eitaa logo
بصیرت ظهور
6.6هزار دنبال‌کننده
89هزار عکس
53.5هزار ویدیو
267 فایل
امام علـی (ع): فکر تو گنجایش هر چیزی را ندارد، پس آن را برای آنچه مهم است فارغ گردان. *تــوضیح:ما اخبار و .... مطالب مهم را در کانال جهت اطلاع اعضای محترم قرار می دهیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
جسم تو کامل است،ناقص نیست! می‌دهد عطر یک بغل گل یاس  دستت اما حکایتی دارد؛ رَحِم اللهُ عَمِی العباس دیدار دانشجویی،پس از نمازجمعه تاریخی88با ☑️روز گرامی 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
‍ ✨بسم الله الرحمن الرحیم 🌸هرکس خوانده باشد می داند معصومین علیهم السلام همه شبیه هم هستند«کلکم نور واحد طابت و طهرت بعضها من بعض» ما بقی خلق هم که خوب و بدشان بسیار شبیه هم داشته است. 🌸سلمان و مالک و حبیب و ابوحمزه و و از طرفی و ابولهب و معاویه و یزید و مامون و اوباما و هم از طرف دیگر، دسته اول در بهشت شبیه هم هستند و دسته دوم در. 🌸اما سلام الله علیه پسری دارد که در دنیای خلقت، درست است که امام و یا جزو چهارده نور پاک نبود اما آنقدر به ایشان شبیه و نزدیک بود که دیگر در عالم شبیه و نظیری نداشته است. آنقدر که وقتی کسی در ذهنش لحظه ای او را با سلمان مقایسه کرده بود در رویای صادقه مورد عتاب مولا قرار گرفت که«او را با کسی مقایسه نکن ،یک نگاه عباس من سلمان ساز است» 🌸پسر سلام الله علیها ماهی ست که درست است خورشید نیست اما چراغ بی بدیل و بی نظیر شبهای ظلمانی است و چقدر زیبا گفت که: گر بیاید به جهان باز حسین دگری هیهات برادری چو عباس آید سلام شکسته و نالایقم از دور بر جسم و روح ماهش ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز ولادت 📅تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
169.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴صحبتهای گستاخانه احمدی نژاد برعلیه نظام 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقام معظم رهبری:زمینه را برای روی کارآمدن دولت جوان و حزب اللهی فراهم کنید. ۱۴۰۰ 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فوری|ویدئو محاکمه پاسدار پدافند که موشک را شلیک کرد... 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
دستاوردهای حیرت‌انگیز دولت روحانی! 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
شاید یادتون نیاد ولی اون موقع که این بیلبورد رو تو میدون ولیعصر زدند، فمنیست ها و اصلاح طلبان صداشون درومد که وای شما به زن‌ها توهین کردید، مگه فقط مادرها زن‌های جامعه هستند ولی خب الان که برای جشن نوروز وزارت خارجه از این خانم‌ها استفاده‌ی ابزاری و نمایشی کرده، هیچ اشکالی وجود نداره و همشون باید لال بشن 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
⭕️ جناب دیپلمات‌ و نوامیس مملکت 🔹وزارت امور خارجه ، تعدادی زن و دختر ایرانی را با آرایش و لباس‌های زیبا درون سفره هفت سین نشانده تا سفرای خارجی ببینند و حالش را ببرند و با نوروز هم آشنا بشوند! 🔹جناب وزارت امور خارجه ! چرا زن و دختر خودت را سر این سفره ننشاندی؟ مگر زنان و دختران مردم ایران، ناموس تو نیستند؟ 🔹در کدام کتاب فن دیپلماسی نوشته «معنی دیپلماسی» بیخیالی نسبت به ناموس مملکت است؟ 🔹همین نگرشی که زن و دختر ایرانی را برای خوشایند سفرای خارجی به نمایش می گذارد، با موگرینی هم سلفی می گیرد، برای هر سفر به اروپا و آمریکا روزانه ٢٠٠ تا ۴٠٠ یورو از بیت المال حق ماموریت دریافت می کند، برجام را از اجنبی گدایی می کند و با آن فخر هم می فروشد. 🔹خدا را شکر که دفاع از ناموس ایرانی به عهده «جناب دیپلمات» نبود، وگرنه آمریکایی ها و اروپایی ها و سعودی‌ها و... ایران را «تایلند» کرده بودند! 🔹آیا می دانید«جناب دیپلمات» هشت سال دفاع مقدس را نیویورک تشریف داشته وخدمت سربازی را همانجا گذرانده است؟ آن هم زمانی که جوانمردان ١٣ و ١۴ ساله بسیجی، پیکرهای کوچکشان را مانند سد در برابر «تی ٧٢» بعثی ها گذاشتند تا «نگاه ناپاک بیگانه» به زنان و دختران این مملکت نیفتد! ✳️ جناب دیپلمات! می دانیم که بانی این اقدام زشت را تنبیه نخواهید کرد و زبان عذر خواهی بابت این حرکت توهین آمیز نسبت به زن ایرانی را هم ندارید! فقط خواهش می کنیم به متولی این برنامه، مدال درجه یک دیپلماسی عمومی و ٧۵٠ سکه بهار آزادی ندهید! دکتر 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‏# روز جانباز بر همه‌ عزیزان جانباز مبارک 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب گذشته بالاخره مستند با وجود فشار دولتی‌ها به صداوسیما و تعویق چندبار‌ه‌ی اکرانش پخش شد عجب روزگاری شده که پخش فیلم انتخاباتی یک رئیس جمهور در انتهای دولتش، تخریب محسوب می‌شود 😁 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
12.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تبدیل لس‌آنجلس به توالت عمومی 🔹۱۶ توالت عمومی برای ۳۶ هزار بیخانمان لس‌آنجلس! 🔹خیابان های این شهر عملا تبدیل به لجنزار بیماری‌زا شده‌اند ⁉️مگه آمریکا بی خانمان داره ، اونم ۳۶ هزار نفر در یک شهر؟!🤔 ⁉️مگه اینا با فرهنگ و نایس نبودن؟! 🤔چرا آمریکا ثروت هنگفتش رو به جای جنگ‌افروزی خرج رفاه و آموزش فرهنگ به شهروندانش نمیکنه؟! 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
👌👌فقط کمی درنگ 👌👌 ما چه می دانیم جانبازی چیست برای دیدن یکی از دوست های جانبازم، رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است. فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد. که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبودش، فرصتی شد به اتاق ها سری بزنم. اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از دو دست. و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها... جانبازی که 35 سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای عکس بگیری؟" گفتم نه! ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم. می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات! همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته! نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد. خیلی زود رفیق شدیم. وقتی فهمید من هم در همان عملیاتی بوده ام که او ترکش خورده. پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد! توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع دیگر بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟ شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست. یاد دوست شهیدم اسماعیل فرجوانی افتادم. دستش که عملیات والفجر هشت قطع شده بود نگران هزینه های بیمارستانی بود، نکند زیاد شوند! گفتم: بی حرکت دست و پا خیلی سخت است، نه؟ با خنده می گفت نه! حکایت تکاندهنده ای برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است! پشه های آنوفل را می گفت. "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت نگاهم را که می بینند خودشان رعایت می کنند و زود بلند می شوند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند. نوجوان و 16 ساله بوده که ترکش به پشت گردنش خورده و الان نزدیک 50 سالش شده بود. سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم بیرون بیاید، تا بارش باران نرمی که شروع شده بود را ببیند. چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده. خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و فضای دم کرده داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت. به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی اروپایی... می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، همه بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست. نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم. می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند. خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی قبلی را نداشت. از همان وقتی که حرف مرگ را زد. انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود. کاش حرف تندی می زد! کاش شکایتی می کرد! کاش فریادی می کشید و سبک می شد! و مرا هم سبک می کرد! یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف پرسه می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد از تظاهر بدم می آمد از فراموش کاری ها بدم می آمد از جنگ بدم می آمد از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر همشان! از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند و این روزها هم نه جانبازها را می بینند نه پدران و مادران پیر شهدا را... بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه های پر زرق و برقشان چطور بالا رفته! از آنها که ها را هم پله ترقی خودشان می خواهند! کاش بعضی به اندازه پشه های آنوفلِ آسایشگاه معرفت داشتند! وقتی که می خوردند، می گفتند کافیست! و بس می کردند... و می رفتند... ما چه می دانیم جانبازی چیست! 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor