eitaa logo
کتاب آنی نو || onino
2.9هزار دنبال‌کننده
375 عکس
73 ویدیو
14 فایل
کتابخانه خاص خودتو با ما بساز، تا ذهن خاصت ساخته بشه سفارش از اینجا👇 https://b.ONINO.ir/shop/ 🔹 ارسال فقط یک‌شنبه‌ها و ۴شنبه‌ها ارتباط با مدیریت کانال: @AB_onino_ir ترویج کتاب‌خوانی برای رسيدن به اندیشه پویا و سالم تحت مديريت @bdon_sansor
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
یه کتابخانه درجه یک و پر محتوا برا خودت بساز و تمام قد آماده مواجهه با شبهات شو امروز باید از منبع اصلی علم رو دریافت کنید اونم منابعی که توسط رهبر انقلاب و اساتید انقلابی توصیه شده جشنواره عیدانه اقدامی برای قوی شدن در مواجهه با جنگ نرم دشمن👇 https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/ چنتا از کتابهای خوبی که وارد مجموعه کردیم😍
💥بعضی از دوستان برا خرید کتاب در سایت دچار مشکل شده بودن، مشکل سایت حل شد میتونید سفارش بدید
هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
پخش زنده مراسم رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب حوض خون هم اکنون از سایت اپارات https://www.aparat.com/khamenei_ir/live سفارش از آنی‌نو 👇 https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/
هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
🔴تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب تهیه کتاب و کتاب‌های دیگر در آنی‌نو https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/ جشنواره عیدانه آنی‌نو با 10% تخفیف ویژه
هدایت شده از KHAMENEI.IR
775.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب منتشر شد.
🔴 ننه‌ابراهیم وسط شستن و صدای گریۀ خانم‌ها صدایش را بلند می‌کرد و می‌گفت: «کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم.» همین کافی بود تا صدای ما سقف رختشویی را به لرزه دربیاورد. با هم می‌خواندیم: «کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم… یا حسین؛ کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم… یا زینب.» می‌خواندیم و می‌شستیم؛ می‌خواندیم و می‌شستیم. توی آن وضع دیگر متوجه اشک‌هایم نبودم. هم‌زمان، با دستم می‌شستم، با زبانم می‌خواندم، در دلم با ناصرم حرف می‌زدم و با چشمم گریه می‌کردم........ ✅کتاب حوض خون، روایت کننده رخت شویی زنان اندیمشک در دفاع مقدس که با خون و تیکه های بدن رزمندگان و شهیدان مواجهه میشدند. خاطرات و روایت‌های ۶۴نفر از بانوان اندیمشکی. سفارش در سایت آنی نو👇: https://onino.ir/howskhoon/ کانال# کتاب_خاص👇: @ketabe_khas
🔴 🌹تقدیم به شیر زنان حوض خون: شصت و چهار بار غزل می‌شود مرور شصت و چهار آینه‌ی ساده و صبور شصت و چهار بار تماشای "حوض خون" شصت و چهار خاطره‌ی مهربان دور سوت قطار، ترمز نیسان، صدای بوق سرویس با سلام و دعا می‌کند عبور شصت و چهار شعر حماسی سروده‌اند این "مهربانوان" و "حماسی زنان" به شور شوری‌ست شستن غم دل از لباس رزم شوری‌ست در صلابت این مردم غیور شصت و چهار دختر و مادر، جوان و پیر در سایه‌ی ولایت و آماده‌ی حضور از خاطرات روشن دیروز گفته‌اند در آرزوی صبح بهارآور ظهور نغمه مستشار نظامی ✅ فروش در سایت آنی نو: https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/
🔴گزیده ای از کتاب : 😢فصل ۱۶ خاطرات سرکار خانم خدیجه بیاد (ننه عبدالکریم) صفحۀ ۱۴۰: «بعد از جنگ مدام خواب می‌دیدم ماشین آمده سراغم، آماده شده‌ام بروم رختشویی. دارم لباس می‌شویم. حوض پر از خون شده. دریچه را باز کردم. خون خالی می‌شد. تکه‌های گوشت را توی دستم می‌گرفتم. از خواب می‌پریدم.» 😢صفحۀ ۱۶۲ـ مریم خردمند (ننه قربان): «وایتکس می‌ریختم روی ملافه‌ها و توی دستم می‌سابیدم. لکه‌ها شسته می‌شد، اما پوست دست‌های خودم هم کنده می‌شد و خون ازشان می‌زد بیرون.» 😢 فصل ۱۶ـ خاطرات خانم خدیجه بیاد (ننه عبدالکریم)، صفحۀ ۱۳۳: «کف حوض تکه استخوان و گوشت می‌ماند. من آنها را جمع می‌کردم، جداجدا غسل می‌‌دادم، می‌گذاشتم لای پارچه، ... محوطه را می‌کندم و زیر خاک دفن‌شان می‌کردم و روی هر کدام سنگی می‌گذاشتم. بقیه دائم می‌گفتند "چه دلی داری!"... کم‌کم اطراف رختشویخانه شد زیارتگاه.» ✅ تهیه کتاب در سایت آنی نو👇 https://onino.ir/book/ https://onino.ir/book/ 💥فرصت ثبت سفارش تا ۲۵ اسفند ساعت ۸ صبح. کانال👇: @fekr_dorost