eitaa logo
شهید بهشتی | بهشتیُم
2.9هزار دنبال‌کننده
556 عکس
229 ویدیو
188 فایل
آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی تا بهشتی شدن... 📚آثار: «فرزند بی‌نهایت» «تشکیلات بهشتی» «مسجد آبی» «بیست و هفت جمله» سفارش کتب با تخفیف و پاسخگویی:👇 @beheshtium_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید بهشتی | بهشتیُم
﷽| رهبر معظم انقلاب: اصلا انسان به یاد بهشتی عزیز نمی‌افتد! ⁉️چه نوع کاری برای شهدا موثرتر است و با
23.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽| در مورد شهدا باید کاری کنید که خروجی داشته باشد. ⁉️فیلم یا کتاب یا نام‌گذاری کوچه و خیابان؟! 🎥فیلم کامل رهبر معظم انقلاب @beheshtium_ir
﷽| ما «محمدی» نیستیم! مدتی ما با این نویسندگان غربی کلنجار می‌رفتیم که شما به‌غلط ما مسلمان‌ها را Mohammadaner، یعنی محمدی‌ها و پیروان محمد، می‌خوانید. ما به محمد، به‌عنوان پیامبر احترام می‌گذاریم و او را دوست داریم، اما لقب تاریخی ما، برحسب آنچه قرآن می‌خواهد، «مسلم» است. شما اشتباه می‌کنید که ما را به‌جای مسلمان، «محمدی» می‌نامید. خیلی فرق دارد! شما چون خودتان را مسیحی نامیده‌اید، یعنی قطبتان و محورتان مسیح است، تا آنجا که مسیح می‌آید مقدّم بر خدای آفریدگار مسیح می‌شود: اول می‌شود پسر خدا، کم‌کم می‌شود شریک خدا، کم‌کم می‌شود همتای خدا، بعد هم می‌شود ادغام در خدا، آن‌هم ادغام این‌طرفی، یعنی آن‌قدر که نام مسیح در شما هست، اما نام خدا در شما نیست. این انحراف شماست. بیخود کردید! پیغمبر ما و قرآن ما نمی‌خواست ما این‌طور باشیم. او نمی‌خواست ما محمدی باشیم. او می‌خواست ما خدایی باشیم، مسلم باشیم، تسلیم در برابر خدا. 📚سید محمد حسینی بهشتی، بایدها و نبایدها، ص۱۸ / مسجدآبی، ص۱۵۶ @beheshtium_ir
2.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽| در زمینه رعایت معیارهای اسلامی، سازش مصلحت‌جویانه را حرام می‌دانم. 📚سید محمد حسینی بهشتی، ۲۱ رمضان ۱۳۵۷ مسجد و میدان امام اصفهان @beheshtium_ir
﷽| سگ سنی تعبیرهای زننده اسلام‌کش! مشاهده کلیپ در یوتیوب بهشتیم👇 https://youtu.be/5z7CpmkULJI?si=6tNb19WzDrXSzjNU
﷽| تعلیمات تشکیلاتی امام صادق اگر گاهی به‌عنوان جعفری می‌شناسندت، مواظب باش مایۀ بی‌آبرویی جعفر بن محمد صادق نباشی! مایۀ آبروی ما باشید و مایۀ سرشکستگی ما نباشید! ... شیعۀ خالص ما آن‌ها هستند که هرجا زندگی می‌کنند، مردم برای سپردن امانت‌هایشان قابل اعتمادتر از آن‌ها به‌دست نیاورند. این‌ها تعلیمات حزبی رهبر عالی‌قدر الهی حزب شیعه، امام صادق است. برادرم، خواهرم! حزب جمهوری اسلامی می‌خواهد حزبی باشد این‌گونه و هرجا این‌گونه نیست، باید با همت مردم عوض بشود و به این صورت درآید. 📚سید محمد حسینی بهشتی، حزب جمهوری اسلامی (گفتارها، گفتگوها، نوشته‌ها)، صص۲۶۹ / تشکیلات بهشتی، ص۲۳۶ @beheshtium_ir
4.5from (95-96) MATN MOALLEM 8-3_0 (1).pdf
حجم: 379.8K
﷽| استاد محمود حکیمی: با مجله مکتب تشیع، با شهیدان باهنر و بهشتی آشنا شدم / بهشتی و باهنر سعی داشتند کتاب های درسی را تا حد امکان ساده بنویسند. 🔰فایل کامل گفتگو کامل استاد حکیمی در خصوص نگاه دو شهید عزیز به موضوع معلمی و تعلیم و تربیت @beheshtium_ir
شهید بهشتی | بهشتیُم
﷽| استاد محمود حکیمی: با مجله مکتب تشیع، با شهیدان باهنر و بهشتی آشنا شدم / بهشتی و باهنر سعی داشتن
همه از اوییم و به او باز می‌گردیم خبر درگذشت نویسنده توانا و تلاشگر فرهنگی کوشا، استاد محمود حکیمی موجب تأسف و تألم بسیار شد. در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب بارها شاهد حضور ایشان در کتابخانه پدر در منزل و رایزنی درباره فعالیت‌ ادبی بودیم که زنده‌یاد حکیمی از پیشروان آن بود و با هدف بازنمایی هویت تاریخی مردم ما آغاز و مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرده بود. از خدای مهربان برای آن عزیز سفرکرده آرامش و غفران و  برای بازماندگان صبر و شکیبایی خواهانیم. پیام تسلیت خانواده شهید آیت‌الله دکتر بهشتی @beheshtium_ir
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽| این جامعه لجنه تمام چهره‌اش را با قرآن بپوشان باز هم لجنه... @beheshtium_ir
21.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽| نقل قول حاج آقا قرائتی از شهید بهشتی: رو زمین دنبال فرشته نگردید! @beheshtium_ir
﷽| ✍محمدرضا رمضانی | یادداشت معلم فعلی مدرسه‌ای که شهید بهشتی موسس آن بود! حواست هست کجا ایستاده‌ایم؟ امسال اولین روز مهر، سنت‌شکنی نکردم و به مدل مرسوم، مهیای روضه خواندن شدم برای دانش‌آموزانی که خود را آماده کرده بودند تا معلمان آرام آرام بیایند و گوش‌هایشان را به کار گیرند و یکی پس از دیگری، میخشان را سفت بکوبند! اما انگار این بار فرق داشت! انگار قرار بود این بار، کس دیگری میخ را بکوبد! جلسه اول تدریس، لیلةالقدر آموزشی معلم است و من هم شب قبل از آن، خواب درست و درمانی نداشتم و صبح قبل از حرکت، صرفا تلاوت آیاتی از قرآن بود که توانست کمی آرامم کند تا در نهایت بدون سناریوی خاصی و بی‌دفاع‌تر از همیشه، راهی مدرسه شوم. بعد از قدری گپ‌وگفت با همکاران جدیدالحضور در دفتر مدرسه و صرف چای، مراسم آغازین سال زودتر از حد انتظار به اتمام رسید و من با هیجانی توأم با دلهره، راهی‌ کلاس یازدهم ادبیات شدم. وارد کلاس که شدم، بعد از نشستن بچه‌ها، درست یادم نمی‌آید چه شد که ناگهان به لطف تلنگری، به خودم آمدم‌ و دیدم درست در جایی قرار دارم که حدود ۶۰ سال پیش کسی می‌ایستاد که به تنهایی یک ملت بود! پشت همین صندلی شخصیتی می‌نشست و زبان انگلیسی درس می‌داد که آن سالها، می‌خواست اندیشیدن را به انسان‌ها بیاموزد! کسی که شعارش این بود: استراحت بی‌استراحت! با خودم گفتم: حواست هست کجا وایستادی؟ میدونی اومدی جای چه کسی بشینی؟ این کلاس جای توعه اصلا؟ مطمئنی این صندلی سایزته؟ ردای معلمی اینجا، به تنت گشاد نمیاد؟ تو همین حال و هوا، دنبال جواب سوالاتم بودم که نگاهم به بچه‌ها افتاد و جرقه‌ای در ذهنم خورد که... چه شروعی بهتر از این؟ عجب میخی پیدا کردم! چقدر کوبیدن دارد میخی که اول روی خودت کوفته شود و بعد برود تا عمق عقل و جان دانش‌آموز! اما کوبیدن این میخ، هنر می‌خواهد و کار هر کسی نیست... سپردم به خودشان... با سوالی شروع کردم: بچه ها می‌دانید ما الآن کجا هستیم؟ میدانید من و شما کجا ایستاده‌ایم؟ بهتر بگویم، منظورم این نقطه از کلاس نیست، میدانید من جای چه کسی ایستاده‌ام؟ و شما جای چه کسانی نشسته‌اید.... شروع کردم به تعریف کردن از مردی که خودم هم‌ درک درخوری ازش نداشتم و در نهایت اقرار کردم که این صندلی، آنقدر برایم بزرگ است که تصورش را هم نمی‌کردم روزی مولود بیمارستان و دانش‌آموز دبیرستان شهید بهشتی (ره)، بر صندلی‌ای تکیه بزند که روزگاری بهشتی‌ها و مفتح‌ها و مصباح‌ها تکیه می‌زده‌اند. از آن‌ها هم خواستم برای تکلیف جلسه بعد، بروند ببینند هر روز که می‌آیند مدرسه، جای چه کسانی می‌نشینند... شاید دفعه‌ی بعد طور دیگری نشستند... @beheshtium_ir