#روزنامه
▫️یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴
💬 آلترناتیو؟ پارادایم فرصت ها
▪️مشاهده نسخه کامل روزنامه در
asre-iranian.ir
✅ @asreiranian_ir
#گزارش | حمله مشترک از BBC تا فرهیختگان
▫️ حملات مداوم رسانه‌ای به سعید جلیلی که در سال اخیر به عنوان یک عادت ثابت برای رسانه‌چی‌های اصلاح طلب و طرفدار وفاق تبدیل شده، در روزهای اخیر رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته است. با نمایان شدن بیشتر ناکارآمدی و بی‌برنامگی دولت در بسیاری از زمینه‌ها، بمباران رسانه‌ای سعید جلیلی به یکی از محورهای اصلی حملات رسانه‌ای نه تنها در داخل کشور بلکه در رسانه‌های فارسی زبان معاند نظام تبدیل شده است.
🔶 از بی‌بی‌سیفارسی و ایران اینترنشنال گرفته تا سازندگی و تجارت فردا و فرهیختگان، در این راهبرد اتخاذی نه‌تنها شخصیت سیاسی جلیلی را هدف قرار داده‌اند،بلکه نشان‌دهنده شکاف‌های عمیق در روایت‌سازی سیاسی در ایران و منطقه هستند. این گزارش به بررسی این حملات و تحلیل دلایل و پیامدهای آن‌هامی‌پردازد.
🔷 حملات رسانه‌ای به جلیلی در بستر تحولات سیاسی اخیر ایران، به‌ویژه پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴ و تشدید تنش‌های منطقه‌ای، شدت گرفته است. رسانه‌های خارجی مانند بی‌بی‌سی فارسی و ایران اینترنشنال، که به ترتیب به‌عنوان بازوهای رسانه‌ای بریتانیا و جریان‌های مخالف نظام ایران شناخته می‌شوند، رویکردی هجومی نسبت به سعید جلیلی اتخاذ کرده‌اند.
🔶 بی‌بی‌سی فارسی در گزارش‌هایی، از موضع داخلی‌ها به تکرار مواضع اصلاحاتی‌ها و وفاقی‌ها پرداخته است. روزنامه فرهیختگان، وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی، در اقدامی غیرمنتظره، جلیلی را به ارتباط با پروژه‌های صهیونیستی متهم کرد. وی در متن خود نوشت: «رژیم صهیونسیتی دو هدف مهم را که در جنگ به آن نرسیدند حالادنبال می‌کنند، نخست القا حاکمیت دوگانه بین مسئولان کشور و پایان یکصدایی و دوم تشدید شکاف بین آحاد مردم و ساختن دو قطبی‌های هولناک»
🔷 او در ادامه با ذکر توییت روز گذشته جلیلی او را متهم به عاملیت رژیم صهیونسیتی در این پروژه کرده و نوشت :«پیدا کردن رگ و ریشه داخلی این پروژه خیلی کار سختی نیست، اگر هم سخت بود دیگر با توییت این دوست عزیزمان اصلا سخت نیست.» این اتهام که از سوی محمد زعیم‌زاده، سردبیر این روزنامه، مطرح شد، موجی از واکنش‌ها را در شبکه‌های اجتماعی برانگیخت. برخی کاربران در شبکه ایکس این اتهام را "یاوه‌گویی" خوانده و آن را به تلاش برای تضعیف جایگاه جلیلی در میان جریان‌های انقلابی نسبت دادند.
🔶 پرویز امینی نیز در گزارشی در این روزنامه سعی کرده با یک نوآوری جدید همزمان با تیتری به نفر اول و دوم انتخابات حمله کرده و کل مطلب خود را صرف پرداختن به سعید جلیلی کرده است. امینی در این یادداشت خیلی راحت پای جریان وفاق را از تحولات سیاسی یک سال گذشته بیرون می‌کشدو اینگونه یک سال گذشته را روایت می‌کند: «بخشی از صحنه سیاسی ایران در پسا انتخابات ریاست‌جمهوری به تداوم تعارضات دو نامزد مرحله دوم(جلیلی و پزشکیان) و حلقه هواداران آن‌ها سپری شده است». در حالی که نزاع واقعی در یک سال گذشته، نزاع جریان وفاق (ائتلاف پزشکیان وقالیباف بعد از انتخابات) با جلیلی بوده است. امینی خودش هم متعلق به جریان وفاق است و کنشی در نقد و نفی آن نداشته است. لذا این زیرکی آنهم بعد از مفتضح شدن جریان وفاق در اداره کشور و مذاکره با آمریکا وناتوانی از جلوگیری از بروز جنگ علیرغم ادعاهای فراوان اولیه، چیزی نیست که کسی متوجه آن نشود و از یک جامعه‌شناس بعید است اینگونه آشکارازیرکی نماید.
🔷 تجارت فردا نیز که به عنوان یک هفته‌نامه اقتصادی به شمار می‌رود، ناگهان آینده جلیلی برایش مهم میشود و در مصاحبه‌ای با عطریانفر سعی در القای پایانی ساختگی برای حیات سیاسی وی هستند. ریشه این حملات بیشتر شکست راهبردهایی تلقی میشود که مدت‌ها سعید جلیلی منتقد آن بوده است و اکنون برای گریز از تبعات آن به دنبال فرار رو به جلو هستند. اما این واقیت که ما در میان گفتگو با غرب مورد حمله قرار گرفتیم، تغییر نخواهد کرد.
🔶 حملات به جلیلی از سه منظر قابل تحلیل است:
1. خارجی: رسانه‌های غربی مانند ایران اینترنشنال به دلیل مواضع انقلابی و غیرسازش‌کارانه جلیلی در مذاکرات هسته‌ای، او را مانعی برای سیاست‌های غرب‌گرایانه می‌دانند و با برجسته‌سازی نقشش در سیاست های منطقه ای ایران، سعی در تخریب او دارند.
2. داخلی: حملات رسانه‌هایی مانند فرهیختگان به جلیلی نشان‌دهنده رقابت‌های سیاسی درون‌جریانی است. برخی گروه‌های سیاسی، به‌ویژه اصلاح‌طلبان و بخشی از اصولگرایان، با اتهامات بی‌اساس (مانند ارتباط با پروژه‌های صهیونیستی) تلاش دارند نفوذ او را در میان اصولگرایان کاهش دهند.
3. زمان‌بندی: این حملات پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی و فشارهای بین‌المللی بر برنامه هسته‌ای ایران شدت گرفته، زیرا جلیلی به دلیل نقش تاریخی اش در مذاکرات هسته ای و مواضع اش در مورد بی اعتمادی به غرب دوباره در کانون توجه قرار گرفته است.
✅ @asreiranian_ir
#سرخط‌اول | آلترناتیو؟ پارادایم فرصت ها
✔️ بخش اول
⭕️ از ترور فرماندهان تا حمله مستقیم آمریکا؛ چرا جریان روحانی–ظریف–پزشکیان پیام تسلیم را در اوج جنگ مخابره می‌کند؟
▫️ در شرایطی که رژیم صهیونیستی فرماندهان و دانشمندان برجسته جمهوری اسلامی ایران را ترور کرده و آمریکا رسماً وارد فاز حمله نظامی مستقیم شده است، برخی مسئولان در داخل کشور ـ از رئیس‌جمهور تا حلقه فکری جریان روحانی و ظریف ـ به جای زبان بازدارندگی و اقتدار، از «نداشتن آب و برق وگاز» سخن می‌گویند و با تکرار شعارهایی همچون «اگر مذاکره نکنیم، جنگ میشود» عملاً همان نقشه جنگ روانی دشمن را در داخل تکمیل می‌کنند. اینصرفاً یک اختلاف سیاسی نیست؛ بلکه هشداری جدی درباره امنیت ملی است. که درک و فهم آن ظاهرا در شخص دوم مملکت وجود ندارد!!
🔶 رفتار اخیر رئیس‌جمهور که در اوج جنگ ترکیبی و پس از حملات مستقیم رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران، صراحتاً از مشکلاتی مانند «آب نداریم،برق نداریم و گاز نداریم» سخن گفت، با واکنش منفی افکار عمومی روبروشده است. مهمتر آنکه این ادبیات دقیقاً ادامه همان گفتمان روحانی ـ ظریف است که بر اساس آن، نمایش ضعف و ناتوانی باید مقدمه گشودن مسیرمذاکره با دشمن باشد. در دوره حسن روحانی، بارها چنین گزاره‌هایی مطرح شد ، خزانه کشورخالی است ، فقط سه ماه ذخیره گندم داریم، اگر برجام نباشد، جنگ می‌شودو از این دست مقولات که دقیقا با گفتمان رهبرانقلاب متفاوت بود. این درحالی است که ، آمریکا و اسرائیل هم اکنون وارد فاز عملیاتی جنگ با ایران شده‌اند؛ فرماندهان جبهه مقاومت در خاک ایران ترور می‌شوند، دانشمندان برجسته ما مورد حمله قرار می‌گیرند و برخی پایگاه‌های کشور هدف حمله مستقیم قرار گرفته‌اند. در چنین شرایطی هشدار درباره «خطر جنگ درآینده» نه فقط تحریف واقعیت، بلکه مکمل جنگ روانی دشمن است.
🔷 اینکه چرا با این همه اتفاقات هنوز رییس دولت فعلی حرف از مذاکره میزند واقعا معلوم نیست چه آنکه این آموزه نه دراندیشه امام راحل (ره) ونه درگفتمان رهبری و نه در آیین مقاومت و پایداری امام حسین ع وجود ندارد گفتمان این جریان انحرافی که بر ناتوانی ایران پای می کوبند بر پایه یک مهندسی ادراکی سه‌مرحله‌ای است:
۱. تولید فضای بن‌بست داخلی: این جریان که گاها سر در جریانات معاند خارجی دارند آگاهانه یا ناخواسته برا ساس عدم معرفت جنگ شناختی وترکیبی در تراز انقلاب اسلامی با تکرار «نداریم» و «نمی‌توانیم»، بدنبال القاء این مطلب اند که مردم به این باور برسند که قدرتی برای ایستادگی وجود ندارد.
۲. القای تنها راه نجات از طریق مذاکره: با شعار «اگر مذاکره نکنیم، جنگ میشود»، هرگونه مقاومت به‌عنوان اقدامی پرهزینه و غیرعقلانی معرفیمی‌شود. مثلا اگر تاسیسات تخریب شده را بازسازی کنیم دوباره بمباران میشود و این چه فایده ای دارد و ...
۳. فشار بر حاکمیت برای تغییر راهبرد مقاومت : عناصر وابسته داخلی بگونه ای رفتار می کنند که افکار عمومی که بی‌دفاع نشان داده شده، به تدریج عقب‌نشینی را مطالبه کنند. و گفتمان مقاومت واقتدار را کم رنگ جلوه داده وآنرا خطری برای حفظ نظام معرفی کنند ودر نهایت ذهن مردم را برای پذیرش آماده کنند.
🔶 در مقابل، رهبر انقلاب بارها تأکید کرده‌اند: « دشمن در برابرقدرت عقب‌نشینی می‌کند، اما در برابر اظهار عجز و ضعف، حملات خود راافزایش می‌دهد». به همین دلیل است که ایشان حتی در بیان مشکلات،برظرفیت‌های ملی و روحیه مقاومت و ابتکار تأکید می‌کنند؛ زیرا زبان اقتداربخشی از ساختار بازدارندگی است. چرا این جریان وابسته و بعضا دولت کنونی ناخواسته در میانه حملات دشمن«پالس ناتوانی» صادر می‌کنند؟ علاوه بر فشار سردمداران پشت پرده این جریانات مانند روحانی و ظریف که سابقه روشنی در وابستگی و دادن پیام های ضعف و ناتوانی دارند، بنظر می رسد که اظهارات مسئولین دولت کنونی بویژه رییس جمهوردر ناتوانی اداره امور کشور است و بیشترعاملی برای فرار رو به جلو است.
🔷 مانند دولت بی تدبیر و نا امید که تمامی تقصیر را بردوش میدان می انداخت آنجا که ظریف گفت تا میدان ( شهید قاسم سلمیانی ) است دیپلماسی نمی تواند کار خود را انجام دهدبرخی از اهداف جریان های وابسته و متاسفانه مواضع دولت فعلی را می توان:
• اعمال فشار به حاکمیت برای تغییر مسیر مقاومت
• آماده‌سازی مذاکره تحمیلی علیرغم تجاوز آشکار آمریکا به ایران
• ارسال پیام به غرب مبنی بر وجود اراده داخلی برای سازش و نادیده انگاشتن منافع ملی
• با زسازی گفتمان «توسعه وابسته» و جا انداختن این برداشت که«بدون غرب نمی‌توانیم ادامه دهیم»
✅ @asreiranian_ir
آلترناتیو؟ پارادایم فرصت ها
✔️ بخش دوم
🔷 از همه بدتر اینکه بلافاصله بعد از اظهارات ناتوانی رییس جمهور در تامین آب برای ملت ایران؛ نخست وزیر رژیم جعلی صهیونیستی بلافاصله برای برون رفت از به اصطلاح مشکل آب، پیام ویدیوئی خطاب به مردم ایران می دهند. این نقطه ای عطف در وادادگی خفت بار و دیپلماسی التماسی است که توسط یک مقام بلند پایه جمهوری اسلامی ایران مخابره می شود. و قطعا در خاطره تلخ این نظام ثبت خواهد شد نقش مجلس شورای اسلامی در این شرایطی که دولت با چنین مواضعی عملاً در زمین دشمن بازی می‌کند چیست ؟
🔶 مجلس شورای اسلامی باید در سه سطح ورود قاطع و مسئولانه داشته باشد:
۱. سطح نظارتی (مهار گفتمان تضعیف کننده): با استفاده از ابزارهایی نظیر سؤال، تذکر، تشکیل کمیسیون ویژه و حتی استیضاح، مجلس باید ازدولت توضیح بخواهد که چرا در اوج جنگ، پیام ضعف برای دشمن مخابره می‌کند.
۲. سطح تقنینی (تقویت راهبرد مقاومت): از طریق تصویب قوانین شفاف وقاطع – همانند قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» باید این پیامروشن را به دشمن منتقل کرد که خروج از راهبرد مقاومت گزینه‌ای روی میزجمهوری اسلامی نیست. و گفتمان مقاومت و اقتدار و تکیه بر توانایی هایداخلی تنها راه دیپلماسی در تراز ج ا ایران است علاوه بر آن مجلس می تواند برخی ازپیش شروط مذاکره مانند ، صدور بیانیه رسمی سازمان ملل مبنی برمحکومیت آمریکا و رژیم غاصب به ایران و تاسیسات هسته ای. صدور بیانیه محکومیت حمله آمریکا به تاسیسات هسته ای صلح آمیز ایران توسط آژانس انرژی هسته ای و ..
۳. سطح اقناع سازی عمومی (خنثی‌سازی عملیات روانی دشمن): نمایندگان باید در صحن علنی و فضای رسانه‌ای، روایت صحیح از توان ملی، پیش روی جبهه مقاومت و ضرورت ایستادگی را برای جامعه تشریح کنند تا عملیات روانی « تهی‌بودگی و ناامیدی » خنثی شود. دشمن اکنون در مرحله حملهعملی قرار دارد؛ نه صرف تهدید.
🔷 در چنین نقطه‌ای، تکرار عبارات «نداریم ونمی‌توانیم» توسط مقامات رسمی دقیقاً همان چیزی است که آمریکا واسرائیل برای تکمیل جنگ ادراکی خود به آن نیاز دارند. این دیگر اختلاف سیاسی داخلی نیست؛ بلکه مسئله حفظ بازدارندگی و امنیت ملی است. دولت اگر پالس ضعف می‌فرستد، مجلس ضمن تذکر جدی به دولت ، باید باصراحت و اقتدار پالس قدرت را جایگزین کند؛ زیرا تنها زبان قدرت است که دشمن را متوقف می‌کند، نه زبان التماس.
🔶 تفاوت بنیادین این دو جریان با نگاه رهبری در همین نقطه آشکار میشود: در حالی‌که رهبر انقلاب مذاکره رامشروط به توازن قدرت و بی‌اعتمادی ساختاری به آمریکا می‌دانند،رویکردهای دولت روحانی و دولت فعلی (در بخش قابل‌توجهی از مواضعشان) مبتنی بر اعتماد به تضمین‌های طرف مقابل و پذیرش دوگانه‌سازی «مذاکره یاجنگ» است. این شکاف تحلیلی و راهبردی، مسیر نتایج را به‌شدت تغییرمی‌دهد و می‌تواند تجربه پرهزینه گذشته را دوباره تکرار کند.ما ایستاده ایم
✅ @asreiranian_ir
📷عکس نوشت؛ حمله مشترک از BBC تا فرهیختگان
⭕️ حملات این روزها به سعید جلیلی
✅ @asreiranian_ir