eitaa logo
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی
922 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
79 ویدیو
53 فایل
اطلاع رسانی اخبار و فعالیت ها و برنامه های بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی تهران (وابسته به قوه قضاییه_مرجع تربیت قضات آینده) 💻 سایت : bsujsas.com 📱 كانال تلگرام و بله : t.me/bsujsas 🌐 صفحه اينستاگرام : Instagram.com/khat_beheshti
مشاهده در ایتا
دانلود
پویش پیمان فتح 🔹این شرایط همدلی و هم‌آمیختگی می خواهد، پیمان جمعی می‌خواهد. پیمان جمعی برای فتح، برای نابودی کامل رژیم صهیونیستی و هر کس در این میان سهمی دارد و توانی... این بار نذر قربانی جهت سلامتی مرجعیت بزرگ عالم تشیع حضرت آیت الله امام خامنه ای (مد ظله العالی)، مردم شریف ایران اسلامی و خانواده محترم دانشگاه علوم قضایی ❇️مبلغ مورد نیاز ۱۵ میلیون تومان می باشد. فلذا از عموم دانشجویان و اساتید و اعضای محترم هیئت علمی دانشگاه دعوت به عمل می‌آید در این امر ضروری و خیر به هر میزان توان دارند، مشارکت بفرمایند. شماره کارت جهت مشارکت:
5041721201960011
(با ضربه روی شماره کارت کپی می شود.) به نام محمدمهدی شکرچی زاده ┄┅═══✼✾✼═══┅┄ 🇵🇸🇮🇷 حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی @bs_ujsas
هدایت شده از خط بهشتی
پرتگاهی خطرناک برای امنیت ملی و تمامیّت ارضی است. صلح در شرایط نامتوازن و از موضع ضعف نه تنها متضمن امنیت کشور نیست بلکه رژیم صهیونیستی را در وارد کردن ضربات بعدی جری‌تر می‌سازد. تجربهٔ دفاع مقدس به ما نشان داد که آرامش و امنیت از دل پیروزی در میدان نبرد حاصل می‌شود. این جنگ تحمیلی را نیز می‌توان با توکل به الله و به پشتوانهٔ ارادهٔ ملت تا نابودی کامل رژیم صهیونیستی به پیروزی رساند. 🆔خط بهشتی در فضای مجازی ایتا | بله
هدایت شده از خط بهشتی
🔰جنگ را شما روایت کنید! 🔹روایت‌ خود از وضع جنگ در محل زندگی‌تان و نحوهٔ مواجههٔ مردم با شرایط پیش آمده را با ما و مخاطبین خط بهشتی به اشتراک بگذارید. 🎥 یادداشت‌‌ها، عکس‌ها و فیلم‌های ارسالی شما با عنوان در رسانه‌های بسیج دانشجویی منتشر خواهد. 📎ارسال محتوا در پیام‌رسان‌های بله و ایتا به شناسهٔ @Revayate_jang 🆔خط بهشتی در فضای مجازی ایتا | بله
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی
🔰جنگ را شما روایت کنید! 🔹روایت‌ خود از وضع جنگ در محل زندگی‌تان و نحوهٔ مواجههٔ مردم با شرایط پیش آ
وطن! روایتی از مشهد وطن من سرزمینی است که مردمان دردمند اما غیورش، در میانه سرآمد تمامی مخاطرات هستی، برای تاریخ و بشریت، افسانه شرافت می‌سرایند. افسانه ما داستان همان مرد سالخورده‌ای است که درب خانه کوچکش را این روزها برای مسافری در راه‌مانده باز کرده و سفره شبش را بی‌هیچ چشم‌داشتی ارزانی دل‌های نگران می‌کند. هم‌وطن من همان پسر جوانی است که با آنکه ساعت‌ها برای نانی در صف ایستاده، با دیدن پیرزنی دل‌نگران، نان خود را به دستان او می‌دهد و دعای خیر پیرزن را در قبال نان، سرمه چشم می‌کند. مردمانی که هر کدام برای خود مشکلات بسیار دارند، اما این روزها بیشتر به هم لبخند می‌زنند، بیشتر یکدیگر را یاری می‌کنند و از هیچ کمکی برای هم‌وطنانشان دریغ نمی‌کنند؛ چون همه ما می‌دانیم ساکن همین خانه‌ایم، همسایه‌ایم و هم سایه می‌مانیم، می‌جنگیم و روزهای بهتر را رقم می‌زنیم؛ برای خودمان، خانواده‌مان و ایران عزیزمان... ✍آقای رضا شریعتی‌کیا _ دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی 🆔خط بهشتی در فضای مجازی ایتا | بله
هدایت شده از خط بهشتی
شیعه‌خانهٔ امام زمان روایتی از کرمانشاه اهل عرفان بود و از بزرگان شهر از آنها که همه به سر او قسم میخورند در تصویر ذهنی من از او انقلابی و وطن پرست بودن جایی نداشت. دیشب آن مرد پنجاه ساله کنارم نشست و گفت نمی‌شود من هم در ایست و بازرسی بسیج که ورودی شهر گذاشتید شرکت کنم؟ گفتم الحمدلله نیرو هست حاجی؛ بیشتر از نیاز هم هست. با حالت نگران گفت:« اگر قیامت به من بگویند در جنگ علیه شیعه خانهٔ امام زمان چرا کاری نکردی چه پاسخی بدهم...» ✍دانشجو 🆔خط بهشتی در فضای مجازی ایتا | بله
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی
🔰جنگ را شما روایت کنید! 🔹روایت‌ خود از وضع جنگ در محل زندگی‌تان و نحوهٔ مواجههٔ مردم با شرایط پیش آ
شیپور جنگ، آواز عشق روایتی از تهران حاج مصطفی و همسرش سال‌هاست که همسایه مایند. دیوار به دیوار. اصطلاحا اجاقشان کور است و دامن حاج‌خانوم هیچ‌وقت به اولادی سبز نشده. در خانه‌ای بزرگ، فقط حاج مصطفی و همسرش هستند و یک مرغ عشق زرد زیبای تنها. در قفسی قدیمی. روز دوم جنگ وقتی صدای انفجارها بالا گرفت، نیمه‌شب حاج‌مصطفی زنگ خانه ما را زد. ترسیده و بی‌حوصله. قفس در دست. گفت که از دار دنیا فقط یک همسر پیر دارم و یک قلب ضعیف. این صداها و انفجارها برای ما خوب نیست. بار و بنه جمع کرده‌ایم که به روستای پدری برویم. جان شما و جان این مرغ عشق. اگر قسمت بود و برگشتیم، دوباره می‌آیم دنبالش. اگر نیامدم و شما هم رفتنی شدید، پس درب قفس را باز کنید که پرواز کند و برود. و قفس را به یک دستم داد و پلاستیک گره‌خورده دانه‌ها را به دست دیگرم و در گرگ و میش کوچه، ماشین ال‌نود حاج‌مصطفی گم‌شد و رفت. صدای چه‌چه و آواز مرغ عشق، صدای جریان زندگی بود در خانه ما. صدایی که هربار با آوازش یادمان می‌انداخت که هنوز اوضاع خوب است و کار به جایی نرسیده که درب قفس را باز کنیم و راهی‌اش کنیم و خودمان هم خانه را ترک کنیم. صدای ظریف مرغ عشق، بر صدای مهیب انفجارها غالب بود. با او حرف میزدیم و قربان‌صدقه بال‌وپر زیبایش میرفتیم و میگفتیم که نترسد. روز هشتم جنگ، باز صدای زنگ خانه آمد. بیرون که رفتم، حاج‌مصطفی بود. گفت که با زنم نشستیم فکر کردیم که تا کی قرار است از خانه‌مان دور باشیم و فرار کنیم. یک‌جفت گوش‌گیر برای خودم خریده‌ام که صدای انفجار اذیتم نکند و سمعک حاج‌خانم را هم شب‌ها درمی‌آورم که هیچ صدایی نترساندش. ما آمده‌ایم که بمانیم. مرغ عشق را بیاور. حالا صدای آواز بلند مرغ عشق از بالکن خانه حاج‌مصطفی نوید جریان زندگی را هم در خانه ما می‌دهد و هم در خانه آن‌ها. زندگی هنوز هست، چون مرغ‌عشق هنوز آواز می‌خواند! ✍ آقای مهدی مولایی _ قاضی دادگستری 🆔خط بهشتی در فضای مجازی ایتا | بله
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی
🔰جنگ را شما روایت کنید! 🔹روایت‌ خود از وضع جنگ در محل زندگی‌تان و نحوهٔ مواجههٔ مردم با شرایط پیش آ
مهرِمردم روایتی از تهران امروز که داخل مترو نشسته بودم، وقتی قطار داخل یک ایستگاه ایستاد؛ یک مادر و پسربچه‌اش خواستن سوار بشن. پسر بچه که سوار شد تا مادرش خواست سوار بشه در های قطار بسته شد. پسر بچه از درون قطار و مادرش از بیرون قطار شروع به شیون کردند. صحنه ای که دیدم باور کردنی نبود. پنج شش نفر از پیر گرفته تا جوون دور بچه رو گرفتن و همه داوطلب بودن بچه رو به ایستگاه قبل پیش مادرش برگردونن. مردم ایران خیلی مهربونن... ✍ آقای راشد عباسی _ دانشجوی کارشناسی ارشد تربیت قاضی 🆔خط بهشتی در فضای مجازی ایتا | بله
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی
🔰جنگ را شما روایت کنید! 🔹روایت‌ خود از وضع جنگ در محل زندگی‌تان و نحوهٔ مواجههٔ مردم با شرایط پیش آ
ایست بازرسی روایتی از استان فارس _ رستم شب مشغول ایست بازرسی بودیم بین شاه راه ترانزیتی خوزستان به شیراز. تعداد ماشین‌ها خیلی زیاد بود اما به همت اقشار مختلف مردم که به کمک بسیج آمده بودند خیلی زود ماشین‌ها بازرسی می‌شدند . مردم از نوجوان تا افراد پا به‌ سن گذاشته به کمک آمده بودند. حتی خواننده و ارکستر معروف اون منطقه هم لباس بسیجی پوشیده و کمک می کرد. یک‌ لحظه ماشینی آمد که او را می شناختم برادر شهید بود ولی خودش تیپ و ظاهر مذهبی نداشت. پرسید چه شده؟ گفتیم:« ایست بازرسی هست بخاطر جلوگیری از انتقال پهپاد و ریزپرنده به شهرها.» به او گفتیم:« زودتر بروید اینجا امن نیست.گزارش داده اند که یک خودروی مشکوک به این سمت می آید. احتمال درگیری وجود دارد.» رگ غیرتش زد بیرون از ماشین پیاده شد و آستین هارو بالا زد و چند تا سنگ برداشت گفت:« کجاست این وطن فروش؟! خودم میخوام حسابش رو برسم.» ✍ آقای ابوالفضل داوودی _ دانشجوی کارشناسی علوم قضایی 🆔خط بهشتی در فضای مجازی ایتا | بله
" نهمین مرحله اهدای بسته های معیشتی " خیریه ریحانه الحسین و گروه جهادی رهپویان ظهور به روال هر ماه در نظر دارند به نیت حضرت سیدالشهداء تعداد ۴۰ بسته معیشتی تهیه و میان نیازمندان توزیع کنند. در این شرایط جنگی وظیفه ما دستگیری بیش از پیش از نیازمندان است . درخواست ما این است حال که وسیله ی تبلیغاتی ما یعنی تلگرام و اینستاگرام قطع هست شما برادران صدای این کار جهادی باشید و این پیام رو در گروه هاتون مخابره کنید. مبادا شرایط جنگی باعث بشه از فقرا غافل بشیم برای مشارکت در این امر خدا پسندانه صدقات ، خیرات و نذورات خود را برای ما واریز بفرمایید.
۶۰۳۷۹۹۱۹۴۶۹۵۹۳۱۳
راشد عباسی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی
🔰جنگ را شما روایت کنید! 🔹روایت‌ خود از وضع جنگ در محل زندگی‌تان و نحوهٔ مواجههٔ مردم با شرایط پیش آ
وحدت کلمه روایتی از تهران اولین بار است که این وحدت نظر را کف خیابان‌ها میبینم. همه می‌گویند انتقام، همه می‌گویند مادر اسرائیل را به عزایش بنشانید. عده ای ترک دیار کرده و عده ای ماندند اما در این میان آنچه از هر چیزی ماندگارتر شد پاسخ «چرا مرگ بر اسرائیل» بود که در ذهن خیلی‌ها سوال بود. اکنون همه ارزش موشک داشتن را می‌دانند، همه می‌دانند چرا باید با رژیم حرامی کودک‌کش دشمن بود و آن را فریاد زد. این وحدت کلمه همان چیزی بود که دشمنان ایران از آن می‌ترسیدند. ✍محمد عرفان هوشیاری _ دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی 🆔خط بهشتی در فضای مجازی ایتا | بله