👆رضا نوجوانی بود که از همدان راهی جبهه شد. یتیم بزرگ شده و هیچکس را نداشت.
بعد از عملیات فتح المبین مبلغی را به عنوان حقوق یا پول تو جیبی به رزمندگان پرداخت کردند.
رضا گفت: من رفتم.
گفتم: کجا؟!
گفت: یک عمره عاشق زیارت امام رضا هستم اما شرایط نداشتم. الان دارم میرم مشهد.
گفتم: رضا یک عملیات دیگه در پیش داریم. اگه بری به عملیات نمیرسی.
کمی فکر کرد و گفت: باشه بعد از اون عملیات میرم.
رضا ماند و در عملیات آزادی خرمشهر شهید شد و داغ زیارت آقا بر دلش ماند.
شهدای همدان را از اهواز با یک هواپیما منتقل کردند. ما هم برای تشییع رضا رفتیم همدان اما...
خبری از پیکر رضا نبود!!
روز بعد از مشهد تماس گرفتند و گفتند: پیکر شهیدی به نام رضا سلیمانی اشتباهی به مشهد آمده و پس از تشییع، در حرم طواف داده شده. امروز به همدان ارسال میشود.
ماجرا را فهمیدم. امام مهربان ما هم دلش برای این نوجوان عاشق تنگ شده بود.
📚برگرفته از کتاب کبوتران حرم. اثر گروه شهید هادی
#رضا_سلیمانی
#امام_رضا
#شهید
#شهادت
@bashohada_313
🕌خبرنگار ژاپنی پرسید:
شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟؟؟
شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمیجنگیم ما برای اسلام میجنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطـــر باشد.
این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین هایش را بالا زد.
چند نفر به زبان های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده!
شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت #نماز است...
#شهید_علی_اکبر_شیرودی🌷
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
@bashohada_313
🌱🌹
هرزمانکهدورهمجمعبــودیم
واحساسمیکردبحثبهغیبت
کشیدهشدهآراممراتکــانمیداد
وبالبخندوشوخطبعی
همیشگیاشمیگفت:
مامانبیدارشوبیدارشو..🌱♥!
✍️بهروایتمادر شهید
#شهیدنویدصفری🌷
@bashohada_313
میگفت حرم امام رضا جایی است
که هر چی بخوای رو برات خیر میکنن، حتی اگه خیر نباشه.
شهید محمدحسین محمدخانی
@bashohada_313
❗️قبرستان❗️
🌿بعضی شب ها با هم میرفتیم قبرستان میرفت یک قبر خالی پیدا میکرد و توی آن میخوابید. عمیق میرفت تو فکر. بهم میگفت:
🌿«اینجا آخرین خونمونه همه مون رو یه روز میارن اینجا و میخوابونند، اون روز فقط ما هستیم واعمالمون.» آخرت را باور کرده بود. با پوست و گوشت و خونش، با تک تک سلول هایش.✨️
#شهید_حججی
@bashohada_313
آیتالله فِهری زنجانی میفرمودند: در مشهد، آیتالله العظمی بهجت را دیدار کردم، پرسیدم: «یادتان هست پنجاه و پنج سال قبل، نجف با هم در مدرسۀ سید دوست بودیم، اگر چه همدرس نبودیم، شما پرواز کردید و ما را جا گذاشتید.
ما که سید بودیم. چه میشد دست ما را هم میگرفتید؟! اکنون که مهمان شما هستم، تا عنایت خاصی از امام رضا علیهالسلام برای من نگویید، از اینجا نمیروم!»
آیت الله بهجت سرشان را پایین انداختند، آن گاه سر را بالا آوردند و فرمودند: «یک بار که به حرم مشرّف شدم، حضرت مرا به داخل روضه نزد خودشان بردند، ده مطلب فرمودند.»
یکی این بود: «مگر میشود، مگر میشود، مگر ممکن است کسی به ما پناه آورد و ما او را پناه ندهیم؟!»
#امام_رضا
@bashohada_313
11.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌برخورد شهید طهرانچی با یکی از بستگان رئیسجمهور وقت که میخواست بدون کنکور دکتری بخواند
#شهید_طهرانچی
@bashohada_313