eitaa logo
عصر ایرانیان
2.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
355 ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
| سراشیبی سقوط در نمایش خانگی ✍️ رضا صالحی ▫️ وقتی سریالی جدید در شبکه نمایش خانگی اکران می‌شود، گویی پرده‌ای از نمایش تکراری پیش روی‌مان گشوده می‌شود: یا کمدی‌ های ضعیف ( که همان هم حداقلی شدند) که جز ملال ارمغانی ندارد، یا سریال های خشونت محور که از همان قسمت اول، قتل و خون‌ریزی را به خورد مخاطب می‌دهد. در واقع شبکه نمایش خانگی، که قرار بود پرچم روایت‌های بدیع را برافرازد، از درد نبودن خلاقیت به دالانی تاریک از قتل و جنایت بدل شده است. ▪️ ادعای بین المللی و کار سطحی ! 🔶 این شبکه خود را مدعی نزدیک بودن به نمونه های جهانی می داند اما کافیست نگاهی به نمونه های خارجی مانند امازون، اپل آی وی، نتفلیکس یا اچ‌بی‌او بیندازید؛ چند درصد از آثارشان را قتل خانوادگی به عنوان محور تشکیل می‌دهد؟ جداسازی، نیلوفر سفید، خرس، خوب آمریکایی، هال و هالپر، واشنگتن بلک، در حال اجرا، صفر روز های نمایش خانگی ما کدامند؟ حتی تد لاسو ها را باید با بوقچی در سیما ببینیم نه نمایش خانوادگی! 🔷 چرا سینمای ما باید در باتلاق خشونت و تکرار یک داستان تکراری غرق شود؟ در آخرین محصول این دسته بندی به «محکوم » نگاه کنید، اثری از گروه محمدحسین مهدویان، که پیش‌تر «زخم کاری» را در فیلیمو عرضه کردند. این سریال در قسمت نخست، روانشناسی را نشان می دهد که خود از اصول حرفه‌اش بی‌خبر است و خانواده ای بیمار و نهایتا یک قتل مرموز! ▪️ مرگ خلاقیت در میان کپی کاری 🔶 شاید پس از موفقیت «پوست شیر» بود که جریان افراطی تقلید به راه افتاد. «داریوش»، ساخته‌شده با همان تیم و لوکیشن‌های مشابه، اثری سراسر خشونت بود که در فیلم‌نت اکران شد. «جان‌سخت» نیز، که داستان جوانانی در تور کویر را روایت می‌کرد، در قسمت اول با قتل آغاز می‌شود و کل فیلم روایت همان قاتل و حواشی اوست. «از یاد رفته» در فیلم‌نت نیز در قسمت‌های دوم و سوم، قتل یک زوج، که زن باردار است، را به نمایش می‌گذارد. 🔷 پلتفرم «استارنت»، که زمزمه‌های ورشکستگی‌اش به گوش می‌رسد، در «جزر و مد» از همان ابتدا قتل یک نگهبان را نشان می‌دهد. جالب داستان مشابه این دوست. «فیلمو» با «محکوم»، قتل یک خواهرخوانده را در قسمت اول به تصویر می‌کشد. «شیدا» نیز در «آبان»، تک‌محصول اختصاصی خود، همین مسیر را می‌رود. حتی «شغال»، که تا قسمت سوم یا چهارم قتلی ندارد، بر کلیشه‌های تجاوز استوار است، البته مانند همه فیلم ها با چاشنی قمار و شرط‌بندی.هدف خواسته یا ناخواسته این روند نشان می‌دهد که شبکه نمایش خانگی هدفی مشترک را دنبال می‌کند: تهاجم به فرهنگ، هنر و اخلاقیات جامعه. روزگاری، با وجود محدودیت‌های فنی و مالی، سینمای ایران فیلمنامه‌هایی قدرتمند خلق می‌کرد. 🔶 «باغ گیلاس» کیارستمی روشنفکری و آثاری با دغدغه‌های اقشار مذهبی و عامه، گواه این مدعاست. اما امروز، این شبکه به نمایش قتل، غارت و تجاوز محدود شده است و عملا سریالی بدون قتل یافت نمی‌شود. البته قتل در سریال‌های طنز یا آثاری با فیلمنامه مستقل، اگر در خدمت روایت باشد، نه‌تنها اشکالی ندارد، بلکه داستان را غنی می‌کند. در «کشتارگاه»، قتل به قوت سناریو کمک می‌کند، بی‌آنکه محور اثر باشد. اما سریال‌های امروزی، به تقلید از «پوست شیر»، به آثاری قتل‌محور و پر از درگیری‌های قضایی و پلیسی بدل شده‌اند که تکرارشان جز شکست نتیجه‌ای ندارد. ▪️ مشکل همگیری خشونت است 🔷 حتی پرداخت به قتل و قاتل اگر با فکر باشد قابل دفاعست مانند «اهریمن» که با وجود خشونت، در ژانر معمایی موفق است مگر کسی به افعی تهران که اساسا داستان یک قاتل زنجیره ای است چنین صحبتی را انجام داد؟ چرا ؟ به دلیل وجود داستان نو. اما در ایران، به جای معما و شخصیت‌پردازی، تنها خشونت و هیاهو عرضه می‌شود. اینجانب، که به سریال‌های معمایی دلبسته‌ام، از فقدان عمق در این آثار متأسفم. 🔶 شبکه نمایش خانگی با تمرکز بر موضوعاتی مثل قتل، تجاوز، دزدی، قمار و پارتی‌های شبانه، در جذب مخاطب ناکام مانده است. حتی سریال‌های ضعیف صداوسیما مثل «آلا» مخاطب بیشتری نسبت به برخی تولیدات نمایش خانگی دارند. مردم از داستان‌های تکراری و پرزرق‌وبرق خسته‌اند و به دنبال روایت‌های نو هستند. 🔷 شبکه‌ای که با ادعای خلاقیت شروع کرد، به جای نوآوری به قمار، گفتار ناشایست و خشونت روی آورده و حتی سریال‌های طنزش، مانند «قهوه تلخ»، در بحرانند. بدون هنرمندانی مثل رضا عطاران، آثاری چون «اجل معلق» مانند «نیسان آبی»، «نیوکمپ» و «خجالت نکش ۲» شکست می‌خوردند. ریالیتی‌شوهایی مثل «اسکار» مدیری، کافه ژوله و «مافیا» و برنامه‌هایی مانند «الکلاسیکو» و «شاه گل» (کپی «گل یا پوچ») نیز به بن‌بست رسیده‌اند. این در حالی است که کشورهای دیگر با سرمایه‌گذاری در علم و دانش، جایگاه اقتصادی خود را تقویت می‌کنند. @asreiranian_ir
| فرصت‌سوزی تکراری در اجلاس شانگهای؛ تکرار سیاست‌های اشتباه دولت روحانی ✍️ مجید افشار ▫️ در حالی‌که کشور با فشار اقتصادی، جهش نرخ ارز و مطالبات جدی معیشتی مردم روبه‌روست، حضور رئیس‌ دولت چهاردهم در بیست‌وپنجمین اجلاس سران سازمان همکاری‌های شانگهای می توانست و می تواند نقطه قوت دیپلماسی در نگاه درست به مسائل و نگاه دقیق به امور بین الملل باشد همانگونه که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی شب گذشته خود بدان اشاره کردند و از آن تقدیر نمودند. 🔶 این تقدیر و این تشکر بار ظرفیت های گسترده در شرق و لزوم بهره مندی از فرصت های را هویدا ساخت و بار دیگر انتقادها نسبت به رویکرد غرب‌گرایانه برخی از آقایان برانگیخت. رهبر معظم انقلاب از فرصت پیش آمده سخن گفتند و بیان داشتند این فرصت می تواند زمینه ساز فرصتی باشد که حوادث بسیار مهم کشورمان را چه از لحاظ اقتصادی، چه از لحاظ سیاسی را فراهم سازد. نمود این فرصت ها در این ایام و نگاهی به گذشته و عدم استفاده پیشین از این فرصت ها یادآور همان خطای استراتژیکی است که دولت‌های یازدهم و دوازدهم مرتکب شدند: نادیده‌گرفتن شرق و قمار بر لبخند غرب. 🔷 همان سیاست کم‌توجهی‌ای است که در دولت‌های یازدهم و دوازدهم که در آن دوره چین به‌عنوان یکی از قدرت‌های اقتصادی نوظهور، برای گسترش همکاری‌ها با ایران – به‌ویژه در قالب پروژه عظیم «یک کمربند، یک راه» – آمادگی جدی داشت. با این حال، دولت روحانی نه‌تنها از این فرصت راهبردی به‌درستی بهره‌برداری نکرد، بلکه با رفتارهایی غیرحرفه‌ای و بعضاً تحقیرآمیز، به نوعی فرصت‌سوزی تاریخی رقم زد. از جمله روایت‌هایی که در همان مقطع در برخی رسانه‌ها بازتاب یافت، ماجرای اقامت رئیس‌جمهور چین در تهران بود که گفته شد پس از دیدار با محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت و اقامت در اتاقی فاقد امکانات اولیه نظیر سرویس بهداشتی مناسب، ناگزیر به استفاده از سرویس بهداشتی عمومی هتل شد. این بی‌توجهی تشریفاتی، در کنار بی‌میلی آشکار سیاسی، موجب شد سفر برنامه‌ریزی‌شده سه‌روزه او به تهران تنها پس از دو روز خاتمه یابد. این رویداد نه یک خطای جزئی، بلکه نماد روشنی از نگاه پر از تردید و ناپایدار دولت حسن‌روحانی نسبت به شرق بود؛ نگاهی که پیام اصلی‌اش این بود که ایرانِ برجام، اولویت خود را جای دیگری تعریف کرده است. 🔶 حتی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت‌های یازدهم و دوازدهم، بعدها در گزارش نهایی خود به کمیسیون امنیت ملی مجلس، تلویحاً به این اشتباه تاریخی اذعان کرد. او نوشت: «اگر درباره ضرورت تعامل هم‌زمان با شرق و غرب به یک اجماع ملی می‌رسیدیم، و دوستان‌مان را در دوران خوش‌بینی به سراب برجام، نادیده نمی‌گرفتیم، در دوران سختی نیز تنها نمی‌ماندیم.» این اعتراف دیرهنگام، نشان می‌دهد که جریان غرب‌گرا نه‌تنها در محاسبات خود دچار ساده‌انگاری بود، بلکه سرمایه اعتماد شرکای شرقی را نیز از بین برد؛ سرمایه‌ای که بازسازی آن نیاز به سیاستی فعال، عزتمند و مستقل دارد – چیزی که با فرمایشات امروز 🔷 در نقطه مقابل، کشورهایی مانند هند نشان دادند که چگونه می‌توان با وجود فشارهای سنگین اقتصادی از سوی آمریکا، مسیر استقلال و چندجانبه‌گرایی را پی گرفت. در همین اجلاس بیست‌وپنجم شانگهای، هند با چین و روسیه قراردادهای تازه‌ای بست و به‌صراحت علیه اقدامات یک‌جانبه غرب موضع گرفت. در شرایطی که واشنگتن تعرفه‌های سنگینی علیه کالاهای هندی اعمال کرده، دهلی‌نو نه‌تنها عقب‌نشینی نکرد، بلکه روابط خود با پکن و مسکو را تقویت کرد. هند همچنین در بیانیه‌های مشترک سازمان، بر لزوم مقابله با اقدامات اقتصادی قهری تأکید کرد و از مسیر شرق به‌عنوان توازن‌بخش سیاست جهانی بهره گرفت. این رفتار، نمونه‌ای روشن از یک سیاست خارجی مستقل، عزتمند و عمل‌گراست؛ چیزی که می‌توانست الگوی ایران باشد، اگر دولتمردان ما در تله خوش‌خیالی برجامی گرفتار نمی‌ماندند. 🔶 اجلاس شانگهای و فرصت های پیش رو می تواند برای پزشکیان فرصتی باشد تا شکاف گذشته در روابط راهبردی با شرق را ترمیم کرده و پیام روشنی از بازگشت به تعامل متوازن در جهان چندقطبی مخابره کند. خصوصا در زمانی که دشمنی‌های غرب به ویژه پس از جنگ ۱۲روزه با ملت ایران هر روز علنی‌تر می‌شود و میدان آینده در شرق در حال شکل‌گیری است. ایران باید بداند که در نظم جدید جهانی، جایگاه کشورها را اراده، تدبیر و جسارت دیپلماتیک تعیین می‌کند، نه لبخند دیپلمات‌های اروپایی. @asreiranian_ir
| اعترافات آهارون هالیوا؛ از ۷ اکتبر تا تجویز نسخه کشتار جمعی ✍️ حسین مجد ✔️ بخش اول ⭕️ صوت لو‌رفته رئیس پیشین اطلاعات نظامی اسرائیل که پرده از شکست سیستمی برمی‌دارد ▪️ مدیریت منازعه؛ تولید بحران ▫️ به‌تازگی شبکه ۱۲ اسرائیل، در امتداد جدال‌های سیاسی دو سال اخیر که هر جناح می‌کوشد سهم خود از تقصیرِ شکست در عملیات «طوفان الاقصی» را کم و بار شکست را تقسیم کند، 🔶 صداهایی از «آهارون هالیوا» رئیس پیشین اطلاعات نظامی اسرائیل (امان) پخش کرد که پرده از حقایق ناگفته‌ای برداشت؛ همان فرمانده‌ای که ۷ اکتبر در دوره او رخ داد و شش ماه بعد استعفا داد. او در صوت‌های فاش‌شده هم اعتراف می‌کند و هم تقصیر را میان دیگران تقسیم می‌کند: «یک نفر نبود. ارتش، شاباک (آژانس امنیت داخلی اسرائیل/شین‌بت) و رهبری سیاسی هم سهم دارند.» البته «مسئولیت نهایی با من است» را هم می‌گوید، اما بلافاصله تأکید می‌کند خرابی، خرابیِ کل سیستم است نه یک فرد. 🔷 هالیوا تصویر شکست را از دلِ فرهنگ سال‌های «امان» شرح می‌دهد؛ اعتمادبه‌نفسِ بادکرده، مطمئن‌بودن به مهارِ دشمن و این تصور که «ما همه‌چیز را می‌بینیم». می‌گوید همین ذهنیت باعث شد در شنبه‌ها، روزهای تعطیل و حتی بخش‌هایی از ماه اوت، آماده‌باش‌ها عملاً شل شود؛ یعنی اطمینان بی‌جا به این‌که طرف مقابل جسارتِ یک حملهگسترده را ندارد. جمع‌بندی‌اش در این‌باره کوتاه است: «این یک تصادف نبود؛ باید سیستم را باز کرد و از نو ساخت.» 🔶 پیکان نقدش مستقیم به سمت شاباک هم می‌رود: «عصر ۶ اکتبر و ساعات اولیه ۷ اکتبر باید هشدارِ انسانی می‌آمد و نیامد. شما با آن همه میلیارد بودجه کجا بودید؟» همزمان دولت را می‌زند که سال‌ها بحثِ جدی درباره غزه را عقب انداخت و با تفکیکِ عمدیِ غزه از کرانه باختری و اجازه ورود «پول‌های قطری» به غزه، حماس را تقویت کرد. منظور از پول‌های قطری همان بسته‌های نقدی بود که با موافقت سیاسی در سال‌های قبل وارد غزه شد تا چرخِ خدمات شهری و پرداختِ حقوق‌ها بچرخد. درباره بنیامین نتانیاهو هم می‌گوید: «او گوش می‌دهد و مطالعه می‌کند، اما بسیار بزدل است و در آزمون اخیر رد شد.» ▪️ تقسیم تقصیر؛ تعلیق پاسخ‌گویی 🔷 روایت او از شبِ حمله جز‌به‌جز است: «از حدود ساعت ۹ شب، نیروهای حماس سیم‌کارت‌های اسرائیلی را که از قبل تهیه کرده بودند فعال کردند. اما نخستین و آخرین تماسِ شبانه‌ای که من گرفتم ساعت ۳:۲۰ بامداد از دستیارم بود و حتی به آن سیم‌کارت‌ها هم مربوط نبود.» می‌گوید ساعت ۳:۳۰ بامداد سندی از شاباک روی میز بوده که «وضعیت را تحتِ کنترل» می‌دانسته. نتیجه‌اش روشن است: «مشکل خودِ آن شب نبود؛ دکترین عملیاتی و اطلاعاتی ما سال‌ها اصلاً چنین سناریویی را جدی نگرفته بود.» نقل‌قولِ مستقیمش درباره این‌که اگر او یا یوآو گالانت (وزیر دفاع وقت) را بیدار می‌کردند چه می‌شد، تیز و بی‌پرده است: «حتی اگر همان شب بیدارم می‌کردند، با تکیه به ارزیابی رسمی دستگاه‌ها چیز زیادی عوض نمی‌شد. هرکس خلافش را بگوید دروغ می‌گوید.» 🔶 هالیوا بر نکته دیگری هم تاکید می‌کند: «موضوع با تغییر چند نفر حل نمی‌شود.» و از فرسایشِ انضباط می‌گوید: «خیلی فرایندها هر نهاد خوبی را این‌جا نابود کرده‌اند... حتی در ارتش هم بسیاری از اصولِ انضباطی فرو ریخته. همه‌چیز در حال از هم پاشیدن است. ارتش به یک روسپی‌خانه تبدیل شده است.» می‌گوید این‌ها نشان می‌دهد سیاست چگونه امنیت را به حاشیه برده است؛ جلسات منظم نخست‌وزیر با رئیس اطلاعات نظامی که باید هفتگی باشد، به ماهی یک‌بار، بعد دو ماه و در آخر هر شش ماه یک‌بار تقلیل یافت؛ یعنی شنیدن ارزیابی‌های خلافِ میلِ سیاسیون کم‌کم از دستور کار خارج شد. @asreiranian_ir
اعترافات آهارون هالیوا؛ از ۷ اکتبر تا تجویز نسخه کشتار جمعی ✍️ حسین مجد ✔️ بخش دوم 🔷 او درباره برآوردهای پیش از حمله می‌گوید تا چند روز مانده به ۷ اکتبر در اسناد رسمی می‌نوشتند «حماس مهار شده است». خودش اعتراف می‌کند «غرور کاذب کار دستمان داد»، اما در عین حال همان ذهنیتِ «همه‌چیز زیر نظر است» را حفظ می‌کند و می‌گوید: «می‌توانستیم موشک‌های ایران را با جزئیات رصد کنیم.» در حالی‌که در عمل، بسیاری از موشک‌ها و پهپادها در موج‌های مختلف به اهداف خوردند؛ پس این ادعای «دیدنِ همه‌چیز»، بیش از آن‌که واقعیتِ عملیاتی باشد، همان «غرورِ کاذب» است. ▪️ بازدارندگیِ خونین؛ استراتژی بن‌بست 🔶 نقطه جنجالیِ سخنانش اما نگاه او به کشتار غزه است. نقل‌قول‌ها صریح و تکان‌دهنده‌اند: «برای هر نفر از قربانیان ۷ اکتبر، باید ۵۰ فلسطینی کشته شوند... هر از گاهی به یک روزِ نکبت نیاز دارند تا هزینه را حس کنند.» و «تا حالا حدود ۵۰ هزار نفر در غزه کشته شده‌اند؛ این برای نسل‌های آینده لازم است.» این فقط یک قضاوت راهبردی خشک نیست؛ همین نگاه است که شکست را به نام بازدارندگی، به هزینه‌های بی‌پایان انسانی پیوند می‌زند و در مقابلِ شکستِ سنگین، راهی جز نسل‌کشی نمی‌بیند. 🔷 در بابِ استعفا هم روی دو ریل حرکت می‌کند: «من مسئولیت را پذیرفتم» و همزمانمی‌گوید «مسئولیت به قدری هست که بین همه تقسیم شود... همه باید بروند خانه»؛ یعنی ضمنِ قبولِ سهم خود، سهم بزرگ‌تری را هم به دیگران می‌چسباند. وقتی می‌پرسند چرا دیگران نرفته‌اند می‌گوید: «چون از تصمیم گرفتن می‌ترسند.» یک مطالبه را بارها تکرار می‌کند: «کمیسیون تحقیق ملی لازم است؛ تنها نهادی که اختیار و وظیفه بررسی دارد تا جلوی تکرار چنین فاجعه‌ای گرفته شود.» دولت تا امروز با تشکیل چنین کمیسیونی مخالفت کرده؛ یک‌بار با این استدلال که در بحبوحه جنگ انحراف ایجاد می‌کند و بعد با این ادعا که ترکیب آن علیه دولت سوگیرانه خواهد بود. 🔶 معنای عملی این کشمکش روشن است؛ در اسرائیل همچنان بسیاری از قبول مسئولیت فراری‌اند و ترجیح می‌دهند سر را در برابرِ شکست در برف فرو کنند تا این‌که پاسخگوی عمل خود باشند. صوت‌های فاش‌شده از هالیوا تصویری از فروپاشیِ تدریجی اسرائیل می‌دهد؛ از غرور اطلاعاتی تا اختلال در انضباط، از سیاست‌های کوتاه‌مدت تا بی‌میلی به شنیدنِ هشدارهای ناهمسو. 🔷 هالیوا ۱۰ روز بعد از طوفان الاقصی در نامه‌ای به سربازان خود نوشت: «ما در مهم‌ترین ماموریت خود شکست خوردیم و من به‌عنوان رئیس اداره اطلاعات اسرائیل مسئولیت کامل این شکست را می‌پذیرم.» و حالا از ایرادِ کل سیستم می‌گوید. آن‌چه روشن است، فرسایشِ عمیقِ دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل و تشدیدِ بحرانِ داخلی است؛ جایی که بسیاری به‌جای پاسخ‌گویی، آگاهانه می‌کوشند دیگری را پایین بکشند تا تنها غرق نشوند. @asreiranian_ir
🔻صفحه نخست روزنامه‌های دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴ ✅ @asreiranian_ir