#روزنامه
▫️سه شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۴
💬 ملتی که نمی ترسند…
📰 در این شماره، محمد رضا طاهری از “اتحاد مقدس” گفته و مسعود براتی از “سم ظاهربینی در سیاست خارجی” نوشته است؛
▪️مشاهده نسخه کامل روزنامه در
asre-iranian.ir
✅ @asreiranian_ir
#سرمقاله | اتحاد مقدس
✍️محمدرضا طاهری
🔸بیش از یک دهه فکر شده بود، همه چیز با دقت تمام برنامه ریزی شده بود، چندین بار تمرین شده بود، آن هم با پیشرفته ترین تجهیزات فنی، نظامی و سخت افزاری. ساعات اولیه حمله نیز کاملا موفقیت آمیز به نظر می رسید. اما طولی نکشید که ورق برگشت و نقشه ای که یک دهه برای آن زحمت کشیده شده بود نقش بر آب شد. به دو هفته هم نرسید که عملیات طلوع شیران به غروب شغالان تبدیل شد.
🔹رژیم صهیونی قدرت ملت ایران را نادیده گرفته بود. ملتی که مجهز به نرم افزار پرقدرتی به نام مقاومت است؛ مقاومت در برابر تجاوز، ظلم، زورگویی و استکبار. فرهنگ مقاومت و عزت که در بزنگاه های تاریخی تمام اختلافات سیاسی و اجتماعی را به اتحادی مقدس برای ایستادگی در برابر دشمن تبدیل می کند.
🔸اتحاد مقدسی که در جنگ دوازده روزه شاهد بودیم، جلوه ای از تمدن نوظهور ایران اسلامی است که ریشه های عمیق تاریخی دارد. اما مسأله مهمی که مطرح می شود، نادیده گرفتن این نقطه قوت و قدرت در دوران پس از جنگ است که در قالب تغییر پارادایم شده و دال مرکزی آن چیزی جز تسلیم نیست. این در حالی است اگر قرار بود تسلیمی رخ دهد، در همان زمان جنگ رخ می داد. ملتی که در برابر حمله تمام عیار غرب با تمام قوایش ایستادگی می کند و برتر میدان می شود، چرا باید پس از جنگ تسلیم شود؟
🔹پارادایم تسلیم می تواند از جنگ نیز خطرناک تر باشد، چرا که نرم افزار مقاومت و نقطه قوت ملت ایران را نشانه می گیرد، کاری که از عهده جنگ بر نمی آید. وقتی ملتی نخواهد گوش به فرمان یک قدرت زورگو باشد، تفاوتی میان جنگ و تحریم و تهدید قائل نمی شود و در برابر همه آنها می ایستد. اساساً دلیل اینکه مسائل ما با آمریکا قابل حل نیست، ریشه در استکبار و زورگویی آمریکا دارد. او ملتی را میان تسلیم و جنگ مخیر می کند که فرهنگ عاشورایی با روح و جانش آمیخته است.
🔸نظام سلطه غربی تلاش کرد چیزی را که با سال ها تحریم بدست نیاورده است، با جنگ بدست آورد، اما شکست خورد. صرف نظر از توانمندی های نظامی ایران، ماهیت حقیقی شکست غرب، ماهیتی تمدنی دارد. روشن است که سخت افزارهای نظامی غرب پیشرفته تر از ایران است، و دهها و شاید صدها کلاهک هسته ای دارند، اما آنچه مایه ترس شده است و رژیم صهیونی را به نیابت از تمدن سلطه گر غربی به مقابله با ایران کشانده است، فرهنگ مقاومت و ایستادگی در برابر سلطه گری و نظم استعماری غربی است.
🔹اتحاد مقدس ملت ایران در برابر اتحاد شوم و نامقدس قدرت های استکباری و زورگو به پیروزی رسید و بزرگ ترین ترس برای آمریکا و رژیم صهیونی آن است که این اتحاد مقدس گسترش یابد و ملت های بیشتری را در بر گیرد. و این همان کاری است که باید به طور جد دنبال شود. در زمانه ای که چهره حقیقی تمدن غربی با جنایات بی سابقه در غزه و سلطه طلبی عریان آمریکا آشکار شده است، بهترین زمان برای بسط و گسترش این اتحاد مقدس است. این همان مسیری است که می تواند به سلطه گری تمدنی غرب و نظم استعماری آن پایان دهد.
✅ @asreiranian_ir
#سرخطاول | مردمی که نمیترسند
⭕️ روایت جلیلی از ریشههای فرهنگی قدرت ملت ایران
▫️ فرهنگ ملت ایران قدرت میآفریند. قدرتی که از فرهنگ یک ملت بجوشد، واقعی است؛ وارداتی نیست، اجارهای نیست، عاریهای نیست. برای همین، در بزنگاهی که قدرتهای بزرگ هم مستاصل و دریوزهاند، حالا بازی به هم میزند. این فرهنگ قدرتآفرین از دین داری ملت ما جوشیده، از محرم و صفری که اسلام را زنده نگه داشته و به ایران زندگی بخشیده است. این چکیدۀ سخن سعید جلیلی در جمع مردم کرسف زنجان بود.
🔶 بزنگاه دورانی است که مناسبات رایج فروریخته است ولی نظم جدید هنوز حلول نکرده. اینجا دیگر معلوم نیست مولفهها رایج قدرت همچنان کار کنند. اقتصاد به سیاستی تکیه دارد که تحت پوشش یک سازکار امنیتی است؛ وقتی مناسبات امنیتی جهان میلرزد دیگر معلوم نیست آن سیاست کار کند، آن اقتصاد بچرخد. ازاینرو، جامعهای که انسجامش را از روابط سطحی اقتصادی گرفته، یا دولتی که سیاستش را وسط بازی میان قدرتها تعیین کرده، یا ملتی که امنیتش را با آویزان شدن به این و آن اجاره کرده، در بزنگاه با فروپاشی مواجه میشود. این ولی داستان مردم ایران نیست.
🔷 ابرقدرتها و قلدرها عادت کردهاند با وعده و وعید ملتها را وابسته کنند و با تشر و تهدید گوش آنها را بپیچانند تا آنها را گوش به فرمان نگه دارند.کشورهای وابسته و ترسیده، در بزنگاه وامیدهند و با کمترین تشر و تهدید جا میزنند چرا که مناسبات درونی خود را به مناسبات جهانیای گره زدهاند که دیگر در بزنگاه پایههایش فروریخته. همین است که باید از ملت ایران بترسند، ملتی که نمیترسند!
🔶 این جان سخن سعید جلیلی است: «ملتی که نمیترسند» و این نترسیدن خیلی بازدارنده است! قدرتی که از سر نترس یک ملت بجوشد واقعی است. این سر نترس را فرهنگ ملت ایران ارمغان آورده. فرهنگی که با دینداری قرنهاست غنیسازی شده. آن هم یک غنیسازی عمیق در عمق جانها، فرسخها دورتر از دسترسی سنگرشکنها. اکنون این فرهنگ غنی قدرتآفرینی با ایستادگی ملت ایران الهام بخش نیز شده است.
🔷 این راز استیصال آمریکاست؛ مناسبات قدیم فروریخته و حالا خارج از محاسبات رایج دنیای عربدهها و وسوسهها، منطق عمیقی دارد فراتر از مرزها در بزنگاه به آزادگان جهان جهت میدهد. بنگرید به یمن! بنگرید به خیابانهای جهان! استیصال یعنی چه؟ همین که به اعتراف خودشان با گزینۀ نظامی تهدید کنند و آن را به کار برند تا ملتی را علیه خودش بشورانند، آخر هم نتیجه نگیرند، ملتی باز بایستد و نترسد. این بزنگاه هنوز آرام نگرفته است.
🔶 باید راز این پیروزی را شناخت. پس باید عظمت این ملت را عمیقا شناخت. باید ریشههای این قدرت را بشناسیم. کرسف را دست کم نگیرید. کرسف یک حجره از صحن امام رضایی است که در پهنای ایران گسترده شده است. اگر راز این فرهنگ قدرتساز و دینداری بازدارندۀ ملت ایران را میخواهید بشناسید، باید به عمق شهرهای پربار ایران بروید تا به عمق این فرهنگ پی ببرید.
✅ @asreiranian_ir
#یادداشت | اتحاد مقدس
✍️ محمد رضا طاهری
▫️ بیش از یک دهه فکر شده بود، همه چیز با دقت تمام برنامه ریزی شده بود، چندین بار تمرین شده بود، آن هم با پیشرفته ترین تجهیزات فنی، نظامی و سخت افزاری. ساعات اولیه حمله نیز کاملا موفقیت آمیز به نظر می رسید. اما طولی نکشید که ورق برگشت و نقشه ای که یک دهه برای آن زحمت کشیده شده بود نقش بر آب شد. به دو هفته هم نرسید که عملیات طلوع شیران به غروب شغالان تبدیل شد.
🔶 رژیم صهیونی قدرت ملت ایران را نادیده گرفته بود. ملتی که مجهز به نرم افزار پرقدرتی به نام مقاومت است؛ مقاومت در برابر تجاوز، ظلم، زورگویی و استکبار. فرهنگ مقاومت و عزت که در بزنگاه های تاریخی تمام اختلافات سیاسی و اجتماعی را به اتحادی مقدس برای ایستادگی در برابر دشمن تبدیل می کند.
🔷 اتحاد مقدسی که در جنگ دوازده روزه شاهد بودیم، جلوه ای از تمدن نوظهور ایران اسلامی است که ریشه های عمیق تاریخی دارد. اما مسأله مهمی که مطرح می شود، نادیده گرفتن این نقطه قوت و قدرت در دوران پس از جنگ است که در قالب تغییر پارادایم شده و دال مرکزی آن چیزی جز تسلیم نیست. این در حالی است اگر قرار بود تسلیمی رخ دهد، در همان زمان جنگ رخ می داد. ملتی که در برابر حمله تمام عیار غرب با تمام قوایش ایستادگی می کند و برتر میدان می شود، چرا باید پس از جنگ تسلیم شود؟
🔶 پارادایم تسلیم می تواند از جنگ نیز خطرناک تر باشد، چرا که نرم افزار مقاومت و نقطه قوت ملت ایران را نشانه می گیرد، کاری که از عهده جنگ بر نمی آید. وقتی ملتی نخواهد گوش به فرمان یک قدرت زورگو باشد، تفاوتی میان جنگ و تحریم و تهدید قائل نمی شود و در برابر همه آنها می ایستد. اساساً دلیل اینکه مسائل ما با آمریکا قابل حل نیست، ریشه در استکبار و زورگویی آمریکا دارد. او ملتی را میان تسلیم و جنگ مخیر می کند که فرهنگ عاشورایی با روح و جانش آمیخته است. نظام سلطه غربی تلاش کرد چیزی را که با سال ها تحریم بدست نیاورده است، با جنگ بدست آورد، اما شکست خورد.
🔷 صرف نظر از توانمندی های نظامی ایران، ماهیت حقیقی شکست غرب، ماهیتی تمدنی دارد. روشن است که سخت افزارهای نظامی غرب پیشرفته تر از ایران است، و دهها و شاید صدها کلاهک هسته ای دارند، اما آنچه مایه ترس شده است و رژیم صهیونی را به نیابت از تمدن سلطه گر غربی به مقابله با ایران کشانده است، فرهنگ مقاومت و ایستادگی در برابر سلطه گری و نظم استعماری غربی است.
🔶 اتحاد مقدس ملت ایران در برابر اتحاد شوم و نامقدس قدرت های استکباری و زورگو به پیروزی رسید و بزرگ ترین ترس برای آمریکا و رژیم صهیونی آن است که این اتحاد مقدس گسترش یابد و ملت های بیشتری را در بر گیرد. و این همان کاری است که باید به طور جد دنبال شود. در زمانه ای که چهره حقیقی تمدن غربی با جنایات بی سابقه در غزه و سلطه طلبی عریان آمریکا آشکار شده است، بهترین زمان برای بسط و گسترش این اتحاد مقدس است. این همان مسیری است که می تواند به سلطه گری تمدنی غرب و نظم استعماری آن پایان دهد.
✅ @asreiranian_ir
📷عکس نوشت تیتر یک؛ ملتی که نمی ترسند…
⭕️ فرهنگ ایران چگونه در بزنگاه تولید قدرت می کند؟
✅ @asreiranian_ir
#یادداشت | سم ظاهر بینی در سیاست خارجی
✍️ مسعود براتی
▫️ در مطالعات سیاست خارجی یک گزاره قدیمی و بدیهی وجود دارد مبنی بر اینکه کشورها دارای سیاست اعلامی و سیاست اعمالی در سیاست خارجی خود هستند. این بیان دلالت بر این دارد که وقتی کشورها میخواهند ارزیابی از سیاست خارجی سایر بازیگران داشته باشند، نباید صرفا به سیاستهای اعلامی که شامل گفتارهای سیاستمداران و اسناد منتشر شده است، بسنده کنند. بلکه باید رفتار و اعمال بازیگران را با دقت ارزیابی کرده و در تقاطع با سیاستهای اعلامی به یک جمعبندی برای تنظیم سیاست خارجی مناسب و تامین کننده منافع ملی برسند.
🔶 توجه به این نکته در زمانی که کشورها دارای منافع متضاد و متزاحم هستند، مهمتر و ضروریتر است. چرا که کشورها تلاش میکنند با اعلامهای غیرواقعی و فریبنده، بازیگر مقابل را دچار خطای ادراکی کنند و ابتکار عمل را از او بگیرند. یکی از مثالهای مهم این وضعیت، سیاستهای اعلامی هیتلر در فریب کشورهای اروپایی بود که به صورت مستمر بر صلحطلبی و عدم تمایل به توسعه ارضی آلمان تاکید داشت و همین سبب شده بود که سیاستمداران کشورهای اروپایی همچون چمبرلین در انگلستان دچار خطای ادارکی شده و متوجه نقشه واقعی هیتلر نشوند. این خطای ادراکی ابتکارعمل را از آنها گرفت و هزینههای زیادی برآنها تحمیل کرد.
🔷 ایراد آنها این بود که ظاهربین بودند و متوجه واقعیت تحولات نشدند. ظاهربینی در سیاست خارجی یک سم است. سمی که وارد دستگاه محاسباتی شده و با ایجاد خطای ادراکی موجب تصمیمگیریهای غلط و در نهایت موجب تحمل هزینههای گزاف میشود. رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود بر این موضوع تاکید کردند و کسانی را که فکر میکنند چالش میان آمریکا و ایران سطحی بوده و قابل حل است، ظاهربین دانستند. ایشان فرمودند: « این کسانی که میگویند «آقا! شعار ندهید علیه آمریکا، عصبانی میشوند، با شما دشمنی میکنند»، اینها ظاهربینند. این کسانی که تحلیل میکنند که «چرا با آمریکا مذاکرهی مستقیم نمیکنید، مسائلتان را حل نمیکنید»، به نظر من ظاهربینند.» متاسفانه در ایران افرادی هستند که در موضوع رابطه ایران و آمریکا تحلیل سطحی دارند و اسیر ظواهر و یا همان سیاستهای اعلامی میشوند. برای مثال در قضیه هستهای علیرغم آنکه بارها رهبر انقلاب تاکید کردند برای آمریکا هستهای بهانه است اما در دولت یازدهم این فرض مبنای عمل قرار گرفت که میشود با آمریکا در موضوع هستهای که مورد اختلاف است به توافق رسید.
🔶 بر همین مبنا مذاکره شد و بر سیاستهای اعلامی آمریکا تکیه شد تا جایی که به نقطه «قول کری تضمین است» رسید. اما به دلیل آنکه واقعیت صحنه این نبود، توافق چیزی بسیار متفاوت از تصور تیم ایرانی بود و حتی در عمل نیز آمریکا همان تعهدات را نیز نقض کرد. در نهایت نیز به طور کامل از توافق خارج شد. بعد از خروج آمریکا از برجام، کشورهای اروپایی در سیاست اعلامی خودشان گفتند که هم تعهدات خودشان و هم تعهدات آمریکا را اجرا میکنند. روحانی و ظریف با ظاهربینی به آنها تکیه کردند و کشور را معطل آنها کردند. بعد از یک سال مشخص شد که واقعیت چیز دیگری بوده و اروپا تنها به دنبال فریب ایران برای انجام تعهدات به صورت یکطرفه بوده است.
🔷 در دولت بایدن نیز ظاهربینی در دولت روحانی دیده شد. بایدن با لفاظی صحبت از بازگشت به برجام میکرد اما در عمل به دنبال مذاکرات گستردهتر و تعهدات گستردهتر ایران بود. مذاکرات احیای برجام با ظاهربینی و تکیه بر همین گفتارها آغاز شد. در دوره اخیر این ظاهربینیها هنوز هست، هرچند تجربیات این چندساله کار را برای افراد ظاهربین سخت کرده است، اما باز میتوان این ظاهربینی را دید. برای نمونه صحبت از سرمایهگذاری هزار میلیاردی آمریکا در ایران که از سوی حسین مرعشی مطرح شد، از مصادیق ظاهربینیهای مفرط است.
🔶 یا این گزاره که میان رژیم صهیونیستی و آمریکا در موضوع ایران فاصله وجود دارد و میتوان با سرمایهگذاری روی این فاصله منافع ملی را تامین کرد. دلیل این ادعا توجه بیش از اندازه به گفتارهای آمریکاییها بدون توجه به اقدامات آنها در منطقه است. این ظاهربینی خطای ادراکی ایجاد کرده که اگر تصحیح نشود حتما هزینههای جدی در پی خواهد داشت. سیاست خارجی واقعگرایانه و عمیق، منافع ملی ایران را با هزینه کمتر بهتر تأمین میکند.
✅ @asreiranian_ir