#یادداشت | اعترافات آهارون هالیوا؛ از ۷ اکتبر تا تجویز نسخه کشتار جمعی
✍️ حسین مجد
✔️ بخش اول
⭕️ صوت لورفته رئیس پیشین اطلاعات نظامی اسرائیل که پرده از شکست سیستمی برمیدارد
▪️ مدیریت منازعه؛ تولید بحران
▫️ بهتازگی شبکه ۱۲ اسرائیل، در امتداد جدالهای سیاسی دو سال اخیر که هر جناح میکوشد سهم خود از تقصیرِ شکست در عملیات «طوفان الاقصی» را کم و بار شکست را تقسیم کند،
🔶 صداهایی از «آهارون هالیوا» رئیس پیشین اطلاعات نظامی اسرائیل (امان) پخش کرد که پرده از حقایق ناگفتهای برداشت؛ همان فرماندهای که ۷ اکتبر در دوره او رخ داد و شش ماه بعد استعفا داد. او در صوتهای فاششده هم اعتراف میکند و هم تقصیر را میان دیگران تقسیم میکند: «یک نفر نبود. ارتش، شاباک (آژانس امنیت داخلی اسرائیل/شینبت) و رهبری سیاسی هم سهم دارند.» البته «مسئولیت نهایی با من است» را هم میگوید، اما بلافاصله تأکید میکند خرابی، خرابیِ کل سیستم است نه یک فرد.
🔷 هالیوا تصویر شکست را از دلِ فرهنگ سالهای «امان» شرح میدهد؛ اعتمادبهنفسِ بادکرده، مطمئنبودن به مهارِ دشمن و این تصور که «ما همهچیز را میبینیم». میگوید همین ذهنیت باعث شد در شنبهها، روزهای تعطیل و حتی بخشهایی از ماه اوت، آمادهباشها عملاً شل شود؛ یعنی اطمینان بیجا به اینکه طرف مقابل جسارتِ یک حملهگسترده را ندارد. جمعبندیاش در اینباره کوتاه است: «این یک تصادف نبود؛ باید سیستم را باز کرد و از نو ساخت.»
🔶 پیکان نقدش مستقیم به سمت شاباک هم میرود: «عصر ۶ اکتبر و ساعات اولیه ۷ اکتبر باید هشدارِ انسانی میآمد و نیامد. شما با آن همه میلیارد بودجه کجا بودید؟» همزمان دولت را میزند که سالها بحثِ جدی درباره غزه را عقب انداخت و با تفکیکِ عمدیِ غزه از کرانه باختری و اجازه ورود «پولهای قطری» به غزه، حماس را تقویت کرد. منظور از پولهای قطری همان بستههای نقدی بود که با موافقت سیاسی در سالهای قبل وارد غزه شد تا چرخِ خدمات شهری و پرداختِ حقوقها بچرخد. درباره بنیامین نتانیاهو هم میگوید: «او گوش میدهد و مطالعه میکند، اما بسیار بزدل است و در آزمون اخیر رد شد.»
▪️ تقسیم تقصیر؛ تعلیق پاسخگویی
🔷 روایت او از شبِ حمله جزبهجز است: «از حدود ساعت ۹ شب، نیروهای حماس سیمکارتهای اسرائیلی را که از قبل تهیه کرده بودند فعال کردند. اما نخستین و آخرین تماسِ شبانهای که من گرفتم ساعت ۳:۲۰ بامداد از دستیارم بود و حتی به آن سیمکارتها هم مربوط نبود.» میگوید ساعت ۳:۳۰ بامداد سندی از شاباک روی میز بوده که «وضعیت را تحتِ کنترل» میدانسته. نتیجهاش روشن است: «مشکل خودِ آن شب نبود؛ دکترین عملیاتی و اطلاعاتی ما سالها اصلاً چنین سناریویی را جدی نگرفته بود.» نقلقولِ مستقیمش درباره اینکه اگر او یا یوآو گالانت (وزیر دفاع وقت) را بیدار میکردند چه میشد، تیز و بیپرده است: «حتی اگر همان شب بیدارم میکردند، با تکیه به ارزیابی رسمی دستگاهها چیز زیادی عوض نمیشد. هرکس خلافش را بگوید دروغ میگوید.»
🔶 هالیوا بر نکته دیگری هم تاکید میکند: «موضوع با تغییر چند نفر حل نمیشود.» و از فرسایشِ انضباط میگوید: «خیلی فرایندها هر نهاد خوبی را اینجا نابود کردهاند... حتی در ارتش هم بسیاری از اصولِ انضباطی فرو ریخته. همهچیز در حال از هم پاشیدن است. ارتش به یک روسپیخانه تبدیل شده است.» میگوید اینها نشان میدهد سیاست چگونه امنیت را به حاشیه برده است؛ جلسات منظم نخستوزیر با رئیس اطلاعات نظامی که باید هفتگی باشد، به ماهی یکبار، بعد دو ماه و در آخر هر شش ماه یکبار تقلیل یافت؛ یعنی شنیدن ارزیابیهای خلافِ میلِ سیاسیون کمکم از دستور کار خارج شد.
#هفتم_اکتبر #طوفان_الاقصی #یوآو_گالانت
✅ @asreiranian_ir
اعترافات آهارون هالیوا؛ از ۷ اکتبر تا تجویز نسخه کشتار جمعی
✍️ حسین مجد
✔️ بخش دوم
🔷 او درباره برآوردهای پیش از حمله میگوید تا چند روز مانده به ۷ اکتبر در اسناد رسمی مینوشتند «حماس مهار شده است». خودش اعتراف میکند «غرور کاذب کار دستمان داد»، اما در عین حال همان ذهنیتِ «همهچیز زیر نظر است» را حفظ میکند و میگوید: «میتوانستیم موشکهای ایران را با جزئیات رصد کنیم.» در حالیکه در عمل، بسیاری از موشکها و پهپادها در موجهای مختلف به اهداف خوردند؛ پس این ادعای «دیدنِ همهچیز»، بیش از آنکه واقعیتِ عملیاتی باشد، همان «غرورِ کاذب» است.
▪️ بازدارندگیِ خونین؛ استراتژی بنبست
🔶 نقطه جنجالیِ سخنانش اما نگاه او به کشتار غزه است. نقلقولها صریح و تکاندهندهاند: «برای هر نفر از قربانیان ۷ اکتبر، باید ۵۰ فلسطینی کشته شوند... هر از گاهی به یک روزِ نکبت نیاز دارند تا هزینه را حس کنند.» و «تا حالا حدود ۵۰ هزار نفر در غزه کشته شدهاند؛ این برای نسلهای آینده لازم است.» این فقط یک قضاوت راهبردی خشک نیست؛ همین نگاه است که شکست را به نام بازدارندگی، به هزینههای بیپایان انسانی پیوند میزند و در مقابلِ شکستِ سنگین، راهی جز نسلکشی نمیبیند.
🔷 در بابِ استعفا هم روی دو ریل حرکت میکند: «من مسئولیت را پذیرفتم» و همزمانمیگوید «مسئولیت به قدری هست که بین همه تقسیم شود... همه باید بروند خانه»؛ یعنی ضمنِ قبولِ سهم خود، سهم بزرگتری را هم به دیگران میچسباند. وقتی میپرسند چرا دیگران نرفتهاند میگوید: «چون از تصمیم گرفتن میترسند.» یک مطالبه را بارها تکرار میکند: «کمیسیون تحقیق ملی لازم است؛ تنها نهادی که اختیار و وظیفه بررسی دارد تا جلوی تکرار چنین فاجعهای گرفته شود.» دولت تا امروز با تشکیل چنین کمیسیونی مخالفت کرده؛ یکبار با این استدلال که در بحبوحه جنگ انحراف ایجاد میکند و بعد با این ادعا که ترکیب آن علیه دولت سوگیرانه خواهد بود.
🔶 معنای عملی این کشمکش روشن است؛ در اسرائیل همچنان بسیاری از قبول مسئولیت فراریاند و ترجیح میدهند سر را در برابرِ شکست در برف فرو کنند تا اینکه پاسخگوی عمل خود باشند. صوتهای فاششده از هالیوا تصویری از فروپاشیِ تدریجی اسرائیل میدهد؛ از غرور اطلاعاتی تا اختلال در انضباط، از سیاستهای کوتاهمدت تا بیمیلی به شنیدنِ هشدارهای ناهمسو.
🔷 هالیوا ۱۰ روز بعد از طوفان الاقصی در نامهای به سربازان خود نوشت: «ما در مهمترین ماموریت خود شکست خوردیم و من بهعنوان رئیس اداره اطلاعات اسرائیل مسئولیت کامل این شکست را میپذیرم.» و حالا از ایرادِ کل سیستم میگوید. آنچه روشن است، فرسایشِ عمیقِ دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل و تشدیدِ بحرانِ داخلی است؛ جایی که بسیاری بهجای پاسخگویی، آگاهانه میکوشند دیگری را پایین بکشند تا تنها غرق نشوند.
#هفتم_اکتبر #طوفان_الاقصی #یوآو_گالانت
✅ @asreiranian_ir