eitaa logo
عصر ایرانیان
2.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
355 ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ 💬 قهقرای روحانی ⭕️ روایتی از جیمی جامپ این روز های سیاست 📰 در این شماره، مسعود براتی از “همزمانی خطرناک” گفته است؛ ▪️مشاهده نسخه کامل روزنامه در asre-iranian.ir@asreiranian_ir
| همزمانی خطرناک ✍️ مسعود براتی ▫️ آخرین اخبار از لبنان حکایت دارد که پروژه آمریکایی- صهیونیستی خلع سلاح مقاومت چند قدم به پیش رفته است و دولت لبنان طرحی عملیاتی در این زمینه تصویب کرده است. این اقدام خطرناک دولت لبنان تحت فشار آمریکا و رژیم صهیونیستی صورت گرفته و تبعات خطرناکی برای لبنان خواهد داشت. خلع سلاح مقاومت به معنای بی‌هویت کردن مقاومت است و حزب‌الله لبنان تاکید کرده هرگز زیر بار آن نخواهد رفت. 🔶 اما همین ایام در ایران مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال بررسی لایحه عضویت ایران در معاهده مقابله با تامین مالی تروریسم که در ایران با اختصار CFT شناخته می‌شود، است. این معاهده از موارد مورد مطالبه FATF از ایران است که در برنامه اقدام از ایران خواسته شده است و دولت وقت ایران تعهد سطح بالای سیاسی برای اجرای آن‌ها ارایه کرده است. این معاهده، به دلیل تعریف عامی که از تروریسم ارائه می‌دهد و هرگونه استثنا را رد می‌کند، برای ایران چالش‌برانگیز است. به عقیده کارشناسان، ایران نمی‌تواند بر این تعریف حق شرط بگذارد، زیرا ماده ۶ معاهده صراحتاً آن را منع کرده است. 🔷 جمهوری اسلامی ایران طبق قانون اساسی مترقی خود (صل ۱۵۴)، اقداماتی که علیه اشغال‌گری، نژاد پرستی و استعمار را مشروع دانسته و آنها را در دایره تعریف تروریسم نمی‌داند. لذا نمی‌تواند تعریف و عدم استثناءپذیری معاهده CFT را بپذیرد و از طرف دیگر با توجه به تصریح این معاهده، حق شرط نیز نمی‌تواند چالش را رفع کند. برخی از کشورها نیز که حق شرطی مشابه گذاشته‌اند مورد اعتراض سایر اعضای معاهده قرار گرفته است. 🔶 چالش تعریف تروریسم با FATF در قانون داخلی مقابله با تامین مالی تروریسم نیز وجود دارد که تاکنون حل نشده است. در برنامه اقدام FATF از ایران خواسته است که قید مربوط به استثناءها در قانون داخلی ایران کاملا حذف شود. اما مجلس شورای اسلامی حتی در اصلاحیه قانون مقابله با تامین مالی تروریسم در سال ۱۳۹۷ آن را حذف نکرد. 🔷 چرا همزمانی این دو پدیده خطرناک است؟ همه آنهایی که مسایل ایران و منطقه غرب‌آسیا را دنبال می‌کنند می‌دانند که سیاست‌های غرب در این منطقه ذیل ادبیات مقابله با «تروریسم» معنا و منسجم شده است. آمریکا و متحدانش و رژیم صهیونیستی اقدامات نیروهای مقاومت را تروریسم می‌دانند. اصرار آنها برای عضویت ایران در معاهده CFT و اجرای کامل برنامه اقدام FATF از جمله اصلاح قانون داخلی مقابله با تامین مالی تروریسم به همین دلیل است. 🔶 آنان می‌دانند با عضویت ایران در این معاهده و بر اساس مفاد معاهده، ایران باید با آنها در مقابله با تامین مالی تروریسم همکاری کند. اگر همکاری کند که طراحی آنها را کامل کرده و اگر همکاری نکند با ابزار FATF به ایران فشار می‌آورند. همانطور که در این سال‌ها دولت لبنان را تحت فشار قراردادند و در مهر سال پیش FATF لبنان را در فهرست خاکستری قرار داد که یکی از مهمترین دلایل آن درخواست‌های همکاری برای ارایه نتیجه تحقیقات درباره حزب الله لبنان به طرف خارجی است. 🔷 در صورتی که ایران در تعریف تروریسم عقب‌نشینی کند و تعریف غربی‌ها را که در معاهده CFT متعین شده است، بپذیرد پیام مشخص و البته بدی برای دوستان و دشمنان دارد. می‌تواند این حرکت به معنای عقب‌نشینی ایران در حمایت از اندیشه مقاومت تعبیر شود. برای همه روشن است که تروریسم در محیط بین‌الملل و نزد کشورهای غربی به چه معناست و پذیرش ایران هم معنای روشنی خواهد داشت. خصوصا در این مقطعی که یک طراحی خطرناک برای خلع سلاح مهمترین نیروی محور مقاومت در حال اجرا است. 🔶 اعضای محترم مجمع تشخیص باید به پیام‌هایی که از قِبل تصمیم‌ آنان به دوستان و دشمنان مخابره می‌شود، توجه داشته باشند. این خود بخشی از مصلحت است. در مورد پالرمو در زمانی که ترامپ در منطقه خلیج فارس بود و ایران را مورد هجمه قرار می‌داد، تصویب شد و این اقدام پیام ضعف به دشمن مخابره کرد. به هشدارها را باید در زمانش توجه کرد و الا پس از وقوع خطر چندان مفید نخواهد بود، مانند هشدارهایی که ده سال پیش درباره مکانیزم ماشه داده شد و البته مورد توجه قرار نگرفت. 🔷 اهمیت این موضوع با توجه به اینکه تصویب این معاهده کمکی به تغییر وضعیت ایران نزد FATF نمی‌کند، بیشتر می‌شود. خانی رئیس مرکز اطلاعات مالی تصریح کرده که در بهترین حالت و مشروط به وجود یک انسجام ملی یک سال تا یک سال و نیم بعد از تصویب CFT «شاید» سایر اقدامات پذیرفته نشده ایران در چارچوب برنامه اقدام مورد پذیرش قرار گیرد و «شاید» بعد از آن وضعیت ایران عادی شود. این شایدها در برابر خطر مشخص کنونی وزنی ندارد. البته این را نیز به خوبی می‌دانیم که عادی شدن وضعیت ایران در FATF نیز اثری بر عادی شدن روابط خارجی بانکی ایران نخواهد داشت. هرچند دروغ‌های زیادی در این باره بیان شده است. @asreiranian_ir
| قهقرای روحانی ⭕️ روایتی از جیمی جامپ این روزهای سیاست ▫️ در حالی که سایه مکانیسم ماشه (اسنپ‌بک) و دیگر اشتباهات قبلی حسن روحانی و محمد جواد ظریف در ایام بر سر پرونده هسته ای ایران سنگینی می کند و بهانه ای در دست طرف های اروپایی قرار گرفته است. حسن روحانی، بار دیگر با اظهارات جنجالی خود به میدان آمده است. 🔶 این بار، او نه تنها بر ضرورت مذاکره با غرب صحبت می کند، بلکه با لحنی تند، منتقدان داخلی را به سکوت دعوت کرده و ادعا می‌کند که اگر در سال ۱۴۰۰ فرصت احیای برجام از دست نرفته بود، ایران از این مساله ها رها می‌شد. از کدام مساله؟ همانی که برجام برای ما ساخته است! اما این غوغا، بیش از آنکه نشان‌دهنده عمق تحلیل سیاسی یا برخواسته از حقیقتی باشد، تلاشی آشکار برای دیده شدن است؛ تلاشی که روحانی را به مثابه “جیمی‌جامپ” سیاست ایران جلوه می‌دهد – آن کسی که ناگهان در میانه رویدادها می‌پرد و در حالی که نقشی در آن ندارد، سر و صدایی به پا می‌کند، اما در نهایت جدی گرفته نمی‌شود و تنها به حاشیه رانده می‌شود. 🔷 نکته قابل توجه در این میان فضا دادن به این مرا ببینید بازی هاست و شاهد آنیم که امثال حسن روحانی که دیگر نقشی هم در هیچ سطحی ندارند به واسطه همین سخنان و تیتر روزنامه های وابسته در این ایام برای دیده شدن دست به هر کاری می زنند تا به فراموشی سپرده نشوند ولو با نقش جیمی جامپی به آن توجه شود دقیقا مانند کاری که روزنامه سازندگی در روز گذشته برای روحانی و ظریف انجام داد و با تیتر یک کردن او سعی در ضریب دادن به این جیمی جامپ این روزهای سیاست ما داشت. 🔶 آیا این روایت، چیزی بیش از یک تلاش ناامیدانه برای احیای چهره‌ای است که سال‌ها از صحنه سیاست کنار گذاشته شده؟ جز این است که حسن روحانی، که پس از پایان دوره ریاست‌جمهوری‌اش، به دلیل عملکرد بشدت ضعیفش به حاشیه رانده شده بود، حالا با تکرار شعارهای قدیمی مانند “مذاکره با ۱+۴” و انتقاد از “کاغذپاره‌بودن قطعنامه‌ها”، می‌خواهد دوباره در مرکز توجه قرار گیرد؟ 🔷 بله امروز کسی نمی تواند این مساله را تکذیب کند که روحانی همواره به دیده شدن به هر قیمتی علاقه مند بوده و به بیان سازندگی همواره از غوغا لذت می برده است اما کدام غوغا؟ غوغا در رفتار و اعمال یا غوغا در سخنان شاذ و صحبت های عجیب و غریب ! غوغای روحانی همواره در دومی بوده است چرا که در کلان سیاست و نگاه سیاسی و اقتصادی هرگز توانمندی برای ارائه مطالب درست یا اجرای آن را نداشته اما به جایش در صبح روز گرانی بنزین می توانسته به دوربین ذل بزند و بگوید خودم هم صبح جمعه فهمیدم! غوغای روحانی در بازی با اعصاب مردم بوده است و اینکه در مقابل نقد ها مردم را به جهنم حواله می داد! به آنکه نگران و یا ناراحت از این کار باشد چرا که رویکرد او یعنی جیمی جامپیسم اساسا از دیده شدن به هر قیمیتی استقبال می کنند ولو به قیمت تمسخر توسط مردم یا ناراحتی آن ها باشد! 🔶 غوغای روحانی در وعده های دروغی بود که داده شد، وعده های که هرگز انجام نشد! نه مشکل حل شد نه تحریم ها بالمره لغو گشت و نه باغ برجام گلابیی داد اما باغ وعده های روحانی برای او 8 سال ریاست جمهوری را در پی داشت! اساسا یکی دیگر از خصلت های جیمی جامپ ها همین مساله است: ادعاهای بزرگ در عین ناتوانی ! یک جیمی جامپ حتی زیر توپ هم نزده باشد اما مدعی باشد که بهترین بازیکن قرن است! 🔷 اگر امروز رسانه‌های غرب‌گرا از غوغای روحانی سخن می‌گویند، باید گفت این غوغا جز خسارت و زیان برای کشور چه داشت؟ مخالفان بگویند جز رشد منفی اقتصادی، تورم سرسام‌آور و «دهه سوخته» دهه نود، چه دستاوردی نصیب ملت شد؟ پارادایم تسلیم روحانی سال‌ها خسارت به بار آورد. حالا که سرنوشت برجام به پرده آخر رسیده و اروپایی‌ها از مفاد پذیرفته‌شده توسط تیم روحانی سوءاستفاده می‌کنند، زمانه پاسخگویی این رویکرد است . @asreiranian_ir
| پیگیری اجرای برنامه هفتم ▫️ برنامه‌های توسعه در جمهوری اسلامی ایران همواره به‌عنوان اصلی‌ترین سند بالادستی برای اداره کشور تلقی شده‌اند. این اسناد با هدف ترسیم افق‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تدوین می‌شوند و نقش نقشه راه را برای دستگاه‌های اجرایی ایفا می‌کنند. در این میان، برنامه هفتم توسعه که در تاریخ ۱۸ تیرماه ۱۴۰۳ از سوی سرپرست ریاست‌جمهوری برای اجرا به دستگاه‌های اجرایی ابلاغ شد، مهم‌ترین چارچوب عملیاتی دولت در سال‌های پیش رو محسوب می‌شود. 🔶 این قانون دربرگیرنده ۲۴ فصل، ۵۵ زیرفصل، ۱۲۰ ماده و ۴۸۱ بند است که مجموعاً به ۱۳۱۵ حکم می‌رسد. ابلاغ این برنامه در شرایطی انجام شد که تجربه موفقیت اندک برنامه ششم توسعه و نیز جایگاه برنامه هفتم به‌عنوان نخستین برنامه پس از صدور «بیانیه گام دوم انقلاب»، حساسیت‌ها نسبت به اجرای دقیق آن را بیش از گذشته کرده است. با گذشت یک سال از ابلاغ برنامه هفتم و آغاز به کار دولت چهاردهم، مجلس شورای اسلامی کمیته‌ای ویژه برای نظارت بر اجرای این برنامه تشکیل داده است. نخستین جلسه این کمیته با حضور مسئولان سازمان برنامه و بودجه و دیوان محاسبات برگزار شد. 🔷 محسن زنگنه، رئیس کمیته نظارت بر اجرای برنامه هفتم، در تشریح جزئیات این جلسه در گفتگوی 13 مردادماه خود با خبرگزاری خانه ملت، گفت: «میانگین تحقق برنامه‌های پنجم و ششم توسعه زیر ۳۰ درصد بوده است. رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده‌اند که کشور باید حداقل به سطح اجرای ۸۵ تا ۹۰ درصدی برنامه‌ها برسد و این مهم تنها با نظارت مستمر و روزآمد امکان‌پذیر است». ▪️ مواد کلیدی زیر ذره‌بین 🔶 در نخستین جلسه کمیته نظارت مجلس، مواد ۲، ۱۱۸ و ۱۲۰ قانون برنامه هفتم بررسی شد. بر اساس ماده ۲، دولت موظف است برای تحقق سهم رشد بهره‌وری در رشد ۸ درصدی اقتصاد، برنامه‌های اجرایی مشخصی ارائه کند. از سوی دیگر، ماده ۱۱۸ به تشکیل شورای راهبری برنامه هفتم به ریاست معاون اول رئیس‌جمهور اختصاص دارد. طبق گزارش مسئولان، این شورا تاکنون ۱۷ جلسه برگزار کرده است. همچنین به موجب همین ماده، برای هر دستگاه اصلی یک ناظر مالی و یک ناظر اجرایی تعیین شده است تا روند اجرای برنامه به‌طور میدانی تحت رصد قرار گیرد. 🔷 یکی از بزرگترین موانع اجرای برنامه هفتم، تاخیر در تدوین و تصویب آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌های اجرایی است. از ۲۱۷ سندی که باید به تصویب می‌رسیدند، بسیاری از آن‌ها هنوز نهایی نشده‌اند. این موضوع نشان می‌دهد که با وجود تصویب قانون، بخش قابل توجهی از احکام برنامه هنوز عملیاتی نشده و روی کاغذ مانده است. ▪️ پیامدهای تعلل در اجرا 🔶 تجربه برنامه‌های توسعه پیشین ثابت کرده است که هرگونه تعلل در اجرای احکام اولیه می‌تواند زنجیره‌ای از ناکامی‌ها را رقم بزند. اگر آیین‌نامه‌های اجرایی در موعد مقرر تدوین نشوند، دستگاه‌ها عملاً فاقد نقشه عملیاتی خواهند بود و تحقق اهداف کلان دچار وقفه می‌شود. افزون بر این، تأخیر در اجرای تکالیف مالی و اقتصادی می‌تواند پیامدهایی نظیر کسری بودجه، فشار تورمی و تشدید ناترازی‌های بانکی را به همراه داشته باشد. از این رو، عدم پایبندی به زمان‌بندی‌های تعیین‌شده نه‌تنها یک تخلف اداری محسوب می‌شود، بلکه تهدیدی جدی برای اقتصاد ملی و اعتماد عمومی است. ▪️ شفافیت؛ مطالبه مردم و تکلیف دولت 🔷 یکی از مهم‌ترین اصول در اجرای برنامه هفتم توسعه، پاسخگویی دولت به افکار عمومی است. مردم باید بدانند که چه میزان از احکام قانونی که نمایندگانشان تصویب کرده‌اند به اجرا درآمده و کدام بخش‌ها همچنان معطل مانده‌اند. این گزارش‌دهی تنها یک وظیفه اخلاقی نیست، بلکه یک تکلیف قانونی و سیاسی است. همانطور که قبلاً گفته شد، مجلس شورای اسلامی وظیفه نظارت بر اجرای برنامه هفتم را دارد. برای همین، قرار است اولین گزارش رسمی دولت در مورد عملکرد یکساله این برنامه در شهریورماه به مجلس ارائه شود. پس از بررسی و راستی‌آزمایی این گزارش توسط کمیسیون‌های تخصصی، نتایج نهایی در صحن علنی مجلس قرائت خواهد شد تا مردم از آن مطلع شوند. ▪️ مطالبه‌گری عمومی؛ مانع تکرار تجربه‌های تلخ 🔶 برای اینکه برنامه هفتم توسعه به یک سند اجرایی تبدیل شود و مشکلات اقتصادی و اجتماعی را حل کند، تنها نظارت مجلس کافی نیست. کارشناسان معتقدند که فشار رسانه‌ها و افکار عمومی نیز بسیار مهم است. با توجه به تأخیر در اجرای احکام برنامه و تدوین آیین‌نامه‌ها، رسانه‌ها و نخبگان باید با طرح پرسش‌های مشخص، از دولت شفافیت بخواهند. گزارش شهریورماه، میزان پیشرفت اجرای این برنامه را نشان خواهد داد. در نهایت، تنها با شفافیت دولت، نظارت مجلس و مطالبه‌گری رسانه‌ها می‌توان امیدوار بود که برنامه هفتم توسعه به سرنوشت برنامه‌های قبلی دچار نشود و از یک سند کاغذی به یک برنامه عملیاتی تبدیل شود. @asreiranian_ir