eitaa logo
⚘ خاطرات شهدا ⚘
1.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
156 ویدیو
0 فایل
با شهدا و راه و رسم شهدا تا ظهور امام زمان(عج) ارتباط با ادمین : @smh66313
مشاهده در ایتا
دانلود
بہ‌‌رفیقش‌پشت‌تلفن‌گفت: ذکر"الهےبہ‌رقیــہ‌"بگومشکلت‌حل‌میشہ رفیقش‌یك‌تسبیح‌برداشت بہ‌ده‌تانرسیده دوستاش‌زنگ‌زدن‌وگفتن‌سفر کربلاش‌جورشده..!💔 -شھیدحسین‌معزغلامے . @bashohada_313
🔺️دسته دسته پیش بینی دقیق شهید ابراهیم هادی از مرز خسروی @bashohada_313
علی رضا همه کارهایش با حضرت_ابوالفضل (ع) گره خورده بود. پس از چهار سال بیماری و نا امیدی از درمان، شفا یافته حضرت ابوالفضل (ع) بود. آخرین باری که داشت اعزام می شد، پرسیدم: مادر جان! کی بر می گردی؟ گفت: ما مسافر کربلائیم. هر وقت راه کربلا باز شد. در آخرین نامه اش هم نوشته بود: «به امید دیدار در کربلا» در فروردین 1362 برای شرکت در عملیات_والفجر_یک عازم فکه شد. در آن جا هم به خاطر شجاعت و مدیریتش شده بود مسئول یکی از دسته های گروهان ابوالفضل (ع). در همین عملیات هم شهید مفقود الجسد شد. وقتی در زیر شنی تانک بعثی های قرار گرفت آخرین نوایش هم یا ابوالفضل (ع) بود. شانزده سال بعد از شهادتش وقتی پیکرش برگشت، اولین گروه از زائران امام حسین (ع) راهی کربلا بودند. روز تاسوعا هم با فریاد یا ابوالفضل تا گلزار شهدا تشییع شد. شهید علیرضا کریمی🌹 @bashohada_313
هدایت شده از ⚘ خاطرات شهدا ⚘
🕊🕊هشت روز مانده بود به اربعین ۱۳۹۳٫ شب ساعت یازده بود که مجید سراسیمه آمد خانه. گفت وسایلم را جمع کن که عازم کربلا هستم. گفتم: زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم. عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند. چه رفقایی و چه سفر اربعینی. تا برسند مرز مهران صدای آهنگ شان و بگو بخندشان بلند بود مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع)، کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم دیر بر می گشت آن هم با چشم های خون. رفقا مانده بودند که خود مجید است یا نقش جدید. پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید، پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکر یا حسین یا حسین بود و اشک و ناله. وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: توی این چند روز از امام حسین خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم. او حرّی دیگر شده بود. فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود. شهید مجید قربان خانی 🌷 @bashohada_313
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مساجد در حال حاضر باید مانند مساجد در زمان انقلاب باشد حتما گوش کنید!! حجت الاسلام راجی @bashohada_313
2.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید پروری درست از مسجد ممکنه حتما ببینید!! شهید عباس بابایی🌹 @bashohada_313
احمد شروع و پایانش با امام رضا (ع) بود. در چهار ماهگی مریض شد به حدی که پزشک ها از شفایش قطع امید کردند. خیلی ناراحت بودم. شب در عالم رؤیا سه مرد نورانی را زیارت کردم. به من الهام شد که آنها امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و امام رضا (ع) هستند. فرصت را غنیمت شمرده و شفای احمد را از آنها خواستم. موقع رفتن امام رضا (ع) در چارچوب در ایستاد و فرمود: «احمدت را من ضمانت می کنم». وقتی بیدار شدم حال احمد خوب شده بود، در سایه ضمانت امام رضا (ع). یک هفته قبل از شهادتش هم امام رضا (ع) را در خواب دیدم. بلند شدم خواستم از ایشان بابت شفای احمد در کودکی تشکر کنم. دیدم پرونده ای در دست دارد. فرمود: «این پرونده عمر احمد است. عمر او در دنیا تمام شد. او ۲۷ سال دارد». از آقا خواستم ضمانت دیگری بکند. حضرت فرمود: «نگران نباش یک هفته دیگر هم تمدید کردم». فردای آن روز که احمد سر زده به کیاکلا آمد و خواب را برایش تعریف کردم، گویا یقین به شهادت کرده بود. قبل از رفتن با همه عکس یادگاری گرفت. موقع رفتن هم به پدرش گفت: «بابا! این دیدار آخر ماست. بابت همه کوتاهی ها حلالم کن». پدرش دست به کمر گرفت و گفت: «پسرم! کمرم را شکستی». احمد تا حال نامساعد پدرش را دید، گفت: «شوخی کردم». اما آن آخرین دیدار ما بود. شهید احمد کشوری🌹🌹 @bashohada_313
گفت از بین سرداران و فرماندهان شهید، را نمی‌شناختم. چرا تصویرش را بالاتر از دیگران میگذارند؟ گفتم را که می‌شناسی؟ همان که به نابغه جنگ و مغز متفکر طراحی عملیات‌های نظامی مشهور است. حالا گمان کن او شهید نمی‌شد و چهل‌وچند سال دیگر دانش و تجربه و مهارت می‌اندوخت؛ می‌شد غلامعلی رشید در ۱۴۰۴! رشید، خود مرجع اطلاعات و تحلیل جنگ بود‌. سخن او به ارجاع به هیچ منبع و ماخذی نیاز نداشت، اما هر ادعایی به تایید و تصدیق او معتبر می‌شد‌. شنیده‌ام که حتی در بی‌بی‌سی گفته‌اند اگر جنگ ۱۲ روزه هیچ دستاوردی برای اسرائیل نداشت جز کشتن سردار رشید، همین کافی است خود را پیروز بداند! رشید همراه آقازاده اش که طلبه جهادی بود به یاران شهیدش ملحق شد. اما آنها نمی‌دانند که رشید ۴۰ سال، در مراکز علمی و امنیتی چه نخبگانی را پرورش داده... @bashohada_313
🗓لاجوردی را قبل از ترور بایکوت اجتماعی کردند 🔹اول شهریور ۱۳۷۷، ترور سید اسدالله لاجوردی شوکی به فضای امنیتی کشور بود. مرحوم احمد قدیریان درباره او گفته است: 🔸آقای از طرف مراجع قضایی و بیت آقای منتظری به‌خاطر برخوردهایی که با منافقین داشتند، تحت فشار بودند. حضرت امام ایشان را خواستند و در صحبتی که با ایشان کردند، فرمودند در راهی که می‌روی استوار باش و همین راه را ادامه بده و اگر کسی چیزی گفت بگو امام به من دستور داده است. 🔹زیر فشارهای بیت آقای منتظری و شورایعالی قضایی یک کلام از امام نگفت. چند بار خدمت ایشان عرض کردیم آقای لاجوردی! وقتی امام چنین چیزی را فرموده است، شما برو به شورایعالی قضایی بگو. فرمود: «نه، چرا از امام خرج کنم؟ خودم فدای امام. می‌ایستم و از خودم خرج می‌کنم.» 🔸کار به جایی کشید که قرار شد آقای لاجوردی کناره‌گیری کند. روز آخر که به قوهٔ قضاییه رفتم، گفتم: «آقای لاجوردی! شما نکته‌ای را که امام فرمودند بگو.» هیچ جوابی نداد. ایشان حدود ساعت ۱۱ آمد. پرسیدم: «چه شد؟» جواب داد: «برکنار شدم.» بعد هم نامهٔ برکناری ایشان و انتصاب آقای دیگری را زدند، بدون اینکه کوچک‌ترین تقدیری از ایشان شود. فقط پایین نامه زده بودند: «دادستانی انقلاب مرکز جهت اطلاع...» 🌷او به مغازه اش در بازار برگشت و شغل آزاد را ادامه داد. اول شهریور، در همان مغازه به دست منافقین به شهادت رسید. جالب است که تمام انقلابیون بیانیه صادر کرده و ترور او را محکوم کردند، اما هیچ واکنشی به این موضوع نشان نداد!! @bashohada_313
👆رضا نوجوانی بود که از همدان راهی جبهه شد. یتیم بزرگ شده و هیچکس را نداشت. بعد از عملیات فتح المبین مبلغی را به عنوان حقوق یا پول تو جیبی به رزمندگان پرداخت کردند. رضا گفت: من رفتم. گفتم: کجا؟! گفت: یک عمره عاشق زیارت امام رضا هستم اما شرایط نداشتم. الان دارم میرم مشهد. گفتم: رضا یک عملیات دیگه در پیش داریم. اگه بری به عملیات نمیرسی. کمی فکر کرد و گفت: باشه بعد از اون عملیات میرم. رضا ماند و در عملیات آزادی خرمشهر شهید شد و داغ زیارت آقا بر دلش ماند. شهدای همدان را از اهواز با یک هواپیما منتقل کردند. ما هم برای تشییع رضا رفتیم همدان اما... خبری از پیکر رضا نبود!! روز بعد از مشهد تماس گرفتند و گفتند: پیکر شهیدی به نام رضا سلیمانی اشتباهی به مشهد آمده و پس از تشییع، در حرم طواف داده شده. امروز به همدان ارسال میشود. ماجرا را فهمیدم. امام مهربان ما هم دلش برای این نوجوان عاشق تنگ شده بود. 📚برگرفته از کتاب کبوتران حرم. اثر گروه شهید هادی @bashohada_313