روزی چـــهارشــمع درخانه ای
تاریک روشن بودند ...
اولین آنها که ایمان بود گفت:
دراین دور و زمـــانه مردم دیگر
چندان ایمان ندارند و با گفتن
این جمله خاموش شد.
شمع دومی که بخـــشش بود،گفت:
دراین زمانه مردم دیگر به هـــم
کـــمک نمی کنند و بخشش از یاد
مردم رفته است.
و او هم خاموش شـــد.
شمع سوم که زندگی بود،گفت:
مردم ،دیگر به زندگی هم ایمان ندارند
و با گفتن آن خاموش شد.
درهمین هنگام پسرکی وارد اتاق شد
و شمع چهارم رابرداشت و
سه شمع دیگر را روشن کرد.
سه شمع دیگر از چهارمین
شمع پرسیدند تو چه هستی؟
گفت: من امیدم !
وقتی انسانها همه درهارابه
روی خود بسته می بینند من تمام
چراغهای راهشان را روشن می کنم
تا به راه زندگی خودادامه دهند...
دوست خوب من :خوشبختی نگاه خداست ،آرزو دارم ،خداوند هرگز از
تو چشم بر ندارد، و شعله شمع امیدت همواره روشن بماند...
@boe_atre_khodaa
#یک_داستان_یک_پند
✍در ایام نوجوانی مرحوم پدرم، هر روز یک سکه پنج تومانی به من میداد که چهار تومان آن هزینۀ تاکسیام بود و یک تومان دیگر هم خرجیام بود.
🍔روبروی مدرسه مغازه ساندویچی بود و من عاشق ساندویچ بودم و کتلت ارزانترین ساندویچی بود که میتوانستم بخرم. اگر میخواستم روزی ساندویچ بخورم که پنج تومان بود، آن روز را سه کیلومتر بین مدرسه و خانه باید پیادهروی میکردم. برای من جالب بود که هرچه از ساندویچ حاصل کرده بودم در این پیادهروی میسوزاندم و زمان برگشتن به خانه گویی ساندویچی نخوردهام و گرسنه بودم.
🪐گاهی یادم میآید لذتهای ما در دنیا مانند خوردن ساندویچ در ایام جوانیام بود که لهو بود، چون آنچه بدست میآوردم سریع میسوزاندم و از دستش میدادم که نوعی از لهو و لعب بود. مثال، مجلس قرآنی میرویم و با کلام غیبتی آنچه حاصل کردهایم میسوزانیم.
🌭کتلت با خیارشور طعم و لذت خاصی داشت، اصلا مزه یک ساندویچ به خیارشور کنار آن است. برای من جالب بود که خیارشور بیخاصیت، کمکی بود برای خوردن سوسیس و کالباسِ مضر و بیخاصیتتر از خودش، و هیچ کس در مغازه لبنیاتی، خامه و عسل را با خیارشور نمیفروخت؛ چون هیچ کس خیارشور بیخاصیت را با خامه و عسل باخاصیت نمیخورد.
🌏در دنیا هم، همین طور است؛ همیشه لهو و لعبها و بیخاصیتها برای شیرین کردن یکدیگر به میدان میآیند.
🔍یاد دارم آن زمان جوانی در شهر بود که کمی شیرین عقل بود، هیچ کس او را برای مجلس ختم پدرش که در آن تلاوت قرآن و غم و یاد مرگ بود راه نمیداد. او در تمام مجالس عروسی دعوت میشد چون چاشنی مجلس بود و رقص همراه با لودگی و شیرین کاریهایش، باعث گرم شدن مجلس لهو و لعب مردم میشد.
◾️هیچ زنی در مجلس سوگواری مرگ پدرش، به دنبال آرایشگاه برای زیبایی خود نمیرود؛ چون آرایش ابزار و خیارشور مجلس لهو و لعب عروسی یا جشنِ تولد است.
@boe_atre_khodaa
🔻#حجاب در قرآن🔻
🗣 بعضیها میگن چادر پوشیدن، و مقنعه و روسری سر کردن، کجای قرآن اومده؟؟!!🤔
اگر آیه قرآن باشه ما قبول میکنیم.✋
☝️ یادت باشه قول دادیها!!!
ای به چشممممممم...
👇️👇️👇️
🌴 سوره احزاب، آیه ۵۹ 🌴
🕋 یٰا أَیُّهَا النَّبِیُّ، قُلْ لِأَزْوٰاجِکَ وَ بَنٰاتِکَ وَ نِسٰاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذٰلِکَ أَدْنیٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلاٰ یُؤْذَیْنَ.
👈 ای پیامبر! به همسران و دخترانت، و زنان مؤمنان بگو: "چادرهای بلند بر خود بیفکنند، این عمل مناسبتر است، تا به عفّت و پاکدامنی شناخته شوند، و مورد آزار قرار نگیرند".
👌 میدونی «جَلابیب» یعنی چی؟🤔
«جَلابیب» 👈 جمع «جَلباب»، 👈 به معنای پارچهی بلندی است، که تمامِ بدن و سر و گردن رو میپوشونه، 👈 که میشه همون #چادر.
خوب! چادر پوشیدن که تو قرآن اومده بود.😊☺️
حالا مقنعه و روسری و شال چی؟؟
👇️👇️👇️
🌴 سوره نور، آیه ۳۱ 🌴
🕋 قُلْ لِلْمُؤْمِنٰاتِ... وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلیٰ جُیُوبِهِنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ.
👈 ای پیامبر! به زنان مؤمن بگو... روسریها و مقنعههای خود را بر سینه خود افکنند، تا گردن و سینه آنها پوشانده شود، و زینت خود را آشکار نسازند.
«خُمُر» 👈 جمع «خِمار» 👈 به معنی روسری و مقنعه است.
و «جُیوب» 👈 جمع «جَیب» 👈 به معنی گردن و سینه است.
📣📣... قرآن میگه باید روسری و شالِت رو، طوری رو سینهات بندازی، که سر و گردن و سینهات رو بپوشونه، و زینتهای زیرش، مثل گردنبند و گوشواره و لباس و ... هم معلوم نشه.
☝️ خوب خواهر عزیزم
دیدی؟؟؟!!!😊☺️
👈 هم چادر بود، هم روسری...
⛔️ دیگه بهانهای نداری...
👌 تمام جنگها سَر همین حجابه...
اگر میگن آزادی...
قصدشون اینه که حجابِ تو رو بردارند...
📣📣... جنگِ امروز اسلحه نمیخواد،
چادر میخواد...
☝️ حضرت زهرا (س) راضی نشد
جلوی فقیرِ نابینا، حتّی لحظهای بیحجاب حاضر بشه.
اگه الگوت فاطمه زهراست، بسم الله...
🍃أللَّھُمَ عـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
@boe_atre_khodaa
4_5872903650229093441.mp3
7.12M
✅👈 #مهدویت
#فایل_صوتي_امام_زمان
فقط حــرف نزن!
پاشو راه بیفت و خودت رو برسون!
فقط تویی که می تونی عشقت رو ثابت کنی!
اگر نیاز داری بقیه بکشوننت؛
روراست بگم؛ عاشق
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✅👈 نشر_صدقه_جاریه
🆔@boe_atre_khodaa
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگي
هرگز از حرفهايی كه مردم درباره تو میگويند نگران نشو
هيچگاه كوچكترين توجهی به آن نشان نده
هميشه فقط به يك چيز فكر كن:
داور خداست
آيا من در برابر او روسفيدم؟
بگذار اين معيار قضاوت زندگی تو باشد
تا بی راهه نروی...
تو بايد روی پای خودت بايستی و تنها ملاحظهات اين باشد كه:
هر كاری انجام میدهم بايد مطابق شعور خودم باشد. تصميم گيرنده بايد آگاهی و شعور خودم باشد
آنگاه خدا داور تو خواهد بود.
@boe_atre_khodaa
بر چرخ فلک مناز که کمر شکن است
بر رنگ لباس مناز که آخر کفن است...
مغرور مشو که زندگی چند روز است
در زیر زمین شاه و گدا یک رقم است...
@boe_atre_khodaa
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️🎥توبه تا لحظه مرگ
🎙#استاد_عالی
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﺧﺪﺍ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ :
ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ ﺁﺩﻡ، ﺑﺎ ﺗﻮ ﺭﺍﺯﯼ ﺩﺍﺭﻡ …
ﺍﻧﺪﮐﯽ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﺁﯼ …
ﺁﺩﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺁﻣﺪ ﭘﯿﺶ …!
ﺯﯾﺮ ﭼﺸﻤﯽ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺖ ...
ﻣﺤﻮ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻏﻢ ﺁﻟﻮﺩ ﺧﺪﺍ ، ﺩﻝ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮔﺮﯾﺴﺖ …!
ﮔﻔﺖ : ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ ﺁﺩﻡ ، ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺷﮏ ﺯﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﮑﯿﺪ …
ﯾﺎﺩﻣﻦ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺑﺲ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ …
ﺑﻐﺾ ﺁﺩﻡ ﺗﺮﮐﯿﺪ …!
ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻟﺮﺯﯾﺪ …
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﮔﻞ ﻫﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ …
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻋﺮﺵ …
ﻧﻪ … ﻧﻪ … ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ
ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﻦ،
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ….!!!
ﺁﺩﻡ ﮐﻮﻟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ …
ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﺳﺨﺖ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺷﺖ ..
ﺭﺍﻫﯽ ﻇﻠﻤﺖ ﭘﺮﺷﻮﺭ
ﺯﻣﯿﻦ ….
ﺯﯾﺮ ﻟﺒﻬﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯ ﺷﻨﯿﺪ …
ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ ﺁﺩﻡ ….
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻦ ….
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ ….
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﻪ ﯼ ﮔﻨﺪﻡ،
ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺎﺵ ...!
✍@boe_atre_khodaa