eitaa logo
بی‌نهایت
72.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
948 ویدیو
73 فایل
♾ ما مُسافر سَفَر بی‌نهایتیم... 📲 بی‌نهایت در دیگر شبکه‌ها: bn.javanan.org/social 💡ورود به سامانه مجازی بینهایتشو(ویژه دهه هشتادیا) : Bn.javanan.org 📞 ارتباط با ما: @binahayat_admin موسسه‌جوانان‌آستان‌قدس‌رضوی
مشاهده در ایتا
دانلود
میگن یک بار هم تو زمان خلافت امیرالمؤمنین علیه‌السلام ظرفی از حلوا رو به عنوان هدیه آوردن خدمت حضرت. ایشون انگشت مبارکشونو داخل حلوا فرو بردن، ولی چیزی نخوردن... از حضرت پرسیدن: «چرا نمی‌خورید؟ مگه حرامه؟» حضرت فرمودن: «نه، این غذا پاکیزه‌ست و حرام نیست. ولی همین که دیدمش یاد رسول خدا افتادم. ایشون توی عمرشون هیچ‌وقت از این حلوا نخوردن. منم دلم نمی‌خواد چیزی رو بخورم که حبیبم رسول خدا نخوردن.»
بی‌نهایت
میگن یک بار هم تو زمان خلافت امیرالمؤمنین علیه‌السلام ظرفی از حلوا رو به عنوان هدیه آوردن خدمت حضرت.
حالا اصن آیه‌ای نداریم که بگه اگه پیامبر تشنه بودن، تو هم آب نخور!/: یا مثلاً تو این‌جا حضرت این حرف رو وقتی می‌زنن که بیست‌وچند سال از رحلت پیامبر گذشته! خب با عقل‌ معمولی شاید بگیم: آخه چه اشکالی داره؟ یکی زحمت کشیده، حلوا درست کرده، هدیه آورده، پاک و حلال هم هست، خب چرا آدم نخوره؟/: یا وقتی حضرت عباس علیه‌السلام رسیدن به آب، همین عقلِ عادیِ آدمیزاد باز میگه: بنوش تا جون بگیری و بتونی بجنگی! اما حضرت لب‌شونو تَر هم نمی‌کنن، چه برسه به نوشیدن!
بی‌نهایت
حالا اصن آیه‌ای نداریم که بگه اگه پیامبر تشنه بودن، تو هم آب نخور!/: یا مثلاً تو این‌جا حضرت این حر
پسسس معلوم میشه این‌جا یه خبراییه! وقتی پا رو از گلیم‌ِ حساب‌وکتاب‌هایِ دودوتا‌ چهارتایی‌مون فراتر میذاریم، مشخص میشه پای یه عقلِ عاشق‌شده وسطه که می‌گه: وقتی امامم و اهل‌بیتش تشنه‌ان، من چطوری دلم میاد آب بخورم؟ آدم‌حسابیا میگن ! این هم‌رنگ شدن با محبوب، یعنی خودِ خودِ عشق!
میگن راه خدا هم همینه؛ بدون نورِ پیامبرِ خدا و اهل‌بیت‌شون نمی‌شه جلو رفت! یعنی بهره بردن از وجود پیامبر، فقط با عشق و پیوند قلبی و روحی با ایشون شدنیه!
ممکنه سوال بشه براتون که ای ادمین جوان! این عشقه کِی میاد سراغمون؟
ـ وقتی میاد که کم‌کم شبیه اونا بشیم! خود محبت یعنی کشش و جاذبه‌ی روحی... پس هرچی بیش‌تررر مثل‌شون بشیم، این محبته قوی‌تر می‌شه و زودتر به قلب محبوب وصل می‌شیم. هرچی هم فاصله‌مون زیاد بشه، از این عشقه دور و دورتر می‌شیم!
بی‌نهایت
میگن راه خدا هم همینه؛ بدون نورِ پیامبرِ خدا و اهل‌بیت‌شون نمی‌شه جلو رفت! یعنی بهره بردن از وجود پ
البته به‌سختی میشه ادعای عاشقی کرد، اما ادای عاشقی رو درآوردن یه نَمه آسون‌تره! شدنی‌تره...
شاید اگه شبِ رحلت محبوبِ همه‌ی عالم یک بار دیگه سبک زندگیمونو از نو بچینیم، یواش‌یواش عشق هم تو دلمون جا باز کنه! یعنی مثل پیامبر که شب‌ها زود می‌خوابیدن و سحرها بیدار می‌شدن؛ یا ساده‌زیستی‌شون، یا مدل نشستن‌شون، یا اخلاق درجه‌یکشون یا ... اینا رو می‌تونیم کم‌کم تمرین کنیم.
بی‌نهایت
البته به‌سختی میشه ادعای عاشقی کرد، اما ادای عاشقی رو درآوردن یه نَمه آسون‌تره! شدنی‌تره... شاید اگه
خبر بد اینه که: آدم‌حسابیا میگن اگه با خدا و اولیای خدا هم‌رنگ نشیم، محبتی که داریم پایدار نمی‌مونه و رفتنیه! یعنی یه روز چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم از دست رفته! :"] ولی ولی ولی اگه شبیه‌شون بشیم، محبتشونو بیش‌تر حس می‌کنیم و بیش‌تر از قبل هم هوامونو دارن!
43.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•| این‌ویدئو‌،خاص‌الخاص‌ِچشمان‌ِشماست|‌• به تلاطمِ موجی از خادمان‌، شور دسته‌ای از زائران، و شوق نگاهی در چشم‌های دلدادگانش؛ اینجا،موکب‌دخترانهٔ‌ حضرت‌نجمه(سلام‌الله‌علیها‌)، خانه عشاق است...🫀 @aqrj_heyat
بی‌نهایت
قبول دارین زیارتامون زیادی معمـولی شده؟ گفتیم این ایام شهادتیه باهم مرور کنیم که کدوم کارا باعث میشه
40.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قبول دارین بعضی وقتا 
زیادی با امام خودمونی می‌شیم؟
باگ دوم: "اُوِردوزِ صمیمیت!" وقتی پیداش میشه که بی‌ادبی‌هارو می‌ریزیم تو صمیمیتا! این‌که مرز باریکِ بین‌شون چیه رو به تماشا بشینید. (۱) روز تا شهادت بابایِ بی‌نهایتی‌ها @binahayat_ir
یه ‌بار حسن‌بن‌جَهم میره خدمت امام رضا علیه‌السلام و بهشون میگه: «آقاجون! منو از دعای خیرتون فراموش نکنید.» حضرت نگاهش می‌کنن و می‌فرمان: «فکر می‌کنی که من فراموشت می‌کنم؟» حسن‌بن‌جهم هم یه لحظه تو خودش میره. [میگه با خودم گفتم: خب معلومه! آقا همیشه برای شیعه‌هاشون دعا می‌کنن، منم یکی از شیعه‌هاشونم. پس معلومه یادم می‌کنن.] بعد برگشت و گفت:«نه آقا، شما منو فراموش نمی‌کنید!» حضرت فرمودن:«از کجا فهمیدی؟» گفت:«چون من از شیعه‌هاتونم و شما هم برای شیعه‌هاتون دعا می‌کنید.» حضرت دوباره فرمودن: «آیا متوجه چیز دیگه‌ای جز این شدی؟» گفت:«نه...» آقا بهش فرمودن: «هروقت خواستی بفهمی پیش من چه جایگاهی داری ببین من پیش تو چه جایگاهی دارم!» آقـای رئـوف‌مون، با همیـن جمله انگار تیرِ خلاص رو زدن و بعدشم یه آینه‌ی صاف گذاشتن جلو آدم و میگن: برو ببین من کجای دل و زندگیت هستم؛ همون میشه جایگاه تو پیشِ من... @binahayat_ir
هرگوشه‌ی این خاک که هستیم، امشب با یک دل‌ِ تنگ‌تر از همیشه، گوشه‌نشینِ صحن شماییم و عزادارِ شهادت غریبونه‌تون! @binahayat_ir