🔸 موقع انتخاب
آی رجل سیاسی، مرد هم کیش!
چرا نشستی؟ یه کمی بیندیش
یه گوشت قربونی روی زمینه
دیر برسی میکشن اون رو به نیش
حس وظیفهت رو بیار تو کیفت
احساس تکلیف و کجا گذاشتیش؟
یه همسری کسی بیار کنارت
یه وقت بهت دست نده حس تشویش
شاسی بلنده رو بزار تو پارکینگ
پشت پرایدت بنویس "یه درویش"
بیا برو همینجوری هم مده
وقت نداریم تا دربیاری ته ریش
یه کت بخر، یه تف بزن به موهات
اون لک و لوکاتم میره با پولیش
اگه میخوای اون وسطا لو نری
وقتی برو هوا باشه گرگ و میش
بگو رقیبم اگه رای بیاره
اون مفسده بیسواد کجاندیش،
هر روز میاد شخصاً در خونتون
تا بکنه تکتکتون و تفتیش
موقع انتخاب پرزیدنته
برادران و خواهرانم به پیش
✍ یاسر پناهی فکور
💫💫
🔻#وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🔸 احساسِ تکلیف
صبحدم با عالمی شور و نشاط
چون شدم بیدار در باغِ حیات
رخت میشُستند گویا در دلم
داشتم احساس تکلیفِ زیات
داشتم احساسِ اینکه بنده هم
مشکلی را حل کنم در این فلات
حس اینکه روی دوش بنده هست
بار رفع مشکلاتِ کائنات
میتوانم وا کنم خیلی گره
چون که هستم بنده دارای سوات
هست زورم هشتصد اسبِ بخار
برق مغزم ششصد و هشتاد وات
میتوانم مشکلاتِ تلخ را
در وطن شیرین کنم چون شُم کُلات
با زنم گفتم که هستم عازمِ
ثبت نامِ پستِ رفعِ مشکلات
گفت: ما در مشکل خود ماندهایم
ناگهان زد از فشار خشم قاط
خواستم تا سر بچرخانم کمی
گفت: یابو کن به حرفم التفات
گر توانایی به رفع مشکلی
رفع کن یک مشکلی از این بساط
چون کنی از خلق رفعِ مشکلی؟
ای به حل مشکلِ خود مانده مات
میروی آنجا و بعد از ثبتِ نام
میشود کارت دلیلِ انبساط
من مُصر بودم، حریف من نشد
داد بر این بحثِ خیلی داغ، کات
بود در فکرم که در این کارزار
می بسازم باقیات الصالحات
خواستم عازم شوم ناگاه گفت:
ناشتایی خوردهای جانم فدات؟!
ناشتایی را زدم، احساسِ من
رفع شد با یک عدد چایی نبات
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻#وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
#نقیضه_جات انتخابات
دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست
چون رد شده هر بار صلاحیت بنده
✍ فرشته پناهی و وحشی بافقی
🔷اا🔶
باز آی ساقیا که هوا خواه خدمتم
هر چند سن و سال ز هفتاد بگذرد
✍ محمود حسنی مقدّس و حافظ
🔷اا🔶
ز گریه مَردمِ چشمم نشسته در خون است
چرا صلاحیتم رد شود؟! منم دکتر!
✍ جواد قره محمدی و حافظ
🔷اا🔶
آن تلخوَش که صوفی امُّالخَبائِثَش خواند
چون سنگپای قزوین کاندید شد دوباره
✍ علی یگانه و حافظ
🔷اا🔶
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
امّا به شوق خدمت مردم جوان شدم
✍ محمود حسنی مقدّس و حافظ
🔷اا🔶
دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد
فرهاد گشته کاندید، گفته است #نه_به_چکش
✍ جواد قره محمدی و حزین لاهیجی
🔷اا🔶
اگر آن ترک شیرازی بهدست آرَد دل ما را
چنان رَنگش نمایم من که آرد کلِّ آرأ را
✍ علی یگانه و حافظ
🔷اا🔶
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
سوی این منصب شیرین مگسی میآید
✍ میثم حسینی و حافظ
💫💫💫
🔻#وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
پیر و جوان را بود این احتیاج
درد عمومیست، ندارد علاج
دین نشود کامل اگر این نبود
چون اُتُلی خوب ولی بیکلاج
تا بدهیم امر خدا را رواج
ازدوج یزدوج ازدواج
گرچه نداری دک و پُز آنچنان
آی کیوتات زیر چهل، قد کمان
راه روی شیک، چنان پنگوئن
حیف نباشد نبود در جهان...
از تو به اندازه ی یک جین نِتاج؟*
ازدوج یزدوج ازدواج
در پی کاری برو ای نازنین!
کار بکن کار، نگو چیست این!
بهتر از آن، رو بشو کارآفرین!
کار کسی کرد بگو آفرین!
شومپیتر* اندر سخنم هاج و واج
ازدوج یزدوج ازدواج
به جستجوی دلبری سر به راه
تلاش کن تلاش، گاه و بی گاه!
به در نکن فقط عزیزم نگاه
درآمد از دریچه ناله و آه
تا به دلت خانه کند ابتهاج
ازدوج یزدوج ازدواج
*نِتاج:نتیجه،ثمره
*پدر علم کارآفرینی
✍ یاسر پناهی فکور
💫💫💫
🔻#وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🔸 وقت شناس
آمدم یک تنه قیام کنم
اول وقت ثبت نام کنم
گرد و خاکی به راه اندازم
کار الوات بامرام کنم
متصل فکر مردمم، حاشا
طمع پست یا مقام کنم
دخترم را ولی نیاوردم
چه نیازی که ازدحام کنم
این همه کار بر زمین مانده
ماندهام کی کجا کدام کنم؟
تا چهل خانه این ور و آن ور
همه را صاحب سهام کنم
کل اقوام و آشنایان را
فارغ از قسط و قرض و وام کنم
این دو سیر آبرو که چیزی نیست
تا فدای سر عوام کنم
کم محلی کنم به بدخواهان
دوستان را هم احترام کنم
یکهو گر روبرو شدم با خصم
به ابالفضل اگر سلام کنم
یکسره کار و کار و کار و کار
صبح تا شب علیالدوام کنم
اگر از خستگی نخوابیدم
چارهاش با دیازپام کنم
سیسمونی نمیخرم هرگز
ثروتم را چرا حرام کنم
گوشت، مرغ و برنج و نان سهل است
سفره را غرق نفت خام کنم
سر هر برج هم حقوقم را
خرج مادر زن گرام کنم
پیش فامیل با همین ترفند
از خودم رفع اتهام کنم
بررسی شد مدارکم، گفتند
که مبادا خیال خام کنم
چون که پیش از تمام اقدامات
باید این سیکل را تمام کنم
سلب گردید فرصت خدمت
میروم فکر لیست شام کنم...
✍ زهرا فرقانی
💫💫
🔻#وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
صبا که از وزشش دشت و بیشه جان گیرد
به کوی ما که رسد بوی امتحان گیرد
چو برق فرجه گذشت و هر آنکه دانشجوست
برای پاس شدن راه هفت خوان گیرد
بزن بهادر دانشکده در این ایام
چه جزوهها به تضرع ز بانوان گیرد
دو چشم گریه کن و روضهخوان استاد است
دو دست، تا به سحر رو به آسمان گیرد
به یمن زلف پریشان و ریش آشفته
قیافهاش تم یونان باستان گیرد
تمام دانش و علمش فقط در این حد است
که تانژانت و کتانژانت یک کمان گیرد
به قصد اینکه مراقب کمی کند اغماض
برای او گز مخصوص اصفهان گیرد
ملاک علم که این برگه نیست باور کن
اگر چه دست ریاضی به چنگمان گیرد
"از امتحان تو ایام را غرض آن است
که از صفای ریاضت دلت نشان گیرد"
✍ مهدی امامرضایی
#وطنز
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
صبا که از وزشش دشت و بیشه جان گیرد
به کوی ما که رسد بوی امتحان گیرد
چو برق فرجه گذشت و هر آنکه دانشجوست
برای پاس شدن راه هفت خوان گیرد
بزن بهادر دانشکده در این ایام
چه جزوهها به تضرع ز بانوان گیرد
دو چشم گریه کن و روضهخوان استاد است
دو دست، تا به سحر رو به آسمان گیرد
به یمن زلف پریشان و ریش آشفته
قیافهاش تم یونان باستان گیرد
تمام دانش و علمش فقط در این حد است
که تانژانت و کتانژانت یک کمان گیرد
به قصد اینکه مراقب کمی کند اغماض
برای او گز مخصوص اصفهان گیرد
ملاک علم که این برگه نیست باور کن
اگر چه دست ریاضی به چنگمان گیرد
"از امتحان تو ایام را غرض آن است
که از صفای ریاضت دلت نشان گیرد"
✍ مهدی امامرضایی
💫💫💫
🔻#وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🔸 یک شعر کاملا ول با ردیف ول
باور نخواهم کرد فکر نان شود وِل
مرغ و برنج و کشک و بادمجان شود وِل
باور نخواهم کرد هر چیزی شود وِل
خورد و خوراک و سفرهی انسان شود وِل
حتی اگر مختار ول گردد بعید است
یک روز پخش یوسفِ کنعان شود ول
باید دودستی از دوسو آن را بگیری
جایی اگر ناگه کِش تومبان شود ول
رفتم به پیش دکتری از درد پایم
تا دردِ آن در صورتِ امکان شود ول
دکتر مرا تا لنگ لنگان دید فرمود:
یک مبلغی اِخ کن که این نُقصان شود ول
گفتم نخواهم داد اصلا زیر میزی
پولی نخواهم داد اگرچه جان شود ول
محکم گرفتم جیب خود را گفت دکتر:
باید که این را شل کنی تا آن شود ول
چیزی مهمی از کف مردم نرفته
یک روز اگر که بیمهی درمان شود ول
بچه خودش غولیست اما میشود گُم
گر دست او از دامن مامان بشود ول
با آنکه ماشینهای تازه آفریدیم
سخت است در این مملکت پیکان شود ول
حتی اگر پیکان شود ول روزگاری
باور ندارم بعد از آن نیسان شود ول
آمد ندا این شعر فاخر حیف باشد
بییک پیامِ خوب در پایان شود ول
باران شو از بخشندگی ای دوست ورنه!
دیگر از این پس بارشِ باران شود ول
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻#وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🔸 احساس تکلیف
گل کرده در بین خواص احساس تکلیف
بین خواص سرشناس احساس تکلیف
در برخی از آنها همیشه هست انگار
بسیار نایس و باکلاس احساس تکلیف
هر کس ز هر حزبی برای کسب قدرت
داده به حزبش اختصاص احساس تکلیف
هر کس که حسش بیشتر تکلیف او بیش
چون هست معیار قیاس احساس تکلیف
آنکه دودل بود و کمی شک داشت او هم
کردهست با پرتاب تاس احساس تکلیف
رد صلاحیت شدههای وطن هم
کردند خیلی بیاساس احساس تکلیف
کردند صبح جمعه خیلی ناگهانی
برخی فقط با یک تماس احساس تکلیف
دارند برخی همچنین با ادعای
جنگیدن با اختلاس احساس تکلیف
ای بد به حال و روز هر کس که در این راه
کرده به بوی اسکناس احساس تکلیف
ششگانه شد دیگر حواس پنجگانه
افزوده شد بر این حواس احساس تکلیف
✍محمد علی کمالی مقدم
💫💫💫
🔻#وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🔸 واس ماس
برای خادمی یا ایها الناس
قراری داشتم با صنف عکاس
که از فیگورهایم عکس گیرند
یکی از دیگری نیکوتر و خاص
کنم رو عکس ایام جوانی
چرا که پیرم و بسیار سیّاس
ادای دِین کردم در چهل سال
به این احساس دارم سخت وسواس
تمام برههها کاندید بودم
که کلش بوده بیاغراق حساس
کمی زور و کمی پول و کمی رو
خدا داده به من، جور است اجناس
شدم از بس خدا داده به من رو
شبیه سنگ پا نه، سنگ الماس
سیاست مثل فوتبال است هر سو
نباید داد آن را بیخودی پاس
مدیریت که کشکی نیست جانم
تو باید رو کنی برنامهای آس
اگرچه رأیهایم بوده محدود
نباشم از کمیاش قدرنشناس
ز پا ننشینم اصلا بهر خدمت
چرا که انقلاب از اصل واس ماس
✍فریبا رئیسی
💫💫💫
🔻#وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
#نقیضه_جات با موضوع انتخابات
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
چون که تأیید نشد بینی او سوخته بود
✍️علی یگانه و حافظ
🔷اا🔶
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
فیلم میخانه به شورای نگهبان بردند
✍️حافظ و ابوالقاسم سیفی
🔷اا🔶
ما نگوييم بد و ميل به ناحق نكنيم
البته خون رقیبان که حلال است به کل
✍️فرشته پناهی و حافظ
🔷اا🔶
دوش در حلقه ما قصّه گیسویِ تو بود
ناگهان گفت کسی رد صلاحیت شد
✍️میثم حسینی و حافظ
🔷اا🔶
من از آن جمع مردودی شنیدم در خفا گفتند
که با این دَرد اگر دربندِ درمانند، در مانند
✍️میثم حسینی و حافظ
🔷اا🔶
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
تا دید که تأیید شدم؛ اِستوریام کرد
✍️مرضیه ملکیان و حافظ
🔷اا🔶
گرچه از ریحان جنت می چکد آب حیات
میچکد آب حیات ما ز دست جنتی
✍️ محمد صبوریان و صائب
🔷اا🔶
در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
اسنپ گرفته ام من تا خانه ام هم اکنون
✍فاطمه جعفری و حافظ
💫💫💫
🔻#وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🔸 تایر زاپاس
شعله کشیده در دلم احساس تکلیف
افتاده گویا در لباسم ساس تکلیف
در خواب دیدم میکنم خدمت به ملت
بودم به تنهایی خودم مقیاس تکلیف
از بس سیاست بازی من بود عالی
میآمد از هر سو به سمتم پاس تکلیف
از این جهت در فکر تکلیفم شب و روز
اصلا گرفتم گوییا وسواس تکلیف
کلی تز خدمت میآید توی ذهنم
هردفعه در هربرههی حساس تکلیف
چون که بد آمد استخاره چند باری
اینبار کاندیدا شدم با تاس تکلیف
کار آفرینی میکنم در حال خدمت
میآورم تیمی پر از عکاس تکلیف
عکس و کلیپ و صوت میگیرند یکریز
از بنده با ژست و تریپ خاص تکلیف
تا که شود ابعاد تکلیفم مشخص
بر میگزارم رابهرا اِجلاس تکلیف
در صحنه میآیم که شاید کاندیدی
پنچر شود من هم شوم زاپاس تکلیف
باید برای رشد ملت هی درو کرد
جمع رقیبان را ز ته با داس تکلیف
حرف از تخصص یا تعهد نیست، کلا
باید بیایم توی صحنه واسه تکلیف!!
رد صلاحیت ولی شد ختم قصّه
خاموش شد در من چنین احساس تکلیف
✍ فرشته پناهی
💫💫💫
🔻#وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz