eitaa logo
بصیرت ظهور
6.6هزار دنبال‌کننده
89هزار عکس
53.4هزار ویدیو
267 فایل
امام علـی (ع): فکر تو گنجایش هر چیزی را ندارد، پس آن را برای آنچه مهم است فارغ گردان. *تــوضیح:ما اخبار و .... مطالب مهم را در کانال جهت اطلاع اعضای محترم قرار می دهیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
مردی برای اخذ وام به صندوق مسجد مراجعه کرد ولی پاسخ شنید "چون اهل مسجد نیستی به شما وام نمیدهیم" او هم چند روز در مسجد نماز خواند و با مراجعه به صندوقدار و اشاره به حضورش در نمازها وام خواست، ولی باز هم نه شنید و عصبانی گفت حال که اینطور شد من هم نمازها را بی وضو خواندم! *سیاوش آقاجانی* سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
13.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستندی جنجالی از اعترافات "دری اصفهانی" (جاسوس هسته‌ای) که امروز توسط "کریمی قدوسی" در مجلس پخش شد 🔹آقای ظریف هم امروز فرمودن که شهادت می‌دهم آقای دری اصفهانی وطن پرست است سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
🔻 فرمانده کل قوا در دیدار فرماندهان قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص): 🔰 احتمال وقوع جنگ نظامی وجود ندارد 👈 درعین‌حال نیروهای مسلح باید توانایی‌های انسانی و تجهیزاتی خود را روزبه‌روز ارتقا دهند. ۹۷/۶/۱۱ سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
🔴به ثمر نشستن گفتمان سیاست خارجی دولت اعتدال به سلامتی، جناب حسین فریدون هم فردا #دکتر می شوند. عنوان تز "گفتمان اعتدال در سیاست خارجی". تز دولت اگر برای مردم نان و آب نشد و دلار 11 هزار تومانی و تورم افسارگسیخته را روی دست آنها گذاشت، اما برای متهم ماجرای مدیران نجومی بگیر، یک دکترا دست و پا کرد. #دکتر_فریدون متخصص ... سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basirate
جناب دکتر ظریف، خیلی است که آدم برای تبرئه خود خائن وطن فروش را خادم وطن پرست بنامد؟! البته داستان امروز اینست که آن سازمانی که ظریف مجوز حضور در تیم مذاکره کننده برجام را به آنها حواله می دهد! بیانیه بدهد و او را از اتهام نه، که جرم قطعی مبری کند. سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
▪️تابلویی که آیت‌الله خامنه‌ای برای اتاق کارشان سفارش دادند سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
🔻وقتی رئیس فراکسیون غذا و داروی مجلس می‌گوید "مردم نگران نباشند؛ در تامین شیرخشک و پوشک بچه به طور قطع مشکلی نداریم." فکر می‌کنم این دولت و مجلس باید از خجالت سرشان را بگذارند زمین و بمیرند. دغدغه‌ی این کشور از موشک‌های دوربرد و پرتاب ماهواره و فرستادن موجود زنده به فضا و نانو و سلول‌های بنیادین رسیده به پوشک بچه! آقای روحانی! تو با این مملکت چه کردی؟! 🖋کبری آسوپار سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
1.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزودی در سراسر ایران سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
🔴افراد مبتلا به مشکلات زیر از خوردن #خیارشور خودداری کنند : ⚠️ 🔸زخم روده و اثنی عشر 🔹ضعف بینایی 🔸رماتیسم 🔹کمر درد 🔸ورم کلیه و سنگ کلیه سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
چرخش فدائیان روحانی سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
📖 داستان : 1⃣2⃣ (شفایم_بده) اون جمعه هم عین روزهای قبل ، بعد از نماز صبح برگشتم توی تخت ... پتو رو کشیدم روی سرم و سعی می کردم از هجوم اون همه فکرهای مختلف فرار کنم و بخوابم ... . حدود ساعت پنج بود ... چشم هام هنوز گرم نشده بود که یکی از بچه های افغانستان اومد سراغم و گفت: پاشو لباست رو عوض کن بریم بیرون ... با ناراحتی گفتم: برو بزار بخوابم، حوصله ندارم ... . خیلی محکم، چند بار دیگه هم اصرار کرد ...دید فایده نداره به زور منو از تخت کشید بیرون ... با چند تا دیگه از بچه ها ریختن سرم ... هر چی دست و پا زدم و داد و بی داد کردم، به جایی نرسید ... به زور من رو با خودشون بردن ... . . چشم باز کردم دیدم رسیدیم به حرم ... با عصبانیت دستم رو از دست شون کشیدم ... می خواستم برگردم ... دوباره جلوم رو گرفتن ... . . حالم خراب بود ... دیگه هیچی برام مهم نبود ... سرشون داد زدم که ... ولم کنید ... چرا به زور منو کشوندید اینجا؟ ... ولم کنید برم ... من از روزی که پام رو گذاشتم اینجا به این روز افتادم ... همه این بلاها از اینجا شروع شد ... از همین نقطه ... از همین حرم ... اگر اون روز پام رو اینجا نگذاشته بودم و برمی گشتم، الان حالم این نبود ... بیچاره ام کردید ... دیوونه ام کردید ... ولم کنید ... . . امام رضا، دیوونه هایی مثل تو رو شفا میده ... اینو گفت و دوباره دستم رو محکم گرفت ... سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
📖 داستان بیست_و_دو :2⃣2⃣ (برایت_ندبه_می_خوانم ) . . دیگه جون مبارزه کردن و درگیر شدن نداشتم ... رفتیم توی حرم ... یه گوشه خودمو ول کردم و تکیه دادم به دیوار ... دعای ندبه شروع شد ... . با حمد و ستایش خدا و نبوت پیامبر ... شروع شد و ادامه پیدا کرد ... پله پله جلو میومد و اهل بیت پیامبر و وارثان ایشون رو یکی یکی معرفی می کرد ... . شروع شد ... تمام مطالبی که خوندم ... توحید خدا، همزمان با حمد الهی ... سیره و وقایع زندگی پیامبر توی بخش نبوت ... حضرت علی ... فاطمه زهرا ... . . با هر فراز، تمام مطالبی رو که خونده بودم مثل فیلم از مقابل چشمم عبور می کرد ... نبوت پیامبر، وفات پیامبر، امام علی ، امام حسن ، امام حسین ... . لحظه به لحظه و با عبور این مطالب ... ذهنم داشت مطالب رو کنار هم می چید ... از بین تناقض ها و درگیری ها و سردرگمی ها، جواب های صحیح رو پیدا می کرد ... . . ضربان قلبم هر لحظه تندتر می شد ... سنگینی عجیبی گلو و سینه ام رو پر کرده بود و هر لحظه فشارش بیشتر می شد ... دقیقه ها با سرعت سپری می شدند ... دیگه متوجه هیچ چیز نمی شدم ... تمام صداهایی که توی سرم می پیچید، لحظه به لحظه آروم تر می شد ... . . بچه ها بهم ریخته بودن و منو تکان می دادن ... اونها رو می دیدم ولی صداشون در حد لب زدن بود ... صدای قلبم و فرازهای آخر ندبه، تنهای صوتی بود که گوش هام می شنید و توی سرم می پیچید ... . . کم کم فشار روی قلبم آروم تر شد ... اونقدر آروم ... که بدن بی حسم روی زمین افتاد ... 👈 ادامه داستان رو فردا پیگیر باشید. 👉 سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor