سید رضا نریمانی4_5843585580696340164.mp3
زمان:
حجم:
16.1M
🎤🎤 سید رضا نریمانی
◾️ چه امتحانیه
🎧 نوحه زمینه زیبا
🇮🇷 دهه_فجر
🇮🇷 انتقام_سخت
🇮🇷 مجلس_انقلابی
📝 شاعر : حمید رمی
خیلی زیباس حتما گوش کنین👌
🌸🌸🌸
ادب مدرک نیست!
ادب لباس گران پوشیدن نیست،
ادب بالای شهر زندگی کردن نیست!
ادب ماشین خوب داشتن نیست،
ثروت و مدرک ادب نمی آورد،
ادب در ذات آدمهاست که با
تربیت و آموزش صحیح به بار می نشیند،
ادب یعنی به همسرت امنیت،
به فرزندت محبت به پدر و مادرت خدمت
و به دوستانت شادی را هدیه کنی،
ادب یعنی با هر مدرک و مقامی که باشی
معنای انسانیت را درک کرده
و نام نیک از خود به جا گذاشتن است...!
🌹
#همسرانه
🍃 منت همسرت را بکش، از دلش در بیاور، حتی اگر تو مقصر نیستی! مطمئناً حال هر دوی شما بهتر خواهد شد؛ تو و همسرت به هم نیازمندید پس نیازتان را له نکنید...
هدایت شده از چلچراغ بسوی ظهور
الهی بانام و یادت
روزمان را آغاز میکنیم
خدایا به اندازه مهربانیت
درکار همه برکت
درمشکلشان گشایش
در وجودشان سلامتی
در زندگَیشان
خوشبختی قراربده آمین
🌸 سلام روزتون بخیر 🌸 چلچراغ بسوی ظهور
.
https://eitaa.com/chlchragh
💌وقتی به شوهرتون میگید: "مرد باش"
در حقیقت با دست خودتون زندگی مشترکتون رو به سمت چالش بزرگی بردید.
👈این جمله یعنی زیر سوال بردن تمام مردانگی و غیرت مرد و وقتی همسرتون فکر کنه از دید شما چنین ویژگی رو نداره دیگه تلاشی برای زندگی مشترکتون نمیکنه.
💌بنابراین با کلامتون تا جایی که میتونید این دو ویژگی رو در وجودش زنده کنید.
#سلام_امام_زمانم 💚
گل نرگس نظریکن کہ جهانبیتاب است
روز و شب چشم همہ منتظر ارباب است
مهدی فاطمہ پس کی بہ جهان می تابی؟
نور زیبایتو یک جلوہای از محراب است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آقایان_بخوونن
💕ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﮐﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﯿﺪ ﻣﺪﯾﻮﻥ ﺍﻭ ﻫﺴﺘﯿﺪ.
ﺍﮔﺮ ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﻋﺖ ۷ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ: ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻡ ، ﺯﻧﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺳﻢ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺳﺎﻋﺖ ۱۰ ﺻﺒﺢ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ .ﺍﮔﺮﻫﻢ ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﻋﺖ ۷ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺟﺰﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﻋﺖ ۱۰ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﻌﺮﯾﻒ
ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ : «ﻫﻤﺴﺮ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﺏ ﮐﺎﻣﻞ ﺳﺮﺣﺎﻝ ﻭ ﺷﺎﺩﺍﺏ ﻫﺴﺘﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﺯﻧﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺳﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺧﻢ ﻭ ﺗﺨﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ »
ﺩﺭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﻮﻭﻟﯿﺖ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﯼ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﯾﮏ ﻧﮑﺘﻪ ﻣﺜﺒﺖ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ، ﺩﺭ
ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻤﺘﺎﻥ ﻧﯿﻤﻪ ﭘﺮ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ !
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﻌﺮﯾﻔﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﺍﺯ ﻫﯿﭻﻣﻮﺭﺩﯼ ﻣﺒﺎﻟﻐﻪ ﻧﮑﻨﯿﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺭﻭﯼ ﺗﻌﺎﺭﻑ ﻫﺎﯼ ﺑﺠﺎﯼ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﯿﺪ.
این دو تا جمله رو به خاطر بسپار
1آرامش با یاد خدا
2دعای پدرو مادر
دوتا چیزوبه یاد بیار:
1دوستای گذشته رو
2خاطرات خوبت رو
دوتاچیز رو از خودت دور نکن
1لبخندت 2 مهربانی
"چند كلمه حرف حساب"
با دستهای خالی به دنیا آمده ایم
با دستهای خالی هم از دنیا خواهیم رفت
پس
نگران چیزهایی ڪه آرامش را از تو
مى گیرند نباش...
نگرانی, مشڪل فردای تو را از بین نخواهد برد ,
اما آرامشِ امروزت را قطعا از تو خواهد گرفت...
ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩاﻳﺖ ﻧﺒﺎﺵ..
ﺧﺪاﻱ ﺩﻳﺮﻭﺯ و اﻣﺮﻭﺯﺕ , ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ..
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪا ....
" تسلیم نخواهم شد "
🔸 زندگی می کنم برای رویاهایی که منتظرند به دست من واقعی شوند ، من فرصتی برای بودن دارم پس ساکت نمی نشینم ...
🔸 می گذارم همه بدانند که من با تمام توانایی ها و کاستی ها ، شاهکار زندگی خود هستم ...
🔸 کافیست لحظات گذشته را رها کنم
و برای ثانیه های آینده زندگی کنم ...
🔸 چون رویاهایم آنجاست و من فقط ، یک بار فرصت زندگی کردن را دارم
🔸 هرگز هرگز هرگز در برابر کنایه ها کم نمی آورم و به زندگی ثابت میکنم اگر او سخت است من از او سخت ترم
آدمايى كه احساساتشون رو
راحت و صادقانه و بدون
سانسور نشون ميدن،
نه ضعيفن، نه احمق و نه
ساده لوح!!
بلكه اونقدر قوى و واقعی
هستند كه به نقاب روى
صورتشون احتياج ندارند و
به جای پنهان کردن
حرفها یا نقش بازی کردن
راحت احساسشون رو بیان میکنن!
حکایت 👌👇👇
گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست؟ برای همین کار وزیرش را مامور می کند که برود و این نجس ترین را پیدا کند و درصورتی که آن را پیدا کند و یا هر کسی که بداند تمام تخت و تاجش را به او بدهد.
وزیر هم عازم سفر می شود و پس از یک سال پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه می رسد که با توجه به حرف ها و صحبت های مردم باید پاسخ، همین مدفوع آدمیزاد، اشرف مخلوقات باشد.
وزير عازم دیار خود می شود در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گوید بگذار از او هم سؤال کنم، شاید جواب تازه ای داشت. بعد از صحبت با چوپان، او به وزیر می گوید من جواب را می دانم اما یک شرط دارد. وزیر نشنیده شرط را می پذیرد. چوپان هم می گوید تو باید مدفوع خودت را بخوری. وزیر آنچنان عصبانی می شود که می خواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گوید تو می توانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کرده ای غلط است. تو این کار را بکن اگر جواب قانع کننده ای نشنیدی من را بکش.
خلاصه وزیر به خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول می کند و آن کار را انجام می دهد سپس چوپان به او می گوید: "کثیف ترین و نجس ترین چیزها طمع است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر می کردی نجس است بخوری
👆👆👆