5.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽📖 هر صبح و شام با قرآن 📖
🎬 تلاوت صفحه ۱۲۹
📲ویدئو باکیفیت ، ترجمه صوتی
وتفسیر:👈 balaq.ir/post/1011
🆔 @balaq_ir |بلاغ| balaq.ir
دلال تازه ای است که این آیه به آن پرداخته است.
آیا پروردگار عالم –که سرچشمه تمام رحمت ها است- ممکن است اجازه دهد با مرگ، رشته حیات انسانها به کلی گسسته شود و تکامل و حیات او ادامه نیابد؟ آیا این، با رحمت واسعه او سازگار است؟ آیا ممکن است او با بندگان خود –که مالک و مدبّر آنها است- این چنین بیمهری کند و که پس از مدتی راه فنا بپویند و هیچ و پوچ شوند؟ مسلماً جواب منفی است؛ رحمت گسترده او ایجاب می کند موجودات –به ویژه انسان را که استعداد زندگی جاودانی را دارد- پس از مرگ، در لباس حیاتی نوین و در عالمی وسیع تر درآورد و در این سیر ابدی تکامل، دست رحمتش پشت سر او باشد (... کتب علی نفسه الرحمه لیجمعنکم).
📢پیامها
۱- همان گونه که رحمت بر خدا لازم است، تکالیفی هم بر انسانها واجب است که عمل به آنها سعادت او را فراهم می کند.
۲- اگر آفریده های خدا، مثل باد و باران و روز و شب، رحمت است، معاد هم رحمت است؛ پس قیامتی هست که انسان باید آنجا حاضر شود و پاسخگوی اعمال و کردارش باشد.
۳- رحمت الهی، گسترده و همیشگی است و از هیچ کس دریغ نمی شود. این انسانها هستند که خود را از این نعمت محروم می کنند.
۴- به جای استدلال، در پی هوا و هوس بودن، به جای اولیای خدا، سراغ طاغوت رفتن؛ به جای ایمان و اعتقاد به آخرت، کفر ورزیدن و به جای تسلیم نور بودن، تسلیم نار شدن، خسارت عظیم کفار است. (تفسیر نور، ج۳،ص۲۱۸)
🗄منبع: تفسیر همراه
🆔 @balaq_ir|بلاغ| balaq.ir
﷽📜 درسی از قرآن کریم(منتخب صفحات ۱۲۹ و ۱۳۰)
👌عنوان: جایگاه رحمت الهی
💎آیه: " قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ"؛ انعام ۱۲
بگو آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست؟ بگو از آنِ خداست. او رحمت را بر خود مقرر کرده است، یقینا شما را در روز قیامت که شکی در آن نیست جمع خواهد کرد. کسانی که [سرمایه فطرت] خود را از دست داده اند، به همین علت ایمان نمی آورند.
🖋مقدمه
خداوند اموری را بر خود لازم کرده که مقتضای ذات او است؛ مانند هدایت، رزق دادن، پیروزی و غلبه دین خداوند و ... (مجادله،۲۱). لطف و رحمت الهی بر موجودات عالم -از جمله انسانها- پیوسته جاری است و انسانها با بهره برداری از این الطاف، سعادت دنیا و آخرت خود را فراهم می کنند.
📋واژهها
لیجمعن: حتما جمع می کند (فعل مضارع از ماده جمع)
ریب: شک و تردید
خسرو: زیان رساندند (فعل ماضی از ماده خسر)
📌نکات تفسیری
۱- چرا برخی از رحمت خدا محروماند؟
لطف و رحمت الهی، همانند نور خورشید است که هر کس بخواهد از این نور برخوردار شود، باید به صحنه آید و خود را در معرض آن قرار دهد. اگر کسی داخل اتاق تاریک خود رفت و از نور محروم ماند، به این معنا نیست که خورشید، دست از نورافشانی برداشته است، بلکه آن شخص خود را از نور محروم کرده است.
۲- مالکیت آسمان و زمین
تمام موجودات پیدا و پنهان آسمانها و زمین، متعلق به خداوند است. او باد و باران، شب و روز، گیاهان و میوه ها، حیوانات و ... را برای آسایش و راحتی انسان آفریده است. مالکیت خدا بر آسمانها و زمین، آنقدر بدیهی است که هیچ کس را یارای انکار آن نیست و همه به آن معترفاند؛ لذا آیه را با پرسش و پاسخ از بدیهیات آغاز کرده است: "بگو آنچه در آسمانها و زمین است، برای کیست؟ "و چون همه به این حقیقت اقرار دارند، خود پاسخ می گوید: "بگو از آنِ خدا است".
۳- رحمت الهی
"کتابت"، به معنای اثبات و حکم حتمی است؛ یعنی خداوند، رحمت و لطف بر بندگان را بر خود واجب کرده است. رحمت الهی، همان افاضه نعمت و برخوردار کردن انسانها از نعمتی است که استحقاق آن را دارند، یا به سعادت رساندن هر چیزی است که لیاقت و استعداد سعادت را دارد.
جمله "کتب علی نفسه الرحمه" در حقیقت دلیل آفرینش همه موجودات است؛ از همین رو بدون هیچ فاصله ای پس از "لمن ما فی السموات والارض" قرار گرفته است، یعنی پدیدار شدن این جهان جلوه رحمت خداوند است.
۴- هشدار
از آنجا که لطف و رحمت، بر خدا لازم است و این لطف، در دنیا و آخرت، شامل حال انسانها خواهد بود، جمله "ثم الیه مرجعکم"، هشداری است به همه که: آگاه باشید! شما هم در مقابل این نعمت ها وظایفی دارید؛ چرا که لطف خدا ایجاب می کند به هر کس به میزان سعی و تلاشش، نعمت ارزانی کند و خدا به زودی همه شما را در روز قیامت –که هیچ شک و تردیدی در آن نیست- جمع خواهد کرد و پاداش و کیفر اعمالتان را خواهید دید.
۵- پرسش
اگر آفرینش بر اساس رحمت است، قیامت چگونه می تواند برای مجرمان رحمت باشد، در حالی که کافران و برخی مجرمان، در آنجا جز سختی و عذاب چیزی نمی بینند؟
پاسخ: شک نیست که کار خدا فراهم کردن زمینه های رحمت است. او انسان را آفرید؛ به او عقل داد، پیامبران را برای راهنمایی او فرستاد و انواع نعمت ها را در اختیارش گذاشت، که همه اینها رحمت است. حال اگر انسان، از این رحمت ها درست استفاده نکند و تمام زمینه های رحمت را برای خود به شکنجه و زحمت تبدیل کند، این موضوع هیچ لطمه ای به رحمت بودن آنها نخواهد زد.
برای مثال؛ اگر شما برای کسی غذا و میوه ببرید، ولی او به موقع از آنها استفاده نکند و غذاها فاسد و میوه ها خراب شوند، و با خوردن آنها، آن شخص مریض و مسموم گردد؛ آیا این گرفتاری به خاطر غذا و میوه ای است که به او داده اید یا به جهت سهل انگاری خود فرد است؟
۶- سرانجام مشرکان
در پایان، به سرنوشت و عاقبت کار مشرکان لجوج اشاره کرده، می گوید: آنها که در بازار تجارت زندگی، سرمایه وجود خود را از دست داده اند، به این حقایق ایمان نمی آورند.
چه تعبیر عجیبی! گاهی انسان، مال و مقام و یا یکی دیگر از سرمایه های خود را از دست می دهد. در این موارد، زیان کرده، ولی چیزهایی را از دست داده که جزء وجود او نبوده است؛ اما بزرگترین زیان، آن است که انسان، هستی خود را از کف دهد و وجود خویش را ببازد.
دشمنان حق و افراد لجوج، سرمایه عمر، فکر، عقل، فطرت و تمام مواهب روحی و جسمی خویش را –که می بایست در مسیر حق به کار گیرند و به تکامل شایسته خود برسند- به کلی از دست می دهند.
۷- رحمت دلیل معاد
موضوع دیگر اینکه برای معاد را راههای گوناگون (مانند قانون عدالت، قانون تکامل و حکمت پروردگار) استدلال شده است؛
ولی استدلال به رحمت، استدلال تازه ای است که این آیه به آن پرداخته است.
آیا پروردگار عالم –که سرچشمه تمام رحمت ها است- ممکن است اجازه دهد با مرگ، رشته حیات انسانها به کلی گسسته شود و تکامل و حیات او ادامه نیابد؟ آیا این، با رحمت واسعه او سازگار است؟ آیا ممکن است او با بندگان خود –که مالک و مدبّر آنها است- این چنین بیمهری کند و که پس از مدتی راه فنا بپویند و هیچ و پوچ شوند؟ مسلماً جواب منفی است؛ رحمت گسترده او ایجاب می کند موجودات –به ویژه انسان را که استعداد زندگی جاودانی را دارد- پس از مرگ، در لباس حیاتی نوین و در عالمی وسیع تر درآورد و در این سیر ابدی تکامل، دست رحمتش پشت سر او باشد (... کتب علی نفسه الرحمه لیجمعنکم).
📢پیامها
۱- همان گونه که رحمت بر خدا لازم است، تکالیفی هم بر انسانها واجب است که عمل به آنها سعادت او را فراهم می کند.
۲- اگر آفریده های خدا، مثل باد و باران و روز و شب، رحمت است، معاد هم رحمت است؛ پس قیامتی هست که انسان باید آنجا حاضر شود و پاسخگوی اعمال و کردارش باشد.
۳- رحمت الهی، گسترده و همیشگی است و از هیچ کس دریغ نمی شود. این انسانها هستند که خود را از این نعمت محروم می کنند.
۴- به جای استدلال، در پی هوا و هوس بودن، به جای اولیای خدا، سراغ طاغوت رفتن؛ به جای ایمان و اعتقاد به آخرت، کفر ورزیدن و به جای تسلیم نور بودن، تسلیم نار شدن، خسارت عظیم کفار است. (تفسیر نور، ج۳،ص۲۱۸)
🗄منبع: تفسیر همراه
🆔 @balaq_ir|بلاغ| balaq.ir
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽📖 هر صبح و شام با قرآن 📖
🎬 تلاوت صفحه ۱۳۰
📲ویدئو باکیفیت ، ترجمه صوتی
وتفسیر:👈- balaq.ir/post/1012
🆔 @balaq_ir |بلاغ| balaq.ir
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽📖 هر صبح و شام با قرآن 📖
🎬 تلاوت صفحه ۱۳۱
📲ویدئو باکیفیت ، ترجمه صوتی
وتفسیر:👈- balaq.ir/post/1013
🆔 @balaq_ir |بلاغ| balaq.ir
﷽📜درسی از قرآن کریم(منتخب صفحات۱۳۱و۱۳۲)
👌عنوان: پشیمانی بیفایده
💎آیه: " قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ"؛ انعام ۳۱
آنها که لقای پروردگار را تکذیب کردند، مسلماً زیان دیدند؛ تا هنگامی که ناگهان قیامت به سراغشان بیاید، میگویند: ای افسوس بر ما که درباره آن کوتاهی کردیم. و آنها [بار سنگین] گناهانشان را بر دوش میکشند؛ چه بدباری بر دوش خواهند داشت.
🖋مقدمه
در این جهان حقایقی وجود دارد و انسان در برابر این حقایق ممکن است به چند شکل رفتار کند.
۱- پذیرای حقیقت شود و خود را با آن هماهنگ سازد.
۲- به آن حقیقت توجهی نداشته و با غفلت و بی مسئولیتی با آن روبرو گردد.
۳- آن حقیقت را انکار کند و آن را تکذیب نماید. این آیه درباره کسانی که به شکل سوم، معاد و مسئولیت در برابر خداوند را انکار می کنند، گفتگو می کند.
📋واژهها
خسر: کاهش و ضرر در سرمایه است (از ماده خسر)
لقاء: ملاقات و به هم رسیدن (از ماده لقی)
فرطنا: کوتاهی کردیم (فعل ماضی از ماده فرط، باب تفعیل)
بغته: حادثه ناگهانی
اوزار: سنگینیها، بارهای گناه (جمع ورز)
📌نکات تفسیری
۱- راه زیانبار
کلمه "قد" در "قد خسر"، قد تحقیقی است؛ یعنی، الان هم برای تکذیب کنندگان معاد، خسارت محقق است و در این دنیا هم ضرر کردهاند، ولی در آخرت، وقتی حقایق آشکار شد، متوجه ضرر خود می شوند که البته پشیمانی سودی ندارد.
مراد از "لقاءالله" معاد است و "کذبوا بلقاءالله" یعنی معاد را انکار کردند، زیرا انکار معاد باعث می شود آفرینش انسان و جهان، بیهوده جلوه کند و حقایق خلقت، پنهان شود. اگر انسانها عمل به خواسته های شهوانی و حیوانی را سرلوحه کار خود بدانند در لجنزار گناه، غوطه ور شوند؛ نهایت آنان به از دست دادن ثواب عظیم در دنیا و حاصل شدن عقاب عظیم در آخرت می انجامد و این ضرری بسیار بزرگ و غیرقابل جبران است.
۲- قیامت، ناگهانی است
یکی از نام های قیامت "ساعه"، به معنای زمان محدود و معین است: "اقتربت الساعه" (قمر، ۱) و "و ان الساعه آتیه لا ریب فیها"(حج، ۷). کلمه "بغته" می فرهماند قیامت در لحظه ای برق آسا و ناگهانی ایجاد می شود که غیرقابل پیش بینی و تصور است: "و ما امر الساعه الا کلمح البصر او هو اقرب" (نحل، ۷۷) (امر قیامت درست همانند چشم بر هم زدن، یا از آن هم نزدیک تر است).
۳- پشیمانی بیفایدده
بعضی اعمال، حسرت هایی به دنبال دارد که قابل جبران است؛ مانند دانش آموزی که می تواند درس های ناموفق را دوباره امتحان دهد، یا کسی که ورشکست شده و می تواند دوباره گذشته را جبران کند؛ ولی بعضی حسرت ها هزگز قابل جبران نیست و آن، حسرت انسان گنهکار در قیامت است. وقتی صحنه وحشتناک قیامت و سنگینی اعمال زشت خود را مشاهده می کند، فریاد "واحسرتا" سر می دهد.
"حسرت" منادا قرار گرفته و مانند شخص فرض شده است؛ زیرا:
۱- حسرت به قدری شدید است که گویا در دسترس است و نداکننده را احاطه کرده است.
۲- برای هشدار و آگاه کردن مردم است که مواظب کردار و اعمال خود در دنیا باشند، تا در آخرت دچار حسرت نشوند و فریاد "یا حسرتنا" سر ندهند. عرب، در چنین امور مهمی به این لفظ تعبیر می کند؛ مانند: "یا حسره علی العباد" (یس، ۳۰)، و "یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله" (زمر، ۵۶) (افسوس بر من از کوتاهی هایی که در اطاعت فرمان خدا کردم).
۴- سنگی نی اعمال گنهکاران
کوچکترین اعمال که "ذره" است، محاسبه می شود (زلزال ۷-۸). با تکرار گناه، این ذرات انباشه شده، کوهی سنگین از گناه و تباهی پدید می آورند که گنهکاران، سنگینی طاقت فرسای آن را بر دوش خود احساس می کنند.
📢پیامها
۱- کسی که قیامت را نپذیرد، هستی خود را با د نیای فانی معاامله کرده و این، بزرگترین خسارت است. (قد خسر)
۲- قیامت، ناگهانی فرا می رسد و کسی از زمان آن آگاه نیست؛ پس باید همیشه آماده بود. (جاءتهم الساه بغته)
۳- قیامت، روز حسرت و افسوس است؛ اما حسرت های آن روز، بی نتیجه است. (قالوا یا حسرتنا... و هم یحملون)
۴- تکذیب یا فراموشی قیامت، سبب ا رتکاب گناهانی است که در قیامت، وزر و وبال انسان می شود. (تفسیر نور، ج۳، ص۲۳۸)
🗄منبع: تفسیر همراه
🆔 @balaq_ir|بلاغ| balaq.ir
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽📖 هر صبح و شام با قرآن 📖
🎬 تلاوت صفحه ۱۳۲
📲ویدئو باکیفیت ، ترجمه صوتی
وتفسیر:👈- balaq.ir/post/1014
🆔 @balaq_ir |بلاغ| balaq.ir
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽📖 هر صبح و شام با قرآن 📖
🎬 تلاوت صفحه ۱۳۳
📲ویدئو باکیفیت ، ترجمه صوتی
وتفسیر:👈- balaq.ir/post/1015
🆔 @balaq_ir |بلاغ| balaq.ir
﷽📜 درسی از قرآن کریم(منتخب صفحات ۱۳۳ و ۱۳۴)
👌عنوان: گستره علم خداوند
💎آیه: "وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ"؛ انعام ۵۹
و گنجینه های غیب، فقط نزد او است. جز او کسی آنها را نمی داند. و به آنچه در خشکی و دریا است، آگاه است و هیچ برگی نمی افتد، مگر آنکه آن را می داند و هیچ دانه ای در تاریکی های زمین و هیچ تر و خشکی نیست، مگر آنکه در کتابی روشن [ثبت] است.
🖋مقدمه
آیه یاد شده، از آیاتی است که بر گستره علم الهی دلالت دارد و دقت در معانی بلند آن، آثار اخلاقی فراوانی خواهد داشت.
در آیه قبل، سخن از علم خداوند به میان آمد (والله اعلم الظالین) و این آیه، به طور مفصل از علم الهی بحث کرده و مصادیق روشنی از آن را بیان می کند.
📋واژه ها
مفاتح: کلیدها (جمع مفتح به کسر میم) یا به معنای خزانه ها- گنجینه ها- محل نگهداری چیزی (جمع مفتح به فتح میم)
برّ: خشکی
بحر: دریا
تسقط: می افتد (فعل مضارع از ماده سقط)
رطب: تر
یابس: خشک
📌نکات تفسیری
۱- انحصار علم غیب مطلق در خداوند
آیات گذشته، بیانگر تصور نادرست مشرکان از قدرت و اختیارات پیامبر(ص) است؛ زیرا آنان می پنداشتند آن حضرت باید بتواند درخواست های آنان را درباره نزول عذاب و یا معجزه، بدون کم و کاست عملی کند. این آیه با مقدم کردن کلمه "عنده" و بیان انحصار علم غیب به خداوند، در صدد ردّ آن پنداار و بیان محدودیت علم پیامبر(ص) و در نتیجه قدرت او است.(تفسیر راهنما، ج۵، ص۱۶۱) البته باید توجه داشت علم غیبی که در این آیه منحصر به خداوند است، علم غیب کلی و مستقل است؛ وگرنه چنانچه خداوند اذن بدهد، پیامبر(ص) نیز می تواند علم غیب داشته باشد؛ همانطور که در سوره جن(آیات ۲۶ و ۲۷) می خوانیم: "عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ"؛ (دانای غیب او [خداوند] است. هیچ کس را بر غیبش آگاه نمی سازد، مگر رسولانی که آنان را پسندیده است).
۲- گستره علم خداوند
در ادامه آیه، خداوند با جملاتی زیبا و مختصر، گستره علمش را بیان کرده می فرماید: " وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ".
این جمله احاطه کامل خداوند را بر همه موجودات بیان می کند و هیچ چیز از آن مستثنا نیست؛ زیرا منظور از تر و خشک، معنای لغوی آن نیست، بلکه این تعبیر کنایه از عمومیت است؛ یعنی او از جنبش میلیاردها موجود کوچک و بزرگ، در اعماق دریاها ، از ارزش برگهای درختان در تمام جنگل ها و کوه ها، از زمان شکفتن هر غنچه و باز شدن گلبرگ ها، از شماره واقعی سلول های بدن هر انسان و گلبول های خون ها و بالاخره از تمام اندیشه هایی که از لابهلای پرده های مغز ما می گذرد و تا اعماق روح ما نفوذ می کند و ... به طور یکسان با خبر است.
باز در جمله بعد، برای تاکید احاطه علمی خداوند، به مورد خاصی اشاره کرده، می فرماید : " وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا" (هیچ برگی از درختی جدا نمی شود، مگر اینکه آن را می داند) و نیز : " وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ" (هیچ دانه ای در مخفی گاه زمین قرار نمی گیرد، مگر اینکه تمام خصوصیات آن را می داند). اینجا به دو نقطه حساس اشاره شده است که برای هیچ انسانی احاطه بر آن ممکن نیست. (برگرفته از تفسیر نمونه، ج۵،ص۲۶۹ و ۲۷۰)
۳- فایده بحث از گستره علم خداوند
بیان این موضوع دو اثر دارد: اثر فلسفی و اثر تربیتی.
اثر فلسفی آن، این است که پندار کسانی را که علم خدا را به کلیات منحصر می دانند و معتقدند خدا از جزئیات این جهان آگاهی ندارد، نفی کرده و به صراحت می گوید: خدا از همه کلیات و جزئیات مطلع و بر آن آگاهی کامل دارد.
اما اثر تربیتی آن روشن است؛ زیرا ایمان به این علم گسترده، به انسان می گوید: تمام اسرار وجود تو و اعمال، گفتار، نیات و افکار تو همگی برای ذات پاک او آشکار است. با چنین ایمانی چگونه ممکن است انسان مراقب حال خویش نباشد و اعمال و گفتار و نیات خود را کنترل نکند. (همان، ص۲۷۱)
📢پیامها
۱- کلیدها و خزاین غیب، تنها نزد خداوند است و فقط او به آنها آگاه است و جز خداوند هیچ کس از پیش خود علم غیب ندارد.
۲- تاکید خداوند بر انحصار علم غیب به خود (و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو)، در برابر جمله بدون تاکید و بدون حصر در "یعلم ما فی البر و البحر" این مطلب را می فهماند که عالم غیب، عالمی بزرگتر و پیچیده تر از عالم شهود است.
۳- خداوند به حالات یکایک موجودات جهان و وضعیت آنها احاطه علمی کامل دارد.
۴- کتاب مبین، مرکز اطلاعات جامع درباره تمام موجودات هستی و تحولات آنها است. آن اطلاعات، روشن و به دور از هرگونه ابهام است. (برگرفته از تفسیر راهنما، ج۵،
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽📖 هر صبح و شام با قرآن 📖
🎬 تلاوت صفحه ۱۳۴
📲ویدئو باکیفیت ، ترجمه صوتی
وتفسیر:👈 balaq.ir/post/1016
🆔 @balaq_ir |بلاغ| balaq.ir