|⇦•بعد یه عمر روضه خوندن...
#زمزمه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بعد یه عمری روضه خوندن
امالبنین هم داره میره«عباسم»
کی سرمو رو زانو میگیره
من که دیگه پسر ندارم
با اینکه داغ چهار تا فرزند
خیلی واسه مادرا سنگینه
اما تمام درد من اینه
که از حسین خبر ندارم
غریبی که با کندی دشنه
سر از تنش بریده شد تشنه
عباس من آب آورش بود
کاشکی منم بودم توی گودال
میگن فقط میون اون جنجال
شمر لعین بالا سرش بود
مسلمانان حسین مادر ندارد
غریب است و کسی..
*میخوای تو هم روضه خون بشی امشب با ام البنین(س)بخون*
اگر کشتند چرا آبت ندادند
*این یه دونه مال غیرتیای تو روضه*
اون روزی که غافله برگشت
حال اسیرا سر به زیرم کرد
کبودی صورتا پیرم کرد
بدون عباس چی کشیدم
بچم اگه شهید نمیشد
الان رُقَیَمون هم اینجا بود
رباب با اصغرش اینجا بود
دخترا بازار نمیدیدند
*هی میگشت تو این خیمه هایی که بیرون مدینه زده بودن*
از دونه دونه گلای زهرا
حلالیت میطلبم حالا
برای عباس عزیزم
به خاطر اون همه نامحرم
منم که از سکینه شرمنده ام
*به جای عباس هی میگفت سکینه جان عموتو حلال کن.سکینه جان شنیدم تو مجلس شراب نانجیبا حرف بدی زدن
حسین حسیییییین....................*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•بیاین همه امشب...
#سینه_زنی و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بیاین همه امشب بگین مادر، مادر، مادر
یا حضرت امالبنین مادر، مادر، مادر
وقتی بهار دل خزونه
به فکرمونه مادرونه
یا وقتی خسته میشه آدم
بی اختیار میافته یادم
اونجا که خیلی دل نشینه
سفرههای امالبنینه
آی مردم آی مردم، باید اینو دنیا بدونه
آی مردم آی مردم، امالبنین مادرمونه..
حالا روضه خون روضه بخونه...
به یاد عاشورا میگم بُنَیَّ، بُنَیَّ، بُنَیَّ
منم مثل زهرا میگم بُنَیَّ، بُنَیَّ، بُنَیَّ
چراغ شبهای مدینه
روضههای امالبنینه
میگفت:
دیگر مرا ام البنین نخوانید نخوانید نخوانید
ام البنین دیگر پسر ندارد ندارد ندارد
چراغ شبهای مدینه، روضههای امالبنینه
میگم من ام بیبنینم، رو خاکای بقیع میشینم
آخه رو خاک افتاده بچم
خیلی غریب جون داده بچم
آی مردم آی مردم، دیگه امالبنین بریده
آی مردم آی مردم، ساقی تشنه لب کی دیده
آی مردم، آی مردم، باید اینو دنیا بدونه
آی مردم، آی مردم، امالبنین مادرمونه
*یه بند برای ابی عبدالله یه بند برای عباس*
کاش بمیره مادر برات اباالفضل، اباالفضل
سه شعبه خورده تو چشات اباالفضل، اباالفضل
سکینه گریه کرده با من
با روضهی عمود آهن
مگه که سختتر از اینم هست
بیافتی از بلندی بیدست
بهت بلند بلند بخندند
سرت رو، رو نیزه ببندند
ای مردم، آی مردم، درسته رفته نور عینم
آی مردم، آی مردم، گریه کنید برا حسینم
آی مردم آی مردم، تشنه سرش رو میبُرند
«ای ای ای... آی... حســـــــین
صلی الله علیک یا سیدنا المظلوم»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•به فدای سرت برم...
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
قافله یولاردا لنگ اولدی اجازه گلمده
«قافله تو راه معطل شد ولی اجازه نیامد»
جانماز آشدیم اما ابالفضلیم نمازه گلمده
«جانماز و برای نماز باز کردم ولی اباالفضلم برای نماز نیامد»
الله الله دورت بالمنان بیر جنازهگلمده
«ای خدا ای خدا از چهار تا پسر یک جنازه برنگشت »
*خبرها رو شنید با خودش میگه *
گلن خبرلی گرچه سهل سایمورا
«خبرهای که به دستم رسیده رو گرچه آسون نمیدونم»
دیوبلر اوغلوم اباالفضل اولوب اینانمورام
«ولی اینکه میگن پسرت ابالفضل از دنیا رفته ولی من باور نمیکنم»
*مادره،مادر عباسه هی با خودش فکرش میکنه.میگه خبرها رو میگن من راحت رد نمیشم.من سهل نمیگیرم این چیزایی که بشیر داره میگه اما بهم میگه عباس مرده باور نمیکنم بعد دیدی مثلا یه خبر رو نمیخوای باور کنی قرائنی هست دیگه نمیتونی*
ولی بو سوز الماخنیق ایناندوردو
«اما این خبر مردنش رو شهادتش رو بهم اثبات کرد»
*اما این خبر شهادتش رو بهم اثبات کرد چی شد!؟ کدام حرف ؟؟*
دیولر خیمه ی اصفالی شیمر یاندوردو
«میگن خیمه اطفال و شمر سوزوند»
*به من بشیر یه چیزی گفته امام زمان عذر میخوام ها روضه عباسه اینجور دارم
میگم شمر یک حرفی زد.. همون حرف به قلب حضرت زینب مثل تیر شد.گفت بشیر به من چیزی گفته اینو شنیدم فهمیدم عباس نبوده گفت شمر اومد جلو خیمه یه نگا کرد گفت: بریزید خیمه صاحاب نداره..
«صدای هل من ناصرش که میاد
با صدای بلند میخندند
گوشه ای عده ای کمان در دست
روی اعضاش شرط میبنندند.»
به قربان ابروی قشنگت برم که با خون آغشته شد یارالی
به فدای سرت برم که با عمودی شکافته شد مادر برات بمیره
*یه نگا کرد یه روز گفت زینب ! جانم ام البنین. اصلا عباسمو ندیدی؟ گفت ام البنین تو که نمیدونی چجوری از علقمه برگشت. یه دست به عنان ذوالجناح یه دست رو کمر گذاشته بود حسین. گفت من یه زینب مونده بودم چه حوری رباب سکینه رو جمعش کنم. گفت ولی یجا دیدم کاش نمیدیدم کجا دیدی؟ گفت مشغول صحبت با اون نانجیب بودم یهو دیدم نگاه همه بچه ها داره میره یه طرف یه نگا کردم ام البنین دیدم.تو طبق آوردنش ام البنین ،تو طبق سر مبارکش و دیدم که با عمود سنگین شکافته شده بود من ایستادم ام البنین هر خواهری بود می مُرد ولی من زینبم صبر کردم و الا هر خواهری بود صد بار جون داده بود..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•بنویسید کنار لقب ...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بنویسید کنار لقب ام بنین
یکی از جمله کنیزانِ اباعبدالله
چهار تا شیر پسر بهر علی آوردم
همگی گوش به فرمان اباعبدالله
به پسرها همه گفتم که منم خادمهاش
و شمایید غلامان اباعبدالله
پسران، شیر من بهر شما باد حلال با این شرط
همه جا جانِ شما جانِ اباعبدالله
پسر آورده ام اصلاً که کنم قربانی
پسرانم همه قربان ابا عبدالله
*خبر تو مدینه پیچید، خدا به علی پسر داده، همه بدو بدو فقیرای شهر همدیگرو میدیدند، میگفتن بیچاره چرا ایستادی؟ خوب چه خبره؟ گفت: بدو خدا به علی پسر داده، بریم عیدی بگیریم، همه جمع شدن خبر پیچید تو مدینه خناسا شروع کردن حسودا شروع کردن، پچ پچها شروع شد دیگه بچههای فاطمه از چشم علی میافتند! خبر پیچید رسید به ام البنین، غلط کردن، نشونشون میدم، صبر کرد شب که همه جمع شدن آقا جان میشه امشب خواهش کنم بفرمایید حسن تشریف بیارن منزل ما، میشه بفرمایید حسین بیان منزل ما، میشه زینب قدم رنجه کنه امشب بیاد منزل ما همه را جمع کرد، چیکار میخوای بکنی ام البنین؟همه که سر سفره نشستن یهو دیدن دست برد قنداقه را بغل گرفت، آمد جلو ام البنین میگه این قنداقه رو هی دور سر حسنین میگردوند، دور سر زینب میگردوند، دور سر ام کلثوم میگردوند، غلط کردند، من کنیز اومدم، این عباسم هم نوکر شماست، انقده مودب بود باور کنید یه بار زینب نشد چشاشو سیر ببینه،
هرجا دنبال بهونه میگشت کوچیک بود، مثلاً میومد خونه خواهر بزرگهست دیگه صدا میزد سلام عزیز دلم سر پایین، سر تو بالا بگیر، سیدتی بفرمایید، من دارم پرورشش میدما، گذشت، گذشت، مدینه میخواد سوار محمل بشه، الان دیگه نگاش میکنم تا اومد پا رو زانو بذاره دید سرو انداخته پایین، سیدتی پا رو زانوم بگذارین، بفرمایید، کربلا رسیدن هم همین بود. گفت الان دیگه من از بالا میام پایین، صداش میزنم نگاش میکنم، دوباره زینب میخواد بیاد پایین سرو انداخت پایین سیدتی بفرمایید، خورده به من نگیرید حرف دلیه، زینب میگه دیگه میبینمش، دیگه الان نمیتونه نگاه از من برداره، اما هرچی نگاه کرد دید بالا نیزه که سر نیست، گفت: حتماً میبینمش، یه جمله بگم
تو مجلس اون ملعون، سرو با طبق آوردن گذاشتن جلوش، زینب میگه هرچی نگاه کردم دیدم چنان فرقش شکافته، تیر به چشمش زدن،خواهرت بمیره...*
بسم الله روضه میخونم یا علی مدد،
اونقد مودب بود، میگه روضهها مدینه دو جور بود، بعضی موقعها بار عام میفرمود زینب، زنهای بیشتری از بنی هاشم میومدن گریه میکردن، بعضی موقعها نه روضه خصوصی بود مثلاً روضه خصوصی چیه؟ رباب زبون میگرفت، زینب ناله میزد، به کی بگم باور میکنه من پنجاه سال گریه کردم ؟؟دلیل مرگ منم، رباب شد..روضه خصوصی میشد، وسط روضه خصوصی یهو میدیدن از پشت در صدا ضجه میاد، ساکت کیه پشت در؟
در رو باز کردم دیدن ام البنین پشت در نشسته، وای حسین...مادر اینجا چرا؟
بفرما داخل، صدا زد نه من فردا با زنهای بنی هاشم میام. خانم بیا داخل روضه شروع شد،
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اگر یکی از کنار مزار ام البنین بگذره
یقینا که نمیتونه آه و اشک خاتون ام البنین رو تاب بیاره
میگه خدایا به سر ابالفضلِ من چی اومد
نه نامه ش اومد نه از دیار کربلا اومد
میگن دستای قشنگش رو اشقیا بخاطر آب انداختند
میگن که تیر به چشمهای اشکبار پسرم زدن
به من اینطوری گفتن
نانجیب ،عمود آهنین آخه با سر چه نسبتی داره
کاش از بهره روزگار بی نصیب باشی
هیچ غم و محنت منو این همه بد نسوزوند
که زینب بهم گفت سر عباسم رو نیزه نمی موند
از وقتی شنیدم هی با خودم میگم
پیکر پسرم با تیر و پیکان دوخته شد
«بیش مَخ» آذریها میدانین به وی میگن؟
خیاط دیدین پارچه رو میدن دستش، قد میکنه قامتو دستا رو آستینو بالا پایینو، پارچه رو تیکه تیکه میکنه،
میگن پارچانو بیشده تیکه تیکه کرد*
ای وای ای وای از وقتی شنیدم ای وای
پسرم دوخته شد پیکرش شبیه اصغر شده
چقَدَر کوچک شده...وای بر پسرم
برا اون سری که با خون یکی شد مادرت بمیره
برا سری که با عمود شکافته شد مادرت بمیره
*چیزی که تو جنگ به رزمنده کمک میکنه چشمِاش*
عباس عباس
میگن اون چشما پر از خون شده بود آخه
پیکان به خون چشم عباس آغشته شد
اول به چشمش تیر زدن سپس به سرش عمود زدن
خدایا دستهای هیچ پهلوونی بسته نباشه
نه تو کوچه های مدینه نه تو کربلا وسط یک لشکردشمن
*نه دست داره، نه چشم داره تیرم که به مشکش زدن وسط میدان ایستاده، نه برمیگرده نه میره، چی میشه یه دونه هدف ساکت وسط نخلها ایستاده، ببین این چند هزار تیرانداز چیکار میکنن؟ هرکی داشت فرار میکرد داره برمیگرده،*
هر کی میاد تیر میزنه
هر کی میره زیاد میزنه
شما را به خدا دست هیچ پهلوانی رو نبندید
الهی دل هیچ غریبی از خجالت پر نشه
کی دیده میون دشمن، اشک پهلوونُ
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•به من نگید امالبنین...
#سینه_زنی و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
به من نگید ام البنین منم کنیز فاطمه
تمومی دسته گلام فدا عزیز فاطمه
منّت نگاه مهره حیدرو به سر میزارم
همسر علی ام اما خادمه ی این تبارم
از شب ازدواجم تا دم احتضارم
لحظه به لحظه عمرم این شده افتخارم
حسین خورشیده علی و عباسم قمشه
زینب ذوالفقار پدرشو عباسم سپرشه
من هم از تبار ادبم و عباسم اثرشه
«ویلی علی شبلی ویلی علی شبلی»
تموم راه عباس من امید اهل خیمه بود
یه خندهی آب و برم غم از حسینم می ربود
از پر شال عباس مردونگی پا گرفته
ذات عزیز من رو پاکی و وفا گرفته
وقتی که شمر ملعون واسشم امون نامه برد
ماه رخ عباسمو سرخی حیا گرفته
جونه مادرش فدای هر دو دست قلمش
سالم مونده جای دست عباسم رو علمش
یعنی تا لحظهی آخر مونده پای قسمش
«ویلی علی شبلی ویلی علی شبلی»
گرچه خطابم می کنه دختر مولا مادرم
فاطمه تاج رو سرم منم مرید کوثرم
واسه پسرای زهرا جون پسرام حلاله
زنده باشنو ببینم غربت حرم محاله
داغی که منو سوزونده داغ جوون من نیست
کشته منو جسارت به زینب وسه ساله
شرمندهٔ حسین و مادرشم من تا قیامت
دور از چشم غیرت حرم کردن حرم رو غارت
عباس غرق خاک و خونه و زینب میره اسارت
«ویلی علی شبلی ویلی علی شبلی»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_بذری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•جز با زلال نور ...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
جز با زلال نور الهی نسب نداشت
ذکری به غیر نام علی روی لب نداشت
دردی به غیر غربت شاه عرب نداشت
هرگز کسی شبیه به این زن، ادب نداشت
*از ادب ام البنین.شبه عروسیشه سوار بر مرکبه امیرالمومنینم رسمه تو عرب عنان مرکب دست امیرالمومنینه تا نزدیک خانه شد عرضه داشت آقاجان بایست قربونت برم من اینجوری وارد نمیشم..چرا ام البنین؟؟آقاجان بگو بچه هات بیان تا اونا نیان من وارد این خونه نمیشم.زینب اومد با احترام، ابی عبدالله امام حسن،، ام کلثوم.یه وقت دیدن از اسب پیاده شد رو خاکا نشست صدا زد: زینب جان بابات داره برا خونتون کنیز میاره.. منو به کنیزی این خونه قبول میکنی وارد بشم؟ لذا همیشه میگفت به بچه هاش. باباتون علیِ.. اما مادرتون فاطمه نیستا. شما غلامای این خونه هستین.یه عمر یادش داده به اباالفضل.*
آماده کرده بود سپرهای خویش را
تعلیم داده بود پسرهای خویش را
تا پاسدار خیمهی آلعبا شوند
با راه و رسم عشق و جنون آشنا شوند
هم داستان ماهترین ماهها شوند
مردان پاکباختهی کربلا شوند
امالبنین که چار یل بیقرینه داشت
تنها مدال عشق علی را به سینه داشت
بانوی خانهای است که هم ایلیاییاند
هم پای تا به سر همگی مصطفاییاند
اهل مدینهاند ولی کربلاییاند
از نسل کوثرند سراپا خداییاند
عمری است دل به ساحت خورشید داده است
سرمایهاش محبت این خانواده است
تا روز حشر مکتب او مکتب علیست
لب وا نکرد و دید که جان بر لب علیست
او آشنای تاب و تب هر شب علیست
با افتخار، خادمهی زینب علیست
بر سفرهای که داشت فقط آب و نان جو
لبریز بود از میِ اِیّاکَ نـَعْبُد و …
سر مست بود از خُمِ اِیّاکَ نَسْتَعین
بیشک رسیده بود به سر منزل یقین
امالبنین چه کرد زمانی که شاه دین
یعنی عزیزِ فاطمه افتاد بر زمین
* لذا میگه بچهٔ ابالفضل عبیدالله بن عباس تو دستِ ام البنینه تو بغل ام البنینه... تاحالا هرچی گفت بشیر فقط شنید
گفت ام البنین دست بچتو قطع کردن شنید..ام البنین چهارتا بچه هاتو کشتن همشو گفت فدای سر حسینم ام البنین.. با عمود آهن به فرق عباست زدن..گفت نه نه نه نه اینجاشو دیگه باور نمیکنم محاله کسی بتونه نزدیک. شیر پسر من بشه...
گفت راست میگی اما اول دستاشو بریدن به نامردی زدنش. بازم گفت ی سر حسین..
گفت حالا بشیر این همه گفتم بهت از آقام بگو از حسینم بگو.تا بشیر گفت "قُتِلَ الحسین بکربلا.ذبح العطشان به نینوا" میگن یه مرتبه دیدن دستای ام البنین سست شد.بچه از رو دستش روخاکا افتاد حواسش نیست خودشم رو خاک نشسته هی از این خاکا رو سرش میریزه.هی میگه مادر برات بمیره حسین...*
با این که بعد روز دهم یک پسر نداشت
یک لحظه از حسین و حسن دست بر نداشت
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
الحق که جایگاه علی را شناخته
در کورهی محبت مولا گداخته
هرگز به زرق و برق جهان دل نباخته
با نان خشک و خالی این خانه ساخته
ما تشنهایم تشنهی لحن حماسیاش
صد مرحبا به این همه زهرا شناسیاش
*فاطمه ست. گفت تو این خونه هیچکی منو فاطمه خطاب نکنه.مولا بهش برخورد مگه از اسم فاطمه بدت میاد؟ نه... من با افتخار این اسمورو خودم گذاشتم اما هر موقع شما میگید فاطمه یهو میبینم زینب کِز میکنه..امام حسن میره پشت در خونه میشینه گریه میکنه.*
از راه دور، محو تماشای کربلا است
دلواپس عمیقترین جای کربلا است
آموزگار حضرت سقای کربلا است
او مادر شهیدترینهای کربلا است
این زن که خاک را به نظر کیمیا کند
آیا شود که روزیِ ما کربلا کند
آغاز روضه بود نظر کردنش به آب
شرمنده بود مثل اباالفضل از رباب
مثل رباب ماند پس از آن در آفتاب
ای کاش رفته بود علی اصغرش به خواب
هر چند که مثل حضرت زینب صبور شد
آنقدر گریه کرد از این غم که کور شد
وَیلی عَلیٰ شِبلی که چشمش تیر خورده
از هر طرف هم نیزه هم شمشیر خورده
وَیلی عَلیٰ شِبلی دو دستش را بریدند
قد رشیدش را به خاک و خون کشیدند
وَیلی عَلیٰ شِبلی که سد شد راه چاره
با تیر کین شد مشک آبش پاره پاره
وَیلی عَلیٰ شِبلی عمود آهنین خورد
با صورت از مرکب علمدارم زمین خورد
وَیلی عَلیٰ شِبلی که از بالای نیزه
دیده کتک خورده رقیه...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•هرچند او دگر ...
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج حسن خلج •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*خانم ام البنین در مقام و شان و منزلت ایشون همین بس که ،بهر حال این قابلیت را داشت که زیر یک سقف با امیرالمومنین زندگی کنه و به بچه های حضرت زهرا خدمت کنه وخدمتگزار باشه خیلی قبل از این حرفها خواب دید که یک قرص قمر و سه ستاره از آسمان در دامنش فرود آمدند، به پدرش عرض کرد که بابا من یه همچین خوابی دیدم پدرش هم انسان روشنی بود اهل ولا آدم حسابی بودخیلی، بهش گفت بابا تو ازدواج خواهی کرد ثمره این ازدواج چهار پسر خواهد شد،هر چهار تا درخشان هستندو عالم رو روشن میکنند یکی شون از بقیه قوی تر و بزرگتره. اون سه تا ستاره اند پیشش. بعد ها که حضرت امیر عقیل رو فرستاد برای خواستگاری همین که عرض کرد حضرت عقیل فرمود به پدر ام البنین که برادرم امیرالمومنین خواستگاره او انقدر معرفت داشت که عرض کرد شما به آقا بگید ما منت میکشیم دخترمون رو به کنیزی خانه شما بفرستیم. از ابتدا هم بی بی آمدند تو خونه امیرالمومنین یکی از مقاصد مهمشون خدمت به بچه های حضرت زهرا بود. بعد که عاشق و دلباخته ی امام حسین شد بچه ها را یه جوری تربیت کرد که اینها جز به فدا شدن برای امام حسین به هیچی فکر نکنند. شخص سائلی هر سال میاومد در خونه حضرت اباالفضل خرج سالش رو میگرفت و میرفت. بی خبر از همه جا بود مثل هر سال اومد و در زد و کنیز اومد دم در که کیه گفت برو بگو مولای خانه ات رو بگو حضرت اباالفضل رو بگو اون سائل همیشگی اومده. چی میخوای؟گفت برو به آقا بگو اومده خرج سالش رو میخواد کنیز هم رو سادگی خودش گفت آقا برو دیگه اینجا نیا چرا؟گفت اون آقا رو کربلا کشتن، شهیدش کردند،دیگه نیست.این هم سرش رو انداخت پایین که من به خانواد ام گفتم میرم از اباالفضل میگیرم،حالا جواب زن و بچه رو چی بدم؟ سرش رو انداخت پایین راه افتاد..داشت فکر میکرد به کجا مراجعه کنم دید کنیز داره میدوه از اون ور چه اتفاقی افتاد.کنیز آمد داخل امالبنین گفت کی بود گفت یه گدایی بود گفت گدای هر ساله ام میومدمخرج سالم رو میگرفتم.
گفت خانم با اجازه ات گفتم حضرت ابا الفضل روکربلا کشتن. معطل نشو برو.
گفت: با اجازه کی ردش کردی؟ مگه در خونه ی تو اومده بود. کنیز چادر سر کرد گفت آقا بیا خانم خونه کارت داره.یه برقی زد تو چشاش شاید خانم خونه کاری کنه برامون ..برگشت گفت شاید خانمخونه کاری کنه. برگشت سلامکرد خانمفرمود این کنیز اشتباه کرد عباس مرده مادرش که نمرده تا هر وقت خواستی بیا اینجا خرجت رو از من بگیر..*
هر چند او دگر پسر خویش را ندید
هرگز غمین نشد که عباس شد شهید
دق کرد بعد از آن که به او این خبر رسید
بودند دیو ودد همه سیراب و میمکید
خاتم به جای آب لب انور حسین
کارش دگر نشستن در آفتاب شد
آتشفشان غصه و کوه مذاب شد
شرمنده ی نگاه غریب رباب شد
آنقدر سوخت شمع وجودش که آب شد
رو میگرفت نزد دو تا خواهر حسین
*کار شبهای ام البنین این بود هر شب راه میافتاد در خونه ی بنی هاشم اونهایی که کربلا بودند میگفت عباسم و حلال کنید میخواست آب بیاره نگذاشتن.اما یکی از این خونه ها وقتی میرسیددر نمیزد اینقدر مینشست گریه میکرد تا صدای گریه اش به صاحبخونه می رسید میاومد بیرون..میگفت رباب عباسم رو حلال کن*
ام البنین دگر پسر ندارد واویلا
دیگر مرا ام البنین نخوانید واویلا
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_حسن_خلج
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•روضه میخونم روی خاک...
#سینه_زنی و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی محمد رضا فتوحی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
روضه میخونم روی خاک بقیع
روضه میخونم با سرشک دو عین
میخونم روضه ی عباس میگم وای حسین
شنیده ام ماه حرم به خون نشست
شنیده ام حسین پشت تو شکست
برا تو گریه می کنم
شنیده ام ضربه به خیمه ها رسید
گریه ی تو امان زینبو برید
برا توگریه می کنم
حالتونو دیدن یااباعبدالله
به شما خندیدن یااباعبدالله
«یا اباعبدالله.......»
شنیده ام محاصرش کردنو
شنیده ام به کینه دامن زدن
به جبین پسرم عمود آهن زدن
*اما،بی بی داره میفرماد..*
شنیده ام که بی علمدار شدی
میون معرکه گرفتار شدی
برا تو گریه می کنم
شنیده ام وقتی زمین خورد پسرم
غریبونه میومدی سمت حرم
برا تو گریه می کنم
*ام البنین نبودی ببینی از بی کسی با آستین اشکاشو پاکمی کرد حسین*
شنیده ام وقتی زمین خورد پسرم
غریبونه میومدی سمت حرم
برا تو گریه می کنم
گریه و زاری بود یا اباعبدالله
اشکتون جاری بود یا اباعبدالله
«یا اباعبدالله..»
*یعنی میگه:
بمیرم که برا اباالفضلم به گریه افتادی.....*
«یا اباعبدالله...»
هی روی خاکا مینویسم حسین
هی می خونم روضه و آه حزین
روضه ی لاتدعونی ویک یا ام البنین
با اینکه از غصه میسوزه جگرم
آتیش گرفتم ز داغ پسرم
برا تو گریه می کنم
با اینکه من شنیده ام از اهل حرم
تیر سه پر زدن به چشم پسرم
برا تو گریه می کنم
من برات میسوزم یااباعبدالله
روضه ی هر روزم یااباعبدالله
«یا ابا عبدالله»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#کربلایی_محمد_رضا_فتوحی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•مادر عشق مبتلای حسین...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجحیدر خمسه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
روح پرواز در هوای حسین
مادر عشق مبتلای حسین
*گفت عقیل با این مشخصه ها برو برام تو طوایف بگرد یک کسی رو پیدا کن، گفت برا بچه هام یه کسی رو میخوام مادری کنه، ملاک اینه بچه های فاطمه رو دوست داشته باشه، یه مدتی گذشت اومد گفت آقا خبر آوردم، یه نفرو پیدا کردم خونوادش مرید زهرا هستن، انقدر فاطمه رو دوست دارن اسم دخترشونو فاطمه گذاشتن، مقدماتش رو به راه شد، میگن نزدیک بنی هاشم رسیدن، خوب تازه عروسه،برگشت به همه گفت برگردین، دیگه سر و صدا نکنین، این محل و این خونه حرمت داره، بیبی جان تو یه زنی حرمت نگه داشتی، اما چند وقت پیش یه چند تا مرد که نه، چند تا نامرد تا دیدن زن تنها، اول راه رو بهش بست، یه نگاه اینور اونور کوچه کرد، چنان سیلی زد مادرتون زمین خورد، آخ بلند شد چشماش جایی رو نمیدید، ننه یا زهرا *
گرچه گفتی کنیز زهرایی
مادری کرده ای برای حسین
گفتی ام البنین صدات کنن
*آخه نرفت داخل خونه، چرا تو نمیای؟ گفت اول بگید خانومم زینب بیاد، آخ بی بی اومد، ادب این خانمو دید مادر صداش زد، تاریخ آورده افتاد جلو پای زینب، گفت خانم من نیومدم مادری کنم، من اومدم کنیزی بچه ها، ای جان خانم، گفت اجازه میدی کنیز این خونه وارد بشه؟ یه مادر اینطور باید باشه که آقازاده اش بشه عباس، شب عاشورا هر کاری کرد عباس نَشست رو زمین، کار به جایی رسید زینب دستشو گرفت بشین برادرم، دق کردم میخوام باهات حرف بزنم، گفت اگه مادرم بفهمه واویلاست.با کاروان از مدینه که خارج شد به سمت مکه، کاروان سیدالشهدا، همچین که کاروان اومد بیرون، یه پیکی رو فرستاد عباسو بگین بیاد، قمر بنی هاشم برگشت دم دروازه، ام البنین بغلش کرد، گفت جلو حسین که نمیشد بغلت کنم، آه سیر بغلش گرفت، مادر با حسین میری با حسین میای، نشنوم جلو حسین راه بری..*
گفتی ام البنین صدات کنن
گفتی ام البنین فدای حسین
*یه روز با امیرالمؤمنین نشسته بودن دوتایی، گفت علی میشه دیگه به من فاطمه نگی؟ گفت: من وقتی تو رو فاطمه صدا بزنم غم عالم از دلم میره، اسم به این قشنگی، گفت میدونم آقا، فاطمه یه دونه ست، دیگه به من بگو ام البنین، تا میگی فاطمه اینا دلشون خالی میشه*
پسرت را معرفی کردی
اوست نیروی دست های حسین
هر چه را که به دست آوردی
همه را ریختی به پای حسین
نخل امید تو به خاک افتاد
خبرش را بشیر خواهد داد
خبری آمد و خبر پیچید
خبرِ کشتن قمر پیچید
در تمامی شهر قبل خبر
بوی صحرای کربلا پیچید
علم افتاد بین کرب و بلا
ضجه ی طفل خون جگر پیچید
سر عباس را به نیزه زدن
بین زن ها همین خبر پیچید
چه سری روی نیزه بند نشد
نوک نیزه به موی سر پیچید
سرش افتاد چند باری
تا نیزه اش از سر گذر پیچید
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_حیدر_خمسه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج حیدر خمسه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*انقدر سنگ زدن، اون علمداره مقتل رو زیر و رو کردم، از کربلا تا شام زینبو زدن، جایی پیدا نکردم خانم حرف زده باشه، هر جا زدنش گفت میرم کربلا همه رو به حسین میگم، لذا کعب نی زدن هیچی نگفت، اربعین اومدن کربلا اومد بالای قبر، تا اومد حرف بزنه دید بازم دورش شلوغه، لذا گفت حسین اگر اینا نبودن کمرمو نشونت میدادم، جای سیاهیا رو، گفت میرم مدینه همه رو به پیغمبر میگم، کاروان رسید مدینه، منتظر بودن زینب بره حرم پیغمبر، اما دیدن راهشو عوض کرد، یه پیرزن بغلشو وا کرده، زینبی که راه نمیتونست بره، یهو دیدن دوید، یومّاه، کتکم زدن، آخ ام البنین بغلش کرد، امونمو گرفتن، میزد پشت کمرش، گریه کن، الان خفه میشی، یهو گفت مادر نامحرما، اینو که گفت زینبو نگاه کرد، یبار دیگه بگو کیا؟ گفت نامحرما، مثل بهت زده ها، مگه عباس مرده بود؟ یوقت گفت اتفاقا عباس هم داشت نگاه میکرد، یکی ام البنین رو بگیره، یهو شروع کرد لطمه زدن، عباس نگاه میکرد، رباب دوید، خوب شد نبودی دو تا سر رو نی واینمیستاد، یکی سر شیرخوار یکی سر علمدار، مگه نشنیدی؟ بچه ات رو با عمود زدن، حسین*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_حیدر_خمسه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net