هدایت شده از جارچی 🇮🇷
📣 وصیت شهید نبیالله کریمی:
🔺️طلبکاریهایم را بخشیدم
🔺️از مالِ دنیا یک تیشه و ماله دارم آن را هم به جهاد سازندگی بدهید.
https://eitaa.com/joinchat/820051968C2b85dac984
📣 گسترده ترین شبکه خبری مردمی در ایتا
هدایت شده از شهدای ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹این هم خبر خوب، برای کسانی که عکس شهدا را به در و دیوار می زنند، یادواره شهدا می گیرند، به خانواده های شهدا سر کشی می کنند، شهدا را یاد می کنند و راه شان را ادامه می دهند.
#شهدای_ایران
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅ @shohadayeiran57
24.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از عملیات رمضان همه اورژانسها یا سولهای شد یا از ساختمانهایی که مقاوم سازی میکردند، استفاده میشد، بیمارستان سوسنگرد را که از بیرون نگاه میکردی فقط گونیهای خاک میدیدی.
روایت سردار علی اصغر ملا
بسته پشتیبان درسنامه | فصل ۱۲: بیمارستانهای صحرایی و عملکرد آنها در دفاع مقدس | آشنایی با فرهنگ و معارف دفاع مقدس
🔹️🔹️🔹️🔹️
@behdarirazmi1396
🔹️🔹️🔹️🔹️
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
#سردار_علی_اصغر_ملا | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #بیمارستان_صحرایی | #بیمارستان_سوسنگرد | #عملیات_رمضان | #اورژانس | #عملیات_بیت_المقدس
روایت سردار احدی از عملیات بیت المقدس
بعدازعمليات فتحالمبين به اهواز امدیم گفتند: سپاه 4 قرارگاه فجر، فتح، نصر و قدس درست کرده است. فرمانده قرارگاه نصر شهید حسن باقري و شما مسئول بهداري قرارگاه نصرشديد.
پيش شهید باقري در جاده اهواز آبادان حول و حوش بين دارخوين و پاسگاه سلمانه رفتیم .ما را با آن وضعيت و هيکل و مو دید گفت که: ببينم تو آمدهاي بجنگي؟ گفتم: نيت کرديم اگر قسمت بشود. گفت: قيافهات به نيروي جنگ نميخورد. گفتيم: شما اجازه بدهيد ما کار کنيم شايد حدس شما و نظر شماعوض شد.گفت: باشد. شروع کرد به توجيه ما که يگانها اينطوراست که 4 يگان داريم که تيپ 7 وليعصر ، تيم 27 محمد رسولالله، تيم 22 بدر و تيم 46 فجر است که شما بايد برويد بهداري و اينها را هماهنگ کنيد. محلي که قراربودما عمل کنيم درواقع جبهه بين آبادان ودارخوين بود.قرارگاه کناری ماهم قرارگاه فتح بودکه قراربودپلهاييزده بشود که اين پلها براي قرارگاه نصرو فتح بود.
ما هم بايد مقرهاي بهداري را طوري انتخاب ميکرديم که هم آسيبپذير نباشد و هم براي مجروحاني که از پلهاي شناوري که روي کارون زده بودند امکان دسترسي آسان باشد.مارفتيم 7 سنگر زديم. از مکه هم که آمده بوديم وآن مساجد سبع را ديديم يک ذهنيت داشتيم که گفتيم 7 سنگر بزنيم. 22 بدر کوچک هست يک سنگربه آن ميدهيم، 46 فجر هم نيروهايش کم است يک سنگر بدهيم، به لشکر 27 دو سنگر و به تيپ 7 وليعصر هم دو سنگر ميدهيم که جمعاً شد 6 تا سنگر،گذاشتيم 7 سنگرويک سنگرهم ميگذاريم براي مديريت هماهنگي اينجا که پدهليکوپترهست و رابطين هوانيروزواين قضايا،درکنارش هم رسم بر اين بود که بنه دارويي، بانک خون، تدارکات و آبرساني و غيره هم برايشان جاي جدا درست کرده بوديم. اين 7 سنگر آنجا هم به لحاظ قداست خوب جا افتاد و هم به لحاظ خدماتي که انجام داد يک شکل خيلي خوبي از خودش نشان داد.
21.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این اقدام شجاعانهای بود که ما جراحی مغز و اعصاب را آوردیم در بیمارستان صحرایی
روایت سردار دکتر احمد عبدالهی مدیر بیمارستان صحرایی حضرت فاطمه الزهرا (س)
بسته پشتیبان درسنامه | فصل ۱۲: بیمارستانهای صحرایی و عملکرد آنها در دفاع مقدس | آشنایی با فرهنگ و معارف دفاع مقدس
🔹️🔹️🔹️🔹️
@behdarirazmi1396
🔹️🔹️🔹️🔹️
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
#سردار_دکتر_احمد_عبدالهی | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #بیمارستان_صحرایی | #پزشکی_جنگ | #جراحی_مغز_و_اعصاب | #بیمارستان_حضرت_فاطمه | #فرهنگ_و_معارف_دفاع_مقدس
هدایت شده از غرب آسیا
📌شهادت 500 نفر از کادر پزشکی و درمانی از آغاز جنگ علیه غزه
وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه اعلام کرد از آغاز جنگ در هفتم اکتبر گذشته تاکنون 500 نفر از کادر پزشکی و درمانی در حملات ارتش رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
این وزارتخانه همچنین از شهادت 138 پرستار در بمبارانهای نوار غزه خبر داد.
وزارت بهداشت غزه جامعه جهانی را به حمایت از تیمهای پزشکی و مراکز درمانی در نوار غزه فراخواند
وستانیوز
https://eitaa.com/westanews
19.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عراق به طور جدی روی سیاهزخم ریوی کار کرده بود، تا مرحلهای که وارد بمب کند هم انجام شده بود، حتی آماده کرده بود که تهران را با آن بمباران کند
دکتر سید عباس فروتن دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در اولین همایش جایگاه علم و فناوری سلامت در دفاع مقدس
🔹🔹🔹🔹
@behdarirazmii
🔹🔹🔹🔹
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دکتر_سید_عباس_فروتن | #دفاع_مقدس | #جنگ_بیولوژیک | #سیاه_زخم_ریوی | #بمباران_شیمیایی | #جنگ_ایران_و_عراق | #همایش_جایگاه_علم_و_فناوری_سلامت_در_دفاع_مقدس | #عملیات_ولفجر_ده
دو رزمنده در حال انتقال یک رزمنده مجروح در جریان عملیات بیت المقدس
زمان: ۲ خرداد ۶۱
مکان: حوالی خرمشهر
عکاس: امیر علی جوادیان
منبع: آرشیو خبرگزاری ایرنا
🔹🔹🔹🔹
@behdarirazmi1396
@irna_tarikh
🔹🔹🔹🔹
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #عملیات_بیت_المقدس | #دفاع_مقدس | #ایرنا
روایت برادر حسین وحدتی از عملیات بیت المقدس
اسفند ماه یک تلگراف از اهواز آمد که من و یکی دیگر از برادران بهداری الیگودرز به اهواز برویم. من به همراه آقای پالیزبان به اهواز رفتیم. آقای عزیز داریوشی مسئول بهداری محورها بود. گفت ، شما که به دارخوین آشنا هستی، برای آنجا کسی را نداریم. شما بیا و سرپرستی بهداری محور دارخوین را بعهده بگیرید . از همان اسفند 60 و به مدت 4 ماه طول تا پایان عملیات بیت المقدس آن جا بعنوان مسول بهداری محور و راه انداز بیمارستان انرژی اتمی (دارخوین ) بودم.
برادر جواد عبادی بعنوان مسول بهداری منطقه 8 بعد از عملیات سوسنگرد رفت. اقای دکتر وکیلی آمدند. من ارتباط نزدیکی با ایشان داشتم. تا پایان عملیات بیت المقدس آقای دکتر وکیلی بود. بعد از ایشان قای دکتر اعلایی به بهداری منطقه آمدند
31 فروردین یا اول اردیبهشت. آقای دکتر وکیلی پیغام داد که بیا کار دارم. من به اهواز رفتم ایشان گفت که فلانی آنجا ( دارخوین )مأموریتی برای شما مشخص کردیم. بیمارستان انرژی اتمی با حداکثر ظرفیت باید فعال
این بیمارستان مدت ها خالی بود. من سئوال کردم که خب چه قدر فرصت داریم. ایشان گفتند ده روز فرصت داریم. هنوز هیچ خبری از عملیات نیست، ولی این ده روز من جدی گرفتم. یعنی برای ده روز حساب شده عمل کردم. گفتم باشد اشکال ندارد اگر که می خواهید کار در این ده روز انجام بشود یک تکنسین اتاق عمل باید به من معرفی کنید. که همان جا یک نفر به اسم ( مرحوم )پیغمبری از بیمارستان نجمیه را معرفی کردند
( شهیدان) شریفی پور و آسمانی، این ها هر دو، دارویی را وارد بودند و کارهای داروئی آنجا را انجام می دادند، از این ها هم خواستم که برآوردهایشان را انجام بدهند. اطلاعات اورژانس را خودم داشتم . لیست ها را تنظیم می کردیم. رابط دارویی هم نداشتیم ،بیشتر خودم رفت و آمد داشتم. در این ده روزی کمتر لحظه ای بوده که من در اتاق استراحت کرده باشم. استراحت و خوراک و خواب من در ماشین بود. من به جای این که استراحت کنم راننده عوض می کردم. آقای دکتر رجائی مسئول دارو تجهیزات پزشکی سه راه گلستان، اهواز هم کم نگذاشت. در این ده روز کار ما به این شکل بود، رفت و آمد بین انرژی اتمی و دارو و تجهیزات و همین طور هماهنگی برای نیروی انسانی. یکی از بحث های اصلی آن جا تأسیسات بیمارستان بود. تأسیساتی که می بایست که آب و برق آن جا را تضمین میکرد.
سایت بیمارستان انرژی اتمی توسط فرانسوی ها ساخته شده بود در دو قسمت. یک قسمت عملیاتی بود و یک قسمتی سایت استراحتگاهی و شهرکشان بود که این بیمارستان در این قسمت شهرک ساخته شده بود. سازمانی بیمارستان هم که ساختمانی پیش ساخته بود. یعنی برای همه چیز خوب و مفید بود غیر از جنگ ، یعنی از نظر تمیزی و شیکی این بیمارستان نظیر نداشت. نیروی انسانی هم همین طوری به مرور می آمد و مستقر می شد. با توجه به گستردگی عملیاتی که به ما گفته بودند، من دیدم این سایت اصلی بیمارستان برای این کاری که در پیش هست خیلی کم هست. لذا با افزایش اطاق عمل های سیار و نقاهتگاه ظرفیت ان را افزایش دادیم
روایت برادر خانه زر از عملیات بیت المقدس
یک یا دو شب به عملیات مانده بود که بچههای مشهد را با یک اتوبوس به بهداری تیپ نجف آوردند یک تعدادشان حاضر نبودند به گردان بروند . ولی تعدادی از جمله برادر کاظم مهدوی که بعداً مسئول بهداری 5 نصر شد. پابهرکاب ایستادند. من کاظم مهدوی را گذاشتم بهعنوان مسئول هماهنگی اورژانسها و یگانها و هر گردانی را دو تا امدادگر دادیم با یک کوله از همین کولههای معمولی خودمان به اضافه پدها.
کوله و کیسههای انفرادی برای امداد اولین بار برای عملیات طریقالقدس درست کردند. ما داخل کولههای امدادگریمان دو الی سه تا آتل چوبی ، تعداد گاز استریل و یه تعداد گاز غیر استریل(گاز وازلین یادم نیست) ، اما گاز داشتیم صد درصد و باند کشی داشتیم . امکانات کم بود و اینجوری نبود که کولهها را پرکنیم .کوله که مال امدادگرها بود معمولاً چیزهای اولیه را گذاشته بودیم. اینها چیزهایی بود که از اول قرارگاه به ما داده بودند چون اونها تجربه عملیات قبلی را داشتند . این کولهها چیزهایی بود که از بهداری گرفته بودیم و بعضی نواقص را امدادگران در حین کار متوجه شده و سعی به برطرف کردن انها در مراحل دیگر عملیات کردیم
در مرحله دوم از 40 الی 50 تا نیرویی که آقای عزیزی برای ما فرستاد به جز 5 الی 6 نفر ، اکثر اینها را داخل گردان تقسیم کردیم. در مرحله اول پست امداد نداشتیم. یک اورژانس داشتیم که دقیقاً از سه راه شادگان حدود یک الی دو کیلومتر جلوتر و آدرس دقیقش کنار پل فتح بود که انتهای منطقه عملیاتی قرارگاه فتح و ابتدای منطقه عملیاتی قرارگاه نصر میشد.
محل اورژانس یک مرغداری بود که 15 تخت زده بودیم. 3 الی 4 تا ساکشن و سه تا پزشک داشتیم که یکیشان آقای دکتر طهماسبی بود، یکیشان یه پزشک مشهدی و یکی دیگه ....که همگی پزشک عمومی بود و ما 18 آمبولانس داشتیم که همه مأمور بودند که البته صبح عملیات چون پل باز شده بوده ما شدیم محل تردد بخش عظیمی از خودروهای این دو تا قرارگاه اطرافمان.
امام رضا عليهالسلام فرمود: به ديدن يكديگر رويد تا يكديگر را دوست داشته باشيد و دست يكديگر را بفشاريد و به هم خشم نگيريد.
میلاد پر خیر و برکت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت، امام مهربان، علی بن موسی الرضا (ع) مبارک باد.
🔹🔹🔹🔹
@behdarirazmi1396
🔹🔹🔹🔹
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #ولادت_امام_رضا_ع | #مشهد | #امام_رضا_علیه_السلام