❤️
#همسرداری
وقتی همسرت صدات میزنه باعشق جوابشو بده😊
مثلا بجای اینکه بگی هان😳 یا بله
بگوجان دلم😍بله عزیزم❤️
مطمئن باش کارت بدون پاسخ نمیمونه احترام بذاری احترام دریافت میکنی
❤️✨❤️
.
#ٺلنگرٖ
یہنشدنهایےهسٺــ
کہاولش #ناراحٺ میشے
ولےبعدامیفهمےچہشانسےاوردےکہنشد!
پ.ن ↓
#خدا حواسشبهٺهسٺـ
ڪہاگہٺو #مسیرشباشے
#بهٺرینا روبراترقممیزنہ....
#آشوبماراشمٺویے
#دعا🌱
اللّهُمَّ یَسِّر لَنا بُلوغَ ما نَتَمَنّی
خدایا آسان کن برای ما،
رسیدن به آنچه آرزومندیم...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
يك تفكر هست كه ميگه ، اگر از هايپر ماركت ها خريد كنی به مدير عامل كمك كردی كه بتونه ويلای سومش رو بخره !
اما اگر از مغازه محل خريد كنی به يه بچه كمك كردی كه بره مدرسه يا بره كلاس ورزش و به يه پدر و مادر كمك كردی تا بتونن يه لقمه نون بزارن سر سفره بچه هاشون✌️
سوپر مارکت های محلی رو فراموش نکنیم
❤️✨❤️✨❤️
#همسرداری
#آقایان عزیز 😉
همسر شما قبلا از محبت هاى بى شائبه پدر و مادر كاملابرخوردار بود.اما از هنگامی كه پیمان زناشویى را امضاء نمود از آنها دور شد و با تو پیوند دوستى بست.
بدان امید به خانه ات قدم نهاد كه تو تنها به اندازه همه آنان بلكه بیشتر او را دوست بدارى.
انتظار دارد عشق و محبت تو از پدر و مادرش عمیقتر و پایدارتر باشد.چون به عشق و محبت تواعتماد داشته تمام هستى و موجودیت خویش را در اختیارت نهاده است.
بزرگترین رمز زندارى و بهترین كلید حل مشكلات زناشویى اظهار عشق و علاقه است.
اگر می خواهى دل همسرت را طورى مسخر گردانى كه مطیع تو باشد،
اگر میخواهى پیوند زناشویى را استوارسازى،
اگر میخواهى او را به خانه و زندگى دلگرم نمایى،
اگر میخواهى او را نسبت به خودت علاقه مند سازى،
اگر میخواهى تا آخر عمر نسبت به تووفادار باشد
بهترین راهش این است كه تا میتوانى نسبت به همسرت اظهار عشق و علاقه كنی و واقعا دوستش بداری.
❤️✨❤️✨❤️
🥀
پدری قبل از مرگش پسر را چنین نصیحت کرد: ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ. امیدوارم ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯽ ! اول اینکه ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﮑﺶ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺵ !
دوم اینکه اﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ، ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ !
و سوم اینکه ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﯾﺎ ﺍﻓﯿﻮﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ، ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ!
ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ، ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ. ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪر، ﺁﻥ ﻣﻠﮏ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﭘﺲ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ!
ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ؛ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ. ﺩﯾﺪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! ﻋﻠﺘش را ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﯾﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ! ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ ﻧﺼﺎﯾﺢ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﯽ ﺑﺮﺩ...
و می خواست ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﻣﻮﺕ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ اینچنین شده ﺑﻮﺩ!
ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭ، ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺷﺪ