هدایت شده از بصیرت محور
آقای مداح ، آقای منبری
آقایی که یک مخاطبی داری
نذار مسلم زمان تنها بمونه...
#بصیرت_محور
📍 http://Eitaa.com/basirat_mehvar
تو دوره شهید رئیسی به مشاور وزیر پیشنهاد دادم ، البته نه برای حقوق ،
برای بیمه ، اون موقع چندتا از بچه هایی که دارن زحمت میکشن و معرفی کردم
منتها دولت با حادثه بالگرد رئیس جمهور نیمه کاره موند و اون پیشنهاد پیگیری نشد که بشه. ما متاسفانه هنوز اهمیت این عرصه رو درک نکردیم
هنوز به این فهم نرسیدیم که این عرصه
عرصه زد و خورده و جنگ اصلی الان تو این حوزه ست. ما باورمون نشده مورد تهاجم همه جانبه قرار گرفتیم
البته به مردم حق میدم که متوجه نباشن
وقتی مسئولای شوتمون تو باغ نباشن
به چشم جنگ به این فضا نگاه نکنن
چه توقعی میشه از مردم داشت؟
ما باید تلاش کنیم همین قشر انقلابی رو
با این عرصه آشنا کنیم ،باید بدونه دفاع مقدس امروز تو این فضاس
باکری ها و خرازی ها و چمران ها امروز
باید تو این عرصه خط نگه داری کنند ، نیروهای انقلابی باید بدونن
ما درگیر یک جنگ همه جانبه ایم
و هرکسی هرجوری که میتونه باید این عرصه رو کمک بده. یکی از ضعف های امروز ما همینه که این مسئله رو جا ننداختیم. مردمو اگر در جریان قرار بگیرن
بیان پای کار اوضاع تغییر میکنه.
یکی از کمبود هامون همینه
فرهنگ سازی نشده ، راجع بهش
با مردم صحبتی نشده ، اگر اطلاع پیدا کنن وضعیت و شرایط چیه
آثار دنیوی و اخروی براشون جا بیوفته
همه یه نقشی برای خودشون تعیین میکنن. شما الان نگاه کنید ،یک تکاپویی
برای غدیر راه افتاده که ده سال قبل به اینصورت نبود. چرا مردم اقبال نشون میدن ؟ چون براشون تبیین شده اهمیت غدیر ، امثال حامد کاشانی ها براشون جا انداختن که ضرورت اینکار چیه
تو عرصه فجازی هم باید همینکار انجام بدیم تا افراد بیشتری درگیر بشن.
بکار تبلیغی از طرف بزرگترها نیاز داریم
خود فعال ها هم باید بهش بپردازن.
هیچ جبهه ای بدون پشتیبانی و حمایت
نمیتونه دووم بیاره.
نباید خودمون ببینیم
باید کل جبهه رو باهم در نظر بگیریم.
رزمنده فتوسنتز نمیکنه
اونم به اندازه خودش خرج و مخارج داره.
هدف نباید صرفا مشارکت مالی باشه
تو مطرح کردن این بحث
هدف اصلی متوجه کردن مردمه
هدف اصلی اینه مردم بدونن یک جنگ عجیب غریبی در جریانه ، مردم باید بدونن
ما محاصره شدیم ، ما تحت شدیدترین هجمه ها قرار گرفتیم ، این هجمه ها این کارهای رسانه ای میتونه از فامیل آشنا و مردم خودمون زامبی بسازه
جوری که خودمون با خودمون درگیر بشیم و به جون هم بیوفتیم. باید مردمو با ابعاد این جنگی که هست آشنا کنیم
بعد براشون تکلیف و نقش در نظر بگیریم
جوری که طرف یا خودش بیاد فعالیت کنه
یا با کمک مالی یا هرجوری که میتونه
این عرصه رو تقویت کنه.
الان ما یک کانال آموزشی زدیم
دویست و خورده ای اومدن
اکثرا با همین حرفایی که زدیم
ترغیب شدن بیان یاد بگیرن در حد وسعشون قدمی بردارن.
بودن عزیزانی که بهم پیشنهاد دادن
بسته تهیه کن ، بسته آموزشی بفروش.
ما رایگان در اختیار عزیزان قرار دادیم
برای اینکه متوجه اصل این جنگ بشن
جنگ برای من نیست برای شما هم نیست
برای همه مونه ، باید برای مردم اینو جا بندازیم . اگر جا بیوفته از خودگذشتگی
صورت میگیره یکی با مالش یکی با جونش
یکی با وقتش هرکی یه گوشه کار و میگیره.
هدایت شده از بصیرت محور
10.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تیتر این باشه:
آپرکات بسیجی به یک زن رهگذر💔
#بصیرت_محور
📍 http://Eitaa.com/basirat_mehvar
دزده بهم گفت : من ایستگاه صلواتی دارم...
چند سال پیش داشتم با فرغون بار جابه جا میکردم که به طرز عجیب و غریبی از دستم در رفت و خورد به صفحه گوشیم و شکست. گوشی تو جیب بغل زانوم بود
(شلوار شش جیب) رفتم به یک مصیبتی صفحه شو دادم عوض کردند
اون موقع صفحه سامسونگ گلسی آلفا خیلی سخت گیر میومد. دو روز بعد از تعویض یکاری گرفته بودیم تو کیانشهر
رفتیم انجام دادیم ساعت هفت هشت شب برگشتیم، رسیدیم خونه
صندوق باز کردیم که ابزارو وسایلمون رو ببریم بالا، پدرم سرشو کرد تو صندوق
یدفه دیدم چشمشو گرفته!
گفتم چی شد؟ گفت اومدم دلر بردارم
اره فنرش جمع شده بود در رفت خورد
تو چشمم!! گفتم بابا ولمون کن
یعنی تیغ اره ضرب فنیت کرد؟ واقعا هنوز که هنوزه متحیریم از اون ماجرا!
رفتیم بالا دیدم چشمش قرمز شده
همینجوری ازش اشک میاد . گفتم پاشو بریم بیمارستان فارابی، دکتر معاینه کنه.
راه افتادیم رفتیم...
ما ماشین و پایین تر از بیمارستان پارک کردیم ، رفتیم نوبت گرفتیم و من گفتم
میرم ماشین و میارم دم در بیمارستان
که کارمون تموم شد تا اونجا پیاده روی نکنیم. رفتم سوار ماشین شدم
اومدم جلوی بیمارستان
منتظر وایسادم که طرف از پارک در بیاد
من برم جاش ، تو همین حین
داشتم با گوشی صحبت میکردم
اون موقع تو کار دکوراسیون بودیم
و داشتیم هماهنگ میکردیم برای فردا که یکدفعه یه ضربه ای اومد تو صورتم
گوشی و از دستم کشید ، دست انداخت
کیف پولمم از جیبم در بیاره ، دستشو گرفتم اما عین ماهی لیز خورد از دستم.
سریع در و باز کردم دویدم دنبالشون
خون جلوی چشممو گرفته بود
گفتم دستم برسه حتما میکشمش.
استُپ ! یه چیز عجیب غریب بگم
اون خیابون یک طرفه س ، و تقریبا شلوغ هم بود اون شب ، اینا خلاف مسیر داشتن حرکت میکردن ، عین حضرت موسی به دل ترافیک میزدن باز میشد جلوشون! واقعا خیلی عجیب بود. دویدم که ترک سوارو
از گردنش بگیرم بزنمش زمین
یه ماشینِ زد بهم ، تا ماشین خورد بهم
با خود گفتم نکنه اینا گوشی رو زدن که
ماشینو ببرن ؟ کشون کشون سریع اومدم
خودمو انداختم تو ماشین....
اونجایی که در رفتن دستم نرسید
گفتم الهی که به زمین گرم بخورید...
اون شب خیلی شب نحسی بود برای من
زنگ زدیم پلیس با یه گوشی دیگه
شاید دو سه ساعت طول کشید تا یه نیرو اعزام کنه ، وقتی اومد بهش گفتم
خسته نباشی میذاشتی فردا صبح میومدی
مرد مومن سه ساعته مارو کاشتی اینجا، این چه وضعشه؟ گزارش نوشت و مارو ارجاع داد به کلانتری.
پس فردای اون روز پسر عمم بهم زنگ زد
گفت : سمت چهارراه شاپور گوشی قاپ هایی رو مردم گرفتن برو ببین همونان؟
رفتیم پیگیر شدیم ، دیدم خودشون اند
مردم گرفته بودن اینارو انقدر زده بودن
که همه جاشون ورم کرده بود
گفتم خدایا چقدر زود نفرینمون گرفت
یه جوری زمین زدی انگار از هفت طبقه پایین انداخته نشون! بگذریم که چی گفتیم و چکار کردیم ، وقتی گفتم گوشیمو چکار کردی بعد از کلی انکار گفت قید گوشیتو بزن گوشیت رفته افغانستان ، بهم رحم کن
من بچه هیئتی ام فلان جا ایستگاه صلواتی دارم ! گفتم کدوم هئيت ؟هئیت یزید بن معاویه؟ کات.
قبل از من چند نفر دیگه هم اونجا رفته بودن برای شناسایی ، وقتی اومدن بیرون
دیدم طرف پول نقد دستش گرفته
داره شاکی هارو با پول راضی میکنه
اولش میگفت : کلا قید گوشی هاتونو بزنید
شکایت هم کنید حالا حالاها باید بدوعید!
قیمت گوشی تونو بگید ، نقد بهتون میدم
بشرطی که برید شکایتتون رو پس بگیرید.
همه اون چند نفرپول گرفتن
من نگرفتم گفتم گوشی مو میخوام
چیزای مهمی توش دارم ، گفت: گوشی افغانستانه دیگه دستت نمیرسه.
اگر اون روز منم رضایت میدادم
آگاهی طرف ول میکرد، ولی من اینکارو نکردم، گفتم اگر بمونه شاکی های بیشتری پیدا میشه ، دقیق خاطرم نیست
ولی میدونم بالای صد نفر اومدن بعدش شناسایی کردن طرف و...
حتی به راننده تاکسی های بدبخت هم این رحم نکرده بود ، هرچی میدیده میزده!
خلاصه سرتون رو درد نیارم... شاکی انقدر زیاد بود که افتاد زندان تو همونجا هم خودکشی کرد.تعجب من از اون یکی همکارش بود ،فوق لیسانس یا لیسانس زبان داشت ،از یک خانواده پولدار
که من اسم ماشینشونو هم نمیدونستم!
مادرش گفت : تو شرکت کار نکرد
اومد دزد شد ذلیل مرده، با اینکارهاش آبرومونو برده!
پ ن : القصه ،ما به گوشی مون نرسیدیم
پولشو هم که ندادن ، فکر میکنم
بعد از کلی دوندگی ششصد به ما دادن
که سیصد چهارصد خرج شکایت کرده بودیم بماند که چند روزی هم از کار زندگی افتادیم. ششصد دادن در صورتی که صفحه گوشیمو یه تومن اون موقع دادم تعویض کنن.
هدایت شده از بصیرت محور
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نه به اعدام یعنی
آری به ناامنی و جنایت...
#بصیرت_محور
📍 http://Eitaa.com/basirat_mehvar
هدایت شده از بصیرت محور
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
1.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همدردی یا سو استفاده؟
مسئله این است...
پ ن : مرحومه
#بصیرت_محور
📍 http://Eitaa.com/basirat_mehvar
پیام مهم اردوغان:
همش تقصیر آخونداس!
#بصیرت_محور
📍 http://Eitaa.com/basirat_mehvar
بصیرت محور
پیام مهم اردوغان: همش تقصیر آخونداس! #بصیرت_محور 📍 http://Eitaa.com/basirat_mehvar
اگر عکس سیلا رو بدست میووردم
حتما به اون استناد میکردم
همه جا عکسش محوه و سانسور شدس.
دختر بچه دو ساله ای که مورد تجاوز قرار گرفت و تو بیمارستان از خونریزی داخلی مُرد.