eitaa logo
آسمانی باش
8.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
1 فایل
با رهنمودهای اهلبیت علیهم السلام و اولیاء الهی میتوانیم آسمانی باشیم مدیرکانال @ali_reza_ayati
مشاهده در ایتا
دانلود
تقویم نجومی نیمه اول آبان ماه ۱۳۹۹ @Asemani_bashim
چه رسم بدی است مرده پرستی...! @Asemani_bashim
مرحوم آیت اللَّه العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری موسس حوزه علمیه قم از مراجع وارسته و علمای بزرگ و موفق تشیع بود که در سال 1355 قمری در قم از دنیا رفت و مرقد شریفش در مسجد بالا در مرقد منور حضرت معصومه (سلام الله علیه) قرار دارد. یکی از عجائبی که افراد موثق از جمله آیت اللَّه فرید محسنی (رحمة الله علیه) نقل نموده اند ماجرای زیر است: هنگامی که آیت اللَّه حائری، سرپرست حوزه علمیه اراک (قبل از سال 1340قمری) بودند، برای مرحوم آیت اللَّه حاج آقا مصطفی اراکی نقل کردند: در آن هنگام که در کربلا بودم و به درس و بحث اشتغال داشتم، شبی که شب سه شنبه بود و در عالم خواب دیدم، شخصی به من گفت: ای شیخ عبد الکریم ! کارها را انجام بده که سه روز دیگر خواهی مرد. من از خواب بیدار شدم و حیران بودم و به خود می گفتم: البته خواب است شاید تعبیر نداشته باشد. روز سه شنبه و چهار شنبه، مشغول درس و بحث بودم، تا اینکه آنچه در عالم خواب دیده بودم از خاطرم رفت، روز پنجشنبه که تعطیل بودم، با بعضی از رفقا به طرف باغ مرحوم سید جواد رفتیم، در آنجا قدر گردش و مباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد، نهار را همان جا صرف کردیم، پس از نهار، ساعتی خوابیدیم، در همین هنگام لرزه شدیدی مرا فرا گرفت، رفقا در آنجا عبا و روانداز داشتند، روی من انداختند، ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم، حس کردم که حالم بسیار و خیم است، به رفقا گفتم، زودتر مرا به خانه برسانید، آنها وسیله ای فراهم کرده، زود مرا به شهر کربلا آورده و به خانه ام رساندند، در خانه بی حال و حس، در بستر افتاده بودم، بسیار حالم دگرگون شد و در این میان به یاد خواب سه شب قبل افتادم، علائم مرگ را مشاهده کردم و با در نظر گرفتن خوابی که دیده بودم احساس کردم که پایان عمرم نزدیک است نزدیک شده است، در این حال، ناگهان دیدیم دو نفر ظاهر شدند و در جانب راست و چپ من نشستند، و به همدیگر نگاه می کردند و به همدیگر می گفتند، اجل این مرد رسیده، مشغول قبض روحش گردیم، در این هنگام با قلبی صاف و خالص به ساحت مقدس امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم و عرض کردم: ای حسین عزیز، دستم خالی است، کاری نکردم و برای خود توشه ای فراهم ننموده ام، شما را به حق مادرتان حضرت زهرا (سلام الله علیه) از من شفاعت کنید، که خدا مرگ مرا به تاخیر اندازد، تا خود را برای سفر آخرت آماده سازم، هماندم دیدیم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند روحم را قبض کنند آمد و به آنها گفت: حضرت سید الشهدا (علیه السلام) فرمودند: شیخ عبد الکریم به ما متوسل شده و ما هم در پیشگاه خدا از او شفاعت کردیم تا عمرش را به تاخیر بیندازد، خداوند شفاعت ما را پذیرفت، بنابراین شما روح او را قبض نکنید. در این وقت آن دو نفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند سمعا وطاعه، آنگاه دیدم آن دو نفر همراه فرستاده امام حسین (علیه السلام) به سوی آسمان پرواز کرده و رفتند، در این هنگام احساس سلامتی و عافیت کردم، صدای گریه و زاری بستگان را شنیدم، که به سر و صورت می زدند، آهسته دستم را حرکت دادم و چشم را گشودم، دیدیم چشمم را بستند و به رویم روپوشی انداختند، خواستم پاهایم را بگشایم، متوجه شدم که انگشت بزرگ پایم را بسته اند، دستم را برای بلند کردن چیزی بلند کردم، شنیدم می گویند آرام شوید، گریه نکنید، که بدن حرکت دارد، آرام شدند، رو اندازی که به رویم انداخته بودند، برداشتند، چشم را گشودم و بند پایم را باز کردند، با دست به دهانم اشاره کردم که به من آب بدهید، ! آب را به دهانم ریختند، کم کم از جا برخاسته و نشستم، تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و بحمد اللَّه به طور کلی از آن حالت، خوب شدم، و این موهبت بر برکت لطف مولایم امام حسین (علیه السلام) بود، آری به خدا سوگند. ✍️گنجینه دانشمندان. ج 1، ص 304. @Asemani_bashim
آیت‌الله بهجت : هر چه برای خودتان می‌خواهید برای مؤمنانی دعا كنید كه گرفتار آن مورد هستند... ✍برگی از دفتر آفتاب، ص١٨۴ @Asemani_bashim
4.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ ۴ دقیقه حرفهای شنیدنی ایام تلخ اهل بیت علیهم السلام مهدی توکلی @Asemani_bashim
43.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ دیدنی ۹ دقیقه مناجات و توسل دلنشین محمود کریمی ویژه شب جمعه @Asemani_bashim
حسن بن مسعود، یکی از یاران مولانا امام هادی ( علیه السلام ) می گوید : به محضر مولایم رسیدم، درحالیکه در آن روز، چند حادثه ی ناگوار برایم رخ داده بود. انگشتم زخمی شده و شانه ام در اثر تصادف با اسب سواری صدمه دیده و در یک نزاع غیر مترقبه لباس هایم پاره شده بود. به این خاطر با ناراحتی تمام در حضور حضرت گفتم: عجب روز شومی برایم بود! خدا شرّ این روز را از من بازدارد. امام هادی ( علیه السلام ) فرمودند : ای حسن، این چه سخنی است که میگویی درحالیکه تو با ما هستی، گناهت را به گردن بی گناهی می اندازی! (روزگار چه گناهی دارد.) با شنیدن سخن امام به خود آمدم و به اشتباهم پی بردم و گفتم : آقای من، اشتباه کردم و از خدا طلب بخشش دارم. امام ( علیه السلام ) فرمودند : ای حسن روزها چه گناهی دارند که شما هروقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست خود، مجازات می‌شوید، به ایام بدبین شده و به روز بد و بیراه می گویید! به طور یقین، خداوند متعال پاداش می‌دهد و عِقاب می کند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات می کند. ✍️ بحارالانوار ؛ ج _ ۵۶، ص _ ۲ @Asemani_bashim
آنچه در نماز در اختیار توست مهم است @Asemani_bashim
@ostad_aali4_5803371548500822052.mp3
زمان: حجم: 5.57M
کلیپ 4 دقیقه سر سفره رحمت الهی و بلای اولیاء الهی بلای امام حسن عسکری علیه السلام حاج آقا عالی @Asemani_bashim
آیت الله حق شناس: دعوت تمام انبياء و ائمه‌ي هدي به حيات قلب شماست. اگر شما درب خانه‌ي دل بنشينيد و کسي جز خدا را راه ندهيد، راهي را که هدف انبياء‌ است، براي شما باز مي‌کنند و نمي‌گذارند که شما مسيرتان را اشتباه برويد. قلب ، دائم در اضطراب است ، تا موقعي كه به حق اصابت كند. ✍️کتاب سخن یار @Asemani_bashim
حضرت ابراهیم (علیه السلام) روزی شخصی را دید از او پرسید تو کیستی؟ او گفت: عزرائیل هستم. ابراهیم گفت: از تو می خواهم خودت را به آن صورتی که مومنین را قبض روح می کنی، به من بنمایانی. ابراهیم به دستور او، روی خود را برگردانید، و سپس به آن نگاه کرد، جوانی بسیار زیبا و خوشرو و شاد دید، گفت: اگر مومن پس از مرگ، چیزی (پاداشی) غیر از این چهره زیبا را نبیند، همین دیدار برای او کافی است، و پاداش خوبی برای کارهای نیکش خواهد بود. سپس ابراهیم، به عزرائیل گفت: اگر می توانی، خودت را در آن چهره ای که گمراهان را با آن، قبض روح می کنی، به من بنمان. عزرائیل: ای ابراهیم تو طاقت دیدن آن چهره را نداری. ابراهیم (علیه السلام) خواسته اش را تکرار کرد. عزرائیل گفت: روی خود را برگردان، ابراهیم (علیه السلام) روی خود را گردانید و سپس به او نگاه کرد، مردی سیاه که موهای بدنش راست شده بود و بسیار بوی بد دارد و از سوراخهای بینی او دود و آتش بیرون می آید، حضرت ابراهیم نتوانست آن چهره را مشاهده کند، بر اثر شدت ناراحتی بی هوش شد، وقتی به هوش آمد عزرائیل، را به صورت اول دید، به او فرمود: ای فرشته مرگ انسان گنهکار جز دیدن همین چهره، کیفر دیگری نبیند، همین نگاه برای عذاب و کیفر او کفایت می کند ✍️ریاض الاحزان عالم قزوینی، ص 31- بحار، ج، 6، ص 143. @Asemani_bashim
عالم عارف، حضرت آيةالله شيخ حسنعلي اصفهاني(ره): عمده نظر در دو مطلب است: يکي غذاي حلال، دوم توجه در نماز و اصلاح آن. اگر اين دو درست باشد، باقي درست است. عمده همّ حقير، اصلاح لب است و ذکر «يا حيّ و يا قيوم» سحرگاه براي همين است. بين‌الطلوعين را به چهار قسمت تقسيم کنيد: يکي اذکار و تسبيح، ديگر ادعيه، سوم قرائت قرآن بالاخره فکري در اعمال روز گذشته اگر موفق به طاعتي بوده‌ايد، شکري کنيد؛ و اگر خداي نکرده ابتلا به معصيتي يافته‌ايد، استغفار کنيد. منبع: نامه‌هاي عرفاني‌ نشان از بي‌نشان‌ها @Asemani_bashim