود. آن وقت مدرسه صدر چهار باغ بوده راه مى افتد مى بیند در کل راه این فنا و بقا ادامه دارد، بعد درحجره آخوند کاشی مى آید، مى بیند، مرحوم آخوند کاشی مى گوید: لا اِلَّهَ تمام موجودات فانى مى شوند، تا مى گوید: اِلا اللّه موجودات بقاء بااللّه پیدا مى کنند، مى بیند خود مرحوم آخوند است که فنا و بقا را دارد ایجاد مى کند، ایشان تازه توقع داشته ببیند آخوند مى فهمد یانمى فهمد.
تازه مى فهمد ذکرایشان است که منشا اینچنین اثرى شده وایشان اذکارش اذکار عجیبى بوده .
✍️داستانهایی از مردان خدا//قاسم میر خلف زاده
@Asemani_bashim
10.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ سه دقیقه
داستانهایی از وقایع کربلا
حاج آقا عالی
@Asemani_bashim
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خدا ملا آقاجان را رحمت کند. میگفت به کردستان رفتم. گرسنه هم بودم. او روضه میخواند و مجنون بود. موهایش بلند بود. دیوانهوار از تبریز حرکت کرده بود. گریه میکرد و روضه میخواند. او مجنون امام حسین(ع) بود. در کردستان، در نزدیک سر حدّ عراق بدید که در محرّم، روضه نیست و مردم دور هم مینشینند و سیگار میکشند و یک غذایی میخورند و میروند. گفت شما چرا ذکر مصیبت ندارید؟ گفتند رسم آبا و اجدادی ما این است که این طور روضه میخوانیم. محرّم که میشود، شبی دو سه ساعت دور هم هستیم، روضهای از روضات چنان است، مینشینیم و میرویم. روضه ما این است. گفت نه! باید کسی را بیاورید که تاریخ عاشورا را بخواند و ببینید که مصیبت چه بوده و چه نبوده است. صاحب مجلس کمی پکر شد؛ چون پدر و مادرشان در دهات این کار را میکردند.
خود ملاّ آقاجان تعریف میکرد که شب خواب دیدم حضرت زهرا(س) میگویند تو ادّعای نوکری ما را میکنی؛ رفتی و مجلس فرزند ما را به هم زدی؟ فهمید که صاحب مجلس از گفته او پکر شده و فکر کرده بود که لابد یک چیزی هست که این را به من میگوید. ملا آقاجان میگفت دیدم هیچ چارهای ندارم. کمی پول داشتم به او دادم. گفتم دو سه شب هم روضه برای من بخوانید تا قلبش راحت شود.
✍کتاب طوبی محبت؛ جلد چهارم – ص ۶۳
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی
@Asemani_bashim
haj hasan khalaj4_373604159808603741.mp3
زمان:
حجم:
16.37M
صوت ۱۶ دقیقه
روضه حضرت قاسم(علیه السلام)
حسن خلج
@Asemani_bashim
شیخ حسنعلی نخودکی(ره):
انسان وقتى مى گويد:
اللهم انت السلام يعنى : خداوندا! تو سلام هستى
بايد به حال خود نگاه كند و ببنيد كه آيا او را در افعال خود سالم مى داند؟ آيا او راظالم نمى داند، و درافعال خود عادل مى شناسد؟ آيا افعال او را خالى از نقص و عيب مى بيند يا آنكه به زبان خدا را عادل مى خواند و در قلب خويش او را ظالم مى داند؟ در اين زمينه ، افعال انسان ، شاهد عقايد او است اليوم نختم على افواههم و تكلمنا ايديهم يعنى : امروز مهر، سكوت بر دهانشان مى زنيم و دستهايشان با ما سخن مى گويند
مقصود آن است كه آنچه به وسيله دستهايشان انجام دادند شاهد بر عقايدشان است كسى كه خداوند را در افعالش سالم بداند و يقين داشته باشد كه هيچ حركتى بى اذن او انجام نمى گيرد و همه به امر اوست ، ممكن نيست كه در برابر ابتلاء به وقايع و حوادث عالم؛ در سويداى قلب خودش كراهت و ناخرسندى احساس كند، و نسبت به آن ها چون و چرا نمايد؛ زيرا كه يكى از اركان اربعه ايمان ، رضا است ، و دنيا محل امتحان است و اين مطالب برهانى و وجدانى است
✍️سایت معاونت تهذیب حوزه های علیمه(درس اخلاق4)
@Asemani_bashim
حضرت امیرالمومنین على عليه السلام :
هر كس مالى را از راه غير حلال بدست آوَرَد، آن را در راه غير حق مصرف خواهد نمود.
✍️تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 355 ، ح 8109
@Asemani_bashim
Mohammad Hossein Pouyanfar4_5909073906290919537.mp3
زمان:
حجم:
4.35M
نوآهنگ ۳دقیقه
می خونم هر سحر
محمد حسین پویانفر
@Asemani_bashim
15.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ شنیدنی ده دقیقه
مداحی محمد نوروزی
داستان عنایت امام حسین علیه السلام
@Asemani_bashim
حاج آقا دولابی:
اینک قافله به کربلا رسیده و ساکن شده است و خانوادها مام در حرم و اصحاب نیز نشستهاند و در حال مذاکره و صحبت و ایاب و ذهاب و آمد و رفت هستند. شبها از ترس دشمن، چراغ روشن نمیکنند. حرم خدا و عزیزان خدا، شبها چراغ ندارند. غذا هم هر چه زاد و راحله بوده است مصرف شده و آب را هم که بستهاند. کأنّه تمام کره بیرزق، مانده است. تمام ملأاعلی بی ذکر خدا ماندهاند و ملائکه نمیتوانند ذکر خدا کنند.
حرم امام حسین(ع) گریه میکنند و کودکان او ضجه میزنند. صدای آنها هنوز میآید و ناله زینب (علیهالسلام) هنوز به گوش میرسد. گوش باشید- اینها راست است. بزرگ خانه، بیشتر وحشت میکند.
آیا میدانی وقتی قلب حضرت زینب(س) محزون شود چه بر سر عالم میآید؟ تصور کنید که هیچ بچهای و هیچ خانمی گریه نکند و تشنه نشود؛ فقط خانم زینب (س غصهدار شود. او خود همه است. قلب همه شیعیان محزون میشود. او کبد و سینهای چون امیرالمؤمنین(ع) داشت، که وقتی خطبه خواند، کسانی که پیرمرد بودند و ایام گذشته را دیده بودند، تصور کردند حضرت امیر(ع) دارد خطبه میخواند.
بعضی از آنها جمعیت را شکافتند و جلو آمدند. یکی از آنها که آمده بود، وقتی برگشت گفت هذه زینب بنت علی(ع) این زینب است که صدا میزند. علت داشت که حضرت، کلام را رساند. زیرا زنگ شترها را بسته بودند و سر و صدا راهانداخته بودند تا صدای خانم به مردم نرسد.
وقتی مظلومان خیلی مشهور باشند ظالم میخواهد آنها را بپوشاند. صدای زنگ شترها و هیاهو و هلهله عرب را زیاد کرده بودند تا کسی صدای خانم را که خطبه میخواند، نشنود. به مرحمت خدا و با اشاره حضرت، سکوت محض شد. چگونه میشود شتر راه برود اما صدا نکند؟ نفس اعراب هم ساکت شد. اگر بزرگ خانهای به اهل آن بگوید ساکت، نفسها همه بند میآید. خانم زینب(س) بگوید اسکتوا چطور؟ نفس امیرالمؤمنین(ع) بگوید ساکت؛ از تمامی زمین هم نفس درنیاید، زیاد نیست.
✍️طوبای محبت جلد 2
@Asemani_bashim
@ostad_shojae4_5873012269952010168.mp3
زمان:
حجم:
13.34M
صوت ۲۰دقیقه
تجلی اسماء الهی در کلمات
با این اسماء میتوان انس گرفت و پرواز کرد
محمد شجاعی
@Asemani_bashim
جمعی در محضر امام صادق (علیه السلام) بودند، سخن از شیعیان و پیروان امامان خاندان رسالت (علیه السلام) به میان آمد، امام صادق (علیه السلام) به یکی از حاضران به نام عقبه فرمود: وقتی که نفس به گلو رسید (لحظه مرگ فرا رسید) (آنگاه امام سکوت کرد) معلی بن خنیس در آنجا حاضر بود، به عقبه اشاره کرد که از امام صادق (علیه السلام) سؤال کن (تا بقیه سخنش را بفرماید).
عقبه از امام پرسید: انسان در آن لحظه مرگ چه چیز می بیند؟
امام صادق (علیه السلام) فرمود: می بیند! عقبه تا ده بار پرسید: چه می بیند؟!
امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به طور مکرر می فرمود: می بیند!
عقبه به سؤال خود ادامه داد و اصرار کرد که چه می بیند؟
امام صادق: اصرار داری که بدانی چه می بیند؟!
عقبه: آری ای پسر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)!، من شیعه و در دین شما هستم، اگر بر اثر جهل، دینم را از دست بدهم چه کنم؟ هر ساعت که دستم به دامن شما نمی رسد...
عقبه در حالی که گریه می کرد، به گفتار خود ادامه می داد. دل امام صادق (علیه السلام) به حال او سوخت و فرمود: ای عقبه! هیچ شیعه با ایمانی نمی میرد، مگر اینکه سوگند به خدا در هنگام مرگ آن دو نفر را می بیند.
عقبه: آن دو نفر کیستند؟
امام صادق: آن دو نفر، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) هستند.
عقبه: اگر مومن در لحظه مرگ (در آغاز عالم برزخ) آن دو نفر را می بیند، آیا دلش می خواهد به دنیا باز گردد؟
امام صادق: مومنی که از دنیا رفت تا آن دو نفر را ندیده، نمی خواهد از دنیا دل بردارد، ولی وقتی که آنها را دید دل از دنیا می کند.
عقبه: ایا آن دو نفر با او سخن می گویند؟
امام صادق: آری هر دو به بالین مومن می آیند، نخست پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با توجه مخصوص و کامل به او می نگرد و به او می فرماید: مژده باد به تو ای دوست خدا، من برای تو بهتر هستم از آنچه را که در دنیا واگذاشتی.
سپس آن حضرت بر می خیزد، آنگاه علی (علیه السلام) به پیش می آید و با توجه مخصوص و کامل به مومن می نگرد، و به او می فرماید: مژده باد به تو ای دوست خدا، من علی پسر ابو طالب هستم، که در دنیا مرا دوست داشتی، اکنون از نتیجه دوستیت بهره مند می گردی آنگاه امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند این مطلب را در قرآن بیان کرده است
عقبه: فدایت گردم، در کجای قرآن بیان کرده؟
امام صادق: در سوره یونس (آیه 63 و 64) که می فرماید: الذین امنوا و کانوا یتقون - لهم البشری فی الحیاه الدنیا و فی الاخره لا تبدیل لکلمات اللَّه ذلک هو الفوز العظیم ؛ همانها که ایمان آورده اند و پرهیزکار بودند، در زندگی دنیا و آخرت شاد و مسرورند، و وعده های خدا تخلف ناپذیر است، این است آن رستگاری بزرگ.
✍️تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 310 به نقل از کتاب کافی.
@Asemani_bashim